خانعلی‌زاده: تفکیک محل درآمد رسانه‌ملی از دولت یکی از الزامات دوره جدید صدا و سیماست / مدیران رسانه ملی به شبکه‌های استانی به چشم توریسم تلویزیونی نگاه می‌کنند

خانعلی‌زاده: تفکیک محل درآمد رسانه‌ملی از دولت یکی از الزامات دوره جدید صدا و سیماست / مدیران رسانه ملی به شبکه‌های استانی به چشم توریسم تلویزیونی نگاه می‌کنند
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۸ آذر ۱۴۰۰



گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ 

نرگس روزبه؛ رسانه‌ملی در دودههٔ اخیر با به دوش کشیدن بار سنگین عقب افتادن از رسانه‌های دوسویه، بار‌ها غرق شده و اغلب نجات نیافته است. با هر ضربه مرجعیت خود را از دست داده و حتی نتوانست با استفاده از انحصارِ رسانه‌ای آن را باز یابد. از آنجایی که مدیران رسانه و کارشناسان رسانه با اقتضائات مدیریت رسانه، الزامات رعایت چهارچوب‌ها، مدیریت بودجه و منابع انسانی و اولویت‌های انتقال پیام آشنایی دارند، بهتر از هرکسی می‌توانند عملکرد رسانه‌ملی را نقد و بررسی کنند؛ از این رو تصمیم‌گرفتیم تا سلسه گفتگو‌هایی را با مدیران رسانه و کارشناسان رسانه در خلل پرونده صداوسیما داشته باشیم تا بیش از پیش جایگاه رسانه‌ملی را در جمهوری اسلامی روشن کنیم. در ششمین گفتگو از سلسله گفتگو‌های «صداوسیما از نگاه مدیران رسانه»، به سراغ مهدی خانعلی زاده کارشناس رسانه و برنامه‌ساز تلویزیونی رفتیم.

خبرگزاری دانشجو: یکی از کارکردهای رسانه، ایجاد اتصال بین مردم و حاکمیت است و یکی از ابزارهای تحقق آن برای صداوسیما، شبکه‌های استانی است. رسانه‌ملی تلاش می‌کند تا با کمک شبکه‌های استانی فاصله حاشیه و مرکز را به حداقل‌‌ترین حالت برساند.

"گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ نرگس روزبه؛ رسانه‌ملی در دودههٔ اخیر با به دوش کشیدن بار سنگین عقب افتادن از رسانه‌های دوسویه، بار‌ها غرق شده و اغلب نجات نیافته است"اگرچه شبکه‌‌های استانی با این هدف تأسیس شدند اما نتوانستند در این مسیر به این هدف دست یابند. شما رویکرد شبکه‌های استانی را چطور آسیب‌شناسی می‌کنید؟

خانعلی‌زاده: اصل موضوع تمام اعتراض‌هایی که ما به صداوسیما داشتیم و داریم، تفاوت بین دو کلمه است؛ رسانه یا روابط عمومی؟‌ صداوسیما باید تصمیم بگیرد تا رسانه حاکمیت باشد نه روابط‌عمومی حاکمیت. رسانه، ابزاری است برای پیشبرد اهداف، ارزش‌ها و حل مشکلات یک مجموعه و هدف اصلی هر ساختاری از تأسیس رسانه، تحقق این اهداف است. اما هدف روابط‌عمومی فقط ارائه ساختار است. اگر به چشم رسانه حاکمیت به صداوسیما نگاه کنیم، این رسانه به این نتیجه رسیده که برای انتقال ارزش‌های بنیادین از یک سو،‌ حل مشکلات استان‌ها از سوی دیگر و پاسخ به تهدید تجزیه‌طلبی، راه‌‌حلی ایجاد کند.

آسیب اصلی از همین‌جا شروع می‌شود که اساساً کارکرد شبکه‌‌های استانی فهم نمی‌شود. رسانه‌های استانی‌مان هم پایتخت زده هستند. مدیران به مخاطبان شبکه‌های استانی به چشم گردشگر نگاه می‌کنند. یعنی برنامه‌ها برای یک تهرانی ساخته می‌شود که قرار است با فرهنگ و جاذبه‌های گردشگری استان‌های مختلف آشنا شود. شبکه‌ مازندران برنامه‌ای پخش می‌کند با استفاده از زنانی که لباس محلی پوشیده‌اند؛ در حالی که الان زنان مازندران دیگر لباس محلی نمی‌پوشند.

"با هر ضربه مرجعیت خود را از دست داده و حتی نتوانست با استفاده از انحصارِ رسانه‌ای آن را باز یابد"چیزی که مدیران شبکه‌ها فهم کرده‌اند یک توریسم تلویزیونی است؛ هیچ طراحی برای بازتاب مسائل و مشکلات استان‌ها وجود ندارد.

خبرگزاری دانشجو: درحال حاضر شاهد انقطاع شبکه‌های استانی از مسائل واقعی استان‌ها هستیم. اگر قرار باشد رسانه‌ملی در دوره جدید به سمت اصلاح این رویه حرکت کند، مسیر آن باید از کجا شروع شود؟

خانعلی‌زاده: مردم باید خودشان را در آینه شبکه‌شان ببینند؛ این همان اتفاقی است که در کشورهای توسعه‌یافته افتاده است. آمریکا به شدت در حوزه رسانه‌های محلی فعال است؛ آنقدر که رادیوهای محلی مثلاً در ایالت تگزاس، مخاطب و شنونده دارند، سی‌ان‌ان و فاکس نیوز ندارند. حتی اگر بمب اتم هم در جهان منفجر شود شبکه محلی کاری با آن ندارند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا مستقیماً با دغدغه‌های مردم همان منطقه همزادپنداری ایجاد کنند.

البته بخشی از این اتفاق به دلیل ساختار فدرالی و مجزا بودن ایالت‌ها در آمریکا است که درکشور ما کم‌رنگ‌تر است. در فرانسه هم همینطور است. شبکه‌های محلی تلاش می‌کنند تا با بازتاب مسائل، آن‌ها را در سطح محلی حل کنند. خیلی از مشکلات نیازی به ملی شدن ندارند و به راحتی می‌توانند با استفاده از همان رسانه‌های محلی حل شوند. در استراسبورگ فرانسه به دلیل هم‌مرزی با آلمان مشکلات خاصی دارند که هیچ ربطی به پاریس ندارند.

"رسانه‌ملی تلاش می‌کند تا با کمک شبکه‌های استانی فاصله حاشیه و مرکز را به حداقل‌‌ترین حالت برساند"شبکه‌های محلی استراسبورگ این مشکلات را بازتاب می‌دهند و خبرنگارهای محلی به این مسئله می‌پردازند. همان‌جا مسئله حل می‌شود و اصلاً ملی نمی‌شود. اما در ایران چه اتفاقی می‌افتد؟ به محض اینکه سِیلی در یک روستایی در جنوب اهواز اتفاق می‌افتد، مسئله به سرعت ملی می‌شود و همه شهرها را درگیر می‌کند؛ چرا؟ چون رسانه محلی کار خودش را انجام نمی‌دهد تا مشکلات در بستر خودشان حل شوند. ساختار شبکه‌های استانی به قدری اشتباه چیده شده که به ضدخودش تبدیل شده. نگاه امنیتی خودش مشکلات امنیتی ایجاد می‌کند.

مسئله خصوصی‌سازی هپکو در استان مرکزی، فارغ از اینکه یک مسئله مهم ملی است،‌ معضل کارگرهای آنجا است.

همه ما که ساکن تهران هستیم چیزی از این ماجرا نمی‌بینم. اگر نگاه حرفه‌ای به موضوع امنیت‌ ملی و رسانه داشته باشید باید اجازه دهید شبکه‌های محلی به این موضوع بپردازند تا ضریب ملی نگیرند. باید فهم کنیم که رسانه محلی قرار نیست بازنمایی محل، برای ملی باشد، قرار است بازنمایی محل برای محل باشد. ابتدایی‌ترین حرفی که درباره ارزش‌های خبری می‌زنیم، دربرگیرندگی است. دربرگیرندگی اخباری که برای شبکه استانی فارس و اصفهان طراحی می‌شوند قاعدتاً باید با شبکه سراسری که در پایتخت مخاطب جدی دارند فرق داشته باشد.

"اگرچه شبکه‌‌های استانی با این هدف تأسیس شدند اما نتوانستند در این مسیر به این هدف دست یابند"اگر ترتیب خبرها و رویکرد برنامه‌ها بین شبکه‌های استانی و شبکه‌های سراسری یکسان بود، بدانید شبکه‌های استانی، هدفشان را پیش نبردند.

اگر در استانداردهای رسانای ما همیشه دنبال مجری خوش‌بیان هستیم در شبکه‌های استانی باید دنبال کسی باشیم که مطالبه‌گر خوبی باشد. باید برای شبکه‌های محلی حتی استانداردهای رسانه‌ای را هم تغییر دهیم. اگر این موضوع را می‌فهمیدیم هیچ‌وقت مجری سلبریتی را نمی‌آوردیم در شبکه اصفهان با مهمانان سلبریتی پایتخت‌نشین برنامه تولید کند بعد پیش خودمان بگوییم چقدر شبکه‌ استان ما باکیفیت است. چه فرقی می‌کرد برنامه «زنده‌رود» شبکه سه تولید شود یا شبکه اصفهان؟‌ مگر شبکه‌های استانی در رقابت با شبکه‌های ملی هستند؟‌

خبرگزاری دانشجو: سوالی که پیش می‌آید درباره چرایی این اهمال‌کاری و فاصله داشتن با فضای حرفه‌ای است؛ آیا صرفاً محافظه‌کاری موجود در سازمان به این رویکرد دامن زده است یا نبود اتاق فکر، کار را به اینجا رساند؟‌

خانعلی‌زاده: خیلی صریح می‌گویم‌، بی‌سوادی. کسانی که مسئولیت راه‌اندازی این کار را داشتند، سواد رسانه‌ای نداشتند صرفاً سابقه رسانه‌ای داشتند.

از ابتدا در این جایگاه قرار گرفته بودن، سال‌ها فعالیت کردند و به همین دلیل مسئولیت‌های مختلف گرفتند. از طرف دیگر ما با بحران بخش‌نامه و گزارش‌کار در کشور مواجه‌ایم. اگر شما بروید با معان استان‌های سیما صحبت کنید، به شما می‌گوید من بیش از سی شبکه‌ استانی ۲۴ ساعته راه‌اندازی کردم؛ نگاهی کمی و گزارش‌محور. آنقدر هم این گزارش‌کارها را جدی می‌گیرند که رئیس سابق صداوسیما، باور داشت که بسیاری از مشکلات کشور را نه فقط صداوسیما که شخص ایشان حل کردند. واقعاً باورشان این است که مشکل تجزیه‌طلبی را با راه‌اندازی شبکه‌های استانی حل کردیم.

"رسانه، ابزاری است برای پیشبرد اهداف، ارزش‌ها و حل مشکلات یک مجموعه و هدف اصلی هر ساختاری از تأسیس رسانه، تحقق این اهداف است"ما گزارش گرفتیم مشکل آب خوزستان حل شد،‌ تمام شد. تمام این درگیری‌هایی هم که برسر آب هست همش بی‌خود است. چرا؟ چون می‌گویند ما ۷۲ ساعت برای مشکلات اهواز برنامه تولید کردیم. خب این ۷۲ ساعت چه بوده؟ چه کردید؟ نه سواد فهم آن را دارند و نه می‌خواهند از این فضای بسته مدیریتی خارج شوند. تا وقتی که کارکرد رسانه استانی فهم نشود مشکلات حل نمی‌شود.

همین مشکل را در شبکه‌های برون‌مرزی هم داشتیم. می‌خواهیم با یک زبان با همه حرف بزنیم. از نگاه تهرانی درشبکه‌های استانی و از نگاه ایرانی در شبکه‌های برون‌مرزی با مخاطب صحبت می‌کنیم. درصورتی که مدیوم‌ها و چهارچوب‌ها با هم متفاوت است.اصلا ً مخاطب را درنظر نمی‌گیریم. برای بچه پنج‌ساله همان حرفی را می‌زنیم که برای یک جوان ۳۰ ساله و پیرمرد ۷۰ ساله.

نگاه امنیتی و روابط عمومی به مسائل هم باعث شد تا این همه سال‌ هیچ تحولی در صداوسیما شکل نگیرد.

منابع خبر

اخبار مرتبط