چگونه کارگردان سینما نیمه شب خون به پا کرد؟

تابناک - ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

کارگردان فیلم‌های حادثه‌ای این بار خود در قلب یک حادثه قرار گرفت و آنچه در آثارش به تصویر می‌کشید را به واقعی‌ترین شکل ممکن به تصویر کشید؛ واقعه‌ای که ساختمان همسایه «تابناک» رخ داد و در نهایت پس از حضور گسترده نیروهای نهادهای مختلف به ویژه پلیس، ضارب تسلیم شد تا به مرور ابعاد پنهان ماجرا عیان شود.

به گزارش «تابناک»؛ صدایی شبیه صدای ترقه، چهارشنبه ۱۹ شهریور سکوت تقاطع خیابان طالقانی و خیابان خواجه نصیر شهر تهران را شکست. ابتدا تصور شد صدای یک ماده محترقه است اما لحظاتی بعد فریاد ایست و تکرار همان صدا نشان داد اینها نفیر گلوله است. چند مامور با لباس شخصی و اسلحه کلاشنیکف تاشو و همچنین افسرانی زا پلیس در تعقیب شخصی بودند که هویت و اتهامش برای حاضران مشخص نبود.

حادثه دقیقاً در جنب ساختمان محل استقرار سایت «تابناک» رخ داد و به همین دلیل تیم خبری «تابناک» از ابتدا تا انتها در حال رصد این رویداد بود. دقایقی بعد ساختمانی که متهم در آن مستقر بود، با نوار خطر مسدود شد؛ در حالی که کف خیابان و مقابل این ساختمان خون بر زمین ریخته بود. با توجه به حجم نیروهای نهادهای مختلف که در محل حضور یافته بودند، برخی ناظران این تصور پیش آمده بود که ماجرا امنیتی است و عموم مردم برای پی بردن به حادثه توقف می‌کردند.

"ابتدا تصور شد صدای یک ماده محترقه است اما لحظاتی بعد فریاد ایست و تکرار همان صدا نشان داد اینها نفیر گلوله است"به همین دلیل برای پیشگیری از حوادث دیگر، تقاطع خیابان‌های شریعتی و طالقانی توسط پلیس مسدود شد.

در آخرین مرحله پس از حضور گسترده نیروهای پلیس و دیگر مجموعه‌ها، نیروهای ویژه نیروی انتظامی (نوپو) اقدام برای ورود به ساختمان محل استقرار قاتل کردند که در نهایت این شخص به مقاومت خود پایان داد و بدون تبادل آتش تسلیم شد. در اینجا مشخص شد، ضارب کریم آتشی کارگردان سینما است که البته جزو چهره‌های شاخص این حرفه محسوب نمی‌شود و احتمالاً برای اغلب مردم چهره‌ای شناخته شده محسوب نمی‌شود. مقتول نیز وکیلی است که مالک سه طبقه از چهار طبقه ساختمانی است که دفتر کار آتشی در طبقه همکف آن قرار داشت.

کریم آتشی فارغ‌التحصیل کارشناسی مهندسی عمران و دکترای علوم سیاسی، جزو چهره‌های شاخص سینما محسوب نمی‌شود و پس از فیلم‌های پنجاه روز التهاب (۱۳۷۲)، انتهای قدرت (۱۳۷۳)، سلام به انتظار (۱۳۷۴)، متهم (۱۳۷۵) و نطفه شوم (۱۳۸۷)، اثری در طول دوازده سال اخیر در بانک اطلاعات سینما ثبت نشده است.

بنابر اعتراف آتشی، او از مدت‌ها قبل بر سر مشکلات ساختمان با او اختلاف داشته و حتی به‌ خاطر این اختلافاتی که با مقتول داشته در دو دادسرا شکایاتی را علیه او ثبت کرده‌ بوده است. مقتول مدتی قبل یک در آهنی بین طبقه همکف و طبقه اول کار گذاشته بود و بنابر ادعای مقتول، قاتل شب حادثه با یک چکش به در می‌کوبیده و همین مسئله منجر به عصبی شدن ضارب و درگیری شده و او با شلیک گلوله از اسلحه کلاشنیکف به سر مقتول، جنایت را رقم زد.

آتشی درباره منشاء سلاح گفته است: «ما معمولاً برای فیلم‌های اکشن و پلیسی از مراکز نظامی سلاح می‌گیریم و بعد از پایان کار فیلمبرداری اسلحه‌ها را تحویل می‌دهیم.

اخیراً برای تولید یک کار سینمایی هشت اسلحه تحویل گرفتیم اما هفت اسلحه را برگرداندیم و یکی را پیش خودم نگهداشتم. ۷۲ فشنگ جنگی نیز از قبل داشتم»؛ گلوله‌هایی که بخشی از جمجمه مقتول را متلاشی کرد اما این تمام ماجرا نبود و صحنه قتل از ورودی خانه و سطح خیابان تا داخل یکی از واحدها تداوم داشته و خیابان نیز غرق خون بود.

شواهد نشان می‌دهد حادثه با کشمکش همراه بود و همه چیز به شلیک یک گلوله خلاصه نشده و به همین دلیل از خیابان تا داخل ساختمان مسیر خون پابرجا بود. پس از این، قاتل تصمیم داشته جسد را به زیرزمین منتقل کند و آثار جنایت را پاکسازی کند و چون خون زیادی مقابل در ریخته بوده، در حال پاکسازی از این ناحیه برآمده است. بر اساس اطلاعات دریافتی «تابناک» زن و شوهر عابری که از مقابل پیاده رو عبور می‌کردند با مشاهده خون‌های کف خیابان، به مامورانی که اندکی جلوتر در حال ایست و بازرسی بودند اطلاعات می‌دهد و از قضا آنها نخستین گروهی بودند که با این شخص درگیر شدند.

منابع خبر

اخبار مرتبط