سیاست ورزی دیجیتالی و مبارزه امضائی! فرید انصاری دزفولی - Gooya News

گویا - ۱۲ فروردین ۱۴۰۰

قریب صد سال پیش آقای فرج الله بهرامی در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۰۲ خورشیدی در روزنامه "شفق سرخ" این سوالات را مطرح میکند: «ایده آل ما چیست؟ چه می‌خواهیم و چه باید بخواهیم و از چه راه و از کی بخواهیم و با چه هدفی باید بخواهیم؟» هنوز این سوالات در پهنه سیاسی ایران مطرح می‌باشند و مطرح بودن این سوالات بعد از صد سال نشان می‌دهد کنشگران سیاسی و مدعیان سیاست ورزی کشورمان کجا ایستاده‌اند.

اخیرا بیانیه‌ای با نام کمپین " نه به جمهوری اسلامی" توسط رضا پهلوی و دنباله روان آشکار و نهان او براه افتاده است. همگی حول او جمع شده‌اند تا رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
این بیانیه را تا بحال ۱۴۰۰ نفر از چپ‌های بریده تا شاه الهی‌ها و سلطنت طلبان، تا دمکرات‌های ناپیگیر و تا اصلاح طلبان (سینه زن رفسنجانی که عمدتا در صدر انقلاب از چماقداران خمینی بودند) امضاء کرده‌اند. اکثریت این افراد در خارج از کشور بسر می‌برند. در زیر تلاش می‌کنم تا علل ناکارآمدی این نوع طومارها و عریضه نویسی‌ها و بیانیه‌ها و کمپین‌های دیجیتالی و مبارزه امضایی را که بحمدالله این روزها بازار مکاره سیاست ورزی دیجیتالی مد روز شده‌اند را یک به یک توضیح خواهم داد.
کمی به عقب برگردیم، بیش از بیست سال است که هر از گاهی کنفرانسی، اتحادیه‌ای و گروهی و شورائی تشکیل و برپا میشود و یا عریضه‌ای، بیانیه‌ای، کمپینی با امضاهای طول و دراز صادر میگردد و بعد از مدتی دفن می‌شوند. از ۶۰ میلیون دات کام، منشور ۱۱۰۰ امضائی، شورای سلطنت و شورای گذار و شورای فلان و بهمان تا ققنوس تا پیمان نوین تا.

"از ۶۰ میلیون دات کام، منشور ۱۱۰۰ امضائی، شورای سلطنت و شورای گذار و شورای فلان و بهمان تا ققنوس تا پیمان نوین تا"... همگی بعد از چند روزی به قبرستان تاریخ سپرده میشوند. برپا کنندگان این کوشش‌های چند روزه حتی به روی مبارک نمی‌آورند که به مخاطبان و حتی هواداران خود توضیح دهند که چه شد که محو شدیم. این روز‌ها معرکه دیجیتالی دیگری با عنوان " کمپین نه به جمهوری اسلامی " براه افتاده است، که معلوم نیست دارای چه هویتی می‌باشد و نمی‌گویند چه کس و کسانی پشت آن می‌باشند و هیچ چیز آن شفاف و آشکار نیست. خلاصه اینکه هرازگاهی یک معرکه راه می‌افتد.

معرکه هائی که هیچ پیامدی بجز تقویت جمهوری اسلامی ندارند. من نام این معرکه‌ها را " سیاست ورزی دیجیتالی و مبارزه امضائی " گذاشته‌ام. سیاست ورز دیجیتالی از عالم حقیقی عبور کرده و رفته رفته شخصیت مجازی و غیرواقعی بخود می‌گیرند و فکر می‌کنند "علی آباد" دهی است. لذا سبک سیاست ورزی آنان سبک مجازی میشود. سیاست ورزی دیجیتالی هیچ ارتباطی با جهان واقعی سیاست و علم سیاست ندارد.

"برپا کنندگان این کوشش‌های چند روزه حتی به روی مبارک نمی‌آورند که به مخاطبان و حتی هواداران خود توضیح دهند که چه شد که محو شدیم"چون سیاست ورزی دیجیتالی به هیچوجه زمینه ساز و موجد حرکت اجتماعی، جنبشی و انقلابی نمی‌شود. سیاست ورزی دیجیتالی موجب شده است تا این توهم را در افراد بوجود آورد که آنان در حال مبارزه کردن واقعی می‌باشند. مشخصه ویژه برخی از اپوزیسیون این شده که مبارزه سیاسی را در حد مبارزه مجازی و طومار امضاء کردن تقلیل دهند. سیاست ورز دیجیتالی فقط در فضای مجازی باقی می‌ماند و نمودی و رویتی در فضای عمومی و در مکانهای زندگی واقعی و خیابانی و مردمی ندارد.

منابع خبر

اخبار مرتبط