افسرِ توده‏ای قاتل / حزب توده چگونه از خسرو روزبه اسطوره مقاومت و مبارزه ساخت

افسرِ توده‏ای قاتل / حزب توده چگونه از خسرو روزبه اسطوره مقاومت و مبارزه ساخت
آفتاب
آفتاب - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹

آفتاب‌‌نیوز :

سازمان افسران حزب توده در سال ۱۳۲۳ توسط عبدالصمد کامبخش، عزت‏الله سیامک و خسرو روزبه تأسیس و روزبه به عنوان هیأت اجرائیه سازمان نظامی انتخاب شد. سال ۱۳۲۴ در دانشکده افسری اشتغال داشت. به دنبال قیام افسران خراسان مخفی شد و واقعه آذربایجان و تلفات افسران حزبی در وقایع سال‏های ۲۵- ۱۳۲۴ چنان سنگین بود که در عمل سازمان افسران حزب را متلاشی کرد. عده‏ای که جان سالم به در بردند به شوروی پناه بردند، بعد از حوادث آذربایجان در سال ۱۳۲۵، سازمان افسری کوچک و فعالیت آن محدود شد. روزبه در اوراق بازپرسی نوشته است «تصمیم گرفتیم مانع متلاشی شدن سازمان نظامی بشویم».

"آفتاب‌‌نیوز : سازمان افسران حزب توده در سال ۱۳۲۳ توسط عبدالصمد کامبخش، عزت‏الله سیامک و خسرو روزبه تأسیس و روزبه به عنوان هیأت اجرائیه سازمان نظامی انتخاب شد"به این ترتیب سازمان افسری حزب توده هرگز به معنای واقعی منحل نشد. روزبه در ۱۷ فروردین ۱۳۲۶ توسط رکن دوم ستاد ارتش دستگیر شد و در ۱۷ اردیبهشت همان سال توسط حسام لنکرانی، ابوالحسن عباسی و صفیه حاتمی از زندان دژبان فراری داده شد.

ترور محمد مسعود روزنامه ‏نگار

گفته می‏شود خسرو روزبه در چند قتل دست داشته است که از آن جمله می‏توان به ترور محمدمسعود روزنامه‌نگار و سردبیر نشریه «مرد امروز» اشاره کرد. مسعود در شماره ۱۳۷ مرد امروز مقاله‏ای علیه اشرف خواهر شاه - به دلیل خرید پالتو پوستی گران‏قیمت- منتشر کرد که خشم دربار را برانگیخت. انور خامه‏ای در این باره می‏گوید: «بعداً معلوم شد که اشرف پالتو را نخریده بلکه از پدر سوسیالیست‏های کمینترن، استالین هدیه گرفته است».

مسعود در ۲۲ بهمن ۱۳۲۶ در خیابان لاله‏زار ترور شد. ظن قوی افکار عمومی متوجه دربار شد.

این موضوع سال‏ها مسکوت ماند تا اینکه در اعتراف روزبه روشن شد که وی از موقعیت افشاگری مسعود علیه اشرف استفاده کرده و نقشۀ ترور را طرح‏ریزی کرده تا گناه را به گردن خانواده سلطنتی بیندازد. به گفته کیانوری، ترور این روزنامه ‏نگار ذیل تصمیمات حزبی طبقه‏بندی نمی‏شود و باید آن را حاصل تصمیم محفل روزبه و دوستانش به حساب آورد: «تا قبل از پلنوم چهارم در مسکو ما کوچک‏ترین اطلاعی از این ماجرا نداشتیم. ما با گروه مخفی روزبه اصلا رابطه نداشتیم. من ارتباطم با روزبه فقط برای دادن مطبوعات بود، روزبه هیچ مسئله‌ای را از من نمی‏پذیرفت. سازمان افسری هم مستقل شده بود.» کیانوری همراه با کامبخش تا قبل از مرگ روزبه او را تحقیر می‏کردند.

"به دنبال قیام افسران خراسان مخفی شد و واقعه آذربایجان و تلفات افسران حزبی در وقایع سال‏های ۲۵- ۱۳۲۴ چنان سنگین بود که در عمل سازمان افسران حزب را متلاشی کرد"بنا به گفته فریدون کشاورز کار‌های بزرگ روزبه را که تمام در اجرای دستورات رهبری حزب صورت می‏گرفت تخطئه می‏کرد و مدعی بود روزبه قهرمان‏بازی در‌می‏آورد. تنها هنگامی که از مرگ روزبه اطلاع یافت برای قهرمان دیروز اشک تمساح ریخت و او را از شهدای توده‏ای خواند.

اطلاع کیانوری و دیگر اعضا از قتل‏ها

کشاورز در پلنوم چهارم مطرح کرد که «کیانوری در این جریان دخالت داشته است و بر سر این مسئله جنجال کردند.» کشاورز در کتاب «من متهم می‏کنم کمیته مرکزی حزب توده ایران را» نوشته است: «یکی از عللی که مرا به استعفا وادار کرد، توهین‏ها و تهمت‏هایی بود که کامبخش و کیانوری به روزبه ابراز می‏داشتند. کامبخش، رفیق روزبه را متهم می‏کرد که می‏خواهد خود را قهرمان معرفی کند و کیانوری می‏گفت روزبه ضعیف است و، چون از بسیاری از اسرار خبر دارد ممکن است اقرار کند». دکتر عنایت‏الله رضا که خود یکی از شرکت‏کنندگان در این پلنوم بود درباره کتاب کشاورز تاکید دارد «کشاورز هرچه در این کتاب گفته درست است. تمام اتهاماتی که به دیگران وارد کرده واقعیت دارد.»

دکتر نصرت‏الله جهانشاهلو یکی از اعضای گروه ۵۳ نفر، در پاسخ به خاطرات کیانوری راجع به قتل مسعود طی مقاله‏ای می‏نویسد: «آقای کیانوری درباره کشتن محمد‏مسعود خود را بی‏گناه نشان داده است، این ادعا نادرست است.

چون در پلنوم چهارم حزب توده در مسکو، او در پاسخ پرسش من که حزب توده و شخص شما با محمد‏مسعود چه خرده حسابی داشتید که او را کشتید؟ او گفت من با محمدمسعود خرده حسابی نداشتم. تنها می‏خواستم با کشتن او آزمایش کنم که اگر روزی بخواهیم مخالفین خودمان را بکشیم می‏توانیم یا نه؟ از این رو این تنها یک آزمایش بود.»

علاوه بر قتل‏های دیگر کار به تصفیه خودی‏ها نیز می‏انجامد که مقتول مشخص آن حسام لنکرانی است که بنا به خاطرات موجود، تصمیم قتل سلسله مراتب حزبی را طی می‏کند و برای اجرا به روزبه ابلاغ می‏شود. لنکرانی از دوستان روزبه بود، اما حفظ حزب و ایدئولوژی غالب بر آن اولویت داشت.

کیانوری و جودت (عضو هیات اجرائیه حزب توده) هر دو در اعترافات خود در ۱۱ مهر ۱۳۶۲ که از تلویزیون پخش شد توضیحاتی از قتل مسعود و نقش روزبه و قتل‏های درون حزبی به ویژه قتل حسام لنکرانی و همچنین حذف اظهارنظر‌های روزبه از دفاعیاتش ارائه می‏کنند. به گفته کیانوری، او واقعیت‏ها را بیان کرده بود که بدون خدشه بود و اعترافات خود روزبه بالاتر از همه است و بدون فشار، این اعترافات را کرده بود و تمام آن با واقعیت‏ها تطبیق می‏کرد. جودت از این ماجرا چنین یاد کرده است: «نکات منفی از دفاعایت روزبه حذف شد.

"عده‏ای که جان سالم به در بردند به شوروی پناه بردند، بعد از حوادث آذربایجان در سال ۱۳۲۵، سازمان افسری کوچک و فعالیت آن محدود شد"یکی از نکات منفی، مساله قتل‏های درون حزب بود. مخصوصا قتل مرحوم حسام لنکرانی. مساله فساد و وضع حسام لنکرانی مطرح شد. پس از بحث کوتاهی در جلسه هیات اجرائیه به اتفاق آرا تصمیم گرفته شد که حسام لنکرانی باید اعدام بشود و از بین برود. در آنجا قرار شد این کار به وسیله سازمان افسری به کمک روزبه انجام بگیرد.»

دستگیری خسرو روزبه

روزبه در فروردین ۱۳۲۷ مجدداً دستگیر شد و دادستانی ارتش برای او تقاضای اعدام کرد و در نهایت روزبه به ۱۵ سال زندان محکوم شد.

او در آذرماه ۱۳۲۹ به‏همراه ۹ نفر دیگر از رهبران حزب توده (از جمله کیانوری، مرتضی یزدی، جودت، نوشین و قاسمی) که قبلاً همگی در دادگاه نظامی محاکمه شده بودند، به کمک افراد بیرون از زندان، ترتیب یک فرار جنجالی را از زندان قصر دادند.

طبق نقشه قبلی یک نفر با لباس افسری ارتش و کامیون نظامی به زندان قصر مراجعه کرد و با نشان‏دادن مدارک جعلی، خود را نماینده دستگاه قضائی ارتش معرفی کرد و زندانیان را برای انتقال به زندان مرکزی تحویل گرفت. از حوادث جنجالی و پر سر و صدای دولت رزم‏آرا، فرار این زندانیان توده‏ای از زندان قصر بود.

خسرو روزبه در سال ۱۳۳۰ معاون شعبه اطلاعات سازمان نظامی و گردانندۀ آن شد. سازمان نظامی از ایدئولوژی حزب توده از هدف‏های سوسیالیستی شوروی پیروی می‏کرد. برای ملی کردن نفت و در دوره حکومت مصدق، سازمان نظامی با فرمانبرداری از رهبری حزب توده، علیه منافع ایران و در جهت پیشبرد مقاصد امپریالیست‏های انگلیس و آمریکا عمل می‏کرد. در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با آنکه صد‌ها نفر اعضای سازمان نظامی در یگان‏های رزمی و نهاد‌های اطلاعاتی بودند، واکنشی علیه کودتا نشان ندادند.

در سال‏های ۳۶ - ۱۳۳۵ روزبه به همراه چند نفر از افسران کوشیدند شبکه متلاشی شده را سامان دهند، اما رسوخ عوامل ساواک در بافت سازمانی حزب موجب دستگیری آن‌ها شد.

روزبه در ۱۵ تیر ۱۳۳۶ به دنبال یک درگیری مسلحانه مجروح و دستگیر شد و در جریان دستگیری، عظیم عسگری را عامل خیانت به خود معرفی کرد.

اعدام خسرو روزبه در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۷ در میدان تیر حشمتیه صورت گرفت و سرلشکر آزموده دادستان ارتش در اطلاعیه‏ای که متعاقب اعدام نامبرده منتشر شد وی را در ۸ مورد «فرار از زندان قصر در تاریخ ۲۴/۹/۱۳۲۹ به همراهی عده‏ای از رهبران حزب توده، عضویت در جمعیت‏هایی با مرام اشتراکی و ضدیت با سلطنت و اداره این جریان‏ها، عضویت در سازمان نظامی حزب توده و تلاش برای متشکل کردن نظامیان در این سازمان، جاسوسی و جمع‏آوری اطلاعات از سازمان‏های دولتی و تحویل آن‌ها به افراد بی‏صلاحیت، شرکت و دخالت در چندین فقره قتل، تیراندازی به سوی ماموران به قصد قتل آن‌ها به هنگام دستگیری، مخفی کردن متهمین به جنایت و یا فراری دادن آن‌ها از تعقیب و کیفر، توطئه به قصد برهم زدن اساس حکومت» مجرم شناخت.

منابع خبر

اخبار مرتبط