شجریان و ناظری نیاز به مجوز ندارند/ اگر جلوی «جنتلمن» را میگرفتیم کار به «گنگستر شهر آمل» نمیرسید
مهسا بهادری: «لب کارون، چه گل بارون...»، «نیر، نیر تیلفن میزنم جواب نمیدی»، «آقامون جنتلمنه جنتلمنه...»، «مثلا روم طوم کنی بوم بوم کنه قلبم»، «اگه مه یار نباشی خل بومه، من ارازل بومه، گنگستر شهر آمل بومه...» موقع خواندن ریتمش به یادتان آمد؟ این موسیقیها برای شما هم آشناست؟ یا اصلا آن را حفظ هستید؟ امری طبیعی است در همه جای دنیا حتی در جوامعی که به موسیقی کلاسیک توجه ویژهای میشود، بازهم این سبک از موسیقی طرفداران خود را دارد. اتفاقی که ارتباطی به قبل و بعد از انقلاب ندارد، در همه دوران و حتی در تمام جوامع شاهد و ناظر رخ دادن آن هستیم.
موسیقیای که برخی آن را با نام مبتذل بر میشمارند، اتفاقا طرفداران خود را دارد و قشر بسیاری از آن طرفداران کودکان و نوجوانان هستند؛ چون شنیدن شجریان و گوش دادن به آواز ناظری نه آنها را به تحرک وا میدارد نه در این روزگار فستفودی حوصله شنیدن تصنیف ده دقیقهای را دارند. بخشی از این ماجرا هم مربوط به سبک زندگی ماست، ما، یعنی مردمی که هم بتهون گوش میدهند، هم باخ را میشناسند، هم با ساسی مانکن به جنبش در میآیند و هم با الههناز بنان معشوق را به خاطر میآورند، مردمانی که کمی ترکی بلدند تا ابراهیم تاتلیس گوش کنند و کمی انگلیسی برای شنیدن بیلی آیلیش و ادل و هری استایلز.
میبینید؟ ما همه چیز خواریم هم سعدی میخوانیم، هم فروغ فرخزاد و هم هوشنگ ابتهاج. ترکیبی از همه چیز را در تلفن همراه و کتابخانه و مغزمان داریم، میپرسید چرا؟ دو دلیل ساده دارد، اولی؛ این وضعیت ماحصل دنیای مدرنی است که در آن زندگی میکنیم و دومین دلیل را سعید معدنی، جامعه شناس بررسی میکند؛ که در ادامه آن تحلیل را میخوانید.
چه اتفاقی رخ میدهد که مردم به شنیدن موسیقیهایی مثل «گنگستر شهر آمل» ترغیب میشوند؟
چه پیش از انقلاب و چه بعد از آن، همیشه این وضعیت وجود داشته، منتهی فرهنگ رسمی تسلط داشته و این موضوع را نشان نمیداده است، در یک دورهای ترانه «جنتلمن» ساسیمانکن بسیار مورد استقبال قرار گرفت، یعنی اساسا قرار نیست که کودک و نوجوان فقط شجریان گوش کند، ما با استثنا کاری نداریم اما در هیچکجا قاعده این نیست که این قشر از جامعه حتما و فقط بتهون گوش کند. این قشر موسیقی خاص خودش را دارد و موسیقیای که نوجوان و جوان گوش میکند دقیقا همین است، ما بخاطر اینکه یک فرهنگ دوگانهای در جامعه داریم، این فرهنگ دیده نمیشود و سعی میکنند با فرهنگ رسمی کار را پیش ببرند و زمانی که این فرهنگ غیر رسمی بروز و ظهور پیدا میکند، مسئولینی که فکر میکنند در حال ساخت جامعه هستند و به نوعی باید به قشر مذهبی و روحانی جامعه پاسخگو باشند، دستوپایشان را گم میکنند و تصمیمات عجولانهای میگیرند و نتیجهاش میشود اخراج معلم که بعد از آن دوباره او را استخدام میکنند.
یادمان باشد که جامعه همیشه همینگونه بوده، یک فرهنگ رسمی داشته که جامعه تبلیغ کرده و حکومت آن را گفته، اما در زیر همین فرهنگ رسمی، یک فرهنگ غیر رسمی وجود دارد که موسیقی خودش را دارد.
مسئولین هم این موضوع را میدانند، مردم دنبال موسیقیای هستند که آسان فهم باشد.
"برای برگزاری کنسرت و انتشار موسیقیدان اصلا نیازی به مجوز ندارند، چون این افراد سرمایههای کشور هستند"منتهی گاهی که این ماجرا از بین فرهنگ رسمی خارج میشود مسئولین دستگاه میشوند. ما در فرهنگ رسمیمان جایی برای موسیقی فاخر نداریم و حتی بخشی از متشرعین ما، کلا موسیقی را حرام میدانند و فرقی هم نمیکند که موسیقی اصیل باشد یا پاپ، به همین دلیل بسیار از این ائمه جمعه اجازه نمیدهند در شهرشان کنسرت برگزار شود.
موسیقی پاپ، یک سبک آسان فهم است که نوجوانان را جذب میکند؛ اما ما برای اینکه موسیقی کلاسیک را رواج دهیم کاری انجام نمیدهیم. در واقع ما اجازه نشر و بروز فرهنگ موسیقی فاخر در کشور را نمیدهیم. اصلا من بر این باورم کسانی مانند آقای ناظریان، شجریان و... برای برگزاری کنسرت و انتشار موسیقیدان اصلا نیازی به مجوز ندارند، چون این افراد سرمایههای کشور هستند.
وقتی مجوز روی کار میآید چه تاثیری رو موسیقی زیر زمینی دارد؟
نکته این است که وقتی بحث مجوز و سختگیری برای موسیقی کلاسیک مطرح میشود، کار را برای آنها سخت میکند و در همین هنگام موسیقی زیر زمینی با قدرت زیاد به کار خود ادامه میدهد.
چون نوجوان یک موسیقی آسان فهم و ریتمیک میخواهد دقیقا همان چیزی که موسیقی پاپ و حتی رپ به آنها میدهد.
بیشتر بخوانید:
مردی که تنها آرزویش خواندن است ...در وطن ...
آنهایی که موسیقی را تحریم کردند با کسانی که آن را مطربی میدانند تفاوتی ندارند/
تحریم کنندگان متهم به بیانصافیاند/ چرا به هنرمند میگوییم بیشرف؟
زمانی که سراغ همین قشر نوجوان میرویم متوجه میشویم که همه چیز گوش میدهد، این مسئله تا چه اندازه دستآورد دنیای مدرن است؟
امروزه مدرنیته سبب شده که ما بنبست نداشته باشیم. میگویند وقتی آدمها وارد قاره آمریکا شدند، نمیدانستند انتها چیست و تا انتها رفتند، به همین دلیل این تا انتها رفتن در فرهنگشان هم متبلور شد. به همین دلیل میبینیم نه برای موسیقی و نه برای هیچ چیز دیگر، هیچ محدودیتی وجود ندارد و این فرهنگ تبدیل به فرهنگ جهانی شده؛ به همین دلیل مدرنیته که روی کار آمده و این فرهنگ را با خودش آورده، در قید و بند فرهنگی که مسئولین یا خانواده میگویند نیستند.
این فرهنگ جهانی است که تایید میکند آنها چه کار کنند. چند وقت پیش داشتم ویدئوهای امیر تتلو را میدیدم او روی صحنه کنسرت میگوید، والدین خیلی اشتباه کردند که ما را به دنیا آوردند. ما چرا به آنها احترام بگذاریم؟ آنها به ما احترام بگذارند، میخواهم بگویم این نسل میخواهد همه چیز را آن طور که دوست دارد پیش ببرد.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران