فیلمسازان «فجر» چهلم چه «قصههایی» دارند؟/ امید به احیای ژانرها
خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: «ژانرکشی» همان اصطلاحی است که طی چند سال اخیر سینماگران از آن سخن میگویند، برخی آن را حاصل فرار از دایره تنگ ممیزیها و معذوریتها میدانند و عدهای راهحلی برای تحمل ضرر کمتر و در نتیجه رفتن به سمت موضوعاتی امتحان پس داده و البته موفق در گیشه.
سینمای ایران فراتر و ورای این دلایل اما گره خورده با «مضامین» است و قرابت چندانی با ژانرها به معنای کلاسیکشان ندارد آنچه اما در این بین بیشتر رخ نمایی میکند سینمای اجتماعی است، همان انشعابی که از میانه دهه هشتاد با پررنگ شدن پرداختن به مسائل طبقه متوسط سربرآورد تا به عنوان دستهای تازه در سینمای ایران اعلام استقلال کند تا آنجا که حتی در میان صحبتهای سینماگران از آن با عنوان «ژانر اجتماعی» یاد میشود که هیچ مابهازای در سینمای جهان و متون تخصصی سینما ندارد!
موضوعات اجتماعی در کنار ژانر کمدی حالا اما بیش از یک دهه است که در سینمای ایران میدانداری میکنند؛ مسألهای که گاه سینماگران بر آن صحه میگذارند و آن را نتیجه برخی سیاستگذاریهای نانوشته توصیف میکنند برخی دیگر اما آن را میانبری برای استمرار حضور در این سینما میدانند گرچه در این سالها فیلمهایی در ژانرهایی دیگر هم ساخته و اتفاقاً مورد وثوق تماشاگران هم واقع شده است اما هرگز گامهای اولیه آن ادامهدار نبوده، در نهایت سازندگانشان را هم به بن بست رسانده و در نتیجه به رهسپار شدن به سمت همان دو گونه پرتکرار وا داشته است.
با آنکه در همه این سالها منتقدان و فیلمسازان در اهمیت توجه به ژانرها به تواتر و تناوب سخن گفتهاند و بر آن نقدهایی وارد کردهاند اما پربیراه نیست که اگر بگوییم در سینمای کوچک ایران این امر چندان حائز اهمیت نیست؛ این را خروجی چهل ساله سینمای ما میگوید که در کلیت گویی خالی از تنوع بوده است با این حال هر ساله همزمان با انتشار اسامی فیلمهای جشنواره فیلم فجر نگاه به مضامین فیلمها بهانهای میشود تا بار دیگر توجه به ژانرها و موضوعات زیر ذره بین قرار بگیرد، محتوای فیلمها مرور و آثار بر اساس گونههای رایج سینمای ایران، طبقه بندی شوند.
حالا ژانر به معنای کلاسیک خود خیلی وقت است که در سینمای ایران معنا و مفهومی ندارد، مثل ژانر وحشت که متأخرترین نمونهاش به «قاتل و وحشی» برمیگردد سازندگانش هم آن را فیلمی در جهت احیای همین ژانر توصیف کرده بودند که البته هنوز در محاق توقیف است.
به نظر میرسد یکی از راههای حل این مساله توجه به فیلمنامههای اقتباسی است که اتفاقاً در آئین نامه جشنواره فیلم فجر سیمرغی هم برای آن در نظر گرفته شده است، از رهگذر همان هم بود که سال گذشته «بی همه چیز» ساخته محسن قرایی مقدم موفق به دریافت همین جایزه شد. با این حال فیلمسازان تمایل چندانی به ساخت فیلم بر اساس فیلمنامههای اقتباسی ندارند و این ظرفیت همچنان مغفول مانده است.
امسال در حالی سهم فیلمهای اقتباسی از ویترین جشنواره فیلم فجر اندک است که سال گذشته کارزارهای توجه به فیلمنامههای اقتباسی فعال شده بود به طوری که بنیاد سینمایی فارابی طی فراخوانی اعلام کرد تصمیم دارد تا آثار برگزیده در گونههای مختلف ادبیات داستانیِ پس از انقلاب را بر اساس جذابیتهای داستانی، اولویتهای فرهنگی و قابلیتهای سینمایی، برای تولید فیلم مورد حمایت قرار دهد؛ طرحی که خروجی مورد توجهی لااقل در این دوره از جشنواره نداشته است.
در این گزارش ما هم به سراغ موضوعات و داستانهای فیلمها رفتیم و آنها را بر اساس مضامین در پنج سرفصل دستهبندی کردیم. آنچه در این گزارش مرور میشود بر مبنای خلاصه داستانهای رسمی منتشر شده از فیلمهای راه یافته به چهلمین جشنواره فیلم فجر است.
نمای اول؛ فیلمهای مرتبط با تاریخ معاصر
فیلمهایی را در این بخش مورد بررسی قرار دادهایم که داستانی مرتبط با تحولات تاریخ معاصر ایران داشتهاند. این دست آثار هرچند الزاماً میتوانند در گونه فیلمهای «تاریخی» قرار نگیرند اما به واسطه توجه اندک سینماگران به ظرفیت مغفول داستانهای نهفته در دل تاریخ معاصر، بهصورت مجزا به آنها خواهیم پرداخت.
یک مرور؛
سهم «تاریخ معاصر» از سینمای ایران
خیابانهای ناآرام، یک انقلاب تازه متولد شده، ترور، تهدید، ترس و…؛ اینها تنها گوشهای از یک تاریخ ملتهب است که اتفاقاً امروز هم خیلیها با آن خاطره دارند و نمونهای از ویژگیهای یک دهه پر اضطراب است که دامنه و تشعشعاتش حتی به زندگی قشری از مردم این روزها کشیده شده است، از دهههای منتهی به انقلاب و به ویژه دهه پر التهاب ۶۰ میگویم، دورهای که هر لحظهاش از حادثه خالی نبود، برههای با سوژههای مختلف برای فیلمسازی که اتفاقاً دوشادوش و تنیده به معضلاتش، در همان زمان دستمایه ساخت فیلمهایی شد، آثاری که متمرکز بر تاریخ انقلاب و حوادث زنجیروارش تولید میشد و تحولاتش نگاههای سینماگران را به خود معطوف میکرد.
این روند تا دهه ۷۰ و میانه دهه ۸۰ در جریان اصلی سینمای ایران ادامه داشت اما همزمان با تحولات روز و تغییراتی در ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه و به موازات اولویت پیدا کردن مسائلی دیگر، فیلمسازان نیز متناسب با اشتیاقات مردم حرکت کردند، گرچه هنوز توجه به مناسبات دهه ۶۰ و حوادث آن مقطع تبدیل به فیلم میشد اما کمرنگتر از دهه ابتدایی وقوع تحولات بود.
پس از رخوتی یک دههای اما سرانجام در دهه ۹۰ با ورود فیلمسازانی اغلب جوان و تازهکار به عرصه سینما جرقه تولید فیلمهایی مبتنی بر تحولات دهه ۶۰ زده شد و این شعله تا به امروز روشن مانده است؛ فیلمسازانی که البته پیشتر هم علاقهمندی شأن به حوزه تاریخ معاصر را غالباً در قالب سینمای مستند آشکار کرده بودند. در این مسیر رفتهرفته فیلمسازانی دیگر هم به جرگه علاقه مندان به تاریخ معاصر افزوده شدند تا هر بار گوشهای تازه از آن را نمایان کنند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران