تله دیپلماتیک، وقت کشی و یارگیری آمریکا به نام احیای برجام

تله دیپلماتیک، وقت کشی و یارگیری آمریکا به نام احیای برجام
باشگاه خبرنگاران
باشگاه خبرنگاران - ۱۴ اسفند ۱۳۹۹



به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، جو بایدن که در واشنگتن روی کار آمد، آنچه بیش از همه انتظار می‌رفت تحولی بنیادین در بدنه سیاست‌های آمریکا بویژه در عرصه بین الملل بود. او خود از مدت‌ها پیش تحقق این امر را وعده داده بود. متحدان اروپایی واشنگتن، که زخم خورده ۴ سال ریاست جمهوری پر افت و خیز دونالد ترامپ بودند، بیش از همه از تحقق این وعده استقبال کردند.

دولت جدید آمریکا که از ماه‌ها پیش از ورود به کاخ سفید از تعهد به تغییر راهبرد در قبال ایران دم زده و بازگشت به برجام را در بوق و کرنا کرده بود، طی هفته‌های اخیر نمایش قابل تاملی را در مقابل انظار بین المللی به اجرا گذاشته است. اقدامات نمایشی دولت بایدن در چارچوب ادعایی «تلاش برای احیای برجام» ارزیابی می‌شود. در پرتو مقصودی عیان که همچنان در لفافه است، دولت بایدن هم ادعای مکانسیم ماشه را پس گرفت، هم محدودیت‌های ترددی دیپلمات‌های ایرانی را تقلیل داد و هم برای شرکت در کمیسیون برجام چراغ سبز نشان داد.

ظاهرا ضرب الاجل ایران برای لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در خصوص بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی، موثر واقع شد و دولت آمریکا را به تکاپو انداخت تا با گرفتن یک ژست تبلیغاتی خود را حامی احیای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ نشان دهد، همان توافقی که بیشترین زخم هایش را مرهون اقدامات دولتمردان آمریکاست.

"به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، جو بایدن که در واشنگتن روی کار آمد، آنچه بیش از همه انتظار می‌رفت تحولی بنیادین در بدنه سیاست‌های آمریکا بویژه در عرصه بین الملل بود"اولتیماتوم ایران، دبیر کل آژانس انرژی اتمی را نیز شتاب زده به تهران کشاند، تا به رغم سال‌ها بدعهدی، به نمایندگی از اروپایی‌ها باز هم برطبل توخالی حفظ برجام بکوبد.

اگر اندکی بر اقدامات دولت آمریکا از شامگاه پنج شنبه ۱۸ فوریه به این سو دقیق شویم، مشخص می‌شود نوایی که از واشنگتن به گوش می‌رسد نه اقدام عملی و ملموس در پرتو احیای برجام، بلکه نمایشی تبلیغاتی در جهت وقت کشی به منظور حفظ فشار بر ایران و بردن بازی به سمت و سوی مطلوب خود، همانا بسط برجام در چارچوبی از پیش تعیین شده، است.

بایدن به عنوان نماینده دموکرات‌ها مشخصا تلاش می‌کند تا از کارزار تحریمی ترامپ، که همواره از آن به عنوان شکستی خطرناک یاد کرده، برای ژست دیپلماسی خود بیشترین بهره را بگیرد و به اصطلاح با ترامپ زدایی از برجام خود را حامی پیمان های بین المللی جا بزند.

پرده اول: رها کردن مکانیسم ماشه / خیمه شب بازی آمریکا با مکانیسم ماشه

در اولین پرده نمایش آمریکا، ریچارد میلز به نمایندگی از دولت بایدن در نامه‌ای خطاب به اعضای شورای امنیت اعلام کرد نامه‌های مورخ ۲۰، ۲۱ اوت و ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰ دولت قبل در خصوص فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران را پس می‌گیرد. نماینده دولت آمریکا در نامه خود متذکر شد مفاد قطعنامه‌های ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) که با قطعنامه ۲۲۳۱ خاتمه یافتند، همچنان منقضی هستند.

اما واقعیت امر چیزی غیر از آنی است که دولتمردان آمریکا سعی در القا آن به جامعه بین الملل دارند. دولت بایدن در حالی مدعی دست کشیدن از چکاندن مکانیسم ماشه شده که مدعای دولت پیشین در این خصوص از پایه و اساس اشتباه بود و شکست قاطع آن در شورای امنیت سند تائید این ادعای باطل است. در واقع اقدام دولت بایدن را باید سری جدید نمایش دیپلماتیک مضحکی دانست که مایک پمپئو اواخر مرداد و شهریور امسال در چند سکانس در شورای امنیت به روی صحنه برد. نمایشی که جز یک شکست بزرگ در کارنامه سیاسی وزیر خارجه وقت آمریکا و به رخ کشیدن اقتدار از دست رفته این کشور عایدی دیگری نداشت.

تابستان ۲۰۲۰ آمریکا پس از شکست خیره‌کننده در تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران، دست خود را روی مکانیسم ماشه قرار داد.

موضوع تا جایی برای دولت آمریکا حیاتی بود که پمپئو شخصا با حضور در مقر شورای امنیت در نیویورک، به عنوان آخرین تیر ترکش کارزار فشار حداکثری و در راستای اهداف انتخاباتی ترامپ، ماشه تفنگ سیاسی و بی پایه حقوقیِ تمدید تحریم‌های بین المللی علیه ایران را کشید. وزیر خارجه وقت آمریکا در آن زمان تلاش می‌کرد تا با خوانش خود ساخته از برجام عذر و بهانه‌ای قانونی را برای جا زدن کشورش به عنوان عضو این توافق جور کند، تا از این روزنه، خواست نامشروع دولت متبوعش برآورد شود. اما رای اکثریت اعضای شورای امنیت بر خیال باطل دولتمردان وقت آمریکا مهر ناکامی زد.

جالب توجه اینکه متحدان اروپایی واشنگتن که در حد حرف بار‌ها نشان داده که حاضر به نابودی برجام نیستند، تمایلی به همراهی آمریکا در این قمار سیاسی نداشتند. حال دولت بایدن نیز در قالب نمایش ساختگی «دست کشیدن از مکانیسم ماشه» تحقق هدفی بزرگتر، که همانا بازگشت گزینشی به برجام برای نیل به مقصودی نهان است، را در سر می‌پروراند. دموکرات‌ها می‌خواهند از این روزنه آنچه را به تعبیر آن‌ها توافقی جامع‌تر با ایران گفته می‌شود، حیات بخشند.

نظر به اینکه ادعای دولت ترامپ در خصوص بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی با توجه به خروج یکجانبه از برجام، فاقد وجاهت حقوقی تشخیص داده شد، به تبع نامه نگاری جدید دولت بایدن به شورای امنیت ارزش ملموسی را در بر ندارد و هیچ آورده تازه‌ای را نصیب ایران نمی‌کند.

"اقدامات نمایشی دولت بایدن در چارچوب ادعایی «تلاش برای احیای برجام» ارزیابی می‌شود"هر چند متحدان اروپایی آمریکا آن را حسن نیت متحد خود تعبیر کنند. اما در مقایسه با محک اصلی رفع تحریم‌های یکجانبه، که معیار واقعی بازگشت آمریکا به برجام است، به واقع هیچ تلقی می‌شود.

ژست دیپلماسی بایدن بر ویرانه‌های بجا مانده از ترامپ

نماینده آمریکا در سازمان ملل همچنین ماموریت داشت تا ذیل نامه دیگری اعلام کند واشنگتن در راستای ادعایی احیای برجام، محدودیت ترددی دیپلمات‌های ایران که به سه مایل در شهر نیویورک محدود شده بود، لغو و به روال سابق برمی گرداند.

اما روال سابق محدودیت‌های ترددی دیپلمات‌های ایرانی چگونه بوده و اقدام دولت بایدن چه تغییری در شرایط کنونی دیپلمات‌های ایرانی ایجاد می‌کند. بررسی بیشتر نشان می‌دهد که دولت بایدن بواقع محدودیت‌های اضافه شده در دوره ترامپ را برداشته است و در حال حاضر محدودیت‌های ترددی چند دهه‌ای هیئت‌های دیپلماتیک ایرانی، که در دوره باراک اوباما نیز وجود داشته، کما فی سابق برقرار است. محدودیت ترددی ۲۵ مایلی از مرکز منهتن در دولت‌های پیشین آمریکا وضع و در دولت بایدن نیز حفظ خواهد شد. در واقع ترامپ تنها این محدودیت را تشدید کرده بود.

این اقدام در واقع نمود دیگری از بهره برداری سیاسی آمریکا از قرار گرفتن مقر سازمان ملل در این کشور در جهت فشار بر مخالفان خود و نقض کنوانسیون مزایا و مصونیت‌های ۱۹۴۶ سازمان ملل متحد است.

در حالیکه آمریکا به عنوان کشور میزبان ملزم به پذیرش تعهد در خصوص تسهیل اقدامات هیئت‌های دیپلماتیک حاضر در سازمان ملل است.

عوام فریبی دیپلماتیک با نسخه وقت کشی و وعده درمانی

تله گذاری دیپلماتیک آمریکا البته به همین جا ختم نشد. در جریان نشست روز پنج شنبه (۱۸ فوریه) وزرای خارجه کشور‌های اروپایی و آمریکا، آنتونی بلینکن به دعوت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای حضور در نشست غیر رسمی کمیسیون مشترک برجام با حضور کشور‌های عضو گروه ۱+۵ و ایران بله گفت و آن را اقدامی در جهت یافتن مسیر دیپلماتیک برای احیای برجام تعبیر کرد.

بواقع دولت بایدن در این پرده از نمایش عوام فریبانه خود تله دیپلماتیک بزرگتری را پهن کرد تا از این روزن هم به اصطلاح توپ را در زمین ایران انداخته و هم با یارگیری و جلب نظر متحدان خود اهرم اعمال فشار بر ایران را قدرت بخشد. تله‌ای که معاون وزیر خارجه انگلیس ظاهرا اولین کسی بود که در دام آن افتاد. این دیپلمات انگلیسی با اشاره به حسن نیت آمریکا همه چیز را به گردن ایران انداخت و گفت حال همه چیز در دست ایران است و آن‌ها طرفی هستند که تعهدات خود را نقض می‌کنند. وزیر خارجه آلمان حتی پیش از نشست وزرای خارجه اروپا و آمریکا، نقشی در نمایش احیای برجام واشنگتن برعهده گفت و با بهره گیری از تعبیر «بازی با آتش»، کاهش تعهدات ایران ذیل برجام را خطری برای بازگشت آمریکا به این توافق ارزیابی کرد.

بدیهی است این اقدام نیز اگر لغو تحریم‌های ایران را در پی نداشته باشد، فاقد ارزش عملی تلقی می‌شود.

"دولت بایدن در حالی مدعی دست کشیدن از چکاندن مکانیسم ماشه شده که مدعای دولت پیشین در این خصوص از پایه و اساس اشتباه بود و شکست قاطع آن در شورای امنیت سند تائید این ادعای باطل است"براساس مصوبه آذر ماه مجلس شورای اسلامی، ایران اهتمام خود را بر افزایش توانمندی هسته‌ای خود قرار داده است. تعلیق پروتکل الحاقی بخشی از این روند است که با توجه به بدعهدی طرف غربی برجام، تنها گزینه پیش روی ایران در شرایط کنونی محسوب می‌شود.

دولت آمریکا در واقع تلاش می‌کند تا از این منظر اقداماتی را امتیاز جلوه دهد، که فاقد اثربخشی قابل توجه برای ایران بوده، تا در این مسیر با حفظ بار کارزار فشار حداکثری، بستر توافقی ورای برجام را فراهم سازد. در واقع آمریکا ماشه‌ای را رها کرد که با نظر اعضای شورای امنیت فاقد صلاحیت قانونی برای توسل به آن تشخیص داده شد. بدیهی آنکه آمریکا با به راه انداختن این نمایش هم زمان می‌خرد و هم با طولانی کردن بازگشت خود به برجام، سعی در جمع کردن امتیازات بیشتر برای نیل به توافقی تازه دارد. مشخصا آنکه آمریکا راهبرد بازگشت مرحله‌ای به برجام برای تحقق خواسته‌های خود را در دستور کار دارد.

این در حالیست که بازگشت چند مرحله‌ای و طولانی مدت برخلاف اهداف راهبردی ایران محسوب می‌شود.

بایدن پروژه احیای برجام را با همان ژست توخالی دیپلماسی کلید زد که آمریکایی‌ها در جهت تحمیل فشار بر طرف مقابل ید طولایی در آن دارند. از منظر سیاسی آمریکا، مذاکره با طرف‌های مخالف بواقع نه ابزار کاهش تنش، بلکه نسخه تازه‌ای برای تحمیل فشار تعریف می‌شود.

دولت کنونی آمریکا چینش تحولات را به نحوی هدفمند در راستای محقق کردن همین فشار هوشمند بر ایران صورت می‌دهد. به نحوی که پذیرش دعوت ملاقات غیر رسمی با ایران را با چاشنی ارسال دو نامه به شورای امنیت همزمان کرده تا به شکلی ناملموس توپ را در زمین ایران قرار دهد. تا جاییکه سیر اقدامات نمایشی آمریکا تحلیلگران سیاسی را به این باور رساند که تحولات پیرامونی برجام نوید بخش مرحله‌ای تازه است و حال وقت آن رسیده تا ایران نیز سیگنال‌های مثبت خود را ارسال کند.

بهترین عبارت برای تعبیر تحولات اخیر پیرامون برجام «بازی پوچی» است که آمریکا با همراهی هم پیمانان اروپایی خود به راه انداخته تا با توسل به وعده درمانی، افکار عمومی را در خصوص نیت واهی خود برای احیای برجام متقاعد سازند. دولت دموکرات آمریکا بسیار تلاش می‌کند در پاره‌ای از مسائل بویژه موضوع ایران خود را متمایز از دولت جمهوری خواه پیشین نشان داده تا بدین طریق اراده جمهوری اسلامی برای ابراز خواسته‌های بحق خود را از طریق فشار افکار عمومی متاثر سازد.

"در واقع اقدام دولت بایدن را باید سری جدید نمایش دیپلماتیک مضحکی دانست که مایک پمپئو اواخر مرداد و شهریور امسال در چند سکانس در شورای امنیت به روی صحنه برد"حالا آنکه به گواه همگان در واشنگتن تنها دولت‌های می‌آیند و می‌روند، اما سیاست‌ها بدون تغییر می‌مانند.

مضاف آنکه نمایش سه پرده‌ای آمریکا بواقع به تعبیر وزیر خارجه ایران سفسطه طرف غربی است برای تحمیل مسئولیت بر ایران. ایران، اما به صراحت اعلام کرده برای بازگشت یا عدم بازگشت آمریکا به برجام بدون رفع تحریم‌های یکجانبه هیچ ارزشی قائل نخواهد بود. پاسخ جمهوری اسلامی به نمایش جدید آمریکا برای رها کردن مکانیسم ماشه و حضور در نشست کمیسیون برجام بر سه نکته کلیدی تأکید دارد: تعهد، اقدام، مذاکره. این همان خواستی است که از طرف روسیه و چین نیز عنوان شد: زمان سیاست‌های واقع گرایانه و دیپلماسی فرا رسیده است.

اما دولت جدید آمریکا راهبرد خود را بر عملیاتی تاخیری بنا نهاده که در چارچوب شگردی قدیمی به منظور حفظ شرایط فعلی و به تبع با همراهی فشار هوشمند جهانی، مسیر وادار سازی ایران به اجرای تعهدات برجامی را دنبال می‌کند، تا با نشان دادن ایران به عنوان کشور ناقض برجام، هم این کشور را از کسب امتیاز محروم کند و هم فشار تحریم‌ها کماکان پابرجا باشد. حال آنکه ایران هیچگاه از برجام خارج نشده و مجموعه اقدامات مرتبط با کاهش تعهدات خود در برجام را وفق مواد ۲۶ و ۳۶ این توافقنامه انجام داده است.

روشن آنکه بیانیه دادن‌های بدون راهکار‌های «دلگرم کننده» برای ایران، نمی‌تواند گره کور برجام را باز کند.

زیرا تهران طمع تلخ بدعهدی آمریکا و اروپا را از خاطر نبرده است و تجربه ۴ سال گذشته هیچگاه باعث نمی‌شود که جمهوری اسلامی با وعده به شرایط موجود ادامه داده و همزمان به پای میز مذاکره بیاید.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط