Sedaghatsiz, S01E112
Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۲
صبح وقتی ولکان بیدار میشود و درین را در بغل خود میبیند عصبی میشود. او بلند میشود و از خانه میرود. درین کمی بعد بیدار میشود و وقتی میبیند ولکان در خانه نیست کلافه و عصبانی میشود. آراز به خانۀ آسیه میرود. آسیه با حرص به او در مورد آمدن لیلا به خانهاش میگوید.
" Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۲ صبح وقتی ولکان بیدار میشود و درین را در بغل خود میبیند عصبی میشود"آراز عصبانی میشود و از آسیه عذرخواهی میکند. آسیه حلقه را به آراز پس میدهد و میگوید بهتر است پیش خودش بماند. آراز با ناراحتی حلقه را میگیرد و میرود.
درین با آراز تماس میگیرد و خبر میدهد که ولکان و لیلا همدست شدهاند و لیلا میخواهد حکم طلاق را باطل کند و آنها میخواهند کاری کنند که آراز و آسیه با هم نباشند. آراز با عصبانیت عکس خیانت لیلا و مهمت را برای غدیر ارسال میکند و از او میخواهد که آن عکس را همهجا پخش کند تا آبروی لیلا برود و بفهمد که نباید با او دربیفتد.
او سپس به خانۀ ولکان میرود و با عصبانیت به او میگوید نه ولکان و نه هیچکس دیگر نمیتوانند او و آسیه را از هم جدا کند.
نیل به خانۀ سرجون میرود. وقتی سرجون در را باز میکند نیل با دیدن جیران شوکه و ناراحت میشود و از آنجا میرود. درین با لیلا تماس میگیرد و با عصبانیت از او میخواهد که به خیریه بیاید تا با هم صحبت کنند. در خیریه یک نمایشگاه برگزار شده و بچههای مدرسه علی و دمیر هم آنجا هستند.
"درین با آراز تماس میگیرد و خبر میدهد که ولکان و لیلا همدست شدهاند و لیلا میخواهد حکم طلاق را باطل کند و آنها میخواهند کاری کنند که آراز و آسیه با هم نباشند"وقتی لیلا به آنجا میرود درین او را کنار میکشد و با تهدید میگوید باید از شوهرش دور بماند. همان لحظه لیلا متوجه منتشر شدن عکسهایش میشود و شوکه و عصبی میشود. درین عکس را در گوشی لیلا میبیند و بلند متن خبر را میخواند. لیلا با آراز تماس میگیرد و آراز میگوید این تازه شروع رفتارش با لیلاس و اگر بخواهد طلاق را باطل کند بدتر از اینها در انتظارش خواهد بود. بعد از قطع تماس، لیلا علی را میبیند و به عمد پیش او میرود و میگوید مادرش به آراز جواب مثبت داده و به او نگفته.
علی عصبانی میشود.
آسیه از کار لیلا عصبانی میشود و او را بیرون میبرد. آنها با هم دعوا میکنند. لیلا آسیه را هُل میدهد و سر آسیه با درخت برخورد میکند و روی زمین میافتد. لیلا یک تکه چوب برمیدارد تا آسیه را بکشد.
"آراز با عصبانیت عکس خیانت لیلا و مهمت را برای غدیر ارسال میکند و از او میخواهد که آن عکس را همهجا پخش کند تا آبروی لیلا برود و بفهمد که نباید با او دربیفتد"همان لحظه یک نفر از پشت سر به لیلا میزند و او هم نقش زمین میشود. درین بیرون میرود و با دیدن آنها شوکه میشود. او چوب خونی را روی زمین میبیند و آن را برمیدارد.
همه از سروصدای درین بیرون میآیند و با دیدن چوب در دست درین تصور میکنند که کار او بوده است. آمبولانس و پلیس هم از راه میرسند.
آسیه به هوش میآید و بلند میشود. او میگوید لیلا او را هُل داد و او دیگر چیزی به یاد نمیآورد. پلیسها درین را که مظنون است دستگیر میکنند. درین با عصبانیت میگوید کاری نکرده است. غدیر ماجرا را میفهمد و با آراز تماس میگیرد و خبر میدهد که لیلا و آسیه در بیمارستان هستند.
"او سپس به خانۀ ولکان میرود و با عصبانیت به او میگوید نه ولکان و نه هیچکس دیگر نمیتوانند او و آسیه را از هم جدا کند"
آراز سریع به سمت بیمارستان میرود. وقتی آراز به بیمارستان میرسد دریا به او میگوید درین لیلا و آسیه را زده و او را دستگیر کردهاند. در کلانتری درین با عصبانیت به هالوک و گونول و ملیح میگوید او کاری نکرده، اما آنها به درین اعتماد ندارند. آسیه که حالش خوب است همراه ولکان به کلانتری میرود تا اظهاراتش را بدهد. گونول با دیدن ولکان عصبانی میشود و او را مسبب همۀ کارهای درین میداند.
ولکان با حرص میگوید اجازه نمیدهد دخترش در دست چنین مادر روانیای باشد. سپس با سونا تماس میگیرد تا زینب را به خانه خودش ببرد.
آسیه و علی به خانه میروند. نیل که نگران آسیه بوده، با دیدن او خیالش راحت میشود. آسیه میبیند لیلا در کُماست و اگر اتفاقی بیفتد برای درین بد خواهد شد.
"وقتی سرجون در را باز میکند نیل با دیدن جیران شوکه و ناراحت میشود و از آنجا میرود"نیل آشفته میشود و به بهانۀ رفتن به رستوران از خانه بیرون میرود.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران