مبارزه حقوقی کارگران جنسی در فرانسه
اخیرا در چند شهر فرانسه تظاهراتی علیه قانونی برگزار شد که در سال ۲۰۱۶ پارلمان این کشور برای "حمایت از کارگران جنسی" تصویب کرد. بر اساس این قانون، خرید خدمات جنسی جرم بهشمار میرود و متخلفان به جریمه نقدی تا چهارهزار یورو محکوم میشوند.
این قانون عرضه خدمات جنسی از جانب تنفروشان را مستحق مجازات نمیداند.
آن زمان اخلاقگرایان و کسانی که به دلایل دیگر مخالف تنفروشی زن و مرد هستند، این تصمیم پارلمان را به عنوان یک "موفقیت بزرگ" در مبارزه با آسیبهای اجتماعی ارزیابی کردند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
شماری از کارگران جنسی، طرفداران حقوق آنها و افرادی که معتقدند تنفروشی یکی از مشاغل کهن جوامع بشری بوده و تصمیمی شخصی محسوب میشود، مصوبه مجلس را اقدامی "مغایر" منافع کارگران جنسی تلقی کردند.
به اعتقاد آنها این قانون روسپیگری را به امری جنایی تبدیل میکند و باعث میشود که کارگران جنسی کار خود را در خفا و در شرایط بدتر انجام دهند و بیش از پیش مورد سوءاستفاده زورگیرها و بردهداران جنسی قرار گیرند.
شکست موافقان؟
به نظر میرسد که بخشی از نگرانیهای مخالفان به حقیقت پیوسته است. .پژوهشگران اجتماعی وابسته به موسسه مطالعات سیاسی پاریس (Sciences Po) در دسامبر گذشته به این نتیجه رسیدند که "توازن قدرت" بین کارگران جنسی و مشتریان به طرز محسوسی به زیان کارگران تغییر کرده است.
آنها قانون نامبرده را در زمینه بهبود اوضاع کارگران جسنی "نامناسب" ارزیابی کردند.
آنیک بیلون، عضو مجمع ملی فرانسه در گفتوگو با دویچه وله گفت، از سال ۲۰۱۶ تاکنون تنها پنجهزار مورد نقض این قانون و مجازات متخلفان ثبت شده است.
با توجه به این که شمار کارگران جنسی زن و مرد در فرانسه حدود ۴۰هزار نفر تخمین زده میشود، این میزان جریمه "ناچیز" بهنظر میرسد و میتواند به این معنا باشد که کارگران جنسی و مشتریان آنها در خفا به کار خود ادامه میدهند.
خانم بیلون میگوید: «برای مبارزه با روسپیگری، برای حمایت از کارگران جنسی، برای کمک به آنان در انجام کارهای اداری و برای ایجاد موقعیتهای شغلی مناسب برای این افراد باید نیروی پلیس و مددکاران اجتماعی بیشتری استخدام کرد.»
سیاستمدار ۵۳ ساله به این نتیجه رسیده است که در فرانسه برای مبارزه جدی با روسپیگری اراده سیاسی قاطعی وجود ندارد. او میگوید: «اگر ما در فرانسه برای کمک به روسپیها به همان نسبت که با باندهای مواد مخدر مبارزه میکنیم اراده به خرج میدادیم، اکنون اوضاع به مراتب بهتر میبود.»
سایبل لسپرانس، کارگر جنسی و یکی از تظاهرکنندگان علیه این قانون هم به دویچه وله گفت، که موقعیت او و همکارانش پس از تصویب قانون نه تنها تقویت نشده بلکه ضعیفتر هم شده است.
به گفته او بعضی از مشتریان معتقدند، با انجام عملی غیرقانونی خود را به خطر میاندازند، به همین خاطر از کارگران جنسی هم انتظار دارند که آرزوهای جنسی بعضا "پرخطر" آنها را عملی کنند یا بدن خود را ارزانتر در اختیار آنها بگذارند.
نمونه سوئد
در سال ۱۹۹۹ سوئد با تصویب یک قانون مشابه، به عنوان نخستین کشور جهان خرید خدمات جنسی را جرم خواند اما فروش آنها را قابل مجازات ندانست.
حدود ۱۱ سال بعد دولت این کشور به این نتیجه رسید که قانون نامبرده "موفق" بوده و فحشای خیابانی در این کشور را به میزان ۵۰ درصد کاهش داده است.
چندی بعد مخالفان این قانون، از جمله کارگران جنسی نتیجهگیری دولت را نادرست خواندند. کارگران جسنی زن و مرد اعلام کردند که پس از تصویب قانون، خدمات جنسی خود را دیگر در ملاء عرضه نمیکنند بلکه در خفا به روسپیگری میپردازند.
قانونی که قرار بود موقعیت کارگران جنسی را در فرانسه تقویت کند، روسپیگری را به خفا کشانده است
انجمن آموزش جنسیتی سوئد نیز در سال ۲۰۱۵ تاثیر این قانون در مقابله با روسپیگری را "ضعیف" ارزیابی کرد.
جی لوی (Jay Levy)، پژوهشگر دانشگاه کمبریح که درباره تأثیر قوانین بر روسپیگری تحقیق میکند نیز بر این عقیده است که سوئد در این زمینه موفق نبوده و باید به عنوان یک نمونه ناموفق و بازدارنده برای سایر کشورها قلمداد شود.
در حال حاضر مخالفان قانون فرانسه به حکم دادگاه حقوق بشر اروپا (ECHR) در استراسبورگ امید بستهاند.
"اخیرا در چند شهر فرانسه تظاهراتی علیه قانونی برگزار شد که در سال ۲۰۱۶ پارلمان این کشور برای "حمایت از کارگران جنسی" تصویب کرد"آنها پس از شکست در بالاترین مرجع قضایی فرانسه در سال ۲۰۱۹، علیه این قانون به دادگاه اروپایی شکایت کردهاند.
به اعتقاد سازمان عفو بین الملل، احتمال این که آنها در دادگاه حقوق بشر اروپا موفق شوند زیاد است.
روسپیگری در ایران
کارگران جنسی در جمهوری اسلامی هم مخفیانه کار میکنند و بر اساس گزارشهای رسانههای داخلی، شمار آنها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.
روز ۲۴ فروردین وبسایت خبری اقتصاد۲۴ گزارشی منتشر کرد که بعد این پدیده را تا حدودی ترسیم میکند. گزارشگر این وبسایت به این نتیجه رسیده است که سایتهای اینترنتی و کانالهای متعدد شبکههای اجتماعی به کار عرضه خدمات جنسی مشغولند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در این گزارش آمده است: «پس از مراجعه و ثبت نام در یکی از این سایتها تحت عنوان صیغهیابی با این پیغام مواجه شدیم: تعداد بانوان آماده به ازدواج از شهر تهران ۷۳۵۰ نفر و تعداد بانوان آماده به ازدواج از استان تهران ۸۶۳۳ نفر است!»
در ادامه گزارش به چند سرویس در شبکههای اجتماعی نیز اشاره شده است: «یکی از صفحات اینستاگرامی با همین عنوان بیش از ۴۴ هزار عضو دارد. یک کانال تلگرامی ۸۱ هزار عضو و کانال تلگرامی دیگری ۳۲ هزار عضو دارد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که دلالان تحت عنوان ازدواج موقت با چه وسعتی در ایران در حال فعالیت هستند.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
این مجموعه عکس توسط کاوه گلستان، عکاس سرشناس ایران در سالهای میانی دهه پنجاه از زندگی تنفروشان در "قلعهنو" تهیه شده است. مکانی که مدتی پس از انقلاب نیز فعال بود، اما در نهایت این محله و ساکناناش که خود قربانی شرایط نامناسب اجتماعی پیش از انقلاب بودند، اینبار توسط انقلابیون مذهبی مورد حمله قرار گرفتند.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان بود.
وی در میان خبرنگاران عکاس بینالمللی نامی آشنا است. کاوه ۵۳ ساله در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام انجام مأموریت تصویربرداری برای شبکه خبری بیبیسی در کردستان عراق، بر اثر انفجار مین کشته شد.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
قلعه "شهر نو" نام محلهای در تهران پیش از انقلاب ۵۷ بود که مجموعهای از روسپیخانهها و میخانهها را شامل میشد. خیابانهای مهم این محله عبارت بودند از خیابان حاج عبدالمحمود، خیابان قوام دفتر، خیابان راهپیما و خیابان جمشید.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
قلعه شهر نو ابتدا توسط محمد علی شاه قاجار و برای اسکان خانواده شاه ساخته شد و با نام محله قجرها شناخته میشد. اواخر حکومت احمد شاه قاجار به دلیل ساختن دروازه قزوین در این بخش، «دروازه» نامیده شد و این محل که خارج از دروازه قزوین قرار داشت به تدریج به محلی برای تنفروشان و معتادان تبدیل شد.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
در دوران رضاشاه بخشهایی از این محله بازسازی و به مرکز تنفروشان تهران تبدیل شد. هدف از این کار، کنترل تنفروشی در تهران بود.
"مکانی که مدتی پس از انقلاب نیز فعال بود، اما در نهایت این محله و ساکناناش که خود قربانی شرایط نامناسب اجتماعی پیش از انقلاب بودند، اینبار توسط انقلابیون مذهبی مورد حمله قرار گرفتند"به این ترتیب تنفروشان از تهران خارج و در بیرون دروازه قزوین در محله قجرها اسکان داده شدند.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
بعد تر رضاشاه در صدد جمعآوری روسپیها برآمد و باروی قلعه تخریب و به محلهای از شهر تهران تبدیل شد. شخصی به نام ارباب جمشید دهها خانه به منظور اسکان زنان بی سرپرست ساخت. همچنین به منظور تأمین مخارج این خانوادهها چندین مغازه نیز ساخته شد و محله رسما به عنوان «محله جمشید» نامگذاری شد.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
ساخت خانههای جدید و آسفالت چند خیابان در این محله باعث شد که محله جمشید به اسم «شهر نو» معروف شود. شهر نو به دو بخش "قلعه" و "نجیبخانه" تقسیم میشد. قلعه محل کار و نجیبخانه محل زندگی عادی روسپیها بود.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
دهها تئاتر و تماشاخانه و کافه در خیابان جمشید و داخل شهر نو و خیابانهای سی متری احداث و دو سینما نیز در حوالی آن شروع به کار کردند.
محله شهرنو، مرکز تجمع تنفروشان، قاچاقچیان و معتادان شد. در سال ۱۳۴۶، هزار و پانصد زن در شهرنو زندگی میکردند. آنها باید هر هفته به درمانگاه میرفتند و هر شش ماه نیز آزمایش خون میدادند.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
در جریان انقلاب ۱۳۵۷ ایران، "شهر نو" مورد حمله انقلابیون مذهبی قرار گرفت. در این باره روزنامه اطلاعات دهم بهمن ۱۳۵۷ مینویسد: «از حدود ساعت پنج بعد از ظهر در اطراف "قلعه شهر نو" به تدریج مردم اجتماع کردند. بعد از ظهر جمعیت به خیابانهای داخل "قلعه" ریختند.
" زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷ کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان بود"در این هنگام با وسایلی که از قبل تهیه شده بود، خانهها و مغازههای داخل "قلعه" به آتش کشیده شد.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
روزنامه اطلاعات در گزارش خود اضافه میکند که گروهی از زنان ساکن محله مورد حمله قرار گرفتند: «چند تن از شاهدان عینی اظهار داشتند تعدادی از روسپیان در این وقایع مجروح و دو تا سه نفر کشته شدهاند.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
بر اساس این گزارش آتشسوزی ساعتها «محله غم» (نام دیگر شهر نو) را میسوزاند و خاکستر میکرد. مأموران آتشنشانی پیرو اعلامیه قبلی خود ضمن اعلام همبستگی با مردم اعلام کرده بودند از خاموش کردن آتشهایی که مردم نمیخواهند، خودداری خواهند کرد، در نتیجه اقدامی برای خاموش کردن این آتشها صورت ندادند.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
ایرج مصداقیاز فعالان سیاسی مخالف حکومت پهلوی در مورد حمله به "شهر نو" مینویسد: «موضوع آتش زدن بعضی خانههای قلعه شهرنو مربوط به دیماه ۵۷ است که با موضعگیری هشیارانه آیتالله طالقانی مواجه شد. پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، شهرنو مانند سابق همچنان به کار خود ادامه میداد و به مأموران کلانتری منطقهٔ پانزده دستور داده شده بود که از آوردن زنان جدید به قلعه ممانعت به عمل آورند.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
به نوشته ایرج مصداقی فعالیت شهرنو تا مرداد ۵۸ بدون مشکل ادامه داشت: «در روزهای اول مرداد ۵۸ به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، به دستور "کمیته مرکزی انقلاب اسلامی"، تعطیل شد و پس از پایان یافتن ماه رمضان نیز دیگر اجازه بازگشایی به آنجا داده نشد.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
مصداقی اضافه میکند: «پری بلنده، اشرف چهارچشم و ثریا ترکه به خاطر اعلام نظر آیتالله طالقانی مبنی بر لزوم وجود «شهرنو»، مطمئن از آینده خود همچنان بدون دغدغه مشغول ادارهٔ خانههای خود در شهرنو بودند، که به یک باره با هجوم پاسداران دستگیر و پس از چند سؤال و جواب کوتاه و به محض "احراز هویت" در دادگاه انقلاب به ریاست خلخالی، اعدام شدند.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
روزنامه کیهان چاپ ۲۱ تیرماه ۵۸ در صفحه اول خود از اعدام سه زن خبر داد. به نوشته کیهان این سه زن پری بلنده، اشرف چهارچشم و ثریا ترکه نام داشتند. گفته می،شود که سیمین بی ام و، شهلا آبادانی و پری سیاه نیز پس از انقلاب اعدام شدهاند.
.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده، حدود هزار و پانصد زن ساکن این محله، پس از تعطیلی آن در روز دوم مرداد سال ۱۳۵۸ آواره یا دستگیر شدند و تعداد زیادی از آنها نه تنها در ماههای نخست، بلکه در سالهای پس از انقلاب، اعدام شدند.
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
هنگامه جلالی، همسر کاوه گلستان در کتاب "بودن با دوربین" اثر حبیبه جعفریان میگوید: «از بچگی خود من با این ذهنیت بزرگ شده بودم که این ها موجودات کثیف و پلید و بدی اند که اصلاً نباید نزدیکشان بروم یا اسم شان را بیاورم. بعد کاوه که رفت آنجا عکاسی کرد و حرف زد باهاشان، دیدم این ها همه شان زن های معصوم و بدبختی هستند...»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
همسر کاوه گلستان از تجربه عکاسی از شهر نو اینگونه میگوید: «وقتی کاوه توی سئوال هاش میرسید به زندگی خصوصی شان، زن های خجالتی یی می شدند که اصلاً نمی توانستند حرف بزنند. وقتی کاوه ازشان می پرسید شما از کدام ده آمده ای، چند سالت بود که آمدی اینجا؟ این ها از زور کم رویی نمی توانستند جواب بدهند.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
هنگامه جلالی به نقل از کاو ه گلستان میگوید: «وقتی دارم باهاشان حرف می زنم و بهشان می گویم خانم، این ها از خجالت سرخ می شوند. چون هیچکس هیچوقت به این ها نگفته خانم.»
-
زندگی تنفروشان "شهرنو" پیش و پس از انقلاب ۵۷
همسر کاوه گلستان اضافه میکند: «من مطمئنم این عکس های کاوه برای خیلی از زن ها غیرمنتظره بوده. تصور همه ی ما از این ها یک چیز دیگر بود.»
نویسنده: MI
.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران