چشیدن طعم دموکراسی غربی
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن رضایی؛ پس از تصرف کنگره امریکا به دست معترضان، جرج بوش، رئیس جمهور سابق ایالات متحده در جملاتی اظهار داشت: در یک جمهوری موزفروش نتایج انتخابات را اینگونه به چالش میکشند، نه در جمهوری دموکراتیک ما! در واقع جرج بوش با مقایسه اتفاقات رخداده در داخل خاک امریکا و اتفاقات رخداده در جمهوریهای به اصطلاح موزفروش، قصد تخریب چهره ترامپ و هواداران وی را داشت؛ اما او خواسته یا ناخواسته با انجام این مقایسه، بخشی از تاریخ استعمار فرانوی ایالات متحده را یادآوری نمود.
اصطلاح "جمهوری موزفروش" برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ میلادی توسط نویسنده امریکایی، برای اشاره به وضعیت ناپایدار سیاسی و اقتصاد تک محصولی (عمدتا مبتنی بر فروش موز) کشورها به کار برده شد، اما این اصطلاح داستان غمانگیز استعمار فرانوی ایالات متحده را در کشورهای امریکای مرکزی روایت میکند. "موز" در واقع محبوبترین میوه دنیا محسوب میشود که در بین مردم ایالات متحده نیز طرفداران زیادی دارد. بخش فراوانی از این میوه پرطرفدار در خاک کشورهای امریکای مرکزی رشد مییابد.
تجارت میوه در ایالات متحده نیز سالانه میلیاردها دلار برای شرکتهای چندملیتی و صاحبان نفوذ و سرمایه، سود به ارمغان میآورد. از سال ۱۸۹۹ میلادی شرکت "یونایتد فروت" امریکایی، برای تامین بازار کشورهای اروپایی و ایالات متحده از میوههای استوایی به خصوص موز، فعالیت خود را در امریکای مرکزی نظیر کشورهای گواتمالا، هندوراس و نیکاراگوئه آغاز نمود. این شرکت که برادران دالاس (آلن دالاس، رئیس سابق CIA و فاستر دالاس، وزیر امور خارجه سابق امریکا) نیز از اعضای هیئت مدیره آن بودند، در آغاز قرن ۲۰ میلادی به سرعت رشد کرد و قسمت عظیمی از مزارع، تسهیلات تلفن و تلگراف، شبکه حمل و نقل و سواحل کشورهای امریکایی مرکزی را تصاحب نمود و همچنین حق پخش انحصاری میوه موز را به دست آورد.
در اصل شرکت "یونایتد فروت" نمونه اولیه و آشکار استعمار فرانو ایالات متحده به حساب میآید.
""موز" در واقع محبوبترین میوه دنیا محسوب میشود که در بین مردم ایالات متحده نیز طرفداران زیادی دارد"کشور امریکا سالها به منظور حفظ تسلط بر منابع و استفاده از سود حاصل از تجارت میوه، برای کشورهای امریکای مرکزی طرح و برنامه داشته است، از مداخلات نظامی گرفته تا کودتا و دستکاریها سیاسی. در ادامه به بخشی از اقدامات امریکاییها در کشورهای امریکای مرکزی اشاره میکنیم.
گواتمالا
گواتمالا پس از استقلال از اسپانیا، تا سالها توسط دیکتاتورهایی که از طرف شرکت "یونایتد فروت" پشتیبانی میشدند، اداره شد. از اواخر قرن ۱۹ تا نیمه قرن ۲۰ میلادی گواتمالا بهشت دیکتاتورها بود. حاکمان این کشور ارتباطات تنگاتنگی با صاحبان زمین و سرمایه داشتند. شرکت "یونایتد فروت" نیز یکی از اصلیترین زمینداران این کشور بود.
در سال ۱۹۴۴ میلادی جنبش مردمی در اعتراض به وضعیت نابهسامان اقتصادی، توانست دیکتاتور آن زمان را مجبور به استعفا کند.
پس از شش سال کشمکش، شخصی به نام "جاکوبو آربنز" با پشتیبانی مردم گواتمالا اداره حکومت را به دست گرفت. "جاکوبو آربنز" نیز پس از به قدرت رسیدن با شعار اجرای عدالت و حمایت از اکثریت مردم یعنی کشاورزان، برنامه اصلاحات ارضی را آغاز نمود. شرکت "یونایتد فروت" که بزرگترین زمین دار گواتمالا محسوب میشد، بیشتر از همه تحت تاثیر برنامه اصلاحات ارضی قرار گرفت.
به همین علت صاحبان شرکت به خصوص برادران دالاس، با پشتیبانی از دولت امریکا، برای حفظ اراضی و نفوذ سیاسی خود، ادعا کردند که "جاکوبو آربنز" به بلوک کشورهای کمونیستی پیوسته است. امریکاییها با این بهانه و با ادعای دفاع از دموکراسی و حفظ امنیت ایالات متحده، طرح ایجاد کودتا علیه"جاکوبو آربنز" را پایهریزی کردند. در واقع امریکاییها نمیخواستند که منافع خود به خصوص تجارت میوه را در گواتمالا از دست دهند.
"کشور امریکا سالها به منظور حفظ تسلط بر منابع و استفاده از سود حاصل از تجارت میوه، برای کشورهای امریکای مرکزی طرح و برنامه داشته است، از مداخلات نظامی گرفته تا کودتا و دستکاریها سیاسی"در سال ۱۹۵۴ هواپیماهای امریکایی اقدام به بمباران گواتمالا نمودند و همزمان نیز نیروهای پیاده نظامی وارد خاک این کشور شدند.
از طرف دیگر"رادیو آزادی" ابزار جنگ روانی امریکا علیه مردم گواتمالا، با انتشار اخبار دروغ و اغراق آمیز، زمینه ایجاد آشوب و شورش را در دل شهرهای گواتمالا فراهم کرد. سرانجام بعد از مدتی"جاکوبو آربنز" در اثر فشارهای وارده استعفا نمود. او در یک فایل صوتی پس از کنارهگیری از قدرت بیان کرد: "ما از حملات خلبانان امریکایی منزجر شدهایم، آنها بهانه کمونیست را گرفتهاند، اما حقیقت کاملا متفاوت است. حقیقت را باید در منافع مالی شرکت میوه و دیگر انحصارات امریکایی جستجو کرد، امریکاییها از اینکه تحولات گواتمالا در بین کشورهای دیگر گسترش یابد به وحشت افتادهاند، زمان حقیقتی را که اکنون میگویم اثبات خواهد کرد. " پس از استعفای "جاکوبو آربنز" گواتمالا سالها تحت رهبری حاکمان وابسته به ایالات متحده اداره و منافع مالی حاصل از تجارت میوه نیز برای امریکاییها حفظ شد.
هندوراس
در سال ۱۹۱۱ میلادی سرمایهگذار امریکایی به نام "ساموئل زموری" مالک شرکت "کویامل فروت" به همراه یک جنرال امریکایی به نام "لی کریسماس" کودتای موفقی را ترتیب دادند که در اثر آن رئیس جمهور وقت هندوراس مجبور به استعفا شد.
در پی این استعفا فردی به نام "مانوئل بونیلا" که امریکاییها نیز از وی پشتیبانی میکردند، در انتخابات ریاست جمهوری هندوراس به پیروزی رسید. "مانوئل بونیلا" پس از قرار گرفتن در قدرت، امتیازات ویژهای را به امریکاییها اختصاص داد. امتیازاتی نظیر در اختیار قرار دادن بنادر شمالی هندوراس به این کشور، معافیتهای مالیاتی به شرکتهای امریکایی نظیر شرکت "یونایتد فروت" و بخشش منابع طبیعی هندوراس به سرمایهگذاران امریکایی. در طی چند سال شرکت "یونایتد فروت" کنترل کامل حوزه حمل و نقل، امکانات ارتباطی و زیرساختهای اقتصادی هندوراس را به دست گرفت. سرانجام بیثباتیهای داخلی هندوراس این امکان را برای شرکت "یونایتد فروت" فراهم کرد که سالها به عنوان حاکم این کشور عمل نماید.
نیکاراگوئه
نیکاراگوئه که تقریبا تا اواسط قرن ۱۸ بخشی از مستعمره اسپانیا و در برههای نیز بخشی از امپراتوری مکزیک به حساب میآمد، در سال ۱۸۳۸ میلادی استقلال یافت.
""جاکوبو آربنز" نیز پس از به قدرت رسیدن با شعار اجرای عدالت و حمایت از اکثریت مردم یعنی کشاورزان، برنامه اصلاحات ارضی را آغاز نمود"تا سال ۱۹۰۹ حاکمان مختلفی اداره حکومت نیکاراگوئه را به دست گرفتند، اما در سال ۱۹۱۰ میلادی، ایالات متحده امریکا با ایجاد شورشی علیه "خوزه سانتوز زلایا" حاکم نیاکاراگوئه، موفق به سرنگونی وی شد. حکومتی که پس از "خوزه سانتوز زلایا" بر سر کار آمد، به کشور امریکا اجازه داد که کنترل ادارههای گمرک این کشور را به دست بگیرد. این مسئله منجر به شورش مردم شد. به همین علت تفنگداران نیروی دریایی امریکا به منظور سرکوب شورش و مقابله با معترضان وارد خاک نیکاراگوئه شدند.
اما یک جنرال نیکاراگوئهای به نام "آگوستو ساندینو" خواهان خروج تفنگداران و همچنین خواهان اصلاح توزیع اراضی و عدالت برای فقرا شد. در پی اقدام "آگوستو ساندینو" حدود چهار هزار تفنگدار امریکایی مجددا برای مقابله با وی و طرفدارانش وارد خاک نیکاراگوئه شدند.
سرانجام بعد از نبردی که بیش از ۷ سال میان نظامیان امریکایی و نیروهای "آگوستو ساندینو" به طول انجامید، در سال ۱۹۳۳ امریکاییها بدون کسب موفقیت مجبور به ترک خاک نیکاراگوئه شدند. اما پیش از آنکه این کشور را ترک کنند یک نیروی پلیس محلی به نام "گارد ملی" را تاسیس نمودند و با تجهیز این نیرو، فردی به نام "آناستاسیو سوموزا گارسیا" را که فارغالتحصیل ایالات متحده بود، به عنوان رهبر آن انتخاب کردند.
حدود یک سال بعد "گارد ملی" با به قتل رساندن "آگوستو ساندینو" کار نیمه تمام تفنگداران امریکایی را به سرانجام رساند. پس از این ترور "آگوستو ساندینو" به نماد مبارزه مردم نیکاراگوئه علیه مداخلات امریکا در این کشور تبدیل شد. "آناستاسیو سوموزا گارسیا" نیز بعد از مدتی به حکومت رسید، همچنین نیروهای "گارد ملی" در طول سالیان طولانی با پشتیبانی ایالات متحده امریکا و اسرائیل در خاک نیکاراگوئه حفظ شدند.
چیکیتا
در سال ۱۹۷۰ با ادغام شرکت "یونایتد فروت" و شرکت "امای کی" شرکت "یونایتد برندز" تاسیس یافت. در سال ۱۹۹۰ نیز شرکتی امریکایی به نام "چیکیتا" به طور رسمی شکل گرفت.
"امریکاییها با این بهانه و با ادعای دفاع از دموکراسی و حفظ امنیت ایالات متحده، طرح ایجاد کودتا علیه"جاکوبو آربنز" را پایهریزی کردند"این شرکت در عین فروش موز به بیش از ۷۰ کشور در جهان، در سالهای گذشته به خاطر حمایت از گروههای تروریستی و تجهیز آنان محکوم و مجبور به پرداخت جریمه شده است.
اقدامات ایالات متحده در کشورهای امریکای مرکزی بسیار فراتر از موارد فوق میباشد که ما فقط به بخش کوتاهی از آنها اشاره نمودیم. اما فارق از ارتباط کشور امریکا با جمهوری موز، حمله مردم به کنگره امریکا، نشان داد که امریکاییها در حال چشیدن طعم ملایمی از اقداماتی هستند که خود در سالیان گذشته بر سر دولتهای گوناگون در سرتاسر جهان میآوردند.
محسن رضایی - کارشناسی ارشد و پژوهشگر روابط بینالملل
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران