جنگ و صلح در تاجیکستان؛ آیا خطر تکرار حوادث ۳۰ سال پیش جدی است؟
جنگ و صلح در تاجیکستان؛ آیا خطر تکرار حوادث ۳۰ سال پیش جدی است؟
- سهراب ضیا
- بی بی سی، دوشنبه
منبع تصویر،
Getty Images
توضیح تصویر،
تصویری از شبهنظامیانی که در جنگ داخلی تاجیکستان مخالف گروههای اسلامگرا بودند (سال ۱۹۹۲)
سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میگذرد، اما با گذشت سه دهه از جنگ و نزدیک به بیست و پنج سال پس از توافق صلح تاجیکان، این کشور با چالشهای جدی امنیتی روبروست.
در کنار عوامل داخلی، تصرف قدرت از سوی طالبان در افغانستان در اواسط اوت سال ۲۰۲۱، خطر گروههای تروریستی مستقر در این کشور، تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان و جنگ روسیه با اوکراین دورنمای اوضاع امنیتی کشورهای منطقه، از جمله تاجیکستان را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
روز آغاز جنگ
سی سال پیش در روز پنجم ماه مه سال ۱۹۹۲، میدان مرکزی شهر دوشنبه که اکنون"دوستی" نام دارد، مثل این روزها آرام و آسوده نبود.
این میدان که پیشتر "آزادی" نام داشت، در آن روز محل تجمع طرفداران رحمان نبیاف، رئیس جمهوری وقت تاجیکستان بود.
همزمان در میدان "شهیدان"، روبروی کاخ سابق ریاست جمهوری، مخالفان دولت گرد هم آمده بودند.
"روز آغاز جنگ سی سال پیش در روز پنجم ماه مه سال ۱۹۹۲، میدان مرکزی شهر دوشنبه که اکنون"دوستی" نام دارد، مثل این روزها آرام و آسوده نبود"این کاخ دو سال قبل تخریب شد و حالا در جای آن ساختمان نوی حکومت را درست میکنند.
اعتراضها در این دو میدان مرکزی شهر دوشنبه بیش از دو ماه طول کشید و سرانجام به جنگ داخلی پنح ساله انجامید.
توضیح تصویر،
مرادالله شیرزاده نخستین قربانی جنگ داخلی بود
نخستین قربانی این جنگ مرادالله شیرعلی زاده، سردبیر روزنامه پارلمانی "صدای مردم" و نماینده مجلس وقت کشور بود.
او عصر روز پنجم مه سال ۱۹۹۲ در حیاط مجلس به ضرب گلوله فردی ناشناس کُشته شد.
به گفته ابراهیم عثمانف، استاد دانشگاه و از پژوهشگران تاریخ جنگ داخلی تاجیکستان، در روز ۵ مه در چهار راه "عالیی ساویت" (حالا عال سامان) ناحیه رودکی که با ناحیه یاوان و شهر دوشنبه هممرز است، چند جوان بدخشانی نیز کُشته شدند.
همچنین در محله موسوم به "جنوب" در پایتخت، گروهی به کامیونی که یک جنازه را منتقل میکرد حمله کردند.
چرا جنگ؟
توضیح تصویر،پرفسور عثمانف: سبب شروع جنگ شهروندی آشتیناپذیری نیروهایی بود که در مقاومت سیاسی شرکت کردنداز پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستشیرازه
«شیرازه» پادکستی درباره کتابها است که سام فرزانه تهیه میکند
پادکست
پایان پادکست
ابراهیم عثمانف که در گذشته مشاور رئیس جمهوری تاجیکستان و نماینده پارلمان این کشور بوده، "آشتیناپذیری نیروهایی بود که در مقاومت سیاسی" از عللی میشمرد که به بروز جنگ داخلی منجر شد.
او میگوید: "آنها همدیگر را قناعت داده نتوانستند. فکری که آنها میگفتند، به یکدیگر موافقت نمیکرد."
به گفته آقای عثمانف "نیروی طرفدار حکومت از افرادی عبارت بود که زادگان ولایت وقت کولاب و نیروی مقابل آنها مخالفان اسلامی بودند."
ابراهیم عثمانف میگوید که با وجود پذیرفتن تقاضاهای معترضان ولایت کولاب از سوی حکومت مصالحه ملی، آنها "محدود کردن کار این حکومت را آغاز کردند و در نتیجه عدهای از مردم ولایتهای قُرغان تپه (حالا ختلان)، لنینآباد (حالا سغد) و بعضی از ناحیههای اطراف دوشنبه اعتراض کردند که اگر حکومت مصالحه ملی فرمانهای رئیس جمهور را بیکار کند و آنها را نپذیرد، ما همراه این حکومت نیستیم."
در مقابل، دولت عثمان که خود در حکومت مصالحه ملی در سال ۱۹۹۲ به مدت شش ماه معاون نخستوزیر بوده، "برخورد افکار کمونیستی با اندیشههای ملی، دموکراتیک و دینی در آغاز دهه ۱۹۹۰" را از علل اصلی آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میداند.
آقای عثمان، در آن روزها یکی از رهبران مخالفان اسلامگرای تاجیکستان بود که پس از سقوط دولت کمونیستی و تشکیل حکومت نو به رهبری امامعلی رحمان در ماه نوامبر آن سال، مانند سایر رهبران مخالفان، تاجیکستان را ترک کرد.
او بعد از تأسیس"حرکت نهضت اسلامی تاجیکستان" در افغانستان در سال ۱۹۹۳، به معاونت این جنبش و فرماندهی کل در مناطق رشت و بدخشان در شرق تاجیکستان منصوب شد.
آقای عثمان میگوید: "شتابزدگی، بیتجربگی جریانهای سیاسی نوظهور بود که میخواستند با سوء استفاده از وضعیت، موقعشان را در جامعه قوی کنند و یا حاکمیت را به دست بگیرند. طرف دیگر، حزب کمونیست بود که هیچ گونه تجربه تحملپذیری را نداشت.
"این میدان که پیشتر "آزادی" نام داشت، در آن روز محل تجمع طرفداران رحمان نبیاف، رئیس جمهوری وقت تاجیکستان بود"یعنی در طول ۷۰ سالی که در قدرت بود، یگان جریان سیاسی در مقابل آن نبود. و برایش این تحولات غیرمعمولی به نظر میرسید."
توضیح تصویر،
دولت عثمان معتقد است که همسایگان تاجیکستان هم در صدد نفوذ در این کشور بودند
آقای عثمان در چارچوب توافقات صلح سال ۱۹۹۷، با فرمان امامعلی رحمان وزیر اقتصاد تاجیکستان تعین شد. در همان سال ۱۹۹۹، حزب نهضت اسلامی او را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کرد. دولت عثمان در این انتخابات از رقیبش امامعلی رحمان شکست خورد و در سال ۲۰۰۰ عضویتش را در حزب نهضت اسلامی لغو کرد.
به اعتقاد دولت عثمان، موقعیت جغرافی تاجیکستان هم در بیثباتی این کشور در آغاز دهه ۱۹۹۰ نقش داشته است.
او میگوید: "در آن زمان هم مانند امروز، تاجیکستان تنها کشوری بود که زبانش از زبان جمهوریهای دیگر سابق شوروی در آسیای میانه تفاوت داشت. چهار جمهوری دیگر (ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان) روابط نزدیکی با هم داشتند و از همدیگر حمایت میکردند."
به گفته آقای عثمان "تاجیکستان در آن سالها از حمایت همسایههایش چندان برخوردار نبود. برعکس، هر کدامی از آنها میخواستند در تاجیکستان نفوذ بیشتری داشته باشند."
آقای عثمان یکی از علل خارجی جنگ داخلی تاجیکستان را قرار داشتن این کشور تحت تأثیر قوی ازبکستان میداند.
او در اینباره میگوید: "ازبکستان به شدت ترس داشت که اگر در تاجیکستان دولتی ساخته شود که بیشتر ملی و مذهبی باشد، حتماً این (دولت) تأثیری بالای ازبکستان خواهد داشت و بهانهای برای آمدن تغییرات به ازبکستان میشود."
صلح دیرانتظار
منبع تصویر،
ALAMPOUR FOUNDATION
به هر روی، با پادرمیانی سازمان ملل متحد و کشورهای ضامن بعد از هشت دور مذاکرات هیئتهای دو طرف درگیر، سه مورد مشورت نمایندگان حکومت با مخالفان و شش دیدار رهبران دولت و مخالفان اسلامی، در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۹۷ در شهر مسکو پیمان صلح و رضائیت ملی در تاجیکستان به امضا رسید و به جنگ پنجساله پایان داد؛ جنگی که جان بیش از ۱۵۰ هزار نفر را گرفت، بیش از یک میلیون تاجیک را آواره و بیسرپناه کرد و میلیونها دلار خسارت به اقتصاد این کشور وارد آورد.
ابراهیم عثمانف، عضو هیئت دولت در مذاکرات صلح تاجیکان بود.
او همچنین در کمیسیون آشتی ملی، نهادی که اجرای مفاد توافق را نظارت میکرد، ریاست بخش مسایل سیاسی را بر عهده داشت.
"همزمان در میدان "شهیدان"، روبروی کاخ سابق ریاست جمهوری، مخالفان دولت گرد هم آمده بودند"
آقای عثمانف دستیابی به صلح را پیش از همه حاصل عزم دو طرف جنگ و بعد از آن، به شرافت سازمان ملل و روسیه و ایران میداند.
او میگوید: "دسترسی به صلح، البته پیش از همه خواسته طرفهای جنگ است. اگر طرفهای جنگکننده نخواهند هیچ عامل بیرونه آنها را به صلح آورده نمیتواند. و البته با میانروی (میانجیگری) سازمان ملل متحد، دو مملکتی که برای دو قوه تکیهگاه اساسی بودند، یعنی روسیه که از حکومت تاجیکستان پشتیبانی میکرد و ایران که از نیروهای مخالفان پشتیبانی میکرد، آنها هم موافقت کردند که این صلح به وجود بیاید. اگر ما صلح را میخواستیم و آنها نمیخواستند، این صلح نمیشد."
سرنوشت طرف دیگر صلح چه شد؟
امامعلی رحمان، رییس جمهوری تاجیکستان، یکی از دستاوردهای مهم دولتش در سه دهه گذشته را آوردن صلح و ثبات به این کشور میداند.
او در سخنرانی در جلسه بزرگداشت سیامین سالگرد استقلال تاجیکستان در ۸ سپتامبر سال ۲۰۲۱ در شهر دوشنبه گفت: "در ظرف ۳۰ سال سپری شده برای رسیدن به این لحظههای پرنشاط، ما همه یکجا تهدید و خطرهای زیاد و مشکلات نهایت سخت و سنگین را پس سر کردیم."
به گفته آقای رحمان "راه تاریخی که خلق تاجیک، خصوصاً، در سالهای اول استقلال سپری نمود، یک مسیر پُر از دهشت و فاجعه، محرومیت و مشقت و مانعه و مشکلات" بوده است.
امامعلی رحمان در آن جلسه گفت: "خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان با پشتیبانی دایرههای منفعتدار خارجی، کشور ما را به گرداب مخالفت شدید داخلی و بعدا به آتش جنگ تحمیلی شهروندی کشیدند."
منبع تصویر،
ALAMPOUR FOUNDATION
به باور بسیاری، منظور آقای رحمان از"خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان" مخالفان اسلامی تاجیک بوده است.
در همین حال، منتقدان آقای رحمان، انحصار قدرت، گسترش فساد مالی، نرخ بالای بیکاری و سرکوب مخالفان را از عوامل بازگشت احتمالی بیثباتی و تکرار اغتشاشات به تاجیکستان میدانند.
سال ۲۰۱۵ دادگاه عالی تاجیکستان حزب نهضت اسلامی را که یکی از دو طرف صلح محسوب میشود و طی ۱۸ سال در داخل کشور رسما فعالیت داشت، سازمان تروریستی اعلام کرد.
شماری از فعالان این حزب روانه زندان و برخی دیگر روانه غربت در اروپا شدند.
"اعتراضها در این دو میدان مرکزی شهر دوشنبه بیش از دو ماه طول کشید و سرانجام به جنگ داخلی پنح ساله انجامید"
حزب نهضت اسلامی اتهام تروریستی بودن این حزب و دست داشتنش در آشوب ژنرال عبدالحلیم نظرزاده، معاون وقت وزیر دفاع تاجیکستان در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ را رد میکند.
سازمانهای افراطگرا یا تفکر افراطی: کدامی خطرناکتر؟
منبع تصویر،
AFP
توضیح تصویر،
اکثریت جمعیت تاجیکستان مسلمان هستند
حضور گروههای تندرو و افراطگرای دینی در افغانستان نیز همیشه مایه نگرانی تاجیکستان بوده است.
تاجیکستان در میان سه کشور همسایه افغانستان در آسیای میانه، طولانیترین مرز را با افغانستان دارد که نزدیک هزار و ۴۰۰ کیلومتر است.
طبق گزارشها حالا نزدیک به ۲۰ گروه و سازمان افراطگرا و دهشتافکن در افغانستان مستقر هستند.
اعضای برخی از این گروهها مانند "جماعت انصارالله" عمدتا شهروندان تاجیکستان هستند.
"حرکت اسلامی ازبکستان" بیشتر از شهروندان ازبکستان تشکیل شده است.
شاخه خراسان داعش، القاعده ، حزبالتحریر و چندین سازمان و گروه دیگر در افغانستان قرار دارند و رؤیاشان حمله به آسیای میانه بوده است.
پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان، نگرانیهای امنیتی در منطقه عمیقتر شده است.
برخی بر این باورند که کشورهای بزرگ جهان ممکن است از این گروهها به عنوان ابزار پیادهسازی منافع ژئوپلتیکشان در آسیای میانه استفاده کنند.
دولت عثمان، یکی از رهبران سابق مخالفان پیشین اسلامی تاجیکستان، عامل خارجی را از خطرهای بالقوه بیثباتی احتمالی در تاجیکستان میداند.
"توضیح تصویر، مرادالله شیرزاده نخستین قربانی جنگ داخلی بودنخستین قربانی این جنگ مرادالله شیرعلی زاده، سردبیر روزنامه پارلمانی "صدای مردم" و نماینده مجلس وقت کشور بود"به گفته او، دولت تاجیکستان "امروز خیلی قوی شده و دیگر آن دولت سال ۱۹۹۲ نیست" و نهادهای امنیتی و انتظامی"خیلی هم بانظام و فعال هستند."
به گفته آقای عثمان اما، اگر روسیه در جنگ با اوکراین موفق شود و به هدفهایش برسد، برای تقسیم قوه روسیه و برای گشودن یک جبهه دیگر، یعنی جبهه دوم، یکی از گزینهها و مکانهای داغ، آسیای مرکزی است.
آقای عثمان افغانستان را "یک آتش فروزان در همسایگی تاجیکستان" میخواند و میگوید که "یک شعله کوچکی لازم است تا آسیای میانه بیثبات شود."
دولت عثمان چنین وضع را "ضربهای هلاکتآور به جسم و جان روسیه" میخواند.
منبع تصویر،
Getty Images
توضیح تصویر،
عبدالله رهنما معتقد است که تهدید امنیتی تاجیکستان منحصر به عوامل خارجی نیست و عوامل داخلی نیز خطرساز است
اما عبدالله رهنما، کارشناس ارشد مرکز مطالعات ملی و بینالمللی تاجیکستان، تأثیر افکار افراطگرایانه در جامعه را خطرناکتر از نفوذ گروههای افراطگرا میداند.
آقای رهنما میگوید: "همانگونه که به نفوذ یک گروه افراطگرا از مرز حساسیم، باید به نفوذ افکار افراطگرایی در فضای اطلاعاتی و فکری هم حساس باشیم. زیرا اگر روند همین طور ادامه یابد، همین گونه باشد که فضای اطلاعاتی روز از روز افراطی شود، تأثیر تفکر افراطی و اندیشه تند در جامعه زیادتر شود، در خود داخل جامعه، بدون آن که آن گروهها (افراطگرا از خارج) بیایند، قشرهای افراطی، لایهها یا حاشیههای افراطی شکل میگیرد. این نیرو، نیروی بسیار بزرگ خرابیآور خواهد بود."
اختلافهای مرزی با همسایهها و خطر فقر و بیکاری
اختلاف و تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان هم میتواند به بیثباتی در منطقه دامن زند.
دو کشور ۹۷۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که تا حالا ۶۶۴ کیلومتر آن مشخص و علامتگذاری شده است.
مشخص نبودن خطوط مرزی در برخی مناطق گاه باعث نزاع بر سر استفاده از منابع آب، راه، چراگاه و زمین میان ساکنان مناطق مرزی دو کشور میشود.
خونینترین نزاع در اواخر ماه آوریل سال ۲۰۲۱ رخ داد و از دو جانب ۵۵ کُشته و بیش از ۲۵۰ زخمی بر جا گذاشت.
اخیراً رؤسای جمهور تاجیکستان و قرقیزستان بار دیگر بر حل و فصل مسالمتآمیز مشکل مرز میان دو کشور تأکید کردند.
اما به اعتقاد شیرعلی رضایان، کارشناس مسایل منطقه، خطر تکرار درگیریهای خونین در مناطق مرزی تاجیکستان با قرقیزستان کاملا از بین نرفته است.
"دولت عثمان در این انتخابات از رقیبش امامعلی رحمان شکست خورد و در سال ۲۰۰۰ عضویتش را در حزب نهضت اسلامی لغو کرد"
آقای رضایان میگوید: "پیشبینی کردن اینکه کی و در کدام منطقه بحث برانگیز، نزاع یا تنش به وجود میآید، غیرممکن است. زیرا سالهاست که عامل و سببهای تحریککننده نزاع وجود دارند، آنها با دلایل مختلف حل و فصل نمیشوند، و بحران در شکل سربسته نگاه داشته میشود. این وضعیت بیشبهه یک تهدید بسیار جدی برای امنیت همه کشورهای آسیای مرکزی است."
با گذشت سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان، حالا نسلی روی کار آمده که آن جنگ را به یاد ندارد.
آنها در شرایط به مراتب امنتری زندگی میکنند. اما فقر و بیکاری از چالشهای عمدهای است که با آن روبرو هستند؛ چالشهایی که در درازمدت ثبات کشور را تهدید میکند.
- سهراب ضیا
- بی بی سی، دوشنبه
سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میگذرد، اما با گذشت سه دهه از جنگ و نزدیک به بیست و پنج سال پس از توافق صلح تاجیکان، این کشور با چالشهای جدی امنیتی روبروست.
در کنار عوامل داخلی، تصرف قدرت از سوی طالبان در افغانستان در اواسط اوت سال ۲۰۲۱، خطر گروههای تروریستی مستقر در این کشور، تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان و جنگ روسیه با اوکراین دورنمای اوضاع امنیتی کشورهای منطقه، از جمله تاجیکستان را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
روز آغاز جنگ
سی سال پیش در روز پنجم ماه مه سال ۱۹۹۲، میدان مرکزی شهر دوشنبه که اکنون"دوستی" نام دارد، مثل این روزها آرام و آسوده نبود.
این میدان که پیشتر "آزادی" نام داشت، در آن روز محل تجمع طرفداران رحمان نبیاف، رئیس جمهوری وقت تاجیکستان بود.
همزمان در میدان "شهیدان"، روبروی کاخ سابق ریاست جمهوری، مخالفان دولت گرد هم آمده بودند. این کاخ دو سال قبل تخریب شد و حالا در جای آن ساختمان نوی حکومت را درست میکنند.
اعتراضها در این دو میدان مرکزی شهر دوشنبه بیش از دو ماه طول کشید و سرانجام به جنگ داخلی پنح ساله انجامید.
نخستین قربانی این جنگ مرادالله شیرعلی زاده، سردبیر روزنامه پارلمانی "صدای مردم" و نماینده مجلس وقت کشور بود.
او عصر روز پنجم مه سال ۱۹۹۲ در حیاط مجلس به ضرب گلوله فردی ناشناس کُشته شد.
به گفته ابراهیم عثمانف، استاد دانشگاه و از پژوهشگران تاریخ جنگ داخلی تاجیکستان، در روز ۵ مه در چهار راه "عالیی ساویت" (حالا عال سامان) ناحیه رودکی که با ناحیه یاوان و شهر دوشنبه هممرز است، چند جوان بدخشانی نیز کُشته شدند.
همچنین در محله موسوم به "جنوب" در پایتخت، گروهی به کامیونی که یک جنازه را منتقل میکرد حمله کردند.
چرا جنگ؟
ابراهیم عثمانف که در گذشته مشاور رئیس جمهوری تاجیکستان و نماینده پارلمان این کشور بوده، "آشتیناپذیری نیروهایی بود که در مقاومت سیاسی" از عللی میشمرد که به بروز جنگ داخلی منجر شد.
او میگوید: "آنها همدیگر را قناعت داده نتوانستند. فکری که آنها میگفتند، به یکدیگر موافقت نمیکرد."
به گفته آقای عثمانف "نیروی طرفدار حکومت از افرادی عبارت بود که زادگان ولایت وقت کولاب و نیروی مقابل آنها مخالفان اسلامی بودند."
ابراهیم عثمانف میگوید که با وجود پذیرفتن تقاضاهای معترضان ولایت کولاب از سوی حکومت مصالحه ملی، آنها "محدود کردن کار این حکومت را آغاز کردند و در نتیجه عدهای از مردم ولایتهای قُرغان تپه (حالا ختلان)، لنینآباد (حالا سغد) و بعضی از ناحیههای اطراف دوشنبه اعتراض کردند که اگر حکومت مصالحه ملی فرمانهای رئیس جمهور را بیکار کند و آنها را نپذیرد، ما همراه این حکومت نیستیم."
در مقابل، دولت عثمان که خود در حکومت مصالحه ملی در سال ۱۹۹۲ به مدت شش ماه معاون نخستوزیر بوده، "برخورد افکار کمونیستی با اندیشههای ملی، دموکراتیک و دینی در آغاز دهه ۱۹۹۰" را از علل اصلی آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میداند.
آقای عثمان، در آن روزها یکی از رهبران مخالفان اسلامگرای تاجیکستان بود که پس از سقوط دولت کمونیستی و تشکیل حکومت نو به رهبری امامعلی رحمان در ماه نوامبر آن سال، مانند سایر رهبران مخالفان، تاجیکستان را ترک کرد.
او بعد از تأسیس"حرکت نهضت اسلامی تاجیکستان" در افغانستان در سال ۱۹۹۳، به معاونت این جنبش و فرماندهی کل در مناطق رشت و بدخشان در شرق تاجیکستان منصوب شد.
آقای عثمان میگوید: "شتابزدگی، بیتجربگی جریانهای سیاسی نوظهور بود که میخواستند با سوء استفاده از وضعیت، موقعشان را در جامعه قوی کنند و یا حاکمیت را به دست بگیرند. طرف دیگر، حزب کمونیست بود که هیچ گونه تجربه تحملپذیری را نداشت. یعنی در طول ۷۰ سالی که در قدرت بود، یگان جریان سیاسی در مقابل آن نبود. و برایش این تحولات غیرمعمولی به نظر میرسید."
آقای عثمان در چارچوب توافقات صلح سال ۱۹۹۷، با فرمان امامعلی رحمان وزیر اقتصاد تاجیکستان تعین شد. در همان سال ۱۹۹۹، حزب نهضت اسلامی او را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کرد. دولت عثمان در این انتخابات از رقیبش امامعلی رحمان شکست خورد و در سال ۲۰۰۰ عضویتش را در حزب نهضت اسلامی لغو کرد.
به اعتقاد دولت عثمان، موقعیت جغرافی تاجیکستان هم در بیثباتی این کشور در آغاز دهه ۱۹۹۰ نقش داشته است.
او میگوید: "در آن زمان هم مانند امروز، تاجیکستان تنها کشوری بود که زبانش از زبان جمهوریهای دیگر سابق شوروی در آسیای میانه تفاوت داشت. چهار جمهوری دیگر (ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان) روابط نزدیکی با هم داشتند و از همدیگر حمایت میکردند."
به گفته آقای عثمان "تاجیکستان در آن سالها از حمایت همسایههایش چندان برخوردار نبود. برعکس، هر کدامی از آنها میخواستند در تاجیکستان نفوذ بیشتری داشته باشند."
آقای عثمان یکی از علل خارجی جنگ داخلی تاجیکستان را قرار داشتن این کشور تحت تأثیر قوی ازبکستان میداند.
او در اینباره میگوید: "ازبکستان به شدت ترس داشت که اگر در تاجیکستان دولتی ساخته شود که بیشتر ملی و مذهبی باشد، حتماً این (دولت) تأثیری بالای ازبکستان خواهد داشت و بهانهای برای آمدن تغییرات به ازبکستان میشود."
صلح دیرانتظار
به هر روی، با پادرمیانی سازمان ملل متحد و کشورهای ضامن بعد از هشت دور مذاکرات هیئتهای دو طرف درگیر، سه مورد مشورت نمایندگان حکومت با مخالفان و شش دیدار رهبران دولت و مخالفان اسلامی، در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۹۷ در شهر مسکو پیمان صلح و رضائیت ملی در تاجیکستان به امضا رسید و به جنگ پنجساله پایان داد؛ جنگی که جان بیش از ۱۵۰ هزار نفر را گرفت، بیش از یک میلیون تاجیک را آواره و بیسرپناه کرد و میلیونها دلار خسارت به اقتصاد این کشور وارد آورد.
ابراهیم عثمانف، عضو هیئت دولت در مذاکرات صلح تاجیکان بود.
او همچنین در کمیسیون آشتی ملی، نهادی که اجرای مفاد توافق را نظارت میکرد، ریاست بخش مسایل سیاسی را بر عهده داشت.
آقای عثمانف دستیابی به صلح را پیش از همه حاصل عزم دو طرف جنگ و بعد از آن، به شرافت سازمان ملل و روسیه و ایران میداند.
او میگوید: "دسترسی به صلح، البته پیش از همه خواسته طرفهای جنگ است. اگر طرفهای جنگکننده نخواهند هیچ عامل بیرونه آنها را به صلح آورده نمیتواند. و البته با میانروی (میانجیگری) سازمان ملل متحد، دو مملکتی که برای دو قوه تکیهگاه اساسی بودند، یعنی روسیه که از حکومت تاجیکستان پشتیبانی میکرد و ایران که از نیروهای مخالفان پشتیبانی میکرد، آنها هم موافقت کردند که این صلح به وجود بیاید. اگر ما صلح را میخواستیم و آنها نمیخواستند، این صلح نمیشد."
سرنوشت طرف دیگر صلح چه شد؟
امامعلی رحمان، رییس جمهوری تاجیکستان، یکی از دستاوردهای مهم دولتش در سه دهه گذشته را آوردن صلح و ثبات به این کشور میداند.
او در سخنرانی در جلسه بزرگداشت سیامین سالگرد استقلال تاجیکستان در ۸ سپتامبر سال ۲۰۲۱ در شهر دوشنبه گفت: "در ظرف ۳۰ سال سپری شده برای رسیدن به این لحظههای پرنشاط، ما همه یکجا تهدید و خطرهای زیاد و مشکلات نهایت سخت و سنگین را پس سر کردیم."
به گفته آقای رحمان "راه تاریخی که خلق تاجیک، خصوصاً، در سالهای اول استقلال سپری نمود، یک مسیر پُر از دهشت و فاجعه، محرومیت و مشقت و مانعه و مشکلات" بوده است.
امامعلی رحمان در آن جلسه گفت: "خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان با پشتیبانی دایرههای منفعتدار خارجی، کشور ما را به گرداب مخالفت شدید داخلی و بعدا به آتش جنگ تحمیلی شهروندی کشیدند."
به باور بسیاری، منظور آقای رحمان از"خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان" مخالفان اسلامی تاجیک بوده است.
در همین حال، منتقدان آقای رحمان، انحصار قدرت، گسترش فساد مالی، نرخ بالای بیکاری و سرکوب مخالفان را از عوامل بازگشت احتمالی بیثباتی و تکرار اغتشاشات به تاجیکستان میدانند.
سال ۲۰۱۵ دادگاه عالی تاجیکستان حزب نهضت اسلامی را که یکی از دو طرف صلح محسوب میشود و طی ۱۸ سال در داخل کشور رسما فعالیت داشت، سازمان تروریستی اعلام کرد.
شماری از فعالان این حزب روانه زندان و برخی دیگر روانه غربت در اروپا شدند.
حزب نهضت اسلامی اتهام تروریستی بودن این حزب و دست داشتنش در آشوب ژنرال عبدالحلیم نظرزاده، معاون وقت وزیر دفاع تاجیکستان در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ را رد میکند.
سازمانهای افراطگرا یا تفکر افراطی: کدامی خطرناکتر؟
حضور گروههای تندرو و افراطگرای دینی در افغانستان نیز همیشه مایه نگرانی تاجیکستان بوده است.
تاجیکستان در میان سه کشور همسایه افغانستان در آسیای میانه، طولانیترین مرز را با افغانستان دارد که نزدیک هزار و ۴۰۰ کیلومتر است.
طبق گزارشها حالا نزدیک به ۲۰ گروه و سازمان افراطگرا و دهشتافکن در افغانستان مستقر هستند.
اعضای برخی از این گروهها مانند "جماعت انصارالله" عمدتا شهروندان تاجیکستان هستند. "حرکت اسلامی ازبکستان" بیشتر از شهروندان ازبکستان تشکیل شده است.
شاخه خراسان داعش، القاعده ، حزبالتحریر و چندین سازمان و گروه دیگر در افغانستان قرار دارند و رؤیاشان حمله به آسیای میانه بوده است.
پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان، نگرانیهای امنیتی در منطقه عمیقتر شده است.
برخی بر این باورند که کشورهای بزرگ جهان ممکن است از این گروهها به عنوان ابزار پیادهسازی منافع ژئوپلتیکشان در آسیای میانه استفاده کنند.
دولت عثمان، یکی از رهبران سابق مخالفان پیشین اسلامی تاجیکستان، عامل خارجی را از خطرهای بالقوه بیثباتی احتمالی در تاجیکستان میداند. به گفته او، دولت تاجیکستان "امروز خیلی قوی شده و دیگر آن دولت سال ۱۹۹۲ نیست" و نهادهای امنیتی و انتظامی"خیلی هم بانظام و فعال هستند."
به گفته آقای عثمان اما، اگر روسیه در جنگ با اوکراین موفق شود و به هدفهایش برسد، برای تقسیم قوه روسیه و برای گشودن یک جبهه دیگر، یعنی جبهه دوم، یکی از گزینهها و مکانهای داغ، آسیای مرکزی است.
آقای عثمان افغانستان را "یک آتش فروزان در همسایگی تاجیکستان" میخواند و میگوید که "یک شعله کوچکی لازم است تا آسیای میانه بیثبات شود."
دولت عثمان چنین وضع را "ضربهای هلاکتآور به جسم و جان روسیه" میخواند.
اما عبدالله رهنما، کارشناس ارشد مرکز مطالعات ملی و بینالمللی تاجیکستان، تأثیر افکار افراطگرایانه در جامعه را خطرناکتر از نفوذ گروههای افراطگرا میداند.
آقای رهنما میگوید: "همانگونه که به نفوذ یک گروه افراطگرا از مرز حساسیم، باید به نفوذ افکار افراطگرایی در فضای اطلاعاتی و فکری هم حساس باشیم. زیرا اگر روند همین طور ادامه یابد، همین گونه باشد که فضای اطلاعاتی روز از روز افراطی شود، تأثیر تفکر افراطی و اندیشه تند در جامعه زیادتر شود، در خود داخل جامعه، بدون آن که آن گروهها (افراطگرا از خارج) بیایند، قشرهای افراطی، لایهها یا حاشیههای افراطی شکل میگیرد. این نیرو، نیروی بسیار بزرگ خرابیآور خواهد بود."
اختلافهای مرزی با همسایهها و خطر فقر و بیکاری
اختلاف و تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان هم میتواند به بیثباتی در منطقه دامن زند.
دو کشور ۹۷۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که تا حالا ۶۶۴ کیلومتر آن مشخص و علامتگذاری شده است.
مشخص نبودن خطوط مرزی در برخی مناطق گاه باعث نزاع بر سر استفاده از منابع آب، راه، چراگاه و زمین میان ساکنان مناطق مرزی دو کشور میشود.
خونینترین نزاع در اواخر ماه آوریل سال ۲۰۲۱ رخ داد و از دو جانب ۵۵ کُشته و بیش از ۲۵۰ زخمی بر جا گذاشت.
اخیراً رؤسای جمهور تاجیکستان و قرقیزستان بار دیگر بر حل و فصل مسالمتآمیز مشکل مرز میان دو کشور تأکید کردند.
اما به اعتقاد شیرعلی رضایان، کارشناس مسایل منطقه، خطر تکرار درگیریهای خونین در مناطق مرزی تاجیکستان با قرقیزستان کاملا از بین نرفته است.
آقای رضایان میگوید: "پیشبینی کردن اینکه کی و در کدام منطقه بحث برانگیز، نزاع یا تنش به وجود میآید، غیرممکن است. زیرا سالهاست که عامل و سببهای تحریککننده نزاع وجود دارند، آنها با دلایل مختلف حل و فصل نمیشوند، و بحران در شکل سربسته نگاه داشته میشود. این وضعیت بیشبهه یک تهدید بسیار جدی برای امنیت همه کشورهای آسیای مرکزی است."
با گذشت سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان، حالا نسلی روی کار آمده که آن جنگ را به یاد ندارد.
آنها در شرایط به مراتب امنتری زندگی میکنند. اما فقر و بیکاری از چالشهای عمدهای است که با آن روبرو هستند؛ چالشهایی که در درازمدت ثبات کشور را تهدید میکند.
- سهراب ضیا
- بی بی سی، دوشنبه
سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میگذرد، اما با گذشت سه دهه از جنگ و نزدیک به بیست و پنج سال پس از توافق صلح تاجیکان، این کشور با چالشهای جدی امنیتی روبروست.
در کنار عوامل داخلی، تصرف قدرت از سوی طالبان در افغانستان در اواسط اوت سال ۲۰۲۱، خطر گروههای تروریستی مستقر در این کشور، تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان و جنگ روسیه با اوکراین دورنمای اوضاع امنیتی کشورهای منطقه، از جمله تاجیکستان را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
روز آغاز جنگ
سی سال پیش در روز پنجم ماه مه سال ۱۹۹۲، میدان مرکزی شهر دوشنبه که اکنون"دوستی" نام دارد، مثل این روزها آرام و آسوده نبود.
این میدان که پیشتر "آزادی" نام داشت، در آن روز محل تجمع طرفداران رحمان نبیاف، رئیس جمهوری وقت تاجیکستان بود.
همزمان در میدان "شهیدان"، روبروی کاخ سابق ریاست جمهوری، مخالفان دولت گرد هم آمده بودند. این کاخ دو سال قبل تخریب شد و حالا در جای آن ساختمان نوی حکومت را درست میکنند.
اعتراضها در این دو میدان مرکزی شهر دوشنبه بیش از دو ماه طول کشید و سرانجام به جنگ داخلی پنح ساله انجامید.
نخستین قربانی این جنگ مرادالله شیرعلی زاده، سردبیر روزنامه پارلمانی "صدای مردم" و نماینده مجلس وقت کشور بود.
او عصر روز پنجم مه سال ۱۹۹۲ در حیاط مجلس به ضرب گلوله فردی ناشناس کُشته شد.
به گفته ابراهیم عثمانف، استاد دانشگاه و از پژوهشگران تاریخ جنگ داخلی تاجیکستان، در روز ۵ مه در چهار راه "عالیی ساویت" (حالا عال سامان) ناحیه رودکی که با ناحیه یاوان و شهر دوشنبه هممرز است، چند جوان بدخشانی نیز کُشته شدند.
همچنین در محله موسوم به "جنوب" در پایتخت، گروهی به کامیونی که یک جنازه را منتقل میکرد حمله کردند.
چرا جنگ؟
ابراهیم عثمانف که در گذشته مشاور رئیس جمهوری تاجیکستان و نماینده پارلمان این کشور بوده، "آشتیناپذیری نیروهایی بود که در مقاومت سیاسی" از عللی میشمرد که به بروز جنگ داخلی منجر شد.
او میگوید: "آنها همدیگر را قناعت داده نتوانستند. فکری که آنها میگفتند، به یکدیگر موافقت نمیکرد."
به گفته آقای عثمانف "نیروی طرفدار حکومت از افرادی عبارت بود که زادگان ولایت وقت کولاب و نیروی مقابل آنها مخالفان اسلامی بودند."
ابراهیم عثمانف میگوید که با وجود پذیرفتن تقاضاهای معترضان ولایت کولاب از سوی حکومت مصالحه ملی، آنها "محدود کردن کار این حکومت را آغاز کردند و در نتیجه عدهای از مردم ولایتهای قُرغان تپه (حالا ختلان)، لنینآباد (حالا سغد) و بعضی از ناحیههای اطراف دوشنبه اعتراض کردند که اگر حکومت مصالحه ملی فرمانهای رئیس جمهور را بیکار کند و آنها را نپذیرد، ما همراه این حکومت نیستیم."
در مقابل، دولت عثمان که خود در حکومت مصالحه ملی در سال ۱۹۹۲ به مدت شش ماه معاون نخستوزیر بوده، "برخورد افکار کمونیستی با اندیشههای ملی، دموکراتیک و دینی در آغاز دهه ۱۹۹۰" را از علل اصلی آغاز جنگ داخلی تاجیکستان میداند.
آقای عثمان، در آن روزها یکی از رهبران مخالفان اسلامگرای تاجیکستان بود که پس از سقوط دولت کمونیستی و تشکیل حکومت نو به رهبری امامعلی رحمان در ماه نوامبر آن سال، مانند سایر رهبران مخالفان، تاجیکستان را ترک کرد.
او بعد از تأسیس"حرکت نهضت اسلامی تاجیکستان" در افغانستان در سال ۱۹۹۳، به معاونت این جنبش و فرماندهی کل در مناطق رشت و بدخشان در شرق تاجیکستان منصوب شد.
آقای عثمان میگوید: "شتابزدگی، بیتجربگی جریانهای سیاسی نوظهور بود که میخواستند با سوء استفاده از وضعیت، موقعشان را در جامعه قوی کنند و یا حاکمیت را به دست بگیرند. طرف دیگر، حزب کمونیست بود که هیچ گونه تجربه تحملپذیری را نداشت. یعنی در طول ۷۰ سالی که در قدرت بود، یگان جریان سیاسی در مقابل آن نبود. و برایش این تحولات غیرمعمولی به نظر میرسید."
آقای عثمان در چارچوب توافقات صلح سال ۱۹۹۷، با فرمان امامعلی رحمان وزیر اقتصاد تاجیکستان تعین شد. در همان سال ۱۹۹۹، حزب نهضت اسلامی او را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کرد. دولت عثمان در این انتخابات از رقیبش امامعلی رحمان شکست خورد و در سال ۲۰۰۰ عضویتش را در حزب نهضت اسلامی لغو کرد.
به اعتقاد دولت عثمان، موقعیت جغرافی تاجیکستان هم در بیثباتی این کشور در آغاز دهه ۱۹۹۰ نقش داشته است.
او میگوید: "در آن زمان هم مانند امروز، تاجیکستان تنها کشوری بود که زبانش از زبان جمهوریهای دیگر سابق شوروی در آسیای میانه تفاوت داشت. چهار جمهوری دیگر (ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان) روابط نزدیکی با هم داشتند و از همدیگر حمایت میکردند."
به گفته آقای عثمان "تاجیکستان در آن سالها از حمایت همسایههایش چندان برخوردار نبود. برعکس، هر کدامی از آنها میخواستند در تاجیکستان نفوذ بیشتری داشته باشند."
آقای عثمان یکی از علل خارجی جنگ داخلی تاجیکستان را قرار داشتن این کشور تحت تأثیر قوی ازبکستان میداند.
او در اینباره میگوید: "ازبکستان به شدت ترس داشت که اگر در تاجیکستان دولتی ساخته شود که بیشتر ملی و مذهبی باشد، حتماً این (دولت) تأثیری بالای ازبکستان خواهد داشت و بهانهای برای آمدن تغییرات به ازبکستان میشود."
صلح دیرانتظار
به هر روی، با پادرمیانی سازمان ملل متحد و کشورهای ضامن بعد از هشت دور مذاکرات هیئتهای دو طرف درگیر، سه مورد مشورت نمایندگان حکومت با مخالفان و شش دیدار رهبران دولت و مخالفان اسلامی، در ۲۷ ژوئن سال ۱۹۹۷ در شهر مسکو پیمان صلح و رضائیت ملی در تاجیکستان به امضا رسید و به جنگ پنجساله پایان داد؛ جنگی که جان بیش از ۱۵۰ هزار نفر را گرفت، بیش از یک میلیون تاجیک را آواره و بیسرپناه کرد و میلیونها دلار خسارت به اقتصاد این کشور وارد آورد.
ابراهیم عثمانف، عضو هیئت دولت در مذاکرات صلح تاجیکان بود.
او همچنین در کمیسیون آشتی ملی، نهادی که اجرای مفاد توافق را نظارت میکرد، ریاست بخش مسایل سیاسی را بر عهده داشت.
آقای عثمانف دستیابی به صلح را پیش از همه حاصل عزم دو طرف جنگ و بعد از آن، به شرافت سازمان ملل و روسیه و ایران میداند.
او میگوید: "دسترسی به صلح، البته پیش از همه خواسته طرفهای جنگ است. اگر طرفهای جنگکننده نخواهند هیچ عامل بیرونه آنها را به صلح آورده نمیتواند. و البته با میانروی (میانجیگری) سازمان ملل متحد، دو مملکتی که برای دو قوه تکیهگاه اساسی بودند، یعنی روسیه که از حکومت تاجیکستان پشتیبانی میکرد و ایران که از نیروهای مخالفان پشتیبانی میکرد، آنها هم موافقت کردند که این صلح به وجود بیاید. اگر ما صلح را میخواستیم و آنها نمیخواستند، این صلح نمیشد."
سرنوشت طرف دیگر صلح چه شد؟
امامعلی رحمان، رییس جمهوری تاجیکستان، یکی از دستاوردهای مهم دولتش در سه دهه گذشته را آوردن صلح و ثبات به این کشور میداند.
او در سخنرانی در جلسه بزرگداشت سیامین سالگرد استقلال تاجیکستان در ۸ سپتامبر سال ۲۰۲۱ در شهر دوشنبه گفت: "در ظرف ۳۰ سال سپری شده برای رسیدن به این لحظههای پرنشاط، ما همه یکجا تهدید و خطرهای زیاد و مشکلات نهایت سخت و سنگین را پس سر کردیم."
به گفته آقای رحمان "راه تاریخی که خلق تاجیک، خصوصاً، در سالهای اول استقلال سپری نمود، یک مسیر پُر از دهشت و فاجعه، محرومیت و مشقت و مانعه و مشکلات" بوده است.
امامعلی رحمان در آن جلسه گفت: "خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان با پشتیبانی دایرههای منفعتدار خارجی، کشور ما را به گرداب مخالفت شدید داخلی و بعدا به آتش جنگ تحمیلی شهروندی کشیدند."
به باور بسیاری، منظور آقای رحمان از"خائنان ملت تاجیک و دشمنان دولت تاجیکان" مخالفان اسلامی تاجیک بوده است.
در همین حال، منتقدان آقای رحمان، انحصار قدرت، گسترش فساد مالی، نرخ بالای بیکاری و سرکوب مخالفان را از عوامل بازگشت احتمالی بیثباتی و تکرار اغتشاشات به تاجیکستان میدانند.
سال ۲۰۱۵ دادگاه عالی تاجیکستان حزب نهضت اسلامی را که یکی از دو طرف صلح محسوب میشود و طی ۱۸ سال در داخل کشور رسما فعالیت داشت، سازمان تروریستی اعلام کرد.
شماری از فعالان این حزب روانه زندان و برخی دیگر روانه غربت در اروپا شدند.
حزب نهضت اسلامی اتهام تروریستی بودن این حزب و دست داشتنش در آشوب ژنرال عبدالحلیم نظرزاده، معاون وقت وزیر دفاع تاجیکستان در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ را رد میکند.
سازمانهای افراطگرا یا تفکر افراطی: کدامی خطرناکتر؟
حضور گروههای تندرو و افراطگرای دینی در افغانستان نیز همیشه مایه نگرانی تاجیکستان بوده است.
تاجیکستان در میان سه کشور همسایه افغانستان در آسیای میانه، طولانیترین مرز را با افغانستان دارد که نزدیک هزار و ۴۰۰ کیلومتر است.
طبق گزارشها حالا نزدیک به ۲۰ گروه و سازمان افراطگرا و دهشتافکن در افغانستان مستقر هستند.
اعضای برخی از این گروهها مانند "جماعت انصارالله" عمدتا شهروندان تاجیکستان هستند. "حرکت اسلامی ازبکستان" بیشتر از شهروندان ازبکستان تشکیل شده است.
شاخه خراسان داعش، القاعده ، حزبالتحریر و چندین سازمان و گروه دیگر در افغانستان قرار دارند و رؤیاشان حمله به آسیای میانه بوده است.
پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان، نگرانیهای امنیتی در منطقه عمیقتر شده است.
برخی بر این باورند که کشورهای بزرگ جهان ممکن است از این گروهها به عنوان ابزار پیادهسازی منافع ژئوپلتیکشان در آسیای میانه استفاده کنند.
دولت عثمان، یکی از رهبران سابق مخالفان پیشین اسلامی تاجیکستان، عامل خارجی را از خطرهای بالقوه بیثباتی احتمالی در تاجیکستان میداند. به گفته او، دولت تاجیکستان "امروز خیلی قوی شده و دیگر آن دولت سال ۱۹۹۲ نیست" و نهادهای امنیتی و انتظامی"خیلی هم بانظام و فعال هستند."
به گفته آقای عثمان اما، اگر روسیه در جنگ با اوکراین موفق شود و به هدفهایش برسد، برای تقسیم قوه روسیه و برای گشودن یک جبهه دیگر، یعنی جبهه دوم، یکی از گزینهها و مکانهای داغ، آسیای مرکزی است.
آقای عثمان افغانستان را "یک آتش فروزان در همسایگی تاجیکستان" میخواند و میگوید که "یک شعله کوچکی لازم است تا آسیای میانه بیثبات شود."
دولت عثمان چنین وضع را "ضربهای هلاکتآور به جسم و جان روسیه" میخواند.
اما عبدالله رهنما، کارشناس ارشد مرکز مطالعات ملی و بینالمللی تاجیکستان، تأثیر افکار افراطگرایانه در جامعه را خطرناکتر از نفوذ گروههای افراطگرا میداند.
آقای رهنما میگوید: "همانگونه که به نفوذ یک گروه افراطگرا از مرز حساسیم، باید به نفوذ افکار افراطگرایی در فضای اطلاعاتی و فکری هم حساس باشیم. زیرا اگر روند همین طور ادامه یابد، همین گونه باشد که فضای اطلاعاتی روز از روز افراطی شود، تأثیر تفکر افراطی و اندیشه تند در جامعه زیادتر شود، در خود داخل جامعه، بدون آن که آن گروهها (افراطگرا از خارج) بیایند، قشرهای افراطی، لایهها یا حاشیههای افراطی شکل میگیرد. این نیرو، نیروی بسیار بزرگ خرابیآور خواهد بود."
اختلافهای مرزی با همسایهها و خطر فقر و بیکاری
اختلاف و تنشهای مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان هم میتواند به بیثباتی در منطقه دامن زند.
دو کشور ۹۷۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که تا حالا ۶۶۴ کیلومتر آن مشخص و علامتگذاری شده است.
مشخص نبودن خطوط مرزی در برخی مناطق گاه باعث نزاع بر سر استفاده از منابع آب، راه، چراگاه و زمین میان ساکنان مناطق مرزی دو کشور میشود.
خونینترین نزاع در اواخر ماه آوریل سال ۲۰۲۱ رخ داد و از دو جانب ۵۵ کُشته و بیش از ۲۵۰ زخمی بر جا گذاشت.
اخیراً رؤسای جمهور تاجیکستان و قرقیزستان بار دیگر بر حل و فصل مسالمتآمیز مشکل مرز میان دو کشور تأکید کردند.
اما به اعتقاد شیرعلی رضایان، کارشناس مسایل منطقه، خطر تکرار درگیریهای خونین در مناطق مرزی تاجیکستان با قرقیزستان کاملا از بین نرفته است.
آقای رضایان میگوید: "پیشبینی کردن اینکه کی و در کدام منطقه بحث برانگیز، نزاع یا تنش به وجود میآید، غیرممکن است. زیرا سالهاست که عامل و سببهای تحریککننده نزاع وجود دارند، آنها با دلایل مختلف حل و فصل نمیشوند، و بحران در شکل سربسته نگاه داشته میشود. این وضعیت بیشبهه یک تهدید بسیار جدی برای امنیت همه کشورهای آسیای مرکزی است."
با گذشت سی سال از آغاز جنگ داخلی تاجیکستان، حالا نسلی روی کار آمده که آن جنگ را به یاد ندارد.
آنها در شرایط به مراتب امنتری زندگی میکنند. اما فقر و بیکاری از چالشهای عمدهای است که با آن روبرو هستند؛ چالشهایی که در درازمدت ثبات کشور را تهدید میکند.