جنبش زنان دیگر: کارگران کارخانه در جهان در حال توسعه

رادیو زمانه - ۴ فروردین ۱۴۰۰

برگرفته از تریبون زمانه *  

* مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان.  همگان می‌توانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آیین‌نامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.

همانطور که فاجعه رانا پلازا در بنگلادش به روشنی نشان داد، کار در کارخانه در زنجیره جهانی عرضه و تقاضا خطرات بسیاری برای افرادی دارد که در بخش تولید نقش دارند- که بیشتر آنان زنان زیر ۳۰ سال هستند. زندگی کاری آنان شامل ایستادن در صفهای شلوغ تا ۱۲ ساعت در روز (و گاهی حتی بیشتر) می‌شود، که به بریدن پارچه، دوختن بخشهای گوناگون به هم، دوختن دگمه‌ها و یقه‌ها، چاپ روی تیشرتها و زدودن بیرون‌زدگی‌ها می‌گذرد. علاوه بر اینها در اکثر مواقع مورد آزار و اذیت کلامی و جسمی از طرف مردان هستند.

با وجود همه این خطرات زنان واقعا می‌خواهند کار کنند و متوجه هستند که چه خطرات بزرگی در پی دارد. در ماه فوریه، برای مثال، من با زنی ۳۱ ساله در بنگلادش صحبت کردم که به من گفت از داخا با شوهرش (که در پانزده سالگی با او ازدواج کرده بود) آمده است تا آینده بهتری برای خانواده‌اش رقم بزند.

"علاوه بر اینها در اکثر مواقع مورد آزار و اذیت کلامی و جسمی از طرف مردان هستند.با وجود همه این خطرات زنان واقعا می‌خواهند کار کنند و متوجه هستند که چه خطرات بزرگی در پی دارد"شوهرش در بحرین مشغول کار ساختمانی بود و خودش از درآمد کار در کارخانه برای بزرگ کردن دو دخترش استفاده می‌کرد. روشن بود که چقدر به خودش افتخار می‌کند که می‌تواند با استفاده از این درآمد هم خرج دخترانش را بدهد و هم مستقلا برای آینده آنان تصمیم بگیرد. او به من گفت:”من اجازه می‌دهم دخترانم تا هر زمان که بخواهند به تحصیل ادامه دهند و مانند آنچه مادرم با من کرد، به زور شوهرشان نخواهم داد.”

کار در کارخانه به میلیونها زن فرصتی را می‌دهد که در جای دیگری وجود ندارد: دستمزد معین. با آن آنها می‌توانند برای آینده خودشان تصمیم بگیرند. کارخانه فقط لباس تولید نمی‌کند، بلکه راهی بالقوه برای حرکت به سوی برابری جنسیتی است.

به همین خاطر باید خطراتی که این زنان را تهدید می‌کند را کاهش داده و برای بهبود شرایط زندگیشان تلاش کنیم.

در کنار حصول اطمینان از وجود ایمنی اولیه و ابتدایی، باید به زنان شاغل در این کارخانه‌ها کمک کنیم تا استعدادهای خود را تحقق بخشند.

جنبش جهانی زنان هنوز به این زنان در دنیای در حال توسعه دست نیافته است، تمرکز آن در مقابل بر فقیرترین فقرا، تربیت زنان برای در دست گرفتن رهبری سیاسی و پرورش ذهنی زنان کارآفرین است. البته که اینها همگی دستآوردهایی مهم است، اما زنانی که در کارخانه‌ها کار می‌کنند به کل نادیده گرفته شده‌اند: آنقدر فقیر نیستند که برای مایحتاج اولیه‌شان به کمک نیاز داشته باشند، اما آنقدر هم ثروتمند نیستند که به برنامه‌های مربوط به زنان رهبر یا مربوط به توسعه کسب و کار دسترسی داشته باشند.

با این حال، از جهات بسیاری زنان حقوق بگیر نقش بزرگی را در اقتصاد جهانی بازی می‌کنند- هم از نقطه نظر اقتصادی و هم از رویکرد برابری جنسیتی. می‌دانیم که با خطرات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و در عین حال تاثیرگذارند. حقوقشان مایحتاج تعداد زیادی از اعضای خانواده را فراهم آورده و قدرتشان در کسب درآمد مورد توجه کل جامعه است.

پروژه HER در موسسه BSR که من آن را اداره می‌کنم، با ۲۲ شرکت چندملیتی همکاری دارد تا آموزشهای بهداشتی و اقتصادی را به صورت تک به تک به این زنان ارائه کند که تا کنون بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر را در بیش از ۲۰۰ کارخانه و زمین کشاورزی در آسیا و آفریقا آموزش داده است.

از طریق این برنامه‌ها ما شاهد بوده‌ایم که زنان این کارخانه‌ها نیازهای مشترکی همانند دیگر زنان دارند:

-محیطی امن به لحاظ ساختاری که اقدامات لازم برای محدود شدن خطرات کارمندان انجام شده است.

-قوانین پیشگیرانه برای جلوگیری از آزار و اذیت و تبعیض

-پاداش مکفی که آنان را تشویق به کار حرفه‌ای تر کند و مزایایی مانند خدمات درمانی و مهدکودک و دسترسی به برنامه‌های مالی تشویقی مانند بازنشستگی

-محیط امن و فضایی که بتوانند درباره تهدیدها صحبت کنند و نگرانیهایشان از حمل و نقل نامطمئن، خشونت جنسی و افسردگی کاهش یابد.

-دسترسی به توسعه حرفه‌ای و موقعیت برای پیشرفت

در بستر کشورهای توسعه یافته به لحاظ اقتصادی مانند ایالات متحده و اروپا، این نیازها به راحتی قابل دستیابی هستند. در کشوری مانند بنگلادش شرایط پیچیده‌تر است و حل آنها نیاز به سطح بالاتری از همکاری درون سازمانی و در بخشهای دیگر حتی دولت و جامعه مدنی دارد.

در عرصه کاری، سیستمهای ارزیابی باید با نگاه جنسی بازبینی شود.

"در ماه فوریه، برای مثال، من با زنی ۳۱ ساله در بنگلادش صحبت کردم که به من گفت از داخا با شوهرش (که در پانزده سالگی با او ازدواج کرده بود) آمده است تا آینده بهتری برای خانواده‌اش رقم بزند"در حال حاضر، تمایل به ایجاد محیطی بی طرف به لحاظ جنسی دیده می‌شود، اما بیشتر ارزیابان مرد هستند. نه تنها این مردان نسبت به جمع‌آوری دقیق داده درباره چالشهایی که زنان با آنها روبرو هستند حساس نیستند- مسائلی مانند آزار جنسی، مرخصی بعد از زایمان و درآمد برابر برای کار برابر- احتمال اینکه زنان درباره چنین مسائل حساسی با مردان مسئول مصاحبه صحبت کنند نیز بسیار کم است.

به همین ترتیب نظام کار باید از برابری جنسیتی بیشتری برخوردار شود، علی‌الخصوص در سطوح مدیریتی. تمرکز تنها بر دستمزد برابر و آزادی درکار، گرچه مهم است، اما به طور متناسبی پاسخگوی تورم و تاثیر آن بر معیشت خانواده که معمولا بر دوش زنان است، مانند مهدکودک، هزینه‌های درمانی، وعده‌های غذایی و اجاره منزل نیست.

دولت‌ها نیز نقش بزرگی را باید ایفا کنند-برای مثال با پایه‌گذاری حمایتهای قانونی از برابری زنان و توسعه در درون نیروهای کار و تضمین حمایتهای اجتماعی و مزایای قانونی. دولتها علاوه بر این باید ایجاد محیط ایمن و سازگار صنعتی را اولویت خود قرار دهند تا از کاهش خطراتی که در محیط کار متوجه زنان است بکاهند.

سازمانهای کمک دوجانبه دولتها مانند اداره توسعه بین‌المللی آمریکا و دپارتمان توسعه بین المللی بریتانیا باید زنان با درآمد پایین را مورد حمایت خود قرار دهند و باید روابط آنها را با ادارات و وزارتهای دولتی مانند وزارت کار و تجارت و همچنین وزارت بهداشت و آموزش گسترش دهند تا از برابری جنسیتی دفاع کرده و از مشارکت برابر و قدرتمند زنان در نیروی کار حمایت کنند.

علی‌الخصوص در جاهایی که دولت نمی‌تواند رسیدگی کند، گروه‌های جامعه مدنی باید قدرت گرفته و از طریق سرمایه‌گذاری و آموزش به کار در کارخانه‌های محلی شرایط را برای حمایت از زنان کارمند سازگار سازند.

و همه این بخشها باید در کنار هم به سوی هدفی مشترک که قدرتمندسازی زنان کارگر با دستمزد پایین است، گام بردارند. این کار کوچکی نیست، اما داریم در این مسیر پیشرفت می‌کنیم.

از طریق پروژه HER، ما شاهد پیشرفت همکاری موفقیت‌آمیزی بوده‌ایم، مخصوصا در بخش آموزش.

بسیاری از زنان کارخانه‌ها مدرسه را در سنین پایین رها کرده‌اند و در نواحی سنتی شهری بزرگ شده‌اند که اطلاعات محدود و غلطی درباره مسائل مهمی مانند سلامت جنسی، خشونت خانگی و اداره امور مالی دارند. زمانی که زنان در برنامه‌های آموزشی شرکت کنند که این اطلاعات ضروری را در اختیار آنان قرار می‌دهد، آنها درباره خودشان آموزش می‌بینند و اعتماد به نفس پیدا می‌کنند و قادر خواهند بود که در محیط کار و خانه بهتر از حقوق خود دفاع کنند.

آنگاه که این برنامه‌های آموزشی برای زنان در محل کار برگزار می‌شود، کارخانه نیز از آن سود می‌برند. پروژه آموزش بهداشتی HER منجر به دستاوردهای چشمگیری برای کسب و کارها شده است، از جمله کاهش غیبتها و بالا رفتن بازده و بهبود روابط کاری و اعتماد. برای مثال شرکت لوی اشتراوس[۲] و شرکا در مصر بهبودی چهار به یک در بازده خود پس از این برنامه دیده است.

اگر ما بتوانیم مشاغل کارخانه را بهبود بخشیده و نیازها و خواستهای زنان را در این مسیر پاسخ گوییم، مزایای این ترقی ده برابر خواهد بود. این به کاهش فقر، مشاغل پایدار و از همه مهمتر به میلیونها زن پرتلاشی که هر روز با رویای فردایی بهتر به محل کار خود می‌روند یاری خواهد داد.

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: کانون زنان ایرانی

[۱] Racheal Meiers مدیر پروژه HER در موسسه BSR است که برنامه‌ای برای حمایت از زنان زنان کارخانه ها دارند که با ۳۴ برند و شرکت بین‌المللی از جمله لوی اشتراوس همکاری می‌کند.

"شوهرش در بحرین مشغول کار ساختمانی بود و خودش از درآمد کار در کارخانه برای بزرگ کردن دو دخترش استفاده می‌کرد"پروژه HER با بیش از ۲۰۰۰۰ زن در بیش از ۲۰ کارخانه که در بیشتر از ۱۰ کشور هستند کار می‌کند. کشورهایی مانند بنگلادش، کمبوجیه، چین، مصر، هند، اندونزی، کنیا، میانمار، پاکستان و ویتنام.

[۲] Levi Strauss

منبع ترجمه : Harvard Business Review

منابع خبر

اخبار مرتبط