مسیری ساده از زمین به سوی ستارگان نیست!*
رُی مکبراید (با بازی برد پیت) تمام زندگی خود را در سایهی پدر قهرمانش، کلیفورد مکبراید (تامی لی جونز) که در مأموریتی برای پیدا کردن هوش مصنوعی در فضا گم شده، گذرانده است. بعد از گذشتن مدت زیادی از گم شدن کلیفورد، برخورد موج های الکتریکی از فضا به سمت زمین آغاز میشود. با بررسی کردن منشأ این موج ها، معلوم میشود که کلیفورد هنوز زنده است و دلیل به وجود آمدن این موجها او است. حالا رُی مأمور میشود تا پدرش را پیدا کند و جلوی موجهای الکتریکی را بگیرد.
در چند سال اخیر فیلمهای زیادی در رابطه با فضا ساخته شده است، امّا به جرأت میتوان گفت که هیچکدام به اندازهی این فیلم درونگرا و روانکاوانه نیست. برخلاف بیشتر فیلمهای این ژانر که اخیراً ساخته شده، جیمز گری سعی بر این دارد که بر تنهایی و عدم برقراری ارتباط رُی با جهان خارجی خود تمرکز کند که به سبب غیبت پدر در دوران کودکیاش به وجود آمده.
"رُی مکبراید (با بازی برد پیت) تمام زندگی خود را در سایهی پدر قهرمانش، کلیفورد مکبراید (تامی لی جونز) که در مأموریتی برای پیدا کردن هوش مصنوعی در فضا گم شده، گذرانده است"استفاده از مونولوگهای مالیخولیایی رُی دربارهی گذشته و حال، ریتم کند فیلم، افکتهای گاه آزاردهنده، نماهای بسته و فضاهای تاریک و خالی فیلم در ماه، مریخ و بالاخره پایگاه کلیفورد همه و همه بر تنهایی رُی و عدم توانایی او در برقراری ارتباط تأکید دارند و فضایی تنگناهراسانه (Claustrophobia) در فیلم به وجود میآورند. حتّی لباس فضانوردیای که رُی به تن دارد او را از دیگر افراد فیلم کاملا جدا کرده است.
بدون شک مهمترین عنصر در پررنگکردن این وجه از شخصیت او، بازی کاملاً متفاوت برد پیت است که برخلاف بیشتر فیلمهای خود که به عنوان شخصیتی برونگرا نقشآفرینی کرده، اینجا رُی مکبرایدی ارائه داده که سرد و خونسرد است، به قدری که حتی وقتی با مرگ روبهرو است، ضربان قلبش کاملاً عادی است. طبیعتاً بازی کردن در چنین نقش متفاوتی برای برد پیت یک چالش بزرگ به حساب میآمده؛ ولی او به خوبی از عهدهاش برآمده است. شاید به همین دلایل بتوان این فیلم را قبل از یک فیلم علمی-تخیلی، یک فیلم روانکاوانه دانست.
جدا از شخصیت جذّاب رُی با بازی متفاوت برد پیت و تمرکز شدید فیلم بر او، نباید از زیباییهای بصری فیلم غافل شد. به احتمال زیاد در چندین سال اخیر، این فیلم یکی از واقعگراترین فیلم هایی است که در رابطه با فضا ساخته شده، این میل به واقعگرایی تا آنجا پیش رفته که مثلاً بعضی از نماهایی که در ماه دیده میشود، از عکسهای واقعی ساخته شده است.
وجود صحنههای آرام و کند که آرامشی بینظیر را برای مخاطب به دنبال دارد و در عین حال صحنههای پرهیجان و اکشنی که به سبب تضادش با ریتم کند فیلم مخاطب را به شدت غافلگیر میکند، باعث شده که علیرغم ریتم نسبتاً کند، به سوی ستارگان به هیچ عنوان اثری ملالانگیز نباشد. طراحی و ترکیب صدای فوقالعادهی به سوی ستارگان که یک نامزدی در اسکار را نیز برای آن به ارمغان آورد، یکی از مهمترین علل جذّابیت این فیلم است.
در پایان اینکه، اگر دلتان میخواهد فیلمی جذّاب و هنرمندانه ببینید که از دید بعضی منتقدان نسخهی دیگری از فیلم اینک آخرالزّمان فرانسیس فورد کاپولا است، دیدن به سوی ستارگان را به شما پیشنهاد میکنم. با اینکه با تمام اعضای خانواده میتوانید این فیلم را ببیند، شاید بهتر باشد تنها به سراغش بروید تا به درک بهتری از آن برسید.
* کلمة Star در قدیم، استعاره از چیزی بوده که کسی در پی آن بوده و به آن نمیرسیده؛ در این فیلم چیزی که رُی باید به آن دست یابد، نه در آسمان که روی زمین است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران