ناظران میگویند: مبارزه زنان در برابر طالبان با گرایش به 'مجاهدین'، تکرار خطای تاریخی و جبرانناپذیر
ناظران میگویند: مبارزه زنان در برابر طالبان با گرایش به 'مجاهدین'، تکرار خطای تاریخی و جبرانناپذیر
- مریم حیدری
- فعال مدنی
مجموعه "ناظران میگویند"، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
در این مطلب مریم حیدری، فعال مدنی به ابعاد مختلف مبارزات زنان برای حقوق شان در افغانستان پرداخته و روی این نکته تاکید دارد که مبارزه زنان باید در راستای به دست آمدن دولتی باشد که قوانینش جدا از دستورات دینی است و کارزارهای شان نباید به نفع گروه اسلامگرایان دیگری که سابقه نقض حقوق زنان را در کارنامه دارند، تمام شود.
منبع تصویر،
Reuters
خاستگاه عمده نابرابریها، ستم و تبعیضی که بر زنان تحمیل میشود، ناشی از دو نظام و ساختار کلی سرمایهداری و مردسالاری است که از سوی انواع مذاهب و ایدئولوژیهای زنستیزانهی بشری، حمایت شده و میشود.
مبارزات زنان برای عدالت، حق کار و تحصیل، عدم خشونت، حق شهروندی، مشارکت سیاسی و اجتماعی فعال، زمانی ثمربخش خواهد بود که این دو را نشانه و هدف قرار دهد. مردانه بودن نظامهای حاکم و گروههای درگیر جنگ در افغاستان، زنان مبارز را میبایست وادار به این کند تا تاریخ معاصر را از نگاه خود و در جهت منافع زنانه خود بازخوانی کنند. برای تغییر انسانی وضعیت در آینده و بنا نهادن جامعه و حکومتی که زنان و حقوق برابر آنها را با مردان به رسمیت میشناسد، تاریخ را درست و دقیق بخوانند.
"مردانه بودن نظامهای حاکم و گروههای درگیر جنگ در افغاستان، زنان مبارز را میبایست وادار به این کند تا تاریخ معاصر را از نگاه خود و در جهت منافع زنانه خود بازخوانی کنند"نگاه مشکوکانه و پرسشگرایانه داشته باشند به همه جریانات و گروههای سیاسی که منجر به تنها گذاشتن زن افغانستان در این برهه بحساس و جهنم فعلی شده است. باعث و بانی تمام فجایع و ستم تاریخی بر زنان در آن جغرافیا را بشناسند. دشمن را نشناخته مبارزه راه به جایی نمیبرد.
گروههای مرتجع و تندرو اسلامی که در شعار و عملکرد چندان تفاوتی باهم ندارند و زنجیرهوار یکی پی دیگری با کمک امپریالیسم شرق و غرب تشکیل و تمویل و مسلح میشوند. گروههایی که اسلام سیاسی را دستمایه به قدرت رسیدن خود میدانند و تعریفشان از زن، انسان ناقصالعقل و جنس دوم است و حوزه فعالیت او را خانه میدانند و در خدمت مرد.
این جناحهای سیاسی و گروههای مسلح، جنگشان بر سر منافع مردسالارانه خودشان میباشد و برای آن با هر گروه دیگری که در جهت به قدرت رسیدن آنها، حمایتشان کند، معامله میکنند و در این بین زنان و حقوق شان مطرح نبوده و نخواهد بود. زنان باید آگاهانه و هوشیارانه، خواستار جدایی دین از سیاست باشند.
هر حکومت دینی در نهایت منجر به حذف قابل توجه تعداد زیادی از زنان، از صحنه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی میشود. دین عامل حکومت مردان بر زنان است و تفسیر مردانه متون دینی، و بر مبنای آن تشکیل حکومتهای اسلامی، قدرتی که مردان در توجیه هر آنچه که میخواهند و میکنند را به آنها میدهد. جدایی دین از سیاست به معنی مخالفت با دینداری افراد جامعه نیست و فقط دین را در حوزه خصوصی افراد نگهمیدارد.
"برای تغییر انسانی وضعیت در آینده و بنا نهادن جامعه و حکومتی که زنان و حقوق برابر آنها را با مردان به رسمیت میشناسد، تاریخ را درست و دقیق بخوانند"مانع تحمیل آن از بالا توسط حکومتهای توتالیتر مذهبی به زندگی افراد جامعه میشود.
- مبارزات 'پارتیزانی' زنان در افغانستان و اهمیت سازماندهی برای انسجام
- زنان افغانستان، در 'قفس آهنین' باید فقط به نقش مادری و همسری بسنده کنند؟
- صد زن؛ 'به تاثیر اعتراضات مردم افغانستان باور دارم'
زنان مبارز تنها زمانی به خواستههای برحق خود میرسند که سر نخ این کورگره تاریخی را بیابند. جنگ مردان بر سر قدرت در افغانستان به بهانه دین و مذهب، در دورههای مختلف منجر به کشتار و جنایت علیه بشریت شده است. بنابراین تنها جناح سیاسی میتواند از جانب زنان مبارز افغانستان به رسمیت شناخته شود که حامی تام و تمام همه دستآوردهای زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی باشد و زنان خود مستقیم در تصمیم گیری در مورد سرنوشت خود ایفای نقش کنند. با تشکیل حکومتی دموکراتیک و مدرن بر اساس برابری حقوق تمام انسانها، گروههای تندروی مذهبی و احزاب سیاسی در زورآزمایی به قدرت رسیدن و تشکیل حکومت، دین را دستمایه قرار نمیدهند.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی
برنامه ها
پایان پادکست
بیداری زنان مانعی خواهد شد تا گروهی که در گذشته خود اسید بر زنان میپاشید و مانع رفتن دختران به مکتب بود، را حال ناجی ندانند و در کنار خود نگیرند! بدون اینکه اشتباهات و جنایات آنها را فراموش کنند و به این گروهها خاطر نشان کنند که گذشته آنها در مورد زنان چه بوده و آنها چه کردهاند.
زنان مبارز امروز، اگر با به دست گرفتن جانشان و برای احقاق حقوق اولیه انسانی خود و نسل بعدی به خیابانها برآمدهاند، نباید بگذارند این مبارزه بزرگ، به نام جریان سیاسی بدنام و ضدزن و مرتجع و مردسالار سکه زده شود! در معادلات و معاملات سیاسی مردانه در افغانستان زن نقشی نداشته باشد و به حاشیه رانده شود. زنان در این مرحله از تاریخ افغانستان با زیرکی و هوشیاری خود، در کنار جسارت و بیباکیشان و تلاش گرفتن کنترل اوضاع و سرنوشت شان در دست خود، باید به همه جناحهای سیاسی و گروههای تندرو و مسلح دینی بفهمانند که اگر زنان را نادیده بگیرند و بخواهند از اجتماع حذف شان کنند، میایستند و مبارزه میکنند! نمیگذارند قربانی باشند و تماشاگر بربادی خود و چندین نسل دیگر!
منبع تصویر،
EPA
باید به خاطر داشته باشند که مبارزه زن برای حق خودش به مبارزه برای احقاق حق تک تک اعضای جامعه، مرد و زن و کودک میانجامد و مانع لگدمال شدن اقلیتها در سیستم ستم دینی و مردسالارانه میشود!
اگر شعارها، نان و کار و تحصیل و آزادی است، برای همه بدون در نظر گرفتن جنسیت، پس نباید با گروههایی همسو شوند که زمانی خود مانع کار و تحصیل و آزادی زنان بودند و اگر باز به قدرت برسند چه بسا همان خواهند کرد که در اندیشه داشتند و دارند به قول سیمون دوبوار؛ زنان نمیخواهند کسی به آنها آزادی و برابری بدهد، میخواهند آزادی و برابری را خود به دست آورند. این دو زمین تا آسمان فرق میکنند. زنان برای هم با هم در این مرحله به بسیج فکری و عملی و انسجام بیشتری از هر زمان دیگری نیاز دارند تا خواستههای خود را واضح و روشن مکتوب کنند و بر سر احقاق حق خود پافشاری. زیرا که جهاد مردانه حتی در صورت پیروزی، چنان که شاهد بودیم بارها در تاریخ معاصر، منجر به جنگهای خانمانسوزِ گروههای جهادی با یکدیگر شده و همدیگر را به کفر و الحاد متهم میکنند و در این میان مردم عام هر روز کشته و زخمی و آواره میشود و گرسنهتر از دیروز!
گروههای تندرو مذهبی با ترفندهای «زن خوب» و «زن مسلمان» و غیره، همواره سعی بر آن داشتهاند که زنان را از حق و حقوق شان به دور نگهدارند و دختران و زنان را از تحصیل و کار محروم بدارند.
این تنها زنان هستند که میتوانند با درد و رنج مشترک از شرق و غرب و جنوب و شمال افغانستان، در کنار هم مقاومت انسانی را تشکیل بدهند که به رهایی زن و تمام ساکنان آن جغرافیا بینجامد.
زنانی که خود با ستم و تبعیض و نابرابری جنسیتی چه در خانه و چه در اجتماع روبهرو بودهاند.
به این درک تاریخی باید رسیده باشند که حکومتی که بر اساس اندیشه فاشیستی و قومی، سمتگرایی و زبانی و دینی و طبقاتی تشکیل شود، هیچگاه به نفع زنان نخواهد بود و در این چرخه ستم، سنگ زیرین هستند و بیشترین زیان را متقبل خواهند شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران