چرا هیچ خطی هیچگاه کامل نیست؟

چرا هیچ خطی هیچگاه کامل نیست؟
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۶ اسفند ۱۳۹۹

چرا هیچ خطی هیچگاه کامل نیست؟

  • بهمن شهری
  • زبان‌شناس
۴۵ دقیقه پیش

منبع تصویر،

Getty Images

در آستانه سده نوِ خورشیدی در مجموعه نوشتارهایی به موضوع خط فارسی و دگرگونی‌های آن در دوران معاصر- در اینجا به معنای بعد از ورود چاپ- و همچنین به چالش‌های پیش روی خط فارسی در روزگار دیجیتال، فضای مجازی و شبکه اجتماعی، پرداخته می‌شود. صاحب‌نظران، کارشناسان و پژوهشگران در این نوشتارها با رویکردهای متفاوت و از زاویه‌های مختلف به موضوع خط در حوزه فرهنگی زبان فارسی پرداخته‌اند که بمرور در وبسایت بی‌بی‌سی فارسی منتشر می‌شوند.

در این مجموعه، رسم‌الخط، نقطه‌گذاری و نگارش نویسندگان حفظ شده‌اند.

منبع تصویر،

Getty Images

رسیدن به "خط بدون اشکال" خیالی واهی است زیرا هیچ خطی کامل نیست، بدین معنا که هیچ نظام نوشتاری نمی‌تواند تمام جنبه‌های زبان‌شناختی را منعکس کند. در دقتِ خود زبان در توصیف واقعیتهای ملموس نیز شک است، چه برسد به خط که خودش صورتِ ناقصی از نوشتار است.

ورود نشانه‌گذاری یکی از قدم‌ها برای پیشرفت خط و نزدیک کردن صورت نوشتار به واقعیتِ گفتار و تفکر بوده است. به همین دلیل در الفبای آوانگاری بین‌المللی که در قسمت چهارم با آن آشنا شدیم، برای حالتهای مختلف بیانی مانند تاکید، آهنگِ جمله، اتصال میان واژه‌ها، نوک‌زبانی سخن گفتن، دندان‌قروچه، و مواردی از این دست، نمادهای گوناگونی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

"در دقتِ خود زبان در توصیف واقعیتهای ملموس نیز شک است، چه برسد به خط که خودش صورتِ ناقصی از نوشتار است"با این وجود باز هم پژواک تمام حالات و ویژگیهای زبانی با خط، شُدنی نیست.

در دوران ما شِکلَکها یا همان ایموجیها به محض پدیدآمدن به نوشتار روزانه افراد راه پیدا کردند زیرا آنها جنبه‌هایی از ویژگیهای جملات و کلمات مثل احساس و لحن را بازنمایی می‌کنند که نشان دادنشان با خطوط رایج دشوار است. پس شکلکها کم‌کم جزیی از نظام نوشتاری روزانه شدند شاید به این خاطر که بیان مقصود گویشور با بکارگیری آنها دقیقتر می‌شود. جالب است بدانید واژه "ایموجی" به معنای نشانهٔ زبانی تصویری یا حرفِ مُصوّر از زبان ژاپنی وارد دیگر زبانها شد.

دلیل دیگری که خط هیچگاه نمی‌تواند نوشتار زبان را به صورت کامل نشان دهد، در دانش معناشناسی می‌توان یافت. معناشناسی شاخه‌ای از زبان‌‌شناسی است که به مطالعهٔ معنا در زبان می‌پردازد. واژگانی هستند که با داشتن صورت آوایی یکسان، معانی کاملاً مختلف، یا صورت نوشتاری یکسان اما تلفظ متفاوت دارند.

واژگانی هم صورت آوایی نوشتاری یکسان دارند، اما تأکید و آهنگِ ادای آنها به تمایز معنایی منجر می‌شود. مولانا سالها پیش این نکته را به زیبایی به شعر درآورده است:

کار نیکان را قیاس از خود مگیر

گرچه باشد در نوشتن شیر شیر

آن یکی شیر است اندر بادیه

آن دگر شیر است اندر بادیه

آن یکی شیر است کآدم می‌خورد

وآن دگر شیر است کآدم می‌خورد

اگر دوست دارید دربارهٔ دانش معناشناسی بیشتر بدانید، کتاب "آشنایی با معنی‌شناسی" به قلم دکتر کوروش صفوی را می‌توانید مطالعه کنید.

تغییرات زبان در بستر زمان مسألهٔ دیگری است که باعث می‌شود خط در تنگنا قرار گیرد و هیچ خطی کامل نباشد. برای درک این مسأله بهتر است کمی به گذشته بازگردیم. نوشتن یعنی ثبت گفتار و اندیشه با استفاده از گروهی علامت قراردادی. اختراع نوشتار که حدود ۵۵۰۰ سال پیش در ناحیهٔ میان‌رودان یا بِینُ‌النَهرین رخ داد به دگرگونی فرهنگ شفاهی انجامید و باعث شد افسانه‌ها، داستانها، حماسه‌ها، و نمایشنامه‌ها به نوشتار درآیند.

"ورود نشانه‌گذاری یکی از قدم‌ها برای پیشرفت خط و نزدیک کردن صورت نوشتار به واقعیتِ گفتار و تفکر بوده است"کم‌کم و از طریق رونویسی و نُسخه‌نویسی، مردمان بیشتری به متون نوشتاری دسترسی پیدا کردند. ادیان و مذاهب از نوشتار برای تبلیغ، آموزش، و حکومت‌داری بهره‌ها بردند.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

نسخه دست‌نویس رباعیات محمد مرشد زواره‌ای (متعلق به حدود چهارصد سال پیش)

اما نوشتار از همان ابتدا در تنگنای عجیبی گیر کرد که تا امروز پابرجاست. از یک سو نوشتار به ثبت و بایگانی گفتار می‌پردازد و در نتیجه گفتار و تفکر که اموری سیال‌اند به نوشتاری ثابت بدل می‌شوند. در عین حال و با گذر زمان وقتی نوشتار از بافت اصلی خویش جدا می‌شود، جستجو برای دریافت "معنای اصلی متن" بیهوده می‌نماید. به همین دلیل نوشته‌های کهن فقط از طریق معانی مختلفی که مفسران و مترجمان امروز به آن نسبت می‌دهند فهمیده می‌شوند.

حتی متون حقوقی که قرار است بسیار دقیق باشند و به قانون‌گذاری دربارهٔ زندگی افراد بپردازند، باز هم نیازمند تفسیری جدید برای هر مورد جدید هستند. نوشتار با پیدایش صنعت چاپ رونقی بیش از پیش یافت زیرا نیاز به رونویسی‌های دستی از میان رفت، اما مسألهٔ تفسیر، دریافت، و معنا همچنان باقی ماند. پس گویی خط برای خلق و حفظ معانی ثابت همچنان در تنگناست.

با این توصیفات بهتر می‌توان درک کرد که چرا بسیاری از جُنبشهای اصلاح خط و زبان در طول تاریخ ناکام بوده‌اند.

در قسمت آینده که بخش نهایی این مجموعه خواهد بود، پرسشهایی را درباره جنبشهای اصلاح خط و زبان مطرح خواهم کرد.

قسمت‌های قبلی مجموعه زبان و خط فارسی:

  • زبان و خط در آینه فرهنگ و سیاست
  • عوامل و دلایل تغییرات خط و زبان
  • نگاهی به خطوط گذشته و امروز فارسی
  • فارسی، زبانی کهن، چندخطی و بین‌المللی
  • رویکردها به زبان و خط
  • 'کاغذ اخبار'؛ سرگذشت اولین روزنامه‌ی ایران
  • افسانه‌های تغییر خط
  • آیا خط سیریلیک سرنوشت تاجیکان را رقم می‌زند؟
  • یگانه‌گی روش املای زبان فارسی دری در افغانستان یک نیاز جدّی‌ست
  • 'تقابل با فرهنگستان'؛ مانعی جدی در راه نظام‌مند کردن خط فارسی
  • شورای اصلاحِ خط ِفارسی چرا و چگونه تشکیل و تعطیل شد و چه کرد؟
  • شورایِ بازنگری در شیوه‌یِ نگارشِ خطِ فارسی؛ گامی 'مهم اما ناتمام'
  • نقش و جایگاه زبان پارسی در قزاقستان؛ گذشته، امروز و آینده
  • معضل خط و زبان؛ سرگذشت پارسی در شوروی پیشین
  • سیاست‌زدگی، تیغی بر گلوی زبان فارسی در افغانستان
  • یونیکد؛ فرهنگستان جهانی زبان‌ها؟
  • نگاهی به سرگذشتِ زبان و خط فارسی در روزگار ما

منابع خبر

اخبار مرتبط