رسانهای چون خودکشی و لزوم مراقبت اصحاب رسانه/ مرتضی هامونیان
ماهنامه خط صلح – یک سلبریتی خودکشی کرد. کل ماجرا یک خط خبر است. اما تمام ذهنها درگیر میشود. چطور خودش را کُشت؟ چرا کُشت؟ چه شد؟ در این و آن شبکه اجتماعی، کاربران مختلف شروع به شایعه پراکنی میکنند. یک کلاغ بدل به چهل کلاغ میشود.
"چطور خودش را کُشت؟ چرا کُشت؟ چه شد؟ در این و آن شبکه اجتماعی، کاربران مختلف شروع به شایعه پراکنی میکنند"انواع و اقسام روشها در خصوص خودکشی آن سلبریتی مطرح میشود. ظاهرا خبر فروکش میکند. چندی بعد یکی، پیری یا جوانی، کودکی یا نوجوانی، جوانی یا بزرگسالی به همان روشی که رسانهها در خصوص خودکشی آن سلبریتی گفتهاند، خودکشی میکند.
صفحه حوادث را باز میکنیم. صفحهای که روزگاری محبوبترین صفحه روزنامههای کاغذی بود. داستان آن زمانی است که هنوز همه چیز دیجیتال نشده بود.
در آن صفحه حوادث، از خودکشی این تا قتل آن بازتاب داده میشد. گاه چنان خبر خودکشی دراماتیک میشد و خبرنگار محترم آن قدر ماجرا را با جزئیات شرح داده بود که انگار اتفاق روبروی چشمانت در حال وقوع است. صحنه ماجرا بدل به کابوس شبانه میشود. در ذهنها میماند. و بعد یکی از آن کپی میکرد.
"چندی بعد یکی، پیری یا جوانی، کودکی یا نوجوانی، جوانی یا بزرگسالی به همان روشی که رسانهها در خصوص خودکشی آن سلبریتی گفتهاند، خودکشی میکند.صفحه حوادث را باز میکنیم"باز یکی که فرق نمیکند جنسیت یا سنش چیست، خودش را به همان روش میکشت، میکشد.
این وضعیتها در خلاء مطرح نمیشوند. معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی از افزایش سالانه خودکشی در ایران خبر داده و میگوید که «ظرف چند سال گذشته با روند صعودی در خودکشی مواجهه بودیم و سالیانه ۴ الی ۵ درصد افزایش آمار خودکشی داشتهایم که امسال هم در مقایسه با سال قبل همین آمار را داریم.» او در ادامه از تغییر معنادار بازه سنی خودکشی کنندگان خبر میدهد: «در یک سال اخیر خودکشی در سنین زیر ۱۸ و بالای ۶۰ سال افزایش داشته است.»(۱)در این میان وظیفه اهالی رسانه چیست؟ این اخبار و این رشد خودکشی در ایران را چطور باید پوشش بدهند؟ آیا اصولا اصحاب رسانه در این حوزه وظیفهای دارند و یا باید با این دسته از اخبار به مانند بقیه انواع خبر در حوزههای مختلف برخورد کنند؟سوال دیگر این که آیا بازتاب دادن معضلات اجتماعی از قبیل خودکشی، سیاهنمایی است یا تلاش برای حل و ارائهی تصویر درستی از جامعه برای تصمیمات آینده؟ چونان که رئیس مرکز پژوهشهای مجلس پیشین ایران، کاظم جلالی گفته بود که ارائهی این آمارها سیاه نمایی نیست و «بلکه انعکاس آن برای تصمیمگیری درست و برنامهریزی ضروری است.» به نظر او در مجلس قانونگذاری قبلی جمهوری اسلامی، «اگر اطلاعات، آمارها و واقعیتها در حوزه آسیبهای اجتماعی بیان شود، تصمیمگیران و سیاستگذاران کشور قادر خواهند بود برای آینده تصمیم درست و مناسب اتخاذ کنند.»(۲)
عدهای میگوید که نباید چنین خبرهایی را پوشش داد. چون سیاهنمایی است و بر جامعه تاثیر منفی میگذارد. جماعتی هم بر این باورند که باید تمام و کمال این گونه خبرها را پوشش داد و چیزی را از جامعه مخفی نکرد. ممکن است کسانی باشند که تحت تاثیر رفتار آن فرد خودکشی کرده که خبرش در رسانههای عمومی منتشر شده، دست به همان رفتار بزنند تا دیده شوند.
از سوی دیگر خودکشیهایی در ایران هستند که ارتباطی به رسانهها ندارند. خودکشی کنندگان در بخشهایی از ایران اصلا به رسانه مراجعه نمیکنند که بخواهند از آنها تاثیر بپذیرند. پدیدههای سنتی و خودسوزیها و خودکشی های زنان و مردان در برخی استانهای سنتی کشور، به فرهنگ و رسوم آن منطقه باز میگردد و نه بازتاب خبر خودکشی کسی در رسانهها. بحث همچنان ادامه دارد. اما به نظر میآید که راه حل سومی در این میان مد نظر باشد.
"گاه چنان خبر خودکشی دراماتیک میشد و خبرنگار محترم آن قدر ماجرا را با جزئیات شرح داده بود که انگار اتفاق روبروی چشمانت در حال وقوع است"برخورد مسئولانه روزنامه نگار/خبرنگار با اخبار مربوط به خودکشی.
بگذارید پیش از ادامه بحث، در خصوص مفهومی به نام «اثر ورتر» (Werther effect) سخن بگوییم. این مفهوم به رُمانی با عنوان «رنجهای ورتر جوان» اثر یوهان ولفگانگ گوته باز میگردد. قهرمان این رُمان به دلیل شکست خوردن در یک رابطه عاشقانه خودکشی میکند. پس از انتشار این رمان، به دلیل «توجیه و ترویج مسئله خودکشی» با آن به صورتی گسترده مخالفت شد و فروشش ممنوع اعلام شد. همین مخالفتها و بحثها به فروش بیشتر کمک کرد در کوتاه زمانی به چندین زبان ترجمه شد.
اما همین رُمان به عنوان مسئول و الهام بخش خودکشیهای تقلیدی بسیاری در ایتالیا، لایپزیگ و کپنهاگ شناخته شد.(۳)
نمیخواهیم از یک رُمان صحبت کنیم. میخواهیم از اثرش صحبت کنیم که به عنوان «اثر ورتر» و «مترادف با تأثیر گزارش رسانهها در افزایش بروز خودکشی» مطرح است. در مطالعات در این حوزه هم این اثر به عنوان اثر تقلیدی «به دلیل تصویرگری رسانهای خاص از رفتارهای خودکشی اشاره شده است.»(۳)
یعنی دستکم تا حال میدانیم که اصل تاثیر رسانهها در افزایش بروز خودکشی نه یک حدس عامیانه که امری اثبات شده در مطالعات پژوهشی و علمی است. دستکم همین میتواند هشدار یا امری باشد که روزنامهنگار مسئول در این حوزه در گوشهی ذهنش داشته باشد.
اما داستان تنها تهدید نیست. بلکه تشویق هم هست.
"باز یکی که فرق نمیکند جنسیت یا سنش چیست، خودش را به همان روش میکشت، میکشد.این وضعیتها در خلاء مطرح نمیشوند"در کنار اثر ورتر، با اثر پاپاگانو (Papageno effect) (ارجاع به یکی از اپراهای معروف موتزارت به نام فلوت سحرآمیز) روبرو هستیم. «پاپاگنو تمام امید خود را از دست داده، و سعی میکند با حلق آویز کردن، جان خود را بگیرد. با این حال، روح مهربان سه کودک در اثنای این کار بر وی تجلی یافته، و او را از انجام این کار باز میدارند. اگر گزارشها روی افرادی که بر میل به خودکشی غلبه کردهاند و یا روی درمان بیماریهای روانی و رفتار خودکشی تمرکز نمایند، میتوانند تأثیر پیشگیرانهای داشته باشند، و افراد در معرض خطر خودکشی نیز برای دریافت کمک، تشویق شوند.»(۳)
یعنی گزارش و خبر در خصوص خودکشی میتواند هم شامل اثر ورتر شود هم اثر پاپاگانو. هم نتیجه خودکشی بیشتر شود و هم عاملی برای پیشگیری و نجات دیگرانی که گزارش و خبر را میخوانند.
این را نتایج آخرین تحقیقاتی در هفته نامه BMJ که قدیمیترین ژورنال پزشکی جهان است هم تائید میکند.
این تحقیق در چهار فوریه ۲۰۲۰ توسط این نشریه پزشکی پذیرفته شده است. این تحقیقات که با موضوع رابطه میان گزارش خودکشیها در رسانهها و خودکشیهای روی داده، بالاخص در خصوص خودکشی سلبریتیها انجام شده، نشان داده است که این گزارشها تاثیری معنادار را در میزان و روش خودکشیها دارد. بر اساس نتایج این تحقیق، گزارشگری مسئولانه و روشهای آن راهی است برای جلوگیری از تاثیر مخربی که میتواند نشر خبر در خصوص خودکشی بالاخص خودکشی یک سلبریتی داشته باشد.(۴)
با توجه به هر دو اثر و پژوهشی که گفته شد، میتوان فهمید که رسانهها باید به گونه کاملا مسئولانه با اخبار مربوط به خودکشی که مشکل بزرگی برای بهداشت عمومی جامعه است و میتوان اثرات مخربی در حوزههای عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در پی داشته باشد، برخورد کنند. مراقب اخبار محرک باشند و علاوه بر نشر خبر، به تاثیر خبر و گزارششان هم فکر کنند. روشها و توصیهها برای اصحاب رسانه هم باید با هر دو حوزه رسانههای سنتی و دیجیتال تناسب داشته باشد و با هدف آگاهی رسانی و نه صرف نشر خبر و گزارش انجام شود و «به رغم تفاوتهای موجود میان رسانههای دیجیتال و رسانههای قدیمیتر، یافتههای مطالعاتی که درباره تأثیر رسانههای سنتی بر رفتارهای خودکشی انجام شده میتواند به اقدامات پیشگیری از خودکشی در رسانههای دیجیتال کمک کند.
"جماعتی هم بر این باورند که باید تمام و کمال این گونه خبرها را پوشش داد و چیزی را از جامعه مخفی نکرد"در مقابل، درسهای به دست آمده از نقش احتمالی رسانههای دیجیتال در افزایش رفتارهای خودکشی ممکن است مطالعات مفیدی را در زمینه اقدامات پیشگیری از خودکشی در رسانههای قدیمیتر فراهم سازد.»(۵)
اما از گزارشگری مسئولانه سخن گفتیم. شاید بد نباشد که بگوییم منظورمان چیست. موارد زیر توصیههای سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۷ است. ذیل هر کدام پس از طرح عنوان کلی، توضیح مختصری خواهم داد تا منظور قدری روشن شود. بحث مفصل در این خصوص قطعا مجالی بیش از این نگاشته میطلبد.
اول ارائه اطلاعاتی دقیق درباره محل دریافت کمک است.
فرض کنید که فردی که انگیزه خودکشی در او وجود دارد در حال خواندن گزارش است. باید به او اطلاعات مربوطه در خصوص نحوه دسترسی به منابع حمایتی داده شود. «منابع اختصاصی باید شامل مراکز پیشگیری از خودکشی، خطوط بحران، سایر متخصصان مرتبط در حوزه سلامت و رفاه و گروههای خودیاری باشد.»(۵) این که فرد کجا میتواند خدمات را با کیفیت بالا دریافت کند و کجا بیست و چهار ساعته این خدمات به او ارائه میشود. فهرست هم نباید بلند و بالا باشد که فرد با دیدنش، حوصله خواندنش را نداشته باشد. موارد باید با وجود محدودیت، دقیق و مراکز قابل دسترس باشد.
دوم آموزش حقایق درست خودکشی و شیوههای پیشگیری از آن است.
"ممکن است کسانی باشند که تحت تاثیر رفتار آن فرد خودکشی کرده که خبرش در رسانههای عمومی منتشر شده، دست به همان رفتار بزنند تا دیده شوند"مراقب ترویج باورهای نادرست باید بود. تصوراتی مثل نفی اصل گفتگو در خصوص خودکشی و یا این توهم که کسی که در خصوص خودکشی حرف میزند، قصد انجامش را ندارد. این تصورات نادرست را باید با اطلاع رسانی صحیح تغییر داد. تصورات نادرست در خصوص خودکشی ناظر به فرهنگ هر کشور و منطقه بسیارند که روزنامه نگار/خبرنگار باید در خصوص آنها آگاه باشد و در خصوص آنها سخن بگوید.
سوم اینکه باید گزارشهایی درباره نحوه مقابله با عواملی که در زندگی استرس میآفریند و موجب فکر خودکشی میشود تهیه کرد. باید روایت افرادی را مطرح کرد که به خوبی توانستهاند از پس شرایط سخت زندگی بر آیند و بر فکر خودکشی خود غلبه کرده آن را مدیریت کنند.
مورد چهارم هم رعایت جانب احتیاط در هنگام گزارش خودکشی افراد مشهور است. مثلا در خصوص محل و روش خودکشی اطلاعات دقیق نداد که کسی از آن بیاموزد. اگر این سلبریتی متنی را برای خودکشیاش گذاشته، لزومی به افشای همه آن نوشته نیست. میتوان گفت که متن توسط پلیس در حال بررسی است. همچنین باید مراقب بود که بر فرض با شرح شرایط سخت آن فرد خودکشی کرده، در اینجا مثلا یک سلبریتی، حال منفی را به جامعه القا نکرد.
"خودکشی کنندگان در بخشهایی از ایران اصلا به رسانه مراجعه نمیکنند که بخواهند از آنها تاثیر بپذیرند"میتوان از روشهای حمایتی برای محافظت از روان این فرد یا افرادی چون او سخن گفت.
حتی وقتی میخواهید از افزایش آمار خودکشی حرف بزنید، از کلماتی که حس منفی یا شوک به جامعه القا میکند مثل اپیدمی خودکشی یا این که آمار خودکشی سر به فلک میزند و … استفاده نکنید. مثلا بگویید آمار زیاد شده یا در حال زیاد شدن است. حتی در صورت امکان ابتدا مسئله در نشریات کاغذی مسئله مطرح شود و بعد به حوزههای رسانه های صوتی و تصویری کشیده شود.(۶)
پنجم اینکه در هنگام گفتگو با خانواده داغدیده و طرح نظر آنان، جانب احتیاط باید رعایت شود. گاهی برای دراماتیک کردن گزارش، این جانب احتیاط از دست میرود. فراموش نکنیم که با انسانها و عواطف و احساسات آنها در یکی از سختترین شرایط یعنی خودکشی یکی از عزیزان روبرو هستیم.
مراقب باشیم چه را فدای چه میکنیم.
ششم این که گاهی خود اهل رسانه آن قدر درگیر خبر و گزارش مربوط به خودکشی میشوند که خودشان هم ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند. باید برای آنها هم گروههای حمایتی ایجاد کرد. گاهی همین گزارشگری معضلات اجتماعی از جمله خودکشی، خود میتواند به افسردگی و حتی خودکشی بیانجامد. هفتمین نکته عدم برجسته کردن اخبار مربوط به خودکشی و تکرار آنهاست. تیتر یک شدن خبر خودکشی، به جز موارد استثنایی، عموما کار رسانههای زرد است.
هشتم و باز تاکید بر ادبیات خبر در حوزه خودکشی است.
"پدیدههای سنتی و خودسوزیها و خودکشی های زنان و مردان در برخی استانهای سنتی کشور، به فرهنگ و رسوم آن منطقه باز میگردد و نه بازتاب خبر خودکشی کسی در رسانهها"جوری که به جامعه القا نشود که همه در حال خودکشی هستند. مراقب قبح خودکشی باشیم. از فرد خودکشی کرده قهرمان نسازیم. متاسفانه این اتفاق پس از جنبش سبز افتاد و برخی افرادی که خودکشی کردند، بدل به قهرمان شدند. فردی که خودکشی میکند، عموما بیمار است که به این بیماریاش رسیدگی نشده.
مراقب الگوسازی از فرد خودکشی کرده برای جامعه باشیم.
نهم و دهم، پرهیز از بیان جزئیات روش خودکشی و همچنین محل خودکشی است. خطر الگو برداری و کُپی کردن و اثر ورتر وجود دارد. در خصوص مکان هم، گاهی برخی مکانها به افراد ایده میدهد. مثلا ساختمانهای بلند. مراقب باشیم که در گزارش روش خودکشی را به کسی آموزش ندهیم.
یازدهم مراقبت است از انتخاب تیترهای حساسیت برانگیز.
"برخورد مسئولانه روزنامه نگار/خبرنگار با اخبار مربوط به خودکشی.بگذارید پیش از ادامه بحث، در خصوص مفهومی به نام «اثر ورتر» (Werther effect) سخن بگوییم"باید دقت کرد که مخاطب ما جامعه انسانهاست با تمام ظرایف و پیچیدگیهای انسان دوران مدرن. و در ایران هم با تمام پیچیدگیهای انسانی که پایی در سنت دارد و پایی در مدرنیته. جامعهای که میان مرکز و پیرامونش نه توازن اقتصادی هست و نه توازن فرهنگی و اجتماعی.
دوازدهم و آخر هم بحث استفاده از فیلمها و عکسها و معرفی لینک رسانههای دیجیتالی است. «تحقیقات نشان میدهند که تصاویر مرتبط با عمل خودکشی ممکن است در آینده در شرایطی از جمله در جریان بحرانهای شخصی دوباره در خوانندگان آسیب پذیر فعال و محرک رفتار خودکشی در آنها شوند.»(۵) تاثیر تصویر و حافظه تصویری آدمی را جدی بگیریم.
دوازده توصیهای که عرض شد، توصیههای سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۷ است. باید مراقب باشیم که خودکشی خود «یک رسانه است.»(۷) به مانند یک رسانه میتواند اثر خود را به جامعه القا کند و با پوشش رسانهای تاثیر خود را بر جامعه بگذارد.
فراموش نکنیم که خودکشی واگیردار است. به مانند آنچه از اثر ورتر گفته شد قابل تکثیر است. یک روزنامه نگار/خبرنگار باید مراقب باشد که با خبر/گزارشش به این واگیرداری کمک نکند.(۸)
میدانیم که آمار خودکشی در ایران رو به ازدیاد است. از سویی نمیتوان سکوت کرد و از سویی دیگر باید در گزارش این خودکشیها مسئولانه عمل کرد. اینجاست که پای وجدان و اخلاق روزنامهنگاری به میان میآید.
"این مفهوم به رُمانی با عنوان «رنجهای ورتر جوان» اثر یوهان ولفگانگ گوته باز میگردد"روزنامهنگار در برابر جامعه مسئول است. بالاخص در حوزه گزارشگری/خبرنگاری امری چون خودکشی. این که مای روزنامه نگار/خبرنگار چقدر به توصیهها عمل میکنیم و چقدر حواسمان جمع است، دیگر ماییم و وجدانمان و جامعه و اگر باورمند باشیم خدایمان.
منابع:
۱ – رستموندی مطرح کرد؛ تغییر معنادار در سن خودکشی/کاهش ۸.۸ درصدی همسر آزاری – خبرگزاری مهر – ۱۹ بهمن ۱۳۹۹
۲ – دکتر جلالی طی یادداشتی بررسی کرد؛ مجلس دهم و آسیب های اجتماعی: از خودکشی و طلاق تا اعتیاد و ایدز – مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی – ۹ خرداد ۱۳۹۵
۳ – به روز رسانی راهنمای انعکاس اخبار خودکشی در رسانه ها: یک مقاله آموزش مداوم – مهدیه نبردی ، رضا وزیری نژاد ، حسن احمدی نیا ، عبدالله رحمانی ، محسن رضائیان – مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان – دوره ۱۹ – آبان ۱۳۹۹ – صفحات ۸۳۳ تا ۸۶۸
۴- Niederkrotenthaler, T., Braun, M., Pirkis, J., Till, B., Stack, S., Sinyor, M., … & Spittal, M. J. (۲۰۲۰).
Association between suicide reporting in the media and suicide: systematic review and meta-analysis. Bmj, ۳۶۸.
۵ – پیشگیری از خودکشی؛ مرجعی برای اصحاب رسانه – به روزرسانی شده در سال ۲۰۱۷ – سازمان بهداشت جهانی – مترجم: آیدا قائم مقام فراهانی- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و عضو جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران
۶- Best Practices and Recommendations for Reporting on Suicide – reportingonsuicide.org
۷ – پدیده خودکشی و مسئولیت رسانهها؛ آیا خودکشی باید سانسور شود؟ – ایسنا – ۲۶ آبان ۱۳۹۹
۸ – چرا نباید پیچیدگی موضوع خودکشی را نادیده بگیریم؟ بایدها و نبایدهای گزارشگری درباره خودکشی/با دقت گزارش کنید اما… – خبر آن لاین – ۶ بهمن ۱۳۹۹
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران