هزینههای تاریخی و اقتصادی غلطهای فرهنگی
هزینههای تاریخی و اقتصادی غلطهای فرهنگی برای جامعه،بیش از خسارتهای فرهنگ غلط است.
بی تردید یکی از سیاستهای پرهزینه و پیوسته ایران پس از انقلاب، سیاست مبارزه با فرهنگ غلط و جلوگیری از ترویج آن بود که در سطوح مختلف و گونه های زیادی در دستور کار قرار داشت؛ از برخوردهای فیزیکی تا حذف از مشاغل و طرد از مجامع، و از بی بهره سازی از حقوقشهروندی تا جلوگیری از حضور در برخی مجامع و اماکن، از ورود بی اجازه به خانه های مردم تا کشاندن اجباری افراد به داخل ماشین، و ده ها کار غیرفرهنگی، بلکه ضد فرهنگی دیگر برای مبارزه با فرهنگ غلط، سیاستی که همچنان تا به امروز و با بودجه های کلانی دنبال می شود و مهم تر از آن عده زیادی از جانب آن به اعتبار و جایگاه و حتی مال و منالی رسیده اند، اما چه عائدی داشته است، بماند. البته هیچ جای شک و شبهه نیست که با فرهنگ غلط باید مبارزه کرد، اما هم فرهنگ درست و غلط باید تعریف شود، هم قوانین متناسب با آن مصوب گردد، هم متصدیان رسمی (شناسنامه دار) برای آن دیده شود و هم در اجرای آن تبعیضی اعمال نگردد.
مبارزه با تهاجم فرهنگی ازهمین منظر دنبال شد؛ با هر چیزی که بوی فرهنگ غلط بودن- البته بی آنکه معنای درست امرفرهنگی و بالتبع، غیرفرهنگی و ضد فرهنگی از هم بازشناخته شده باشد- می داد مبارزه شد و برخی از سردلسوزی و دستهای نیز برای فرونشاندن خشم و کینه، به این عرصه وارد شدند وهم اکنون نیز، جزو امور مورد عنایت حاکمیت است که البته باید به ارزیابی آن نشست و در مواردی به تجدید نظر پرداخت، اما آنچه نویسنده را به نوشتن این کوتاهه کشاند، پرداختن به آنرفتارها یا به صحنه آوردن آن بی راهه های فرهنگی نیست، بلکه امر فرهنگی مهم تری است که در این سالیان دیده نشد و حتی می توان گفت فهمیده نشد و آن غلط های فرهنگی است.
سخن معروف و ارزنده ای در محاوره های عمومی وجود دارد که دفاع غلط از حمله، به مراتب مخرب تر و خطر آفرین تر است و این در مقوله های اخلاقی، دینی و فرهنگی بیشتر مصداق دارد. اگر سالیانی برای تخریب امور اخلاقی کوشیده شود، به اندازه ای که حرکتی زشتی به نام اخلاق صورت می گیرد، در تخریب آن موثّر نمی افتد، به همین سبب آنانی که در این عرصهها گام برمی دارند، باید بیش از هر کس دیگری با احتیاط عمل کنند تا موجب تحریف ارزشها و هنجارهایفرهنگی نشوند.
مبارزه با غلط های فرهنگی، بیش از مبارزه با فرهنگ غلط اهمیت دارد. این که برخی برای مبارزه با فرهنگ غلطی یا ترویج فرهنگی ارزشی، درغلط فرهنگی فرومیغلطند، بایسته مداقه و تأمل است. بسیاری از تغییر نامهای اماکن زاده این نگاه خسارتبار است.
"این که برخی برای مبارزه با فرهنگ غلطی یا ترویج فرهنگی ارزشی، درغلط فرهنگی فرومیغلطند، بایسته مداقه و تأمل است"برای ایجاد مفاهمه بیشتر، به سه مورد از آنها اشاره می شود؛ نام گذاری اماکن، نام گذاری خیابان ها و نام گذاری قبرستان ها، اما پیش از بیان جنبههای ضدفرهنگی این نامگذاریها که به تعبیر این نوشتار جزو غلطهای فرهنگی است، به کوتاهی و اجمال در باره هزینه های تاریخی و نیزاقتصادی تغییردادن نامها اشاره شود.
شاید نتوان در حسن نیت برخی از تصمیمگیران یا تصمیمسازان حوزه نامگذاری تردیدی روا داشت، جزآن که از سر غفلت و نادانی یا تعصب و کینهتوزی یا بفرمانبودگی چنین میکنند، ولی در هر صورت، از هزینه ها و خسارتهای آن هیچ کاسته نمیشود.
۱.تغییر اسامی خیابانها و اماکنعمومی، تغییری در تاریخ فرهنگی یک جامعه است. مردمی که از دیرباز خیابانی را به نامی میشناسند و بر پایه آن خاطراتشان شکل گرفته و زیستنشان معنا یافته،با چنین تغییرهایی، دچار ابهام و پوچی میشود و این هزینهی اندکی نیست. اندوختههای فرهنگی تاریخی در قالب خاطرهها و داستانها به نسلها منتقل میشود و وقتی نتوان ایستارهایی برای نقل گذشته پیدا کرد،چگونه میتوان از آنها سخن گفت. ایستار نام،یکی از مهمترین آنهاست. این سخن حکیمانه در ادبیات ما به خوبی اهمیت نام را نشان میدهد.
وقتی فردی عهدی میبندد یا بر سخن حقی پافشاری میکند، میگوید اگر جز این بود من اسمم را عوض را میکنم! گر چه امروزه این رویکرد تا حدی به حاشیه رفته است،اما همچنان،اسم به عنوان شاخص اعتبار و اصالت مطرح است. در خصوص خیابانها و اماکن نیز چنین است.
برای از بین بردن خاطرههای یک قوم،کافی است ایستارهای تاریخی آن را از بین برود، دیگر بر پایه چه چیزی میتوان از گذشته و عبرتهای سخن گفت، جداری از این که چنین تغییراتی مایه سردرگمی و ابهامهای راهیابی و آدرسدهی خواهد شد که در جای خود از اهمیت بالایی برخوردار است.
۲.خسارتهای مالی که چنین نامگذاریها به دنبال دارد، بیش ازآن است که نیاز به ذکر باشد،چه هزینه هایی از بیتالمال میشود با تغییر تابلوها و نصبنشانهها و علائم، و چه خسارتهایی که بر مردم، به ویژه کاسبان و بازاریان تحمیل میشود و چه بسا با چنین تغییرهایی زندگی برخی دگرگون شود و دیگر نتواند بر پای خود بایستد.
هزینههای مالی و خسارتهای اقتصادی چنین نامگذاریهایی را شاید از نظر پیشنهاددهندگان و طراحان یا فرماندهان، در قبال کرانامهای که برایشان میسازد، چندان به چشم نیاید، ولی در نگاهی عدالت محورانه و انساندوستانه و نیز اخلاققناعت – در مقابل اسراف مذموم-، همه این هزینهسازیها، غیرقابل دفاع و در تقابل با آسایش و راحتی مردم تلقی خواهد شد،به همین دلیل شاید بهتر آن باشد که در همه کشور، قانونی مبنی بر عدم تغییر نامها ابلاغ شود و برای ثبت یک نام مهم بر یک جا، به تأسیس آن جا بیندیشند که از همان آغاز با آن نام متولد شود.
آثار و پیامدهای فرهنگی چنین نامگذاریها در کوتاهه دیگری عرضه خواهد شد.
* دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران