قسمت پنجاه و شش محکوم

پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱

   

سریال محکوم قسمت پنجاه و شش 56Mahkoom Serial Part ۵۶


 فیرات و بقیه به محلی خلوت می‌روند. پاشا برچسب ماشین را که از خانه ساشا برداشته بود و آرم شرکت یساری روی آن است را به حاجی می‌دهد تا روی ون بچسباند.

گلوله در شانه خان باباست و فیرات می‌گوید آن‌ها باید وسایل و دارو تهیه کنند. در شرکت باریش و ساشا مشغول صحبت هستند. باریش می‌گوید مدارک دست سینیور و رفیع است و از اینکه در این مدت سینیور سکوت کرده متعجب است. سینیور با باریش تماس می‌گیرد و با طعنه می‌گوید او افتان یعنی دوست باریش است.

"پاشا برچسب ماشین را که از خانه ساشا برداشته بود و آرم شرکت یساری روی آن است را به حاجی می‌دهد تا روی ون بچسباند.گلوله در شانه خان باباست و فیرات می‌گوید آن‌ها باید وسایل و دارو تهیه کنند"باریش خودش را به نفهمیدن می‌زند. سینیور از باریش می‌خواهد که فردا پیشش برود و در مورد مدارکی که دست اوست صحبت کنند. 

شب پاشا و حاجی پنهانی وارد یک داروخانه تعطیل می‌شوند و داروهای مورد نیاز برای جراحی خان بابا را می‌دزدند.

بوگه تومریس را به خانه خودشان می‌برد. تومریس با بوگه درددل می‌کند و به خاطر وضعیت او هم ناراحت است و می‌گوید می‌داند بوگه نمی‌خواهد با باریش بماند و او را تحمل می‌کند. وقتی باریش به خانه می‌رود از دیدن تومریس خوشحال می‌شود. تومریس با باریش صحبت می‌کند و می‌گوید می‌خواهد زاهد را ترک کند و از باریش هم می‌خواهد که بوگه را راحت بگذارد؛ سپس می‌رود. 

پاشا و حاجی وسایل داروخانه را به ساختمان مخروبه‌ای که خان بابا و بقیه آنجا هستند می‌برند.

فیرات گلوله را از شانه خان بابا خارج می‌کند و محل زخم را پانسمان می‌کند؛ همان لحظه صدای آژیر ماشین پلیس می‌آید، آن‌ها سریع خان بابا را بلند می‌کنند و سوار ماشین می‌کنند و متواری می‌شوند. 

آن‌ها به خانه طاهر می‌روند؛ فیرات به طاهر می‌گوید خان بابا مجروح است و جایی برای پنهان شدن ندارند و از او می‌خواهد که آن‌ها را به خانه راه بدهد. فرای‌ها به خانه طاهر می‌روند و می‌خوابند. 

فیرات زودتر بیدار می‌شود و به سالن پیش طاهر می‌رود؛ دریا دم در می‌آید و از طاهر سراغ فراری‌ها را می‌گیرد. فیرات پنهان می‌شود و طاهر می‌گوید از آن‌ها خبری ندارد. دریا داخل می‌آید و سعی دارد به بهانه‌ای آنجا را بگردد. او به طبقه بالا به دستشویی می‌رود.

"باریش می‌گوید مدارک دست سینیور و رفیع است و از اینکه در این مدت سینیور سکوت کرده متعجب است"خان بابا که در دستشویی است، پشت در پنهان می‌شود. طاهر سریع لکه خون خان بابا را از کف سالن پاک می‌کند. دریا متوجه خان بابا نمی‌شود و بیرون می‌آید. از کلانتری با دریا تماس می‌گیرند و خبر می‌دهند که حکم دستگیری زاهد یساری صادر شده است. دریا به طاهر می‌گوید که می‌رود اما با طعنه ادامه می‌دهد که هر طور شده فراری‌ها را پیدا می‌کند. 

باریش به خانه سینیور می‌رود.

سینیور به او می‌گوید در این مدت خبر داشت که او باریش بوده است. باریش می‌پرسد پس چرا او را نکشته است؟ سینیور پاسخ می‌دهد برخی آدم‌ها با مرگشان و بعضی با زندگیشان به او خدمت می‌کنند. سپس به باریش می‌گوید در ازای دادن مدارک به او، هلدینگ یساری را می‌خواهد. باریش می‌گوید زاهد چنین چیزی را قبول نمی‌کند. سینیور جواب می‌دهد که این مشکل باریش است و در این صورت او مدارک را به فیرات می‌دهد و باریش به زندان خواهد رفت. 

باریش به خانه زاهد می‌رود و ماجرا را برای او تعریف می‌کند.

"تومریس با بوگه درددل می‌کند و به خاطر وضعیت او هم ناراحت است و می‌گوید می‌داند بوگه نمی‌خواهد با باریش بماند و او را تحمل می‌کند"زاهد عصبانی می‌شود و می‌گوید به خاطر باریش اعتبار و فامیلی‌اش را فدا نخواهد کرد. باریش می‌گوید او حق امضا دارد. زاهد می‌گوید پیش پلیس می‌رود و می‌گوید که ساواش همان باریش است و مرتکب قتل شده است. باریش می‌گوید او هم ماجرای مادر جمره را به پلیس لو می‌دهد. همان لحظه دریا و ماموران پلیس به خانه زاهد می‌رسند.

دریا می‌گوید که زاهد به اتهام قتل نازان باید به کلانتری برود. 

پایان قسمت ۵۶

 

دیدگاه‌ها


برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال محکوم قسمت پنجاه و هفت ۵۷ قسمت قبلی - سریال محکوم قسمت پنجاه و پنج ۵۵ Next Episode - Mahkoom Serial Part ۵۷ Previous Episode - Mahkoom Serial Part ۵۵

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱