کودتای خرداد ۶۰، کودتایی که انقلاب بهمن را به ضد انقلاب تبدیل کرد، محمود دلخواسته - Gooya News

گویا - ۲۲ بهمن ۱۴۰۱

پاسخ بنی صدر به خمینی در ۲۰ خرداد ۶۰، زمانی که رشوه او را نپذیرفت:

"« دردناک است که از من توقع دارید تا به آلت خودکامگی بدل شوم، در مورد شما سخت در اشتباه بودم. اصل برحفظ قدرت به هر قیمت نیست، اگر پایبندی بر اصول و پایداری بر عقیده و میثاق ما با مردم نبود، هیچکس خطرنمی کرد تا مستبدی برود و استبدادی مخوف تر جای آنرا بگیرد. از من انتظار عدول از عقیده و شکستن پیمان با این مردم را نداشته باشید. همانطور که عرض شد اگر بدنبال آلت هستید، من آلت بشو نیستم. آلت فروان است.» (۱)

بنظر می رسد که در دنیای وارونه ای که بسر می بریم و سگها رها و سنگها بسته (در مثل مناقشه نیست.) رسانه های وابسته، کنشگران و اندیشمندان را در سانسور و بلندگوها را در اختیار سلبریتی های جنجالی و یا بازی خورده و در هر دو حال خالی از اندیشه و علم مورد نیاز، قرار داده اند و پای قدرتهای خارجی را به میان بکشند، تا انقلاب سیمرغ ایران/مهسا/۴۰۱ و مردم را محکوم به "انتخاب" بین «ارتجاع مذهبی» و «ارتجاع سلطنتی" کنند.

"پاسخ بنی صدر به خمینی در ۲۰ خرداد ۶۰، زمانی که رشوه او را نپذیرفت:"« دردناک است که از من توقع دارید تا به آلت خودکامگی بدل شوم، در مورد شما سخت در اشتباه بودم"اینگونه و بنا بر نیاز دولتهایی که در خدمت آنها می باشند، مانع به نتیجه رساندن جنبشهای ۱۳۰ ساله ایرانیان، با ظهور مردمسالاری درون زا و خود جوش در وطن آزاد و مستقل شوند! بنا بر این شاید بهتر این باشد که نتیجه گیری مقاله را در همین آغاز قرار دهم تا آنها که از دانستن و فهمیدن اطلاعاتی که باورهای تغییر ناپذیر آنها را به چالش می کشد از خواندن باز بایستند تا مبادا شک و شبهه ای با نتایج "ناگوار" در آنها ایجاد شود.

و اما نتیجه مقاله:

« تا روایت به سرقت رفته کودتای خرداد ۶۰ که بر علیه جمهوریت و آزادی صورت گرفت، و اینگونه دیکتاتوری سلطنتی را و و اینبار در شکل مذهبی باز سازی کرد، وارد داستان انقلاب بهمن نشود و اینگونه ایرانیان و بخصوص نسل جوان متوجه نشوند که وضعیت فاجعه بار حاضر نه نتیجه انقلاب که نتیجه کودتا بر علیه انقلاب بوده است و در نتیجه، جنبش انقلابی سیمرغ ایران/مهسا/ ۴۰۱ را در بستر جنبشهای ۱۳۰ ایرانیان بر علیه استبداد وابسته معنی و تفسیر نکنند ( چرا که هیچ جنبشی نه یتیم است و نه حرامزاده و همیشه بر شانه جنبشهای قبلی انجام می شود.) بن بستی که انقلاب در حال انجام گرفتار آن شده باز نخواهد شد و اینگونه، مستبدان غالب و مغلوب مذهبی و سلطنتی، جنبش را در بین دو سنگ آسیاب قرار داده و به هرز خواهند برد. »

اما مقاله:

زمانی اولین و تنها تحقیق آکادمیک را در باره کودتای خرداد ۶۰ انجام و برای یکی از ژورنالهای معتبر خاورمیانه در انگستان فرستادم، یکی از دو کارشناسی/peer review که باید در مورد چاپ/عدم چاپ مقاله نظر می دادند، مانع نشر تحقیق شد. در یاداشتی که برای توضیح چرایی جلوگیری از عدم انتشار نوشت، تصمیم خود را اینگونه توضیح داد که در جریان بر کناری اولین رئیس جمهور:

« پروسه قانونی به دقت رسم شد و کمبودهای قانون اساسی (برای برکناری) از طریق قوه قضائیه پل زده شد.»

در بهترین حالت، این استاد محترم، هیچ نمی دانست که در پروسه بر کناری بنی صدر، قوه قضائیه هیچ نقشی را بازی نکرده بود و این استاد کارشناس نمی دانست که راجع به چه چیزی اینگونه با اطمینان فتوا صادر می کند.

این استاد نمی توانست به این سوال پاسخ دهد که این چه «پروسه قانونی» برای بر کناری بود، که در زمانی که بنی صدر هنوز رئیس جمهور است، آیت الله گیلانی، رئیس دادگاه انقلاب تهران، فتوای هفت بار اعدام او را صادر کرده است و همکارانش یا فراری و یا دستگیر و شکنجه و حتی اعدام شدند.

این استاد نمی توانست به این سوال پاسخ دهد که چگونه پروسه قانونی طی شده در زمانی که آیت الله بهشتی، روزنامه رئیس جمهور و دیگر روزنامه های منتقد را تعطیل و کارکنان آن فراری و یا دستگیر شده و بعضی اعدام شدند.

این استاد نمی توانست به این سوال پاسخ دهد که چه «پروسه قانونی» بود که کسانی که رئیس جمهور را در خانه خود پناه دادند، مانند زنده یادان قاتمی و لقایی از اعضای حزب ایران داریوش فروهر، دستگیر و اعدام شدند؟ (پدر شهید لقایی، تاب اعدام فرزند را نیاورد و هفته بعد از اعدام فرزند، خودکشی کرد.)

این استاد نمی توانست به این سوال پاسخ دهد که از چه زمان به طرفداران رئیس جمهور در خیابانها حمله کردن و آنها را لت و پار کردن و در ۳۰ خرداد آنها را به رگبار بستن و بسیاری را به قتل رساندن و در همان شب بسیاری دختر و پسر را حتی بدون احراز هویت اعدام کردن، می توانسته بخشی از «پروسه قانونی» باشد؟

این استاد کارشناس نمی توانست بداند که در مجلس کودتا چنان جو وحشتی حزب اللهی ها با حمایت رئیس مجلس ایجاد کرده بودند که مهندس معین فر، یعنی تنها فردی که جرئت کرد شجاعانه از رئیس جمهور دفاع کند، با خواندن:

"انالله و اناالیه راجعون" خود را آماده مرگ کرده بود؟

با این حال این استاد بسیار محترم با لحاظ کردن دقیق اخلاق علمی و معیارهای آکادمیک و وارد نکردن تعصبات سیاسی خود مانع چاپ مقاله ای که گفتمان حاکم بر انقلاب را از ریشه به چالش می کشید شد.

تحقیق را نوام چامسکی خواند و سخت اظهار تعجب که چگونه از انتشار آن جلوگیری شده است و تشویق که کوشش را برای چاپ ادامه دهم. کوشش ادامه یافت ولی معلوم شد که پاسداران شب در دیگر ژورنالها نیز آن را بر نمی تابند. در نتیجه مقاله ای را در رابطه با چرایی عدم انتشار، در سایت روشنفکران انگیسی زبان Open Democracy (۲) در انگستان منتشر کردم.

(۳)

رابرت پاری/Robert Parry، معتبر ترین روزنامه نگار آمریکایی که بیشترین کوشش را در افشای «اکتبر سورپرایز» یعنی توافق پنهانی خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و بهشتی با دستگاه ریگان بر سر گروگانها که در نتیجه آن ریگان به ریاست جمهوری رسید انجام داد، مقاله را با این یاداشت باز نشر داد:

«رسانه‌های اصلی همیشه از بکار گیری کلمه کودتا در رابطه با برکناری رهبران نامطلوب (برای دولت‌ها) خوداری می‌کنند، اما سکوت در باره کودتای ۱۹۸۱ (۳۰ خرداد ۶۰ بر علیه بنی صدر) هدف دیگری را هم می‌توانسته تعقیب کند و آن منافع شخصی-سیاسی ریگان می‌باشد در کودتایی که خود انجام داد (اکتبر سورپرایز)، آنگونه که محمود دلخواسته در این باره تامل می‌کند. » (۴)

حال با این مقدمه، مقاله را با آوردن چند فاکت و واقعیت ادامه دهم:

زمانی که بر خورد بین رئیس جمهور مدافع آزادی ها و مردمسالاری با حزب جمهوری و اقمارش مانند مجاهدین انقلاب اسلامی که در پی باز سازی استبدادی که آقای بهشتی آن را «دیکتاتوری صلحا» خوانده بود به اوج رسیده بود، در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۰، بنی صدر از حق قانونی خود استفاده تقاضای انجام رفراندم کرد تا مردم بگویند که آیا خواستار رژیمی دموکراتیک که هدف اصلی انقلاب بود و برای آن شعار داده بودند و او را به ریاست جمهوری برگزیده بودند هستند یا دیکتاتوری روحانیون. رفسنجانی آن را مصدق بازی خواند. آقای خمینی، آگاه از اینکه سنجش افکار نشان می داد که مثلث خامنه ای ، رفسنجانی و بهشتی منفورترین رهبران در میان جامعه می باشند و اقبال جامعه به آنها به ۵ درصد هم نمی رسد و در صورت انجام چنین رفراندمی، بنی صدر رای بیشتری از انتخابات ریاست جمهوری خواهد آورد و شکستی فاحش تر به روحانیت تشنه قدرت وارد خواهد آورد، در واکنش و با نقض قانون اساسی، وارد شد و یکبار در ۵ خرداد گفتند:
«اگر همه موافقت بکنند من مخالفت می کنم.» (۵)

بنی صدر در نامه ای به خمینی از جمله به ایشان هشدار داد:

منابع خبر

اخبار مرتبط

صدای آلمان - ۲۸ شهریور ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۲۲ بهمن ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۱ آذر ۱۴۰۱