ر. اعتمادی نویسنده «عالیجناب عشق» به خاک سپرده شد
مراسم تشییع و خاکسپاری ر. عتمادی، نویسنده کتابهای پرفروش و عامهپسند امروز (پنجشنبه، ۲۲ تیرماه) با حضور خانواده و ناشرش در بهشت زهرا برگزار و پیکر او در قطعه نامآوران به خاک سپرده شد.
مهدی رحیمی، مدیر نشر شادان در این مراسم، درباره آثار، فعالیتهای ر. اعتمادی و روابط دوستانهاش سخن گفت.
رجبعلی اعتمادی زاده ۳۰ بهمن ۱۳۱۲ در شهر لار استان فارس مشهور به ر. اعتمادی نویسنده و روزنامهنگاری بود که بهخاطر نوشتن رمانهای عامهپسند و پرفروش عاشقانه شهرت دارد. او روز ۲۱ تیرماه در منزلش در ۹۰ سالگی از دنیا رفت.
«دختر خوشگل دانشکده من»، «تویست داغم کن»، «گور پریا»، «برای که آواز بخوانم»، «خوب من»، «ساکن محله غم» (۱۳۴۳ توقیف شد)، «دیروز من دیروز تو»، «شاهین خبرنگار حوادث»، «شاهین در دام جاسوسان»، «شب ایرانی»، «کفشهای غمگین عشق»، «شوک پاریسی»، «یک لحظه روی پل»، «باربی»، «چشمها»، «آخرین ایستگاه شب»، «بازی عشق»، «جسور - زیبا ولی شیطان»، «اتوبوس آبی»، «بازی عشق»، «خانه سبز عسل»، «شاهد در آسمان»، «چهل درجه زیر شب»، «روزهای سخت بارانی»، «آبی عشق»، «هشت دقیقه تا برهوت»، «گل بانو»، «دختر شاه پریان»، «گل تی تی»، «عالیجناب عشق»، «هزار و یک شب عشق»، «نسل عاشقان»، «هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، «گنجشکهای غم» و «بازی عشق» از آثار منتشرشده او هستند.
۵۷۵۷
ر. اعتمادی نویسنده داستانهای پرفروش عاشقانه در نود سالگی درگذشت.
رسانههای ایران از قول مهدی رحیمی ناشر کتابهای آقای اعتمادی، خبر دادهاند که او «ساعت یکونیم شب گذشته (سهشنبه) در منزلش از دنیا رفت و مدتی بود که در بستر بیماری بود.»
نام اصلی او رجبعلی اعتمادی زاده بود و چندین دهه برای نوشتن داستانها . پاورقیهای پرفروش عاشقانه و عامهپسند شهرت داشت.
او در سال ۱۳۱۲ در شهر لار در استان فارس متولد شد و زمانی که ۱۳ سال داشت با خانوادهاش به تهران آمد. پدرش پشت بازارچه مروی در خیابان ناصرخسرو مسافرخانه داشت.
آقای اعتمادی روزنامهنگار هم بود و سالها برای روزنامه اطلاعات کار کرد. او یکی از بنیانگذاران و اولین سردبیر مجله جوانان امروز بود و تا سال ۱۳۵۹ سردبیری این نشریه را بر عهده داشت.
جوانان امروز مجله ای ویژه جوانان بود که موسسه اطلاعات قبل از انقلاب منتشر می کرد و در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی پرفروش بود.
ر.اعتمادی بعد از انقلاب بیش از یک دهه اجازه انتشار کار جدید پیدا نکرد و کتابهای قبلیاش یکی از مهمترین اقلام دستدوم فروشان جلوی دانشگاه تهران و میدان انقلاب بود.
بنا بر گزارشها، وقتی پس از ۱۲ سال ممنوعیت، وزارت ارشاد به رمان جدید آبی عشق و تجدید چاپ کارهای قدیمی مجوز داد، شرط گذاشت کتابها با اسم کوچک دیگری چاپ شود. رجبعلی اعتمادی، از آن به بعد به مدت دو سال رمانهایش را با نام مهدی اعتمادی به چاپ رساند.
«تویست داغم کن»، «کفشهای غمگین عشق»، «یک لحظه روی پل»، «شب ایرانی»، «چهل درجه زیر شب»، «هشت دقیقه تا برهوت»، برخی کارهای او هستند.
دومین کتاب او «ساکن محله غم» که درباره زندگی زنان در «شهر نو» بود در ۱۳۴۳ توقیف شده بود.
از او دستکم ۲۸ رمان عاشقانه و اجتماعی منتشر شده که ۱۸ تای آنها به صورت پاورقی در مجلات اطلاعات هفتگی و جوانان منتشر شد.
از پاروقیهای پرخواننده و ناتمام او در مجله جوانان میتوان به «سرشانههای مهربان در خاک و خس» اشاره کرد که داستان زندگی چند دختر در یک «عشرتکده» اشرافی در شمال تهران بود.
«هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، «گنجشکهای غم» ، «بازی عشق»، «هزار و یک شب عشق» و «نسل عاشقان» هم برخی از آثار منتشر شده او هستند.
ر. اعتمادی در افغانستان و تاجیکستان هم محبوب بود و خوانندگان خود را داشت.
رحمان حقیقی از زندگی او مستندی ساخته با نام «عالیجناب عشق» که نام یکی از کتابهای آقای اعتمادی است.
ر. اعتمادی نویسنده داستانهای پرفروش عاشقانه در نود سالگی درگذشت.
رسانههای ایران از قول مهدی رحیمی ناشر کتابهای آقای اعتمادی، خبر دادهاند که او «ساعت یکونیم شب گذشته (سهشنبه) در منزلش از دنیا رفت و مدتی بود که در بستر بیماری بود.»
نام اصلی او رجبعلی اعتمادی زاده بود و چندین دهه برای نوشتن داستانها . پاورقیهای پرفروش عاشقانه و عامهپسند شهرت داشت.
او در سال ۱۳۱۲ در شهر لار در استان فارس متولد شد و زمانی که ۱۳ سال داشت با خانوادهاش به تهران آمد. پدرش پشت بازارچه مروی در خیابان ناصرخسرو مسافرخانه داشت.
آقای اعتمادی روزنامهنگار هم بود و سالها برای روزنامه اطلاعات کار کرد. او یکی از بنیانگذاران و اولین سردبیر مجله جوانان امروز بود و تا سال ۱۳۵۹ سردبیری این نشریه را بر عهده داشت.
جوانان امروز مجله ای ویژه جوانان بود که موسسه اطلاعات قبل از انقلاب منتشر می کرد و در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی پرفروش بود.
ر.اعتمادی بعد از انقلاب بیش از یک دهه اجازه انتشار کار جدید پیدا نکرد و کتابهای قبلیاش یکی از مهمترین اقلام دستدوم فروشان جلوی دانشگاه تهران و میدان انقلاب بود.
بنا بر گزارشها، وقتی پس از ۱۲ سال ممنوعیت، وزارت ارشاد به رمان جدید آبی عشق و تجدید چاپ کارهای قدیمی مجوز داد، شرط گذاشت کتابها با اسم کوچک دیگری چاپ شود. رجبعلی اعتمادی، از آن به بعد به مدت دو سال رمانهایش را با نام مهدی اعتمادی به چاپ رساند.
«تویست داغم کن»، «کفشهای غمگین عشق»، «یک لحظه روی پل»، «شب ایرانی»، «چهل درجه زیر شب»، «هشت دقیقه تا برهوت»، برخی کارهای او هستند.
دومین کتاب او «ساکن محله غم» که درباره زندگی زنان در «شهر نو» بود در ۱۳۴۳ توقیف شده بود.
از او دستکم ۲۸ رمان عاشقانه و اجتماعی منتشر شده که ۱۸ تای آنها به صورت پاورقی در مجلات اطلاعات هفتگی و جوانان منتشر شد.
از پاروقیهای پرخواننده و ناتمام او در مجله جوانان میتوان به «سرشانههای مهربان در خاک و خس» اشاره کرد که داستان زندگی چند دختر در یک «عشرتکده» اشرافی در شمال تهران بود.
«هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، «گنجشکهای غم» ، «بازی عشق»، «هزار و یک شب عشق» و «نسل عاشقان» هم برخی از آثار منتشر شده او هستند.
ر. اعتمادی در افغانستان و تاجیکستان هم محبوب بود و خوانندگان خود را داشت.
رحمان حقیقی از زندگی او مستندی ساخته با نام «عالیجناب عشق» که نام یکی از کتابهای آقای اعتمادی است.