میدان کنشگری و مبارزه ما، قطعا میدانی نیست که قواعد آن را حاکمان اقتدارگرایمان تعیین می‌کنند

کلمه - ۲۲ آذر ۱۳۹۹

چکیده :نباید یک نکته را فراموش کرد که ظهور فاشیسم را نمی‌توان فقط به همان سرشکستگی نسبت داد، چه آنکه ایتالیا هم با اینکه پیروز جنگ اول بود در دام فاشیسم افتاد. فصل مشترک آن‌ها، پروپاگاندایی بود که به چنین وضعیتی دامن زد و دست بر قضا روشنفکران و روزنامه‌نگاران نیز با آن هم‌نوا...

سپند ارند

اردوغان حاکم دیکتاتورمسلک ترکیه که سودای احیای امپراتوری عثمانی را در سر دارد، در یکی از نمایش‌های نظامی‌گرایی اخیرش در کشور آذربایجان، شعری خوانده که حالا ملی‌گرایان ایرانی را به واکنش وا داشته تا دوباره از شکوه ایرانی حرف بزنند و سرزمین تنوع فرهنگی و قومی و پیشینه‌ی چند هزار ساله را به جدایی‌طلبان یادآور شوند و حتی عده‌ای پا را فراتر بگذارند و بگویند اصلا باید برویم تمام سرزمین‌های از دست‌رفته را نیز پس بگیریم.

اشاره آن‌ها احتمالا به قراردادهای ترکمنچای و گلستان است که انگار سرخوردگی تاریخی ملت ایران را رقم زده؛ چیزی شبیه سرشکستگی آلمانی‌ها پس از قرارداد ورسای که بعد از آن، به قدرت گرفتن هیتلر و جنایت‌های نازیسم و فاشیسم و قتل‌عام‌هایی ختم شد که همه از آن خبر داریم.

اما در عین حال نباید یک نکته را فراموش کرد که ظهور فاشیسم را نمی‌توان فقط به همان سرشکستگی نسبت داد، چه آنکه ایتالیا هم با اینکه پیروز جنگ اول بود در دام فاشیسم افتاد. فصل مشترک آن‌ها، پروپاگاندایی بود که به چنین وضعیتی دامن زد و دست بر قضا روشنفکران و روزنامه‌نگاران نیز با آن هم‌نوا شدند.

حالا اینجا هم روزنامه‌نگاران و روشنفکران دست به کار شدند و هشتگ اردوغان غلط کرده را در فضای مجازی داغ می‌کنند و از تمامیت ارضی کشوری با تنوع قومی و فرهنگی و شکوه ایران دفاع می‌کنند فارغ از آنکه همین چند روز قبل حکومت، دو زن فعال فرهنگیِ عرب را در جنوب کشور دستگیر کرد.

این‌ها را نوشتم که بگویم در رجزخوانی‌های اردوغان و شاخ و شانه‌کشیدن‌های جمهوری اسلامی، و در مناسبات قدرت دو حکومت اقتدارگرا، احتمالا می‌توان به عنوان مردم، از انسان‌ها دفاع کرد، فارغ از مرزها و دولت‌ها و قومیت‌ها و ملیت‌ها؛ که همان‌قدر پوچ و بیهوده‌ است که بر حسب اتفاق می‌توانستیم جای دیگری با زبان دیگری با هویت قومی و ملی دیگری متولد شده باشیم.

بگذارید داستانی تعریف کنم، سال هزار و نهصد و چهل و چهار، سربازان آلمانی به دستور سرهنگ «والتر ردر» ساکنان دهکده ایتالیایی مارزابوتو را برای انتقام‌جویی نسبت به عملیات پارتیزان‌ها، قتل‌عام کردند، اغلب قربانیان، زن و کودک و غیرنظامی بودند. دو سرباز آلمانی در آن واقعه از شرکت در کشتار خودداری کردند و به همین دلیل به دستور سرهنگ، تیرباران شدند.

فکر می‌کنم راه درست را همان دو سرباز آلمانی انتخاب کردند که طرف انسان‌ها ایستادند نه دولت‌ها و نژادها و قوم‌ها و مرزها. میدان مبارزه و کنشگری ما، قطعا میدانی نیست که قواعد آن را حاکمان اقتدارگرایمان تعریف می‌کنند.

منبع: اینستاگرام نویسنده

*تیتر انتخاب کلمه است

.

منابع خبر

اخبار مرتبط