دهمین سالگرد خاموشی اِولین باغچهبان؛ روزهایی که تهران اپرا داشت
دهمین سالگرد خاموشی اِولین باغچهبان؛ روزهایی که تهران اپرا داشت
- پژمان اکبرزاده
- روزنامهنگار
اولین و ثمین باغچهبان
بیش از چهار دهه از روزگاری که تهران یک گروه فعال اُپرا داشت میگذرد. ممنوعیت تکخوانی زنان، لزوم پوشش اسلامی و مقابله حکومت تازه در برابر نمادهای فرهنگ غربی از مهمترین دلایلی بود که ادامه کار این گروه را پس از انقلاب ناممکن کرد. در تالار رودکی، فعالترین مرکز هنرهای نمایشی در ایران، آنهایی که اپرا و باله کار میکردند نخستین قربانیان تغییر شرایط بودند.
در اوایل سده کنونی خورشیدی فعالیتهای پراکندهای برای به صحنه بردن اپرا در ایران آغاز شد. در سال ۱۳۳۹ اما به کوشش هنرمندانی که بیشترشان در بیرون از ایران به تحصیل موسیقی پرداخته بودند یک شورای اپرا در تهران تشکیل شد تا فعالیتهای جدیتری برای ارائه این هنر صورت گیرد.
"ممنوعیت تکخوانی زنان، لزوم پوشش اسلامی و مقابله حکومت تازه در برابر نمادهای فرهنگ غربی از مهمترین دلایلی بود که ادامه کار این گروه را پس از انقلاب ناممکن کرد"اِولین باغچهبان یکی از اعضای این گروه بود و خود نیز در تعدادی از برنامههای آن مانند "اپرای جمیله" ساخته ژرژ بیزه نقش اصلی را ایفا کرد؛ برنامهای که در اسفند ۱۳۴۰ در تالار فرهنگ روی صحنه رفت.
بیشتر بخوانید:
- ده سال پس از خاموشی: دست نوشتههای ثمین باغچهبان منتشر شدند
- عشق های اِولین باغچه بان
- بازگشت ثمین باغچه بان با 'چهارشنبه سوری'
- مرگ در آستانه نوروز؛ به یاد ثمین باغچه بان
- برگزاری شب اِولین و ثمین باغچه بان در تالار وحدت
- دیدار با ثمین باغچه بان
منبع تصویر،
Bacheban Archive
توضیح تصویر،
اپرای "ایل تروواتوره" ساخته جوزپه وِردی، آهنگساز اسطورهای تاریخ اپرا یکی از آثاری بود که اِولین باغچهبان با صدای متسو سوپرانواش در آن درخشید
با این حال فعالیتهای اُپرایی در ایران جدی نشد تا سال ۱۳۴۶ و گشایش تالار رودکی. با امکانات بدست آمده، "گروه اپرای تهران" تعدادی از مشهورترین اپراهای تاریخ موسیقی را در برنامههای منظم سالانه اجرا میکرد. فاخره صبا، اِولین باغچهبان، منیر وکیلی و حسین سرشار از جمله خوانندگان پیشکسوتی بودند که برای ایفای نقشهای اصلی در این دوره هنرنمایی میکردند.
توضیح تصویر،
اِولین باغچه بان و حسین سرشار در اُپرای «ایل تروواتوره» اثر وِردی. تالار رودکی، ۱۳۴۸
اپرای "ایل تروواتوره" ساخته جوزپه وِردی، آهنگساز اسطورهای تاریخ اپرا یکی از آثاری بود که اِولین باغچهبان با صدای متسو سوپرانواش در آن درخشید. حسین سرشار (خواننده باریتون) نیز در برابر او ایفای نقش کرد.
بیشتر بخوانید:
- اپرایی که دهلوی در ۹۰ سالگی به یاد ندارد
- نخستین ضبط گروه 'همسُرایان فرح' پس از چهل سال منتشر شد
- چهل و پنج سال از بنیان نهادن کُر ملی ایران گذشت
بحران اُپرای تهران در اردیبهشت ۱۳۵۱
فعالیتهای "گروه اپرای تهران" گرچه در ظاهر به شکل مرتبی پیش میرفت اما در درون با مشکلات بیشماری همراه بود.
سنت اپرا در ایران وجود نداشت و همه چیز باید از نو بنا میشد. در آن زمان لطفی منصوری، کارگردان ایرانیتبار اُپرا در اروپا و آمریکا به موفقیتهای بسیاری دست یافته بود. وزارت فرهنگ و هنر چندین بار از او دعوت کرد تا به عنوان کارگردان میهمان و سپس مشاور هنری به تهران بیاید. او در کتاب خاطرات خود "لطفی منصوری: یک سفر اپرایی" (بوستون، ۲۰۱۰) از برنامههایش در ایران به تلخترین شکل ممکن یاد میکند:
"تالار رودکی پنج گروه را در خود داشت. از ارکستر سمفونیک تا گروه سازهای بومی.
"در تالار رودکی، فعالترین مرکز هنرهای نمایشی در ایران، آنهایی که اپرا و باله کار میکردند نخستین قربانیان تغییر شرایط بودند"همگی از سوءمدیریت شدیدی رنج میبردند. در [بخش] اپرا باید با خوانندهای رقابت میکردم که چون نتوانسته بود در خارج برای خود کاری پیدا کند به زادگاهش بازگشته بود و به کمک همسر وزیر کار توانسته بود به مدیریت اپرا منصوب شود. به نظر میرسید عزم خود را جزم کرده تا سطح تالار را به اندازه بیلیاقتی خودش پایین بکشد."
منصوری در کتاب خود، پارتی بازی و ارتباط با مقامهای حکومتی را نیروی محرکه در تالار رودکی مینامد و میافزاید: "هیچگاه نفهمیدم موضع در برابر من چیست. افراد پیرو رسم کهن ایرانی (تعارف) به شکل اغراقآمیزی مؤدب بودند، اما از پشت سر خنجر میزدند. موضوع ولی این بود که آیا کارهای من تاثیری در بالا بردن سطح عمومی فرهنگ در ایران داشت؟ بعید میدانم.
از ایرانیان به جز یک گروه مشخص، کسی به اجراها نمیآمد و بخش بزرگی از مخاطبان ما خارجی بودند. آنها هم عموماً - با نخوتی نه چندان پنهان - پوزخند میزدند و میگفتند: "چه با مزه! اینها هم بارتوک اجرا میکنند."
توضیح تصویر،
اِولین باغچهبان و آلبینو توفولی در اپرای "کارمن" به کارگردانی لطفی منصوری، تالار رودکی، ۱۳۵۰
چنین فضایی در اردیبهشت ۱۳۵۱ به شرایط انفجاری رسید: در پی کنارهگیری سعدی حسنی از سرپرستی برنامههای اپرای تهران، وزارت فرهنگ و هنر این سمت را به عنایت رضایی، کارگردان اپرا واگذار کرد. ۹ نفر از مشهورترین هنرمندان "گروه اپرای تهران" در واکنش به این تصمیم، همزمان استعفا دادند. از خوانندگان، فاخره صبا، اِولین باغچهبان، حسین سرشار، سودابه تاجبخش، وحیده فتورهچی، آلینوش و آلک ملکونیان و از آهنگسازان، ثمین باغچهبان و احمد پژمان. این موضوع گرچه در رسانههای آن دوره بازتاب گستردهای داشت اما در کتابهای تاریخ موسیقی در ایران که سالهای بعد به چاپ رسیدند به کلی فراموش شد.
"در اوایل سده کنونی خورشیدی فعالیتهای پراکندهای برای به صحنه بردن اپرا در ایران آغاز شد"
اِولین باغچهبان ماهها به نامهنگاری با مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ ادامه داد اما نتیجهای نگرفت و دیگر هیچگاه به اپرای تهران بازنگشت. وزارت فرهنگ ظاهرا در واکنش به این کمبود نیرو تصمیم گرفت همه نیروهای مورد نیاز را آماده از اروپا وارد کند. نگاهی گذرا به فهرست برنامهها و عوامل اجرایی اپرای تهران از ۱۳۵۱ به بعد این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
توضیح تصویر،
اولین و ثمین باغچهبان
انتشار ضبطهای نایابی از اِولین باغچهبان
وقوع انقلاب اسلامی و از بین رفتن بسیاری از مدارک و ضبطهای تالار رودکی انجام کارهای پژوهشی درباره پیشینه اپرا در ایران را بسیار دشوار کرده است. این موضوع یکی از انگیزههای کاوه باغچهبان، فرزند اِولین باغچهبان بوده تا در دهمین سالگرد درگذشت مادرش، مجموعهای از اسناد و تصاویر فعالیتهای او را همراه با یک سی.دی منتشر کند.
او میگوید: "از اِولین باغچهبان بهعنوان یکی از مهمترین اعضای گروه اپرای تهران نام برده میشود ولی از اجراهای او در این سازمان هیچ ضبطی در دسترس عموم نبود. ما در تمام این سالها، ریلهایی که در آرشیو خانوادگی بود را حفظ کردیم تا شاید زمانی برای انتشار آنها امکانی فراهم شود. مایه خوشوقتی بود که با پشتیبانی بنیاد توس توانستیم آنها را برای دهمین سالگرد درگذشت مادرم در اختیار عموم بگذاریم."
کاوه باغچهبان نام این مجموعه را "روزهایی که تهران اپرا داشت" گذاشته و تاکید میکند: "این آثار، نمونههایی هستند که با ضبط بهوسیله میکروفونهای معمولی از آن زمان در اختیار داشتیم و نه با امکانات حرفهای. با اینحال با توجه به از میان رفتن بخش مهمی از بایگانی تالار رودکی، این نمونهها یادگار گرانبهایی هستند از دورانی که یک گروه اپرا در ایران فعال بوده است؛ بخشهایی از اپراهای ایل تروواتوره، کاوالریا روستیکانا و کارمن که در فاصله سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ اجرا شدهاند."
منبع تصویر،
Socail Media
توضیح تصویر،
بروشور اجرای اپرای "عروسی فیگارو" ساخته موتسارت که برای نخستین بار به کوشش "گروه اپرای تهران" به پارسی اجرا شد. تالار رودکی، فصل هنری ۵۰-۱۳۴۹
"روزهایی که تهران اپرا داشت" به جز نمونههای صوتی، بیش از پنجاه نمونه سند، عکس و بروشور کنسرت را در خود دارد که برخی از آنها جزییات جالبی از اپراهای اجرا شده در تالار رودکی را بازگو میکنند.
"در سال ۱۳۳۹ اما به کوشش هنرمندانی که بیشترشان در بیرون از ایران به تحصیل موسیقی پرداخته بودند یک شورای اپرا در تهران تشکیل شد تا فعالیتهای جدیتری برای ارائه این هنر صورت گیرد"تلاش برای اجرای مشهورترین اپراهای تاریخ موسیقی به زبان پارسی یکی از این نکات است: برای فصل هنری ۵۰-۱۳۴۹ "عروسی فیگارو" اثر موتسارت برای نخستین بار به کوشش محمود خوشنام و عنایت رضایی ترجمه شد و با کارگردانی ارنست شنایدر (کارگردان میهمان از اتریش) روی صحنه رفت.
کاوه باغچهبان ابراز امیدواری میکند که بازماندگانِ خوانندگان و دیگر افرادی که با گروه اپرای تهران همکاری داشتهاند هم نسبت به انتشار آنچه از آن دوران در اختیار دارند اقدام کنند: "شاید به این شکل بتوان تا حدی قابل توجهی از نابودی پیشینه اپرای تهران جلوگیری کرد."
توضیح تصویر،
گروه کر فرح
دهه پنجاه خورشیدی و آغاز پروژههای تازه
کنارهگیری از "گروه اپرای تهران" دستکم از یک جنبه تاثیری بسیار منفی بر فعالیتهای اِولین باغچهبان گذاشت. او دیگر هیچگاه نتوانست بر صحنه اپرا ظاهر شود ولی با اینحال فعالیتهای اجرایی به عنوان خواننده را با برنامههای تکخوانی در تهران و دیگر شهرها ادامه داد. در سالهای ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ در تئاتر شهر دو کنسرت موفق به رهبری ادرین سانشاین و کان کوتو همراه با ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون ملی ایران اجرا کرد؛ تنها ارکستر موسیقی کلاسیک در ایران که با یک برنامهریزی منسجم موفق شده بود به استانداردهای جهانی نزدیک شود. عکسهای موجود در آرشیو خانواده باغچهبان نشان میدهد که این برنامهها با دوربینهای تلویزیونی فیلمبرداری شدهاند اما کسی از اینکه فیلمها چه شدهاند خبری ندارد.
شاید اگر روزی آرشیو تلویزیون در ایران به شکل کامل در دسترس عموم قرار بگیرد بتوان نمونههایی از این دست را پیدا کرد.
در کنار خوانندگی و تدریس در هنرستان، اِولین باغچهبان از سال ۱۳۳۷ رهبری "آواز جمعی هنرستان عالی موسیقی" را نیز در دست داشت؛ گروهی که در سال ۱۳۲۵ به کوشش روبیک گریگوریان شکل گرفته بود. فعالیتهای باغچهبان در این زمینه به مرور گستردهتر شد و در سال ۱۳۴۶ به پایهگذاری و رهبری "گروه کُر تهران" انجامید. یکی از مشهورترین اجراهای این گروه، در مراسم تاجگذاری در کاخ گلستان صورت گرفته است.
فعالیتهای "گروه کُر تهران" حدود سه سال ادامه پیدا کرد و چندی پس از آن، باغچهبان از سوی "جمعیت خیریه فرح پهلوی" ماموریت یافت تا یک هنرستان موسیقی شبانهروزی برای کودکان بیسرپرست در تهران سازماندهی کند. او یک گروه کُر نیز در هنرستان تشکیل داد که کنسرتهای بسیاری در تهران و دیگر شهرها اجرا کرد.
"با امکانات بدست آمده، "گروه اپرای تهران" تعدادی از مشهورترین اپراهای تاریخ موسیقی را در برنامههای منظم سالانه اجرا میکرد"برنامههای "گروه همسرایان فرح" تا جایی پیش رفت که در پاییز ۱۳۵۷ برای ضبط دو آلبوم به اتریش اعزام شد: "رنگین کمون" (آثاری از ثمین باغچهبان برای کودکان) و همچنین مجموعهای از ترانههای محلی ایران برای آواز گروهی. نخستین آلبوم با تغییر نام "کُر فرح" به "کُر میترا" چند سال بعد در تهران پخش شد ولی مجموعه دوم، چهل سال بعد با نام اصلی گروه در اروپا انتشار یافت؛ زمانی که دیگر اِولین باغچهبان در قید حیات نبود.
از آنکارا تا تهران
اِولین سالم اُرگه از پدری آسوری لبنانی و مادری فرانسوی در ترکیه به دنیا آمد. دانشجوی آواز و پیانو در کنسرواتوار دولتی آنکارا بود که با ثمین باغچهبان، آهنگساز ایرانی آشنا شد. ثمین در همان کنسرواتوار آهنگسازی میخواند. آشنایی آنها به ازدواجی عاشقانه انجامید و هر دو در سال ۱۳۲۹ برای ادامه کار و زندگی به ایران آمدند.
اِولین از آن پس از نام خانوادگی همسرش استفاده میکرد.
پس از انقلاب اسلامی فعالیتهای ثمین و اولین عملا متوقف شد. چند سالی را در تهران گذراندند ولی در سال ۱۳۶۳ به دلیل محدودیتهای پیشآمده به ترکیه مهاجرت کردند و تا پایان عمر در استانبول زندگی میکردند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران