وودی آلن؛ یک مولف آمریکایی عصبی و شبه روشن فکر
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ وودی آلن با نام اصلی آلن استوارت کونیزبرگ متولد ۱ دسامبر ۱۹۳۵ کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقی دان است. او در بروکلین نیویورک در یک خانواده یهودی ثروتمند به دنیا آمد. پدر او شغلهای بسیاری داشت از جمله حکاکی جواهرات و مادرش کتابدار یک پرورش دهنده گل در بروکلین بود. ابتدا در مدرسه یهودیان ثبت نام شد و دوران دبیرستان را در مدرسه میدوود گذراند. دوستان او به دلیل اینکه موهای وودی آلن قرمز بود آن را «رِد یا قرمز» میخواندند.
وودی آلن فیلم میسازد، فیلمنامه مینویسد، بازی میکند، داستان مینویسد و کلارینت مینوازد.
"گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ وودی آلن با نام اصلی آلن استوارت کونیزبرگ متولد ۱ دسامبر ۱۹۳۵ کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقی دان است"او برای اینکه بتواند بصورت مستقل کار کند در مجلات شروع به نویسندگی قطعات طنز کرد. او در مقام طنزنویس تمام وقت خود را برای کمدینهای مهمی همچون «سید سزار»، «بادی هکت»، «جک پار» و برنامههای مهمی همچون «تونایت شو» «یور شو آو شوز» گذاشت. او درباره نوشتن اینگونه میگوید: «هیچ چیز مرا خوشحالتر از این نمیکند که یک بند کاغذ زرد یا سفید را باز کنم و بی درنگ آن را پر کنم. من عاشق این کار هستم».
در سال ۱۹۵۳ در رشته تولیدات سینمایی وارد دانشگاه شد، اما پس از مدتی مردود و اخراج شد. سپس وارد تلویزیون شد و شروع به نوشتن متنهای تلویزیونی کرد.
او به مدت ۵ سال در تلویزیون ماند و در ادامه خواست تا بازیگری را نیز تجربه کند. اولین حضور او در سال ۱۹۶۰ در کلوپ منهتن بود. عدهای آن را به عنوان کارگردان کمدی ستایش میکنند و عدهای دیگر آن را فردی بی بندوبار و کلیشهای میدانند. آلن ستایشگر سینمای کلاسیک هالیوود دهه ۳۰ و ۴۰ است. فیلمهای او نمایانگر تاثیر بسیار زیاد فرهنگهای قومی بر شیوه فکر، احساس و خلاقیت آن است.
قاب وودی آلن
تصویری که از فلیمهای وودی آلن بر تخیل تماشاگر بر جای مانده است شامل: نیویورک، منهتن، زوجهای عاشق بدون فرزند، پیدا شدن غریبه ها، روابط بی فرجام است و زمان زیادی میگذرد که این کارگردان تماشاگران خود را حیرت زده نکرده است.
"پدر او شغلهای بسیاری داشت از جمله حکاکی جواهرات و مادرش کتابدار یک پرورش دهنده گل در بروکلین بود"اما با این حال بهترین و مهمترین کارگردان حال حاضر است. از جمله آثار آن میتوان به تازه «چه خبر پوسیکت؟»، «چه خبر، تایگر لیلی؟»، «پول را بردار و فرار کن»، «آنی هال»، «منهتن»، «هانا و خواهرانش»، «سپتامبر»، «شاه لیر»، «داستانهای نیویورکی»، «آلیس»، «یک روز بارانی در نیویورک» اشاره کرد. وی ۲۴ بار نامزد اسکار و چهار بار برنده آن شده است که این جوایز شامل یک اسکار بهترین کارگردانی و سه جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شده است.
نخستین فیلمنامه او «تازه چخبر پوسی کت؟» توسط یک کارگردان دیگر فیلمبرداری و ساخته شد. نتیجه، اما اصلا خوب نبود و همه را مایوس کرد. سازنده درونمایه فیلمنامه را متوجه نشده بود از متن غیر تجاری یک فیلم فوق هالیوودی ساخته بود.
اینجا بود که آلن به خود گفت که هرگز فیلمنامه نمینویسد مگر اینکه خود بخواهد آن را بسازد. نخستین فیلمی که کارگردانی کرد «چخبر، تایگر لی لی؟» است. این فیلم در یک فیلم کمدی در سبک جاسوسی در اصل فیلمی ژاپنی بود که او با گفتار خنده آوری آن را دوبله کرده بود.
حضور او به عنوان کارگردان به معنای واقعی در فیلم «پول را بردار و فرار کن» بود. فیلم در سال ۱۹۶۹ ساخته شد و موفقیت آن باعث ساخت فیلمهای بعدی او شد. این فیلم به شیوه شبه مستند ساخته شده و درباره یک سارق بیدست و پا به نام ویرژیل استارکول با بازی وودی آلن است که نقشههای سرقتش مرتب نقش بر آب میشود و به زندان میافتدنمای آغازین فیلم شخصیت اصلی داستان هنگام فرار از زندان اسلحهای از صابون میسازد و با تهدید زندانبانان به حیاط زندان میرسد، اما باران باعث میشود قلابی بودن اسلحه مشخص شود.
"دوستان او به دلیل اینکه موهای وودی آلن قرمز بود آن را «رِد یا قرمز» میخواندند.وودی آلن فیلم میسازد، فیلمنامه مینویسد، بازی میکند، داستان مینویسد و کلارینت مینوازد"این سکانس شروع خوبی محسوب میشود. زیرا نشان از خلاقیت سازنده فیلم دارد که اثر را با ایجاد فضایی پلیسی آغاز میکند، اما تماشاگر خود را با نشان دادن شرایط فرار زندانی غافلگیر میکند.
وودی آلن در فیلم «دوبار بنواز، سام» بازی کرد و در سال ۱۹۷۷ با تولید و بازی در «آنی هال» دوره تازه و مهم کاری او آغاز شد. «آنی هال» فیلمی رمانتیک و کمدی است. فیلم موفق به دریافت چهار جایزه اسکار از جمله اسکار «بهترین فیلم» شد. داستان فیلم درباره زندگی الوی سینگر (وودی آلن) است که یک بازیگر طنز و یک شومن است.
الوی سینگر سعی دارد بفهمد چرا رابطه اش با دختری به نام آنی هال (دایان کیتن) که یک خواننده است یک سال قبل قطع شدهاست. وودی آلن در آنی هال بُعد دیگری از شخصیت خودش را به نمایش میگذارد. میتوان میگوید: «وودی در این فیلم خودش را بازی میکند و بطور اخص شخصیت خود را مورد تحلیل قرار میدهد. فردی فوقالعاده عصبی و شبهه روشن فکری که در زندگی اجتماعیاش انسان موفقی نیست».
وودی آلن با ساخت فیلمی همچون «آنی هال» نقطه عطفی در کارنامه خود بوجود آورد. انجمن نویسندگان آمریکا به این فیلم لقب خندهدارترین فیلمنامهای که تاکنون نوشته شده است را داد.
"او در مقام طنزنویس تمام وقت خود را برای کمدینهای مهمی همچون «سید سزار»، «بادی هکت»، «جک پار» و برنامههای مهمی همچون «تونایت شو» «یور شو آو شوز» گذاشت"هزینه ساخت فیلم ۴ میلیون بود و ۳۸۲۵۱۴۲۵ دلار فروش داشت و یکی از پرفروشترین فیلم آن محسوب میشود. مجله پریمر در سال ۲۰۰۶ «آنی هال» را یکی از ۵۰ کمدی برتر تاریخ معرفی کرد.
«داستانهای نیویورکی» مجموعه فیلم کوتاه آمریکایی در سبک کمدی رمانتیک و کمدی-درام به کارگردانی وودی آلن همراه با فرانسیس فورد کوپولا و مارتین اسکورسیزی است که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. داستان فیلم درباره هنرمندی میانسال است که به دستیار زیبا و جوان خود علاقهمند میشود، دختری ۱۲ ساله در هتلی گرانقیمت زندگی میکند و وکیلی عصبی همراه با مادر خود سه داستان این فیلم را تشکیل میدهند.
وودی آلن در فیلم «رویای کاساندرا» از هیچکاک الهام گرفته و یکی از دلایل ساخت این فیلم ادای دین به هیچکاک بود او معتقد بود آلفرد هیچکاک فیلمساز بزرگی بود که در زمان خود هیچ کس قدرش را ندانست.
فلسفه آثار آلن
آثار آلن بیان کننده تنهایی، نبود معنا بصورت شوخی گونه است. انسانی که در میان انبوه انسانهایی دیگر تنها مانده و این خنده دارترین موضوع آن است. خلا همه جا را فرا میگیرد.
فلسفه کاری او بر مبنای تنهایی و بی معنایی رقم میخورد. او میگوید: «هرقدر بشناسیم بیشتر میترسیم». شناختهترین مولفه فیلم سازی او تلفیق شوخی و جدی است. او در دوره خودش به یک اسطوره فیلمسازی بدل شد. فیلمهای وودی آلن نمایانگر درگیری اش در توجه و درک و بازنمایی تجربه آمریکایی در آن روزها با مسائل و مضامین مختلف با زندگی معاصر است.
وودی آلن یک مولف آمریکایی است و بسیار حساس برای همکاری با فیلمبرداران بود.
"او درباره نوشتن اینگونه میگوید: «هیچ چیز مرا خوشحالتر از این نمیکند که یک بند کاغذ زرد یا سفید را باز کنم و بی درنگ آن را پر کنم"او با فیلمبرداران بزرگی، چون گوردون ویلیس و کارلودی پالما اصرار میورزید و در نوشتن فیلمنامه با مارشال بریکمن همکاری داشت. او بسیار ساده و بی هیچ دغدغهای صحنههای فیلم هایش را فیلمبرداری میکند. در بعضی از موارد صحنهای را تکرار نمیکند، زیرا میداند که آن برداشت بهترین برداشتی بوده که فیلمبرداری شده است.
البته معتقد بود که این عادت آنچنان هم خوب نبوده فقط به دلیل اینکه کارگردانی کم حوصله است انواع زاویههای مختلف را ضبط نمیکرد. کاری که میتوانسته در دو ساعت ضبط کند به دو روز موکول نمیکرده است. او میداند که از چه نماهایی استفاده کند و چگونه مهارتهای تکنیکی و خلاقیت هنری را کنار هم قرار دهد دقیقا به همان خوبی استفاده زبان در نوشتههای طنز اش به همین دلیل فیلم هایش زبان ادبیات تصویری و هم متن ادبی است.
نام ۱۰ فیلم برتر او شامل «دزد دوچرخه» ساخته ویتوریو دسیکا، «مهر هفتم» ساخته اینگمار برگمان، «همشهری کین» ساخته اورسن ولز، «آمارکورد» ساخته فدریکو فلینی، «هشت و نیم» ساخته فدریکو فلینی، «چهارصد ضربه» ساخته فرانسوا تروفو، «راشومون» ساخته آکیرا کوروساوا، «توهم بزرگ» ساخته ژان رنوار، «جذابیت پنهان» بورژوازی ساخته لوئیس بونوئل، «راههای افتخار» ساخته استنلی کوبریک، میباشد که اعتقاد دارد هنوز کارش را به پایان نرسانده است، زیرا نتوانسته فیلمی همانند همشهری کین و یا دزد دوچرخه بسازد.
وودی آلن میگوید اگر کسی میخواهد کارگردانی بیاموزد تا میتواند فیلم ببیند، فیلم جذب وجودش خواهد شد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران