چرا کارزار پرچم دمکراسی بایدن بر ضد پوتین، ناکام مانده است؟
به گزارش خبرآنلاین، مایکل هیرش در مقاله ای برای فارن پالیسی نوشت: به رغم موفقیت های نظامی اوکراین در روی زمین و دفع تهاجم ارتش پوتین، تلاش های کاخ سفید در این چندماه برای ترسیم این جنگ بعنوان یک جنگ جهانی گرانسنگ میان دمکراسی و خودکامگی، چندان هم خوب جلو نرفته است. فراتر از متحدان اروپای غربی و شرکای دیرپایی همچون ژاپن، بقیه جهان چندان رغبتی به این نوع جبهه گیری نشان نداده اند.
دلیل نخست آن است که بیشتر این کشورها، یا دمکراسی نیستند یا چنان دمکراسی های عمیقا ناقصی هستند که چندان تحت تاثیر این دست شعارها قرار نمی گیرند. دوم اینکه در نگاه بیشتر جهان، کشوری که در این زمینه موعظه می کند- ایالات متحده- چنان دمکراسی پر آسیبی است که ابتدا باید زخم های خودش را التیام بدهد.
این دو مشکل، همین هفته در کاخ سفید نمایان شد، هنگامی که بایدن به رهبران آسه آن یا مجمع کشورهای جنوب شرق آسیا خوشامد می گفت که بیشترشان یا خودکامه اند یا رژیم هایی تک حزبی را نمایندگی می کنند که هیچ نشانه ای از مردمسالاری ندارند: هون سن که سالهای درازی است رهبری کامبوج را در اختیار دارد، چان اوچا نخست وزیر تایلند، خودکامه ای که در سال ۲۰۱۴ با یک کودتای نظامی بر سر کار آمد و رهبران خودکامه ویتنام، لائوس و برونئی. تنها غایب این جمع هم رهبر باند حاکم بر برمه یعنی مین آونگ هلاینگ بود.
بیشتر این کشورها، اشاره کرده اند که در کارزار کنونی میان روسیه و غرب، بیطرف می مانند. اندونزی، یک عضو پیشروی دیگر آسه آن و یک کشور دمکراتیک، حتی پوتین را به اجلاس نوامبر ۲۰۲۲ هم دعوت کرده است.
کشورهای خاورمیانه، جنوب آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا – که برخی شان مردمسالار و اکثرشان عضو گالری خودکامگان و دمکرات های آبکی ای هستند که اکثریت جمعیت جهان را در خود دارند، در جنگ اوکراین، موضعی شبیه کشورهای آسه آن گرفته اند و چندان هم به حذف روسیه بعنوان یک منبع مهم تامین نفت و گاز از سامانه جهانی رغبت ندارند.
مایکل کوپِگ، کارشناس دمکراسی در دانشگاه نوتردام می گوید: "نگاه این کشورها این است که شما که هستید که به ما بگویید چه بکنیم یا به ما نشان بدهید که حقوقمان کدام است؟ در کشور شما، کسی که اکثریت رای مردم را می آورد (احتمالا اشاره به هیلاری کلینتون در انتخابات ۲۰۱۶)، نمی تواند به ریاست جمهوری برسد.
"تنها غایب این جمع هم رهبر باند حاکم بر برمه یعنی مین آونگ هلاینگ بود.بیشتر این کشورها، اشاره کرده اند که در کارزار کنونی میان روسیه و غرب، بیطرف می مانند"پس بهتر است ما را موعظه نکنید."
بنابر یک گزارش خانه آزادی با عنوان "معکوس کردن روند نزول دمکراسی در آمریکا"، همزمان با شانزده سال سیر نزولی آزادی در جهان، دمکراسی ایالات متحده هم آسیب های جدی دیده است." این گزارش می گوید که آمریکا به سطح کشورهایی همچون پاناما، رومانی و کره جنوبی که همگی دمکراسی های ناقصی هستند، سقوط کرده و نتیجه می گیرد که "تضعیف دمکراسی آمریکایی، با دونالد ترامپ آغاز نشد که فشار مستقیمی را بر نهادهای مردمسالار و حقوق بشری وارد کرد. خروج او از کاخ سفید هم به این بحران خاتمه نداده است."
منتقدان می گویند که اگر رییس جمهوری آمریکا در تلاش خود برای انزوا و تضعیف روسیه، خواهان به صف کردن متحدان بیشتری است، باید درباره رویکرد خود بازاندیشی کند. در جنگ اوکراین، اصلی ترین مسئله ای که به بوته آزمون در آمده، نه دمکراسی بلکه چیزی است که بیشتر کشورها می توانند درک بهتری از آن داشته باشند: حرمت مرزهایشان در چارچوب نورم های پس از جنگ دوم جهانی که در قواعد بین المللی وضع شده توسط سازمان ملل، محترم شمرده می شوند.
بروس جنتلسون، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه دوک می گوید: "مسئله اصلی، همان یکپارچگی سرزمینی و عدم توسل به زور برای تغییر مرزها و احترام به نورم های بین المللی است. از این منظر، با وضعیتی شبیه کویت در سال ۱۹۹۰ روبرو هستیم که جرج اچ دبلیو بوش، توانست یک اجماع گسترده بین المللی را علیه صدام حسین، شکل دهد. با همه احترامی که برای ولودیمیر زلنسکی، رییس جمهوری کنونی اوکراین قائل هستم، باید بگویم که خود اوکراین هم دیرزمانی است که یک "دمکراسی مسئله دار" است و یکی از فاسدترین کشورهای جهان به شمار می رود."
چاس فریمن، یک دیپلمات پیشین آمریکا هم با این ارزیابی موافق است.
البته بایدن هم تجاوز روسیه را با عبارت "نقض بی پرده قوانین بین الملل" محکوم کرد اما فریمن می گوید که آمریکا باید به سختی تلاش کند تا اعتبار از دست رفته خود را برگرداند چرا که خودش این اواخر، تعرضات بیشتری به نورم های بین المللی داشته که یکی از آنها استفاده از شکنجه در جریان یورش به عراق بود.
فریمن می گوید: "ضرورت دارد که ما به همان اصول پایه قوانین بین الملل باز گردیم که احمقانه آنها را کنار گذاشتیم اما این بازگشت آسانی نخواهد بود. آمریکا حامی، موجد و مجری آن چیزی بوده که نظم لیبرال بین المللی پساجنگ دوم جهانی نام گرفته است. شما منشور سازمان ملل را دارید که اصول پایه قوانین بین المللی را وضع می کند. شما نمی توانید بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل وارد جنگ با دیگر کشورها شوید. ما در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ این مسئله را مراعات کردیم ولی برای آخرین بار.
"از این منظر، با وضعیتی شبیه کویت در سال ۱۹۹۰ روبرو هستیم که جرج اچ دبلیو بوش، توانست یک اجماع گسترده بین المللی را علیه صدام حسین، شکل دهد"پس از آن، همه اصول قانون بین الملل را که خودمان پرچمدارش بودیم، زیر پا گذاشتیم."
فریمن نتیجه می گیرد که بازگشت به آن اصول پایه، با پذیرش مجازات درخور آن، شاید تنها مسیر پیش روی برای ایالات متحده باشد تا بتواند اعتماد بخش بزرگتر جهان را به دست آورد. اما آنچه که تاثیری نخواهد داشت، موعظه کردن درباره عظمت دمکراسی است که البته عادت قدیمی آمریکاست و این همان کاری است که به نظرم اکنون هم دولت بایدن برای اهداف داخلی اش به آن متوسل شده است.
فریمن می گوید: "راستش را بخواهید، از همان ابتدا نظرم این بود که این کار، لاف و گزاف است. همان تکبر آمریکایی. واقعیتِ بویژه طعنه آمیز اینکه درست در زمانی هم انجام می شود که دمکراسی ما، آشکارا دچار مشکلات عمیقی است و حتی نمی توانیم مطمئن باشیم که در سال ۲۰۲۴، یک انتقال قدرت صلح آمیز داشته باشیم."
رانی موللن استاد کالج "ویلیام و مری" می گوید که برای کشوری همچون هندوستان، ماجرای اوکراین، کمتر به دمکراسی و بیشتر به امنیت فراگیرتر پیوند می خورد. کشوری که نارندرا مودی، نخست وزیرش روز به روز خودکامه تر می شود و پوپولیست (عوامگرایی) است که به آتش تنفر میان هندوها و مسلمانان می دمد و همزمان در صحنه بین المللی می خواهد با مسکو و واشنگتن هر دو رابطه داشته باشد.
از اوایل سال جاری، هندوستان خرید نفت تخفیفی روسیه را به شدت افزایش داده تا اقتصاد رو به افولش را سرپا کند. موللن می گوید: "موضع هندوستان بر این نگاه استوار است که دست آخر، ناخرسندی روسیه به امنیت هند هم آسیب میزند. در اینجا دمکراسی، هیچ اهمیتی ندارد. همه چیز مربوط به چین (بزرگترین رقیب هندوستان) است."
چین بعنوان بزرگترین حکومت اقتدارگرای جهان، هرچند بیشترِ تحریم ها علیه روسیه را رعایت کرده، رسما می گوید که از سوگیری پرهیز دارد اما کارزار بایدن در جنگ اوکراین، با بلندکردن پرچم دمکراسی به جای پرچم نورم های بین المللی، کار را بر چین هم دشوار می کند. رابرت مانینگ، یک مقام پیشین اطلاعاتی آمریکا و عضو ارشد شورای آتلانتیک می گوید: "منطقِ "فقط دمکراسی" می تواند به یک جهان دو شاخه یا سه شاخه بیانجامد."
۳۱۱۳۱۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران