منطق پردازش ذهن بنیادگرایی، احمد فعال - Gooya News
مقدمه:
یکی از غلطهای رایجی که هم در سیاست و هم در حوزه روابط اجتماعی در جامعه مصطلح شده است، طرح این موضوع است که گفته میشود: "به جای حل مسئله به پاک کردن صورت مسئله اقدام میشود"، شاید هیچکس و یا هیچ عقل سلیمی در درست بودن طرح موضوع فوق تردیدی نداشته باشد. علاوه بر درست بودن، کاربردی هم هست. به این معنا که دست کسانی که اهل مغالطه هستند، و یا با نگاه حل مسئله با رویدادها و حوادث مواجه نمیشوند، باز میکند. با این وجود، موضوع یاد شده غلط است. هدف از این یادداشت این نیست که نشان دهد، کسانی که فکر میکنیم دارند "صورت مسئله را پاک میکنند"، اشتباه است اگر فکر کنیم دارند "صورت مسئله را پاک میکنند"، امر بسیار مهم این است که شرحی درباره "منطق پردازش ذهن" آدمیان، خواه سیاستمدار باشند و یا یک آدم معمولی در روابط اجتماعی، ارائه شود.
"به این معنا که دست کسانی که اهل مغالطه هستند، و یا با نگاه حل مسئله با رویدادها و حوادث مواجه نمیشوند، باز میکند"شاید به اغراق نگفته باشیم که همه ذهنها مسئلهمحور هستند، اما "مسئله" همه ذهنها با یکدیگر متفاوت هستند. و لذا از منطقهای متفاوتی تبعیت میکنند. ذهنی که تهی از مسئله باشد و یا مسئلهمحور نباشد، یک بمب انتحاری است. و یکی از اشتباهات رایج همین است که گفته میشود، بعضی از افراد و یا بعضی از سیاستمداران مسئلهمحور نیستند، تفاوت مسئلهها و یا پنهان کردن مسئلهها و دغدغهها، دلیلی بر فقدان مسئلهمحور بودن نیست.
از این دید، همه افراد و همه دولتها مسئلهمحور هستند، اما تفاوت مسئلهها، و عجیب و غیرعادی بودن مسئلهها، موجب میشود تا تصور کنیم بعضیها مسئلهمحور نیستند. واقع این است که مسئله آنها، مسئلهای نیست که ما فکر میکنیم باید حل شود، و یا فکر میکنیم باید به آنها یادآور شویم که مثلا فکر کنند این مسئله هم هست.
برای روشن شدن خوب است شرح تازهای از مقالهای که سالها پیش با عنوان "دنبال چه مسئلهای هستیم" داشته باشم.
دنبال چه مسئلهای هستیم؟
هر فرد و هر گروه سیاسی و هر دولت، در طول زندگی دارای یک رشته مسائلی است، که خواه به اختیار و خواه به الزام در زندگی اجتماعی با آنها درگیر هستند. از میان مسائلی که درگیر آنها هستیم، بعضاً بیتفاوت از کنارشان میگذریم و بعضاً تا حدی درگیرشان میشویم و بعداً از کنارشان میگذاریم، و بعضاً به طور جدی با آنها درگیر میشویم، و بعضاً به مسئله اصلی ما تبدیل میشوند. به طوری که تمام فکر و ذکر شبانهروزی و برنامهریزیها و آرزوهای ما روی آن متمرکز میشود. این مسئله یا مسائل، دغدغه هرروزگی ما را تشکیل میدهند. تمام فکر و ذکر یک کارمند به حقوق آخرماه و نیز به جایگاه او در سلسله مراتب سازمان معطوف است.
یک بازاری به وضعیت کالاها در بازار، موجودی انبار، و داد و ستد روزانه با مشتریان فکر میکند، یک طرفدار جدی محیط زیست صبح تا شام به وضعیت تالابها و جنگلها و روند خشکسالی در کشور میاندیشد.
"شاید به اغراق نگفته باشیم که همه ذهنها مسئلهمحور هستند، اما "مسئله" همه ذهنها با یکدیگر متفاوت هستند"یک ورزشکار و یا یک طرفدار سرسخت و متعصب فوتبال، دائما در حال تعقیب موقعیت تیم محبوب خود در جدول بازیهاست. سیاستمدارانی که در کشورهای باثبات زندگی میکنند، علاوه بر محبوبیت و مشروعیت، دائماً به موفقیت خود در عرصه داخلی و خارجی فکر میکنند، و سیاستمداران کشورهای بیثبات، شاید چندان وقعی به مشروعیت ننهند، و فکر و ذکر آنها، و مسئله دائمی آنها به حفظ و بقاءشان وابسته باشد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران