ابراز تاسف از تعطیلی چند تماشاخانه و مدیری که برای پولشویی کار نمیکند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در ابتدای این مراسم داود نامور، مدیر عمارت نوفل لوشاتو با خیرمقدم به هنرمندان، کارگردانان و اساتید حاضر اظهار کرد: در شرایط سختی در سال ۱۴۰۱ اجراهای نمایشی را تعطیل نکردیم و این فضا پر از توهین و فحش و تهدید بود. هیچ مسئولی غیر از کاظم نظری حال ما را نپرسید. در آن شرایط سخت حاکم در سال ۱۴۰۱ بیش از ۵۰ هزار تماشاگر داشتیم و ۴۱ نمایش روی صحنه رفت.
مدیر عمارت نوفل لوشاتو با اشاره به فعالیت ۱۰ ساله خود در موسسه بازیگاه توضیح داد: دغدغه تئاتر را داشته و دارم اما اگر بخش بیزینس فعال نباشد، مجموعه سرپا نمیماند. امیدوارم بتوانیم میزبان نمایشهای بهتری در نوفل لوشاتو باشیم.
نامور درباره انتخاب آثار برتر سال ۱۴۰۱ عمارت نوفل لوشاتو عنوان کرد: من همه اجراهای نوفل لوشاتو را دیدم و کارشناسان ما نیز همه آثار را ارزیابی کردند. بخشی از آثار برگزیده براساس تعداد مخاطبان و بخشی براساس کیفیت کار هنری انتخاب شدند.
کارگردانی خلاق، ارزیابی کار اولیها، نمایشهای ایرانی، کارگردانی خلاق دانشجویی و آثار اساتید از جمله بخشهایی بود که به گفته نامور مورد ارزیابی قرار گرفت.
وی در ادامه تاکید کرد: بخش خصوصی را جدی بگیرید؛ در بخش دولتی ما چیزی ندیدیم و حمایتی وجود ندارد.
مدیر عمارت نوفل لوشاتو گفت: چرا تئاتر خصوصی جدی گرفته نمیشود؟ چرا جوانان و اساتید جدی گرفته نمیشوند و برای اساتید سالن وجود ندارد؟ به کار اولیها توجه کنید بچههای تئاتر بیزینسهای دیگری میتوانند انجام دهند، اما علاقه دارند و نمیخواهند کارشان را تغییر دهند.
"از ۱۶ سالگی همدرس بودیم تا اینکه میکاییل نمایش کوچ بهزاد فراهانی را در ۱۸ سالگی به تنهایی و با استقلال کامل روی صحنه برد.وی افزود: از سربازی که برگشت رادیو برایش جدی شد"اگر در بخش دولتی سالن ندارید، از بخش خصوصی و تئاتر خصوصی حمایت کنید.
اجرای پرفورمنس توسط حامد نصرآبادیان بخش بعدی این برنامه بود.
در ادامه این مراسم کاظم نظری، مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تقدیر از مدیر عمارت نوفل لوشاتو گفت: از همه گروههای اجرایی براساس مقدورات حمایت کردیم اما بودجه تئاتر کشور اندک است. تلاش کردیم افزایش بودجه داشته باشیم و از مجلس ردیف بودجه بگیریم تا از اساتید حمایت کنیم و برای رشد و توسعه تئاتر قدم برداریم.
وی افزود: همه دغدغه من این است در این مسئولیت، برای تئاتر کاری کنیم اما در بخش بودجه بخش خصوصی دیده نشده است. تئاتر خصوصی بازوی اجرایی تئاتر کشور است. قطبالدین صادقی نیز سرمایه یکساله خود را از دست داد و ما نتوانستیم کاری کنیم. با پنج سالن دولتی جوابگوی تئاتریها نیستیم و برنامه ما حمایت از بخش خصوصی است.
در ادامه فرزاد حسنی به اهمیت توجه به تماشاخانههای خصوصی و تعطیلی تماشاخانه شانو اشاره کرد و درباره لزوم در اختیار گذاشتن ساختمان و موسسات به پیشکسوتان موثر، سخن گفت.
مدیرکل هنرهای نمایشی نیز با اشاره به پیگیریها و برنامهریزیها در وزارت ارشاد، اظهار کرد که به زودی در این باره اطلاعرسانی خواهد شد.
در بخش بعدی این مراسم شاهین چگینی، رئیس انجمن صنفی تماشاخانههای خصوصی با تقدیر از تلاشها و زحمات داود نامور، گفت: نامور از معدود مدیرانی است که در کنار بخش تجاری اعتبار هنری را حفظ کرد. برخی سالنها به کلیت تئاتر کمک نکرده و به این هنر آسیب هم زدند. تماشاخانههای خصوصی برای حمایت از کسانی بود که سختتر فضای اجرا پیدا میکنند اما در دورهای سرمایههای عجیب و غریبی به بدنه تئاتر اضافه شد که بعد دید تجاری شکل گرفت و تمام این قبیل کارها به پای بخش خصوصی نوشته میشود.
وی افزود: باید فیلتری باشد تا هرکس که سرمایهگذار است، دارنده سالن محسوب نشود. باید بستر مناسب برای هنرمندان ایجاد شود تا چراغ تماشاخانهها روشن بماند. جای تاسف است که تماشاخانه شانو تعطیل شد.
"من از خارج آمده بودم، محمد رحمانیان دانشجوی ما بود و تئاتری از آرتور میلر کار کرد که متوجه یک بازیگر با استعداد شدم"امیدوارم این اتفاق برای سالنهای دیگر رخ ندهد.
در ادامه مراسم نکوداشت میکاییل شهرستانی، بازیگر و کارگردان پیشکسوت برگزار شد.
در این بخش از برنامه محمد رحمانیان عنوان کرد: درباره میکاییل شهرستانی حرف زدن سخت است. استعداد شگرف و بینظیری دارد. اولین جمله سمندریان در جلسه اول این بود؛ تو مرا یاد اصغر همت میاندازی. از ۱۶ سالگی همدرس بودیم تا اینکه میکاییل نمایش کوچ بهزاد فراهانی را در ۱۸ سالگی به تنهایی و با استقلال کامل روی صحنه برد.
وی افزود: از سربازی که برگشت رادیو برایش جدی شد. آنجا سمندریان و فرزاد و فتحی امتحان میگرفتند، او از اولین نفراتی بود که در آن دوره برای رادیو استخدام شد و همزمان کار اجرایی هم میکرد.
رحمانیان به هنرنمایی شهرستانی در نمایشهای گوناگون و همکاری او با سمندریان، مجید جعفری، قطبالدین صادقی و ...
اشاره کرد و گفت: مجموعه اینها از او چیزی ساخت که امروز میبینیم. او با بچههای جوان کار میکرد و شاید برای بزرگداشتش دیر شده باشد. من با افتخار میگویم با او دوست و همکار بودهام.
در بخش دیگری از بزرگداشت این هنرمند، قطبالدین صادقی با اشاره به تعطیل شدن تماشاخانه شانو عنوان کرد: این اتفاق تلختربن خاطره زندگیام است، نه برای ضرر ۱۰ میلیاردی که سرمایه زندگیام بود، از دست دادن آن سرمایه معنوی مرا آزار داد و هیچکس کمک نکرد؛ نه بخش خصوصی و نه بخش دولتی و نه نهادهای مردمی و ...
وی درباره میکاییل شهرستانی عنوان کرد: او یک استعداد بزرگ بود. من از خارج آمده بودم، محمد رحمانیان دانشجوی ما بود و تئاتری از آرتور میلر کار کرد که متوجه یک بازیگر با استعداد شدم.
"درنظر گرفتم از او دعوت کنم و این اتفاق با نمایش توقیفی آرش رخ داد.وی بیان کرد: استعداد او فقط تکنیک بیان نیست"درنظر گرفتم از او دعوت کنم و این اتفاق با نمایش توقیفی آرش رخ داد.
وی بیان کرد: استعداد او فقط تکنیک بیان نیست. آنچه من دیدم مجموعه ارزشهای عاطفی بود که بهعنوان یک انسان تجربه کرده بود. بزرگترین ذخیره یک بازیگر تجربه عاطفی اوست که ضرباهنگ همه اینها در صدای او وجود دارد. او قابلیتهای زیادی دارد. سختکوشی میکاییل برایم جالب بود.
من مویه جم را ۱۱ روزه برای میکاییل نوشتم؛ متنی دشوار با زبان باستانی و ۳۲ شخصیت. هر روز یک صحنه را طراحی میکردم و او هر شب یک صحنه را آماده میکرد. سحوری را نوشتم که سختترین قسمتش نواختن دهل سحوری است و میکاییل یاد گرفت که دهل بزند. این سختکوشی بازیگر، مثال زدنی است. در هملت شمشیربازی یکی از سختترین صحنهها بود و او و مهران مدیری هردو شمشیرباز شدند.
صادقی در بخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرد: بازیگران چهار دستهاند؛ یک دسته بیاستعداد هستند و آرزوی بزرگ دارند.
"بزرگترین ذخیره یک بازیگر تجربه عاطفی اوست که ضرباهنگ همه اینها در صدای او وجود دارد"خیلیها میخواهند مشهور شوند اما فطرتشان آماده نیست. نشانه هوشمندی، شناسایی استعداد و توانایی است. دسته دوم مجریهای خوبی هستند و خود را به آب و آتش میزنند که نظر کارگردان را جلب کنند که بد نیست اما زحمت است. دسته سوم بازیگرانی هستند که همه مفاهیم را اذعان خود میکنند و میزانسن را به قدری درونی میکنند که تماشاگر رد دست کارگردان را نمیبیند. چنین بازیگرانی کم داریم.
از این بزرگتر بازیگری خلاق است. خلاق؛ همچون پرندهای که پرواز را میآموزد اما خودش بدون از دست رفتن زیبایی در هوا ملق میزند و میکاییل جز این دسته است.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود اظهار کرد: مهمترین ثروت ما بهیاد ماندههاست؛ عواطف، آیینها، فرهنگ شفاهی و اسطورهای که بسیار تعیین کننده است. در تئاتر هم بهیاد ماندهها از بهجا ماندهها مهمتر است. به احترام این بهیاد ماندهها، به احترام میکاییل کلاه از سر بر میدارم.
سپس میکاییل شهرستانی در مراسم بزرگداشتش در عمارت نوفللوشاتو اظهار کرد: از محمد رحمانیان ممنونم که درام را به من شناساند و دکتر قطبالدین صادقی که حکم معلم ثانی من را (بعد از استاد سمندریان گه معلم اول و پدر معنویام بود) دارد. نسل من خیلی عادت به نکوداشت و تشویق ندارد.
"سحوری را نوشتم که سختترین قسمتش نواختن دهل سحوری است و میکاییل یاد گرفت که دهل بزند"وقتی مویه جم را به اصرار بازبینها به جشنواره معرفی کردیم و قرار شد اجرا کنیم یک بازبینی به دکتر صادقی گفت میخواهی خود را از جایزه محروم کنی؟ ما شرکت کردیم و من ۲۸ ساله بودم و در سالهای اولیه کار جایزه ارزشمند است. به تالار وحدت رفتم و جایزه را پشت پردههای مخملی عوض کردند و او که جایزه را گرفت بعدها رئیس مرکز هنرهای نمایشی شد. ۲۴ سال بعد خانه تئاتر آن جایزه را به من برگرداند. آوازهخان خیابانهای منهتن جایزه گرفت.
وی افزود: کارهایی که با دکتر صادقی روی صحنه بردیم با استقبال روبرو شد. در هملت در ورودی سالن اصلی شکسته شد، آن سالن ۵۶۰ نفر ظرفیت دارد و بیش از هزار نفر آن اثر را نشسته و ایستاده دیدند.
عادت به این تشویقها ندارم و وقتی آن جایزه را به من برگرداندند دیگر انگیزهای نداشتم. من اولین و آخرین آدم نبودم و یاد گرفتم سختکوش باشم.
وی ادامه داد: کاظم نظری را از ۱۹ سالگی میشناسم. یک موی او در تن آن کس که آن سال جایزه را عوض کرد، نیست. وقتی جنایت و مکافات را کارگردانی کردم. حسین پاکدل رئیس وقت بود که گفت مجوز ندادند و با مجوز من برو و ۱۳ شب با مجوز پاکدل روی صحنه رفتم.
"دسته دوم مجریهای خوبی هستند و خود را به آب و آتش میزنند که نظر کارگردان را جلب کنند که بد نیست اما زحمت است"من کار بیخاصیت و برای پولشویی نمیکنم؛ چون بضاعتش را ندارم. در همه این سالها شاید برای دو-سه تئاتر که در سالنهای دولتی روی صحنه بردیم بودجه جزئی گرفتیم.
شهرستانی گفت: یکی از کسانی که افتخار داشتم از او یاد بگیرم دکتر پروانه مژده بود که تئاتر ابزورد را عمیق میشناخت. ما برای تفنن کار نکردیم. استاد سمندریان بود که گوش ما را بگیرد و رفیقی مثل قطبالدین صادقی کنار ما بود. سینما و تلویزیون را دوست دارم اما هرکاری را نمیکنم که باید تاوانش را داد.
میکاییل شهرستانی در ادامه خاطرهای از اجرای نمایش مرگ فروشنده به کارگردانی محمد رحمانیان را بازگو کرد.
سپس با حضور کاظم نظری، قطبالدین صادقی، مجید جعفری، اکرم محمدی، محمد رحمانیان و داود نامور از میکاییل شهرستانی تجلیل و تقدیر شد.
در بخش بعدی این برنامه منتخبین نمایشهای سال ۱۴۰۱ عمارت نوفللوشاتو در سه بخش کارگردانی، بازیگری، تهیهکنندگی و حمایتکنندگان آثار معرفی شدند.
منتخبین بخش کارگردانی:
۱.
نمایش اهل هوا به کارگردانی محمد حاتمی، به دلیل رویکرد حرفهای و کارگردانی با تجربه
۲. نمایش درس بیپایان به کارگردانی میلاد نیکآبادی
۳. نمایش جنگ چهره زنانه ندارد به کارگردانی نشاط میرمهدی
۴. نمایش مائوزر به کارگردانی پارسال گلدار (کارگردانی اول)
۵. نمایش کِریم به کارگردانی محمود حیدری (کارگردانی خلاق)
۶.
"دسته سوم بازیگرانی هستند که همه مفاهیم را اذعان خود میکنند و میزانسن را به قدری درونی میکنند که تماشاگر رد دست کارگردان را نمیبیند"نمایش ۲۲۲ به کارگردانی علی شایع (کارگردانی اول)
۷. نمایش دِلاو به کارگردانی جعفر مهیاری
۸. نمایش مضحکه سیاه به کارگردانی مهدی ملکی (در حوزه نمایشهای ایرانی)
منتخبین بخش بازیگری:
۱. جواد یحیوی برای نمایش اهل هوا
۲. رامونا شاه به خاطر نمایش اوج طوفان
۳.
بهنام شرفی برای نمایشهای اهل هوا و شاه مردنی هیچ کجا
۴. نادر فلاح به خاطر نمایش اوج طوفان
۵. آوا تدین برای نمایش درس بی پایان
۶. سوگند روستایی به خاطر نمایش آنتی اویل
۷. سجاد حمیدیان برای نمایش درس بیپایان
منتخبین بخش تهیهکنندگان و حمایتکنندگان تئاتر:
۱.
"به تالار وحدت رفتم و جایزه را پشت پردههای مخملی عوض کردند و او که جایزه را گرفت بعدها رئیس مرکز هنرهای نمایشی شد"سجاد افشاریان برای نمایش کا (حمایت و پشتیبانی از گروههای جوان)
۲. هومن سیدی و معین شاهچراغی به خاطر نمایش موتور خونه
۳. امین حیایی و امید حیایی برای نمایش جنگ چهره زنانه ندارد
۴. نوید محمدزاده به خاطر نمایش درس بیپایان
۵. رضا بهدادنیا برای نمایشهای اوج طوفان و فقط یک ساعت آرامش (تهیهکننده مستقل جهت حمایت از تئاتر)
۶.
محمد خانحسینی به خاطر نمایش گل به خودی.
محمد حاتمی پس از دریافت لوح، با تشکر از داود نامور برای فراهم کردن شرایط احرای نمایش، از تعطیلی تماشاخانههای شانو، دیوار چهارم و سپند ابراز تاسف کرد و گفت: سالنی کار میکند که جای تئاتر نیست. سالنی که اهالی تئاتر را به بردگی بگیرد سالن تئاتر نیست.
نادر فلاح پس از دریافت لوح عنوان کرد: از سال ۶۸ تئاتر کار میکنم، خوشحالم که تا به حالل در جشنواره فجر نامزد هم نشدم، دمشان گرم که من را ندیدند، این برای من خیلی ارزش دارد. در سالن مولوی اجرای نمایش داشتم و هر شب سالن پر بود اما نیامدند کار ما را ببینند، اما استاد میکاییل شهرستانی آمد
رامونا شاه نیز با اشاره به سالهای فعالیتش در تئاتر اظهار کرد که من هم خوشحالم که در جشنواره فجر دیده نشدم و نامزد جایزهای نشدم.
۵۷۲۴۵
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران