شورش کمدی: نگاهی به شبکهی مخفی زنان
«به نام گل سرخ» نخستین رمان «اومبرتو اکو» نویسنده و فیلسوف ایتالیایی، با جلد دوم کتاب «فن شعر» ارسطو ارتباط دارد که در باب کمدی نوشته شده است (یک فیلم با همین نام از روی کتاب ساخته شده است).
شخصیت اصلی فیلم، ویلیام، در پی کشف سرنخ مرگهای مشکوک به یک صعومهی قدیمی میرسد که تنها نسخهی کتاب کمدی ارسطو قرنها دور از دسترس مردم در آن پنهان شده است. کشیش اعظم صومعه، جورج مقدس، تمام صفحات کتاب کمدی ارسطو را به سم آغشته کرده است و هرکس سودای خواندن کتاب به سرش بزند، ناخواسته دستانش هنگام ورق زدن به سم آلوده میشود و مدت کوتاهی بعد از آن از پای در میآید. جورج مقدس معتقد است خنده و شادی بادهای اهریمنی هستند که خطوط چهرهی انسان را تغییر میدهند و انسان را شبیه میمون میکنند.
در نقطه اوج فیلم، ویلیام راه ورود به کتابخانهی مخفی صومعه را پیدا میکند و در کمال ناباوری میبیند جورج مقدس کتاب کمدی ارسطو را در آغوش دارد و منتظرش نشسته است. جورج به عنوان پاداش تلاش ویلیام کتاب ارسطو را به او میدهد، به این امید که او نیز اشتباه دیگران را تکرار کند و کتاب را ورق بزند تا دستانش به سم کشنده آغشته شود. اما ویلیام باهوش قبل از ورق زدن کتاب دستکش به دست میکند و شروع به خواندن سطرهایی از کتاب میکند.
"جورج به عنوان پاداش تلاش ویلیام کتاب ارسطو را به او میدهد، به این امید که او نیز اشتباه دیگران را تکرار کند و کتاب را ورق بزند تا دستانش به سم کشنده آغشته شود"جورج مقدس از اینکه آخرین ترفندش با شکست مواجه شده است، قواعد بازی را در هم میشکند. کتاب کمدی ارسطو را از دست ویلیام میرباید و کتابخانه را به آتش میکشاند و با هوشیاری در دهلیزهای تودرتوی صعومعه ناپدید میشود. ویلیام برای یافتن راه خروج با صدای بلند با جورج به مباحثه میپردازد.
ویلیام: چرا فکر میکنی خنده و شادی خطرناک است؟
جورج: خنده و شادی ترس را میکشد و بدون ترس ایمان وجود نخواهد داشت. بدون ترس از شیطان دیگر نیازی به وجود خدا نیست.
ویلیام: اما تو نمی توانی با نابودی آن کتاب خنده و شادی را نیز نابود کنی.
جورج: مطمئنا نمیتوانم. شادی برای همیشه سرگرمی رایج انسانها باقی خواهد ماند اما این کتاب به مردم آگاه این فرصت را میدهد تا قادر باشند به هر چیزی بخندند.
اما مگر میشود به خدا و پیامبرش نیز خندید؟ در این صورت دنیا به هرج و مرج خواهد کشید. من به بهای جان خودم این فرصت را به آنها نخواهم داد.
جورج مقدس در حال پاسخگویی به ویلیام اوراق کتاب ارسطو را در دهان میگذارد و میجود و جان خود را در دشمنی کور با خنده و شادی حرام میکند. این دشمنی کور با عظمت موثر کمدی و شادی ناشی از یقینهای صلب و سنگ شدهی همهی مستبدان و چاکران نظامهای قدرت است که در برابر هر تغییر و دگرگونی دچار پریشانی و فروپاشی میشوند. سریال کمدی «شبکهی مخفی زنان» نیز از این کینه در امان نماند.
Ad placeholder
«سریال شبکهی مخفی زنان» زندگی میرزا محمود زنبورکچی را روایت میکند که چهار زن و هفت دختر دارد. او که اما کماکان شور و شوق فرزند ذکور دارد، هشتمین فرزندش نیز دختر میشود.
"اما ویلیام باهوش قبل از ورق زدن کتاب دستکش به دست میکند و شروع به خواندن سطرهایی از کتاب میکند"میرزا اما به شکل پنهانی درصدد تجدید فراش مجدد است. زنان میرزا با هم متحد میشوند و محمود زنبورکچی فراری میشود.
آنچه که این سریال را به طور کلی از سایر فیلمها و سریالهای کمدی ایرانی متمایز میکند، «نوع نگاه» کارگردان است. افشین هاشمی بدون اینکه به بهای نوآفرینی به دام انحطاط یا ابتذال بیفتد، از تیتراژ و آنونس سریال (آنچه گذشت) تا عناصر روایی، پلات اصلی و فرعی، شخصیتها، دیالوگها، مونولوگها، زیرمتنها، پیشداستان… و عناصر سبکی، میزانسن، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین، صحنهپردازی، موسیقی، قاببندی، دکوپاژ و در کلام کارگردانی در پروراندن طنز حفظ میکند.
با آنکه موضوع اصلی سریال «شبکهی مخفی زنان» تجدید فراش مخفیانهی یک مرد هوسباز زنباره است اما خندهی سریال مبتنی بر افیونِ غرایز سرکوبشدهی جنسی تماشاگر نیست و برعکس «نوع نگاهِ» منحطِ حاکم بر شبه کمدیهای مبتذل ایرانی که سرشار از شوخیهای وقیح و تهوعآور جنسیتزده و متکی بر تداعیهای بیپروای جنسی و تحقیر زن هستند و به صراحت ساختار سلسله مراتبِ موهنِ جنسی را مشروعیت میبخشند. در سریال «شبکهی مخفی زنان»، نه تنها از یک شوخی مبتذلِ جنسیتزده برای خنداندن و جذب تماشاگر استفاده نشدهاست بلکه زنان قهرمانان اصلی درام و زندگی هستند.
برعکس تصور عام، کمدی ذاتا جدیتر از هر ژانر دیگر و در عمل ستایش ارادهی انسان است. ذاتا نوعی اعتراض به حتمیتِ تراژیکِ سرنوشت و تجلیل آزادی در تقابل با «نظام تقدیری قدرت» است.
کمدی بر چیزی میشورد که امکان پیروزی بر آن را ندارد اما آرزوی آن را ایجاد میکند. در تراژدی شکست حتمّیت دارد؛ اما در کمدی میتوان تصور کرد که شکست، محتوم نیست و تقدیر تحقق نمییابد. در کمدی انسان از اینکه سرنوشت را از پای درمیآورد، احساس شادمانی میکند. اگرچه این شادمانی «واقعی» نیست اما «حقیقی» است. شادمانی شهادت به تحققِ آرزوهای غیرقابلِ تحقق و اعتراف به حقانیتِ آرزوهای حقیقی انسان است.
"کتاب کمدی ارسطو را از دست ویلیام میرباید و کتابخانه را به آتش میکشاند و با هوشیاری در دهلیزهای تودرتوی صعومعه ناپدید میشود"زنان سریال «شبکهی مخفی زنان» به تقدیر تاریخی شکست و تسلیم تن نمیدهند و در پایان به شکل جمعی سقف تقدیری فلک را میشکافند تا طرحی نو دربیاندازند.
ذات کمدی با «شادی» و «پایان خوش» متعین شده است. شادی، ترس را میکشد و پایان خوش امید میافریند. بدون ترس و ناامیدی اما هیچ نظام قدرتی دوام و قوام نمییابد. به همین دلیل کمدی شورشیترینِ فرزند درام و «شادی» مادرِ زندگی است.
افشین هاشمی در یک فضای تاریخی متعلق به گذشته، کمدی انتقادی «شبکهی مخفی زنان» را ساخت. بدون آنکه بخواهد پخش این سریال همزمان شد با قیام ژینا و مدتی بعد در ۲۰ دی ۱۴۰۱ نیز توقیف شد.
میتوان گفت این سریال پیشاپیش دوران تازهای را متناسب با «روح زمان معاصر» پیشگویی میکرد. در سریال نه تنها زنان میرزا محمود زنبورکچی بر علیه او متحد میشوند بلکه خانهی زن اول میرزا، خانوم سلطان، مامن زنان ستمدیدهای میشود که از بیداد تاریخی زمان و جور تقدیری مردان به فغان آمده اند.
زنان هم در واقعیت و هم در سریال به عنوان قهرمانان واقعی جهان ایرانی از پنهانماندگی تاریخی و تقدیری به پیشزمینهی تاریخ و صحنهی نبرد میآیند تا آرزوهای «حقیقی» انسان ایرانی را «واقعی» کنند. انقلاب ژینا به رهبری زنان دلیر ایرانی شاید در واقعیت شکست خورد اما آرزوی تاریخی آن در کمدی «شبکهی مخفی زنان» به حیات ادامه میدهد. زنان در پایان سریال به طور جمعی، به امید آبادانی سرزمین بایری که مدفن قتلهای زنجیرهای است برعلیه نظام قدرت دست به شورش میزنند و به سرچشمههای آب و آبادانی در اعماق میرسند. ارادهی جمعی انسانها تقدیر تاریخی را شکست میدهد.
ذات کمدی با «شادی» و «پایان خوش» متعین شده است.
"ویلیام برای یافتن راه خروج با صدای بلند با جورج به مباحثه میپردازد. ویلیام: چرا فکر میکنی خنده و شادی خطرناک است؟جورج: خنده و شادی ترس را میکشد و بدون ترس ایمان وجود نخواهد داشت"شادی، ترس را میکشد و پایان خوش امید میآفریند. بدون ترس و ناامیدی اما هیچ نظام قدرتی دوام و قوام نمییابد. به همین دلیل کمدی شورشیترینِ فرزند درام و «شادی» مادرِ زندگی است.
Ad placeholder
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران