بازگشت نتانیاهو به قدرت؛ نامی که با اسرائیل در عرصه جهانی عجین شده است

رادیو فردا - ۱۳ آبان ۱۴۰۱

یائیر لاپید، روزنامه‌نگار و مجری پیشین تلویزیونی که بعد از دو دهه کار و تقلای سخت سیاسی تنها چهار ماه سکاندار رهبری اسرائیل بود، شامگاه روز ۱۲ آبان در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو، سیاستمداری که نامش با نام اسرائیل در صحنه‌های داخلی و جهانی عجین شده، گفت «کشور بالاتر از هر ملاحظه سیاسی است؛ برای شما و برای کشور آرزوی موفقیت دارم».

یائیر لاپید با گفتن این جملات شکست خود را در انتخابات روز ۱۰ آبان پذیرفت و رفت تا رهبری اپوزیسیون را به دست بگیرد، به این امید که شاید رویای رسیدن دگربار به نخست‌وزیری را مانند کتاب‌های پرفروش داستان و شعرش، در ذهن خود بپروراند.

لاپید ۵۸ ساله که در جوانی کاراته‌کا و مشت‌زن حرفه‌ای بود حتی با داشتن دستکش‌های اصلی مشت‌زنی محمدعلی کلی که جزو عزیزترین وسائل شخصی‌‌اش است، نتوانست در صحنه پرتلاطم حقیقی کشاکش سیاست، جایگاهش را بیش از چند صباحی حفظ کند.

پیش از او نیز نفتالی بنتِ هم که تنها یک سال نخست‌وزیر بود، با وجود موفقیت خیره‌کننده‌اش در سرمایه‌گذاری فن‌آوری و مالی، صحنه سیاست را ترک کرد زیرا پی برد که در سرزمینی پرماجرا و سخت، کار هر کس نیست خرمن‌کوفتن.

ناکامی لاپید و هزیمت بنت، شکست و سقوط احزاب میانه و چپ اسرائیل نیز هست. لاپید در حقیقت، با عملکرد خود نه تنها کرسی صدارت را حفظ نکرد، بلکه به دو حزب قدیمی نیز ضربه جدی وارد کرد.

حزب چپ مرتز برای نخستین بار در ۳۰ سالی که از برپایی آن می‎‌گذرد، به کنست راه نیافته است. این حزب در سال ۱۹۹۲، در دولتی که اسحاق رابین تشکیل داد، با ۱۲ کرسی و رهبری سیاستمداری قدر مانند یوسی سارید که در دفاع از حقوق فلسطینیان صراحت لهجه داشت، پای ثابت کابینه رابین و حامی بزرگ توافق صلح با سازمان آزادیبخش فلسطین بود.

طرد عملی حزب مرتز از دوره کنونی مجلس که نتیجه یک روند پیگیر در سه دهه اخیر، مبنی بر کاهش نفوذ و محبوبیت آن در جامعه اسرائیل بوده، نمود جامعه‌ای در آینه است که به ویژه بعد از قتل اسحاق رابین به دست یک افراطی حامی ادامه تسلط اسرائیل بر اراضی فلسطینی، گام به گام راستگراتر شد به گونه‌ای که همان دولتمردانی نیز که خود تا چندی پیش حاضر نبودند در کنار سیاستمداری مانند ایتامار بن‌گویر بایستند و عکس بیندازند، حال باید او را وزیر دولت خود کنند.

زهاوا گال‌اون، رهبر مرتز، در بیانیه‌ای عدم راهیابی حزبش به مجلس را «یک فاجعه» برای کشور نامید و یائیر لاپید را متهم وضعیت ایجاد شده دانست. با این حال، این سیاستمدار مجرب و شکست خورده نوشت که هنوز معتقد است که ارزش‌های انسانی به خاطر سه هزار و ۸۰۰ رأی که به «جناح غیردرست» داده شده، از بین نرفته است.

اشاره خانم گال‌اون به تفاوت اندک آرا میان جناحی از مردم اسرائیل است که تنها به خاطر حمایت از نتانیاهو به پای صندوق‌ها رفتند، در برابر جناح مقابل، که نیروهای آن نیز اتفاقاً برای دادن رأی مخالف به نتانیاهو، برای پنجمین بار در کمتر از چهار سال اخیر در رأی‎‌گیری شرکت کردند. انتخاباتی که همگان در اسرائیل آن را له یا علیه بی‌بی (لقب نتانیاهو) می‎نامیدند.

اما حزب کارگر نیز درست در هفته‌ای متحمل شکست تاریخی سهمگین و تاریخی خود شده که مقارن با بیست و هفتمین سالروز قتل اسحاق رابین است.

حزب کارگر که با تقلای زیاد در این انتخابات تنها چهار کرسی به دست آورده، دهه‌ها قدرت اصلی را در دست داشت تا آن‌که برای نخستین بار مناحم بگین در انتخابات سال ۱۹۷۸، ۳۰ سال پس از تشکیل اسرائیل، توانست حزب کارگر را شکست بدهد.

بعد از آن پیروزی تاریخی لیکود در زمان بگین نیز حزب کارگر باز در دهه‌های هشتاد و نود میلادی دارای نقش تعیین‌کننده بود اما از بعد از به قدرت رسیدن اهود باراک در رهبری حزب کارگر و نخست‎‌وزیر شدن او در انتخابات سال ۱۹۹۹، در حالی که یکی از کوتاه‌ترین دوران صدارت را به نام خود رقم زد، جایگاه حزب کارگر در روندی پیوسته رو به افول نهاد که تا به امروز با داشتن تنها چهار کرسی در اپوزیسیون سقوط کرده است.

از قدرت اول کارگر (یا «مپای» قدیمی) در دست داوید بن‌گوریون در رهبری اسرائیل تا به امروز، وضعیت کنونی، حقیرآمیزترین شرایط برای حزب کارگر است.

"لاپید در حقیقت، با عملکرد خود نه تنها کرسی صدارت را حفظ نکرد، بلکه به دو حزب قدیمی نیز ضربه جدی وارد کرد.حزب چپ مرتز برای نخستین بار در ۳۰ سالی که از برپایی آن می‎‌گذرد، به کنست راه نیافته است"با چهار کرسی که حداقل تعداد کرسی‌ها برای وجود یک حزب در «کنست» است، حزب کارگر فعلاً تنها سر خود را به روی آب حفظ کرده است.

مراو میخائلی، روزنامه‌نگاری که در سال‌های گذشته رهبر حزب کارگر بود، مانند خانم گال‌اون، یائیر لاپید را به زیر تازیانه انتقاد کشید و گفت که لاپید حزب مرتز را نابود کرد و حزب کارگر را هم تا ورطه سقوط کشاند.

بنیامین نتانیاهوی ۷۳ ساله، در صحنه عمل نشان داد که با وجود سه سال بازجویی و محاکمات دشوار، که کماکان در جریان است، او نه تنها حزب لیکود را حفظ و تقویت کرده بلکه صحنه‌گردان اصلی تمامی احزاب جناح راست و مذهبی بوده و همه آن‌ها را هم به عنوان متحدین خود استحکام بخشیده است.

او هر جا که لازم بود، وارد عمل شد و مستقیم به میان طرفداران آن احزاب متحد خود رفت و حتی در پیوند حزب «صهیونیسم دینی» با حزب «اقتدار یهودی» به رهبری ایتامار بن‎گویر مستقیم ایفای نقش کرد.

بازگشت نتانیاهو به قدرت، هم‌‌وزن مبدل شدن ایتامار بن‌گویر به ستاره اصلی صحنه انتخابات این بار اسرائیل اهمیت دارد.

این سیاستمدار راستگرای افراطی در حالی که خواهان دادن حق شلیک به هر فلسطینی است که سنگی بیندازد، بلکه به صراحت از اخراج هر عربی که وفادار به اسرائیل نباشد، سخن گفته است. او پایش را در یک کفش کرده که در دولت جدید وزیر امنیت داخلی باشد تا فرماندهی مستقیم نیروهای پلیس در برابر فلسطینیان و متعرضین به امنیت را به دست بگیرد.

بن‌گویر همچنین می‌خواهد سه کار دیگر را انجام دهد: ۱. «جرم و جنایت و ترور عربی» را از بین ببرد و ایمن عوده، سیاستمدار عرب عضو کنست و همفکران او را اخراج کند، ۲. اصول و ارزش‌های یهودی را به کتاب قانون کشور اضافه کند و یهودیت رفرمیست را از بین ببرد، ۳. شهروندان کشورهای دیگر را که به صورت غیرقانونی در اسرائیل زندگی می‌کند، بیرون براند.

با این مواضع، کم نیستند نیروهای پیشین شباک و موساد که در مورد عواقب حضور آقای بن‎‌گویر در دولت از هم‌اکنون هشدار می‌دهند.

رسانه‌های اسرائیلی نیز خود تأکید دارند که هنوز دولت جدید تشکیل نشده، حضور احتمالی بن‌گویر در این کابینه، در رسانه‌های جهانی بازتاب زیادی داشته و او پیشاپیش یک دردسر برای ائتلاف آقای نتانیاهو است.

ایتامار آیخنر، مفسر روزنامه یدیعوت آخرونوت نیز نوشته است که مشروعیت دادن به بن‌گویر، اوکراین و رابطه با بایدن، سه چالش اصلی در صحنه سیاسی برای بنیامین نتانیاهو است.

اما برای حامیان آقای نتانیاهو در داخل اسرائیل مسائل امنیتی در صدر اولویت‌هاست. او مدعی بود که سقوط شرایط امنیتی و افزایش حملات مسلحانه فلسطینیان با سلاح سرد و گرم در ماه‌های گذشته، نتیجه سهل‌انگاری‌های بنت و لاپید بوده است.

حال باید دید که آیا او که از خود تصویر «آقای قدرت» ترسیم کرده در کنار ایتامار بن‌گویر، سیاستمدار راست‌گرایی که برخی از اسرائیلی‌ها تقویت حضور سیاسی او را نتیجه دخالت‌های مستقیم بنیامین نتانیاهو می‌دانند، خواهند توانست امنیت کامل برای مردم را تأمین کنند یا نه.

انتظار عامه مردم اسرائیل از دولت جدید نیز کاهش هزینه‌های سرسام‌آور زندگی، به‌ویژه مایحتاج عمومی و هزینه گزاف مسکن است. دولت پیشین نتانیاهو در زمان همه‌گیری کرونا در شل کردن کیسه بیت‌المال و دادن پول به مردم دست بازتری داشت تا در دولت‌های بنت و لاپید که آویگدور لیبرمن، در مقام وزیر دارایی مقتصدانه از «پول پخش کردن» خودداری می‌کرد.

در این میان، بنیامین نتانیاهو گفته است که با توانی بیشتر اهداف خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران به پیش خواهد بود. سکان رهبری اسرائیل در حالی دوباره به دستش افتاده که بدون او نیز دولت‌های بنت و لاپید شدیدا در مسیر تقابل با تهران اقدام کردند.

در ۱۶ ماهی که نتانیاهو تصمیم‌گیرنده اول نبود، ابتدا نفتالی بنت با سیاست موسوم به «زدن سر افعیِ نشسته در تهران» تاکید کرد که دیگر «قطع کردن بازوان اختاپوسی» تهران در منطقه کافی نیست و از کشاندن کارزار به داخل خاک ایران نباید ابایی داشت.

پس از بنت که ماه آخر کارش، ژوئن امسال، مملو از عملیات منتسب به اسرائیل علیه فعالان برنامه‌های موشکی و پهپادی ایران و همچنین خرابکاری در سایت‌های مختلف نظامی و حساس ایران و حتی زدن ضربه به فعالان نیروی قدس سپاه در داخل ایران بود، یائیر لاپید، هر چند از اقدامات به شدت ماجراجویانه و آشکار منتسب به کشورش علیه ایران خودداری کرد، اما موساد، در دوره او خواهان ادامه این رویه بود و کماکان بر لزوم تقابل سخت با جمهوری اسلامی ایران تأکید داشت.

مجموعه مطالب منتشره رسانه‌ای گواه این ادعاست که موساد و داوید برنئا، رئیس آن، که معاون یوسی کوهن، رئیس پیشین موساد و نزدیک‌ترین فرد مورد اعتماد نتانیاهو در دوره‌ای طولانی بود، دیدگاه‌های نزدیک‌تری به نتانیاهو دارند تا به لاپید. چه اینکه لاپید داوید برنئا را به خاطر یک کنفرانس خبری غیرمنتظره و بی‌سابقه در مورد ایران توبیخ کرد.

بنیامین نتانیاهو زمانی سال گذشته از جایگاه نخست‌وزیری با رأی مردم خلع شد که ایران آخرین هفته‌های ریاست جمهوری حسن روحانی را سپری می‌کرد.

"«جرم و جنایت و ترور عربی» را از بین ببرد و ایمن عوده، سیاستمدار عرب عضو کنست و همفکران او را اخراج کند، ۲"او در حالی به این مقام بازگشته که اکنون ابراهیم رئیسی ریاست قوه مجریه ایران است اما کماکان سیاست‌های اصلی نظام در دست علی خامنه‌ای است که مواضع او برای بنیامین نتانیاهو شناخته شده است.

در حالی که یائیر لاپید و بسیاری از سیاستمداران اسرائیلی در یک ماه و نیم اخیر از بیان حمایت علنی از اعتراضات مردمی ایران خودداری کردند، بنیامین نتانیاهو در جایگاه رهبری اپوزیسیون پشتیبانی خود را از ایرانیان به پا خاسته اعلام کرد.

ارزیابی رسانه‌های اسرائیل و همچنین برخی مطبوعات آمریکا در دوره اخیر حاکی است که اگر دولت جو بایدن کماکان بخواهد به سوی احیای برجام با ایران گام بردارد، بنیامین نتانیاهو از تقابل با کاخ سفید، مانند رویه‌ای که در زمان باراک اوباما در پیش گرفت، ابایی نخواهد داشت. جو بایدن در سفر تابستان خود به اسرائیل هر چند گفت که نتانیاهو را «خیلی دوست دارد»، اما تنش میان آن‌دو مبتنی بر سابقه‌ای دیرینه است که بعید است کاملا زدوده شده باشد.

چشم‌انداز احتمال تقویت جمهوری‌خواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا و سپس انتخابات پاییز دو سال دیگر و حتی احتمال بازگشت یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه به کاخ سفید، برای بنیامین نتانیاهو کار را آسان‌تر خواهد کرد؛ مانند همان اتفاقی که بعد از رفتن اوباما و آمدن ترامپ روی داد.

همچنین آقای نتانیاهو این بار در حالی به خانه شماره دو خیابان بالفور (اقامتگاه رسمی نخست‌وزیری در اورشلیم) باز می‌گردد که دوست نزدیکش، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، از ۱۰ ماه پیش درگیر یک جنگ سنگین در اوکراین است.

این بنیامین نتانیاهو بود که با تحکیم روابط پشت پرده میان اسرائیل با شماری از کشورهای عرب موجب دستیابی به پیمان‌های صلح ابراهیم شد اما خود او این بخت را نیافت که آشکارا از بحرین، امارات، مراکش و سودان دیدار کند هر چند که باور بر این است که حتی سفرهای محرمانه به سعودی هم داشته است.

آقای نتانیاهو در نطق پیروزی خود تأکید کرد که بازگشت او به مفهوم افزایش شمار کشورها در پیمان‌های ابراهیم خواهد بود. او توان عملی کردن این گفته را دارد.

منابع خبر

اخبار مرتبط

بی بی سی فارسی - ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱