رمان«برادرخوانده»چاپ شد/دردسرهای اسبابکشی و بودن با یک شامپانزه
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «برادرخوانده» نوشته کنیث اُپل بهتازگی با ترجمه سیمین زرگران توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب چ» است که اینناشر برای کودکان و نوجوانان چاپ میکند و مخاطبان اصلیاش، نوجوانان ۱۵ سال به بالا هستند.
اینکتاب علاوه بر راهیافتن به فهرست کلاغ سفید و نامزدی جایزه کتاب کودکان دورتی کانفیلد فیشر، موفق به دریافت اینجوایز شده است: کتاب سال انجمن کتابخانههای کانادا، جایزه کتاب کودکان روث و سیلویا شوارتز، جایزه ردمِپیِل، جایزه انجمن کتابخانههای امریکا برای نوجوانان، جایزه جوان کانادا ریدز رادیو سیبیسی و جایزه کتاب اسکس انگلستان.
کنیث اپل نویسنده «برادرخوانده» متولد ۱۹۶۷ در پورت آلبرنی کانادا و فارغالتحصیل سینما و زبان انگلیسی از دانشگاه تورنتو است. او نخستین رمانش را در ۱۸ سالگی نوشت و در حال حاضر با ۳ فرزندش در تورنتو زندگی میکند.
داستان رمان «برادرخوانده» درباره نوجوانی بهنام بن تاملین است که سن ۱۳ سالگیاش با هیجان زیاد شروع میشود چون بناست از شهر تورنتو به شهر کوچکی بهنام ویکتوریا اسبابکشی کنند و تغییر مدرسه و از دست دادن دوستان قدیمیاش برایش سخت است. تازه قرار است یک برادر خوانده جدید هم پیدا کند! پدر بن که دانشمندی رفتارشناس است، درباره آموزش زبان اشاره به شامپانزهها تحقیق میکند و ظاهراً فکر میکند بهترین کار این است که بچهشامپانزهای بهنام زان را مثل بچه انسان بزرگ کند.
در ادامه قصه، بن چیزهای زیادی درباره زان و شامپانزهها یاد میگیرد اما درگیریهای ذهنیاش تمام نشدهاند. زندگی جدید در مدرسه، انتظارات بیش از حد والدین و نقش زان در زندگیاش، همه تبدیل به دغدغههای ذهنی بن شدهاند.
"به گزارش خبرنگار مهر، رمان «برادرخوانده» نوشته کنیث اُپل بهتازگی با ترجمه سیمین زرگران توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است"سوال مهمی هم که ذهنش را درگیر کرده، این است که حالا شامپانزه، عضوی از خانواده شده یا فقط یک مورد آزمایشگاهی برای تحقیقات پدرش است؟
کتاب «برادرخوانده» از جمله عناوین مجموعه «داستانهای ونوشه» است که دربرگیرنده مفاهیم تجربه، توانایی و انگیزه برای نوجوانان هستند.
داستان اینکتاب در ۳ بخش اصلی جمع شده که ۲۶ فصل را در خود جا دادهاند.
در قسمتی از رمان «برادرخوانده» میخوانیم:
او خیلی آرام بود و انگار میتوانست زان را هم آرام کند.
پیتر به جویس گفت: «چرا تو هم پیش ما روی زمین نمیشینی؟ میخوام براش یه کتاب بخونم.»
پیتر کتابی باز کرد تا برای زان بخواند، اما زان کتاب را از دست پیتر گرفت و آن را به جویس داد.
پیتر گفت: «وای، باید خیلی از تو خوشش اومده باشه.»
جویس لبخندی زد و زان از سروکولش بالا رفت.
زان با اشاره گفت: «کتاب.»
جویس گفت: «اوه، این اشاره برای کتاب بود، درسته؟»
پیتر گفت: «آره.»
جویس شروع کرد به خواندن و به همه تصاویر اشاره کرد. اگر زان آن کلمه را میدانست، گاهی آن را به زبانِ اشاره برای خودش میگفت.
بعد ناگهان به سمت جویس برگشت و اشاره کرد: «نوشابه.» جویس گفت: «این یعنی چی؟»
من گفتم: «نوشابه.»
زان به جویس گفت نوشابه شیرین و جویس برای توضیح دوباره به من نگاه کرد.
با اشاره گفتم: «نه، زان، نمیشه.» و بعد به جویس گفتم: «خبری از نوشابه شیرین نیست. موقع ناهار به اندازه کافی خورده.»
اما زان مرا نادیده گرفت و تنها با جویس به زبانِ اشاره حرف میزد.
اینکتاب با ۴۹۳ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۰ هزار تومان منتشر شده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران