ده سال است که تله‌تئاتر نداریم

خبر آنلاین - ۱۵ تیر ۱۴۰۱

تله‌تئاتر از کامل‌ترین و منسجم‌ترین ساختارهای برنامه‌سازی است که به‌رغم اهمیت آن، مدتی است در صداوسیما به کلی فراموش شده است. این ساختار دیرپا، از همان زمانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت، از جایگاه قابل قبولی در بین مخاطبان برخوردار بود و بسیاری را ساعت‌ها پای جعبه جادو نگه می‌داشت؛ حالا اما نمایش‌ تلویزیونی به واسطه‌ی سیاست‌هایی که در این سال‌ها پیش گرفته شده، برای بسیاری از جوان‌ها دیگر ساختاری ناشناخته به حساب می‌آید.

تله‌تئاتر؛ راه نجاتی برای تلویزیون

با نگاهی به گذشته شاید بتوان گفت، آخرین تله‌تئاترهای پخش‌شده از تلویزیون، کارهایی چون «دنبالش رو نگیر» به کارگردانی آشا محرابی و «من و او» به کارگردانی سعید ابراهیمی‌فر بوده‌اند که سال ۱۳۹۰ از شبکه چهار پخش شدند و از آن تاریخ، این شبکه صرفا در فواصل نامنظم و به ندرت آثار قدیمی خود را بازپخش می‌کند.

با این همه، برخلاف تلویزیون، برای علاقمندان به هنر تئاتر و فعالان این حوزه، تله‌تئاتر هیچگاه رنگ فراموشی به خود نگرفته و بازگشت این ساختار به صداوسیما همواره از مطالبات جدی هنرمندان در سال‌های اخیر بوده است. این درخواست‌ها حتی تا همین اواخر هم ادامه داشت؛ برای مثال محمدرضا ورزی ـ کارگردان مجموعه‌هایی چون «معمای شاه» و «تبریز در مه» ـ پس از تغییر مدیران تلویزیون، در گفت‌وگویی بازگشت تله‌تئاتر به صداوسیما را از عوامل راهگشا برای بهتر شدن وضعیت تلویزیون برشمرده و تاکید کرده بود: «تله‌تئاتر قابلیت آن را دارد تا با برآوردی معقول و کم، محتوایی قوی ارائه دهد.»

او ساخت تله‌تئاتر را کمکی برای اثبات توانایی‌های بازیگران تئاتر و بازیگران جدید دانسته و باور دارد تله‌تئاتر باید دوباره احیاء شود.
ورزی معتقد است، تله‌تئاتر توانایی به تصویر کشیدن آثار ادبی، مذهبی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی را دارد.

رسول نجفیان، دیگر هنرمندی است که در این زمینه اظهار نظر کرده است؛ او سال گذشته در گفت‌وگویی از بازی در نمایش‌های تلویزیونی یاد کرده و گفته بود: «تلویزیون هر دوشنبه تله‌تئاتر داشت و حالا جای این ساختار در هنر ایران خالی است. او حضور فارغ‌التحصیلان بازیگری را در این راستا موثر دانسته و اظهار کرده بود: تئاتر آنقدر باید تکرار شود که مردم بیش از پیش به سراغ آن بیایند، زیرا تئاتر فرهنگ‌ساز است و مسئولان باید این رویکرد را مدنظر قرار دهند که استقبال از برنامه صرفا بازدید میلیونی نیست بلکه پارامترهای زیادی برای تاثیرگذاری برنامه‌های تولیدی وجود دارد.»

همچنین علیرضا دباغ که علاوه بر سابقه مدیریت در صداوسیما از دوستان مرحوم علی اصغر آزادان، از سازندگان باسابقه تله‌تئاتر هم محسوب می‌شود، سال ۹۹ در مراسم خاکسپاری او گفته بود: «امروز ما پدر تله‌تئاتر ایران را به خاک سپردیم؛ کسی که در دهه ۶۰ و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که تلویزیون سرگرمی خاصی نداشت، با هنرمندی خاصی خود توانست با تلفیقی از هنر کلاسیک جهان، تله‌تئاتر را به روی صفحه تلویزیون و پیش چشم بیننده تلویزیون بیاورد و بگذارد و در آن زمان این تله تئاترها حجم گسترده ای از برنامه های مورد علاقه مردم ایران را تشکیل می داد. اما خود آزادان در همان ابتدای دهه‌ی ۹۰ و زمانی که تقریبا از تلویزیون بابت ساخت تله‌تئاتر ناامید شده بود، در گفت‌وگویی با ایسنا ابراز امیدواری کرده بود که «مسؤولان به تله‌تئاتر بی‌مهری نکنند.»

آزادان معتقد بود، تلویزیون در دام اندازه‌گیری تعداد مخاطب افتاده و در نتیجه بی‌مهری‌هایی به تله‌تئاتر شده و این بی‌مهری‌ها نیز ادامه دارد.

او با اشاره به ورود تله‌تئاتر در اولین سال‌ها به شبکه دو سیما، گفته بود: «در آن دوره‌ی زمانی که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت و از شبکه دو تله‌تئاترهایی چون شاهدی برای بازپرسی،‌ معمای یک قتل و ...

"تله‌تئاتر از کامل‌ترین و منسجم‌ترین ساختارهای برنامه‌سازی است که به‌رغم اهمیت آن، مدتی است در صداوسیما به کلی فراموش شده است"همزمان با یک سریال از شبکه دیگر به روی آنتن می‌رفت، باز هم این ساختار مخاطبان زیادی داشت. من یکی از اولین افرادی بودم که بعد از انقلاب تله‌تئاتر را در تلویزیون مرسوم کردم. در آن زمان تله‌تئاتر از شبکه دو سیما پخش می‌شد و بعدها به شبکه چهار منتقل شد. کلیت ماجرا این است که تله‌تئاتر فراز و نشیب‌های زیادی را طی این چند سال، طی کرده است؛ یعنی حتی زمانی که از شبکه دو شنبه‌ها به روی آنتن می‌رفت، مدت زمان زیادی طول کشید تا مخاطبان با آن خو بگیرند ولی در نهایت این هنر توانست بینندگان و تماشاگران خاص خودش را پیدا کند؛ علاوه بر آن ما در آن مقطع سعی‌مان این بود که به موضوعاتی بپردازیم که ماهیت جذاب برای مخاطبان داشته باشد و بتواند مخاطب را مجذوب خود کند و بیشتر موضوعات جهانی و فراملیتی مطرح شود تا امکان ارتباط با مخاطب هم وجود داشته باشد.»

او در پاسخ به اینکه فکر نمی‌کنید ساخت تله‌تئاترها برای تلویزیون هزینه‌بر است؟ هم گفته بود: «هزینه‌هایی که در حال حاضر صرف یک تله‌فیلم ۸۰ دقیقه‌ای می‌شود، برابر است با یک تله‌تئاتر. مهم‌ترین مساله این است که دوستان و مدیران تلویزیون فکر می‌کنند که سریال‌ها نسبت به تله‌تئاترها مخاطبان بیشتری دارند و به همین خاطر کمی به این ساختار بی‌مهری می‌کنند؛ در حالی که بسیاری از کارهایی که من طی ۳۰ سال فعالیت انجام دادم چندین بار از تلویزیون پخش شده‌اند.»

آزادان گفته بود «اگر تبلیغات درستی در حوزه تله‌تئاترها انجام شود، از لحاظ تعداد بیننده قطعا موفق خواهیم بود؛ ضمن اینکه از لحاظ بعد فرهنگی ضروری است که ما به مقوله تله‌تئاتر بپردازیم و به این ساختار تلویزیونی بها دهیم.»

تئاتر و تله‌تئاتر؛ اشتراک و افتراق

تا اینجا هر آنچه گفته شد در حمایت از تله‌تئاتر بود و ساختاری تلویزیونی که عرصه‌ای کاملا متفاوت و مستقل از تئاتر را تجربه می‌کند.

چنانچه خود علی‌اصغر آزادان، از قدیمی‌های تله‌تئاتر هم در جملاتی بر این نکته تاکید کرده و گفته بود، «بسیاری از دوستان تئاتری ما معتقدند که تله‌تئاتر زیرمجموعه تئاتر است؛ در حالی که اصلا این طور نیست و این دو با یکدیگر تفاوت‌های زیادی دارند. وجه تشابه تئاتر و تله‌تئاتر می‌تواند در متن باشد. در تله‌تئاتر باید بدانیم که دوربین می‌تواند با یک حرکت یا نشان دادن کلوزآپ‌، خشم شما را نشان دهد، لذا باید با ویژگی تلویزیون ساخته شود.»

با در نظر گرفتن چنین پیش‌فرضی و البته تفکیک مرز میان تئاتر و تله‌تئاتر، در عین حال یادآوری این نکته ضروری است که ساختار نمایش‌های تلویزیونی از چند حیث می‌تواند به عنوان یاری‌رسان، تئاتر کشور مطرح باشد؛ نخست جذب عده‌ای از نیروهای فعال در عرصه نمایش کشور و دیگر فرهنگ‌سازی در جهت آشتی دادن و آشنایی مخاطبان با هنر تئاتر.

خصوصا حالا که پس از دوسال شیوع کرونا در کشور و تعطیلی سالن‌های تئاتر، هنرمندان این عرصه به لحاظ مالی و روحی بسیار آسیب دیده‌اند و اتفاقا تله‌تئاتر باید در این دوره قوت می‌گرفت و به کمک تئاتر می‌آمد. البته در همین دوره شیوه‌های نوینی روی کار آمد. در کشور ما نیز، به شکل پراکنده اقداماتی شکل گرفت.

"همزمان با یک سریال از شبکه دیگر به روی آنتن می‌رفت، باز هم این ساختار مخاطبان زیادی داشت"در این خصوص سامانه‌ای توسط انجمن هنرهای نمایشی با عنوان «تلویزیون تئاتر ایران» ایجاد شد که قرار بود این سامانه ظرفیتی ارزشمند برای تئاتر کشور و بستری برای ارتباط با دیگر کشورها ایجاد کند و همچنین پلتفرمی برای ارایه نمایش‌های ضبط شده با کیفیت بالا باشد.

در ارتباط با همین موضوع، مدیر بخش تله‌تئاتر سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر در گفت‌وگویی اظهار کرد: «اگرچه تئاتر به نفس مخاطبانش زنده است و اجراهای حضوری تأثیر درگیری بر روی مخاطب دارد اما اگر شرایط در رسانه‌های آنلاین نیز برای اجراهای تئاتر فراهم شود مخاطبان می‌توانند از این فضا برای دیدن تئاتر بیشتر استفاده کنند.»

او با اشاره به اینکه ذات مخاطب تئاتر، عام نیست، تصریح کرد: «در تماشاخانه آنلاین هر تماشاگری می‌تواند اجراهای دلخواهش را انتخاب کند چرا که فضای مجازی برخی از محدودیت‌ها را از بین می‌برد.»

همچنین محمد عمرآبادی، مدیر یکی از سایت‌های بلیط‌فروشی نیز با اشاره به اینکه تماشاخانه مجازی با خود نسبت به تماشاخانه متعارف ویژگی‌هایی جدیدی همراه دارد، گفت: «تماشاخانه مجازی محدودیت زمانی و جغرافیایی را از بین می‌برد و همه می‌توانند در هرجایی از دنیا آن اثر را تماشا کنند که این بسیار اتفاق خوبی خواهد بود.»

با این وجود، با گذشت دو سال، این سامانه هنوز به جایگاه اصلی که در بدو تاسیس برای آن تعریف شد، نرسیده است و با استانداردهای لازم فاصله بسیار دارد.

مردم چه می‌گویند؟

در ادامه بررسی‌ تاثیرات نبود تله‌تئاتر در تلویزیون، نظر افرادی که این روزها، وقتی را برای تماشای تئاتر کنار می‌گذارند، می‌پرسیم.

دانشجوی حقوق، ۲۱ ساله از استان تهران می‌گوید: «با اینکه میزان بیننده‌های تلویزیون نسبت به گذشته کم شده است اما باز هم، بیننده‌های خودش را در قشرهای مختلف دارد؛ در نتیجه می‌تواند قشری که تا به حال تئاتر ندیده است و با آن آشنا نیست را با تئاتر آشنا و علاقه‌مند کند.»

نکته دیگری که او به آن اشاره می‌کند تفاوت تله‌تئاتر با تئاتر است و می‌گوید: «از آنجایی که تله‌تئاتر بیشتر به یک فیلم با سبک متفاوت نزدیک است و با فضای موجود در تئاتر که روی صحنه وجود دارد، متفاوت است، ممکن است میزان استقبال به آن شکل نباشد.»

او بودجه و وقت را دو عامل مهم برای تماشای تئاتر می‌داند و اضافه می‌کند: «قشرهای مختلفی که بیننده تلویزیون هستند لزوما وقت و هزینه برای تئاتر دیدن ندارند زیرا ممکن است در محل اقامتشان، این امکان وجود نداشته باشد و یا وقت و بودجه خودشان این امکان را نمی‌دهد اما تله تئاتر هیچکدام از این مشکلات را ندارد.»

یک فروشنده کتاب از تهران می‌گوید: «تلویزیون به عنوان یک پایگاه فرهنگی، مسئول این جریان است.»

او معتقد است: «تله‌تئاتر به رونق گرفتن تلویزیون کمک می‌کند و از آنجا که عموم مردم داستان را دوست دارند، می‌توان از این ساختار بهره گرفت و مسائل مختلف را از این طریق به مردم، آموزش داد.»

یک دانشجوی سال آخر ادبیات نمایشی اعلام می‌کند: «با اینکه در سال‌های پس از انقلاب، تله‌تئاترها به شکل قدیم مخاطب عام نداشتند، می‌توان گفت که پخش تله‌تئاتر تا حد زیادی در معرفی متون دراماتیک معاصر به تماشاگر، آگاهی‌رسانی و سرگرمی تماشاگران تلویزیون موثر بوده است و باعث اعتلای سلیقه‌ی تماشاگر عام می‌شد.»

او تلویزیون را در این زمینه مقصر می‌داند و اضافه می‌کند: «شیوه‌های غلط مدیریتی، تولید محتوای جهت‌دار، حذف تله‌تئاترها از کنداکتور و بی‌توجهی و تخصیص بودجه به تله‌تئاتر، متوجه سیاست‌های نادرست تلویزیون است.»

یک دانشجوی سال اول موسیقی هم در این زمینه بیان می‌کند: «پخش تله‌تئاتر از تلویزیون اتفاق خوبی بود که می‌توانست مردم عام را با این فضا آشنا کند تا نگاه مردم از تئاتر محدود به یکسری محتوای زرد نباشد.»

یک دانشجوی ۱۹ ساله با اشاره به اینکه تلویزیون بستری برای پخش رسانه‌های مردمی است، در عین حال می‌گوید: «تلویزیون ما محدود به تولید و پخش یکسری برنامه خاص است و فضای ثابتی را دنبال می‌کند. در واقع نوآوری و برنامه جدیدی چندان در تلویزیون ما وجود ندارد و از این بستر به درستی استفاده نمی‌شود. جای خالی تله‌تئاتر در این فضا حس می‌شود اما متاسفانه توجهی هم به آن نمی‌شود.»

جوانی ۳۱ ساله و فارغ‌التحصیل رشته بازیگری در این مورد چنین اظهار می‌کند: «تله تئاتر یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین مدیوم‌ها برای ترغیب ذهن به تماشای تئاتر هست. هنگامی که مخاطب اثر تک و متفاوتی را در تله‌تئاتر مشاهده کند، تمایلش به تماشای آن دسته از تئاترها هم بیشتر می‌شود.»

او نقش رسانه را در دیده شدن این امر پررنگ می‌داند و بیان می‌کند: «درصد بسیار کمی از مردم به وجود تله‌تئاتر آگاه هستند. خیلی از تله‌تئاترها دیده نمی‌شوند و گاهی اثر هنرمند تا پیش از مرگش مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

اگر رسانه‌های ما در پخش تله‌تئاترها فعال‌تر باشند، میزان آگاهی عمومی مردم بالاتر رفته و حتی میل به ساخت در هنرمندان ما ایجاد می‌شود؛ چرا که از طرفی هم درخواست مردم برای تماشا بالاتر می‌رود و هم رقابت میان افراد سازنده شکل می‌گیرد.»
با پخش نشدن تله‌تئاتر ها از هرگونه فعالیت هنرمند جلوگیری می‌شود و میزان آشنایی و آگاهی عمومی نسبت به تئاتر هم کاهش پیدا می‌کند.

او می‌گوید: «بهتر است تلویزیون ما با رویکردی تازه به این فضا، دوباره فرصتی ایجاد کند که شاهد افزایش توجه عموم جامعه به نمایش باشیم.»

یک منتقد تئاتر هم در گفت‌وگویی چنین می‌گوید: «تئاتر همیشه مخاطب خاص خودش را دارد و بخش فرهنگی و روشنفکر جامعه را به سمت خودش هدایت می‌کند و انتظار نمی‌رود جمعیت زیادی را به خودش جلب کند.
تئاترهایی که روی صحنه می روند، عموما مخاطب خاص دارند؛ در صورتی که تئاتر وظیفه دارد صحنه‌هایی خلق کند که مخاطب عام نیز توانایی لذت بردن را داشته باشد اما اساسا تئاتر همیشه به عنوان یک هنر خاص مطرح بوده است.»

او با اشاره به این که شرایط حضور تئاتر با گسترش رسانه های تصویری و صوتی افزایش یافته، چنین می‌گوید: «بیش از یک قرن است که شرایط حضور تئاتر در رادیو و تلویزیون فراهم شده و سعی بر این بود تا آشنایی بیشتری بین مردم و تئاتر شکل بگیرد اما این فرایند در همه کشورها، موفقیت‌آمیز نبود.»

این منتقد چنین اظهار می‌کند: «تلویزیون باید به عنوان نقش تبلیغی خود فضایی را شکل دهد تا آشنایی بیشتری صورت بگیرد اما متن و بازی‌ها هم در جلب و رضایت مخاطب نقش دارند. قطعا موضوعاتی که عامه مردم با آن ارتباط برقرار می کنند و برایشان قابل درک و لمس هست، مخاطبان بیشتری به خود جذب می کنند اما در ایران، تلویزیون سرمایه گذاری لازم برای تله تئاترهای مخاطب‌پسند نمی کند و نمایش‌ها نیز به دلیل محدودیت‌های موجود، توانایی هر اجرایی را ندارند.»

او نیز مانند سایران به جای خالی تله‌تئاتر در تلویزیون اشاره می‌کند و می‌گوید: «در هر حال مدت زیادی است که جای تله تئاترها در تلویزیون خالی است و عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، فرصت کم مردم برای تماشای تلویزیون و نمایش‌های غیرقابل دفاع، دست به دست هم داده اند تا شاهد پخش تله‌تئاترهای موفق از رسانه نباشیم.»

۵۷۲۴۴

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۲۹ فروردین ۱۳۹۹
آفتاب - ۱۹ فروردین ۱۳۹۹
آفتاب - ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
باشگاه خبرنگاران - ۹ تیر ۱۴۰۱
باشگاه خبرنگاران - ۲۹ خرداد ۱۴۰۰
باشگاه خبرنگاران - ۱۴ شهریور ۱۴۰۰