چمدان: ایرانی‌های مهاجر می‌توانند بسیار بی‌اعتنا و ‘نژادپرست’ باشند

چمدان: ایرانی‌های مهاجر می‌توانند بسیار بی‌اعتنا و ‘نژادپرست’ باشند
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱۳ بهمن ۱۴۰۰

چمدان: ایرانی‌های مهاجر می‌توانند بسیار بی‌اعتنا و ‘نژادپرست’ باشند

  • امیر پیام
  • بی‌بی‌سی
۴ ساعت پیش

بیانکا سیا (سیاوشی) به قدری پر انرژی و شوخ‌ حرف می‌زند که ممکن است ساعت‌ها بعد تازه متوجه تشرهای جدی او در خلال گفتگو شوی.

این که در سفر به ایران زیر تگرگ متلک‌پرانی‌ها نتوانسته حتی تا سر کوچه تنها برود. یا این که چه طور بخشی از ایرانیان مهاجر، آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار یا دیگر جوامع اقلیت را «قضاوت» می‌کنند و کم اطلاع از تاریخچه تبعیض نظام‌یافته علیه این جوامع آنها را «تنبل و تن به کار نده» می‌خوانند. یا این که در دوران کودکی چه طور پدرش او و بیژن، برادرش را به میهمانی‌هایی می‌برده که در آنجا حاجی فیروز با صورت سیاه کرده جلوی انها «رژه» می‌رفته و حتی کنایه‌ای که بیانکا به «تعارف» کردن به عنوان یک عرف غیرضروری می‌زند.

یکی دیگر از این انتقادها را نه در گفتگو مستقیم ما که در دیالوگ کوتاه میان بیانکا و نیل برنن، کمدین هالیوودی، و در هنگام اجرای پادکست «نیل چه احساسی داره» می‌شود پیدا کرد؛ آنجا که بیانکا به نیل می‌گوید: «گاه وقتی با ریزه‌کاری‌های جامعه خودت آشنا می‌شوی خیلی عصبانی می‌شی. مثل این که تو ایران دختر بچه‌ها رو می‌شه به عقد درآورد اگر والدین رضایت داشته باشند و این طور کلاه شرعی‌ها - دقیقه هشتم».

منبع تصویر،

ifuxwitbianca

توضیح تصویر،

بیانکا به همراه پدرش خسرو و بردارش بیژن

چمدان بیانکا را بدون آن که برنامه‌ریزی کرده باشیم در یکصدمین سالگرد کشتار تولسا ضبط کردیم.

"مثل این که تو ایران دختر بچه‌ها رو می‌شه به عقد درآورد اگر والدین رضایت داشته باشند و این طور کلاه شرعی‌ها - دقیقه هشتم»"اشاره به این واقعه که از آن به عنوان بزرگترین کشتار نژادی تاریخ آمریکا یاد می‌شود هم در میانه بحث و به صورت خودجوش پیش آمد.

کشتار تولسا ۱۰۰ سال پیش -ماه مه ۱۹۲۱ - روی داد. در آن سال‌ها منطقه تجاری در شهر تولسا ایالت اوکلاهاما وجود داشت که به علت رونق فوق‌العاده بنگاه‌های اقتصادی سیاه‌پوستان در آن، به 'وال استریت سیاه' شهرت یافته بود.

اما در ماه مه سال ۱۹۲۱ صدها اوباش سفیدپوست به این منطقه حمله کردند و تمامی مغازه‌ها، منازل و مراکز تجاری 'گرین وود' را که حدود ۱۳ چهارراه وسعت داشت به آتش کشیدند و خاکستر کردند. بهانه آنها برای این حمله اتهام آزارجنسی و تلاش برای تجاوز به یک دختر ۱۷ ساله سفیدپوست از سوی یک جوان سیاه‌پوست ۱۹ ساله بود. آمار دقیقی از کشته‌شدگان این حملات وجود ندارد اما تحقیقات سال‌ها بعد آمار کشته شدگان را تا ۳۰۰ نفر برآورد کرد.

این تحقیقات نشان داده که مقامات محلی که همگی سفیدپوست بودند هم با اوباش در این حملات همکاری کردند. اتهام تجاوز و آزارجنسی علیه آن جوان سیاهپوست هم هیچ‌گاه اثبات نشد.

مشابه این قضاوت‌های ناروا علیه جامعه سیاه‌پوستان که بیانکا به آن اشاره می‌کند را بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ که ساکن ونکوور کانادا بودم از دهان برخی از ایرانیان مقیم این شهر نسبت به جامعه بومیان کانادایی شنیده بودم.

توضیح تصویر،

سفره ایرانی که لیزا (راست جلو) دوست آمریکایی-آسیایی‌تبار بیانکا برای تولد او تدارک دیده بود (دقیقه ۱۸ ویدیو)

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی

برنامه ها

پایان پادکست

با این همه، آنچه در حقیقت پیغام اصلی چمدان بیانکا شد نه گفتگوهای جدی درباره موضوع نژادپرستی بود و نه انتقادهای او از جامعه ایرانیان مهاجر کالیفرنیا.

چمدان بیانکا را حتی می‌شد صامت ساخت، بدون کلام؛ فقط در قاب دو تصویر: یکی سفره ایرانی که دوستان او برای روز تولدش تدارک دیده بودند و دومی قاب عکس کلاژ شده مادر و پدر بیانکا در کنار هم.

"منبع تصویر، ifuxwitbiancaتوضیح تصویر، بیانکا به همراه پدرش خسرو و بردارش بیژنچمدان بیانکا را بدون آن که برنامه‌ریزی کرده باشیم در یکصدمین سالگرد کشتار تولسا ضبط کردیم"

سفره ایرانی تولد بیانکا را لیزا که آمریکایی-آسیایی‌تبار است تدارک دیده بود. کوکوسبزی، گز، شیرینی نخودچی (که تهران در قسمت دوم از آن دل زاری داشت)، شیرینی گردویی و نارگیلی، نان و پنیر و سبزی؛ سالاد شیرازی که خیار و گوجه آن درست مانند 'نسخه اصلی' خیلی ریز خرد شده بود؛ نان سنگک. تمام جزییات این سفره عصرانه را لیزا به تنهایی تحقیق و یک به یک از فروشگاه‌های ایرانی خریده بود.

دور سفره هم یک ولزی، یک ایتالیایی، چند آمریکایی با تبارهای مختلف آفریقایی و بیانکا که آمریکایی با تبار ایرانی-پانامایی-آفریقایی بود نشسته بودند. در بیرون این قاب هم آلیشیا، فیلمبردار دو رگه ایرانی-ژاپنی به همراه گفین، دستیار اسرائیلی او و من بودیم.



منبع تصویر،

ifuxwitbianca

توضیح تصویر،

بیانکا این عکس پدر و مادرش را معرف کاملی از هویت خود می‌داند

عکس پدر و مادر بیانکا اما داستان دیگری است. پدر بیانکا در اوایل دهه ۸۰ میلادی و با پذیرش تحصیلی از دانشگاه برکلی به آمریکا آمد.

آنها که نهضت هیپی‌گری و جنبش‌های اجتماعی آمریکا را دنبال می‌کنند، می‌دانند که شهر برکلی در حومه سانفرانسیسکو چه طور در دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ میلادی جلودار بسیاری از این خیزش‌های پیشرو در آمریکا بود. بنابراین آشنایی پدر بیانکا - خسرو - و مادرش که سال‌ها قبل از پاناما به کالیفرنیا مهاجرت کرده بود را باید با پس زمینه برکلی دهه ۸۰ متصور شد.

در آپارتمان نقلی بیانکا یک عکس شاخص دیگر هم بود که تصویری از آن را در دقیقه ۱۵ و ثانیه ۴۸ می‌بینید اما دیالوگی درباره آن در نسخه نهایی گنجانده نشده.

"اشاره به این واقعه که از آن به عنوان بزرگترین کشتار نژادی تاریخ آمریکا یاد می‌شود هم در میانه بحث و به صورت خودجوش پیش آمد.کشتار تولسا ۱۰۰ سال پیش -ماه مه ۱۹۲۱ - روی داد"بیانکا می‌گوید این یکی از آن عکس‌هایی است که به طور اتفاقی شاهکار از آب درآمده.

«من و دوستم که عکاس است به بیرون شهر و کنار ریل آهن رفته بودیم تا چند فیگور مدلینگ بگیریم. یک باره دوستم صدای سوت قطار را شنید و به من پیشنهاد داد که مانند یک رسم شوخ دختران آمریکایی، به سمت قطار بایستم و بالاتنه برهنه خودم را به سمت لوکوموتیو ران بگیرم».

آنچه که این عکس را تماشایی و منحصر به فرد کرده نه ایده دوست عکاس بیانکا و نه نیمه برهنه‌شدن فوری او به سوی لوکوموتیوران است، بلکه این که است که وقتی قطار نزدیک می‌شود راننده قطار یک سیاه‌پوست از آب در می‌آید. هر رنگ و نژاد دیگری را به جای لوکوموتیوران سیاه‌پوست در این عکس بگذارید، معنا و مفهوم آن کاملا عوض می‌شود.

شاید هم همین دلیل این شده بود که بیانکا می‌گوید: «راننده قطار از وقتی که متوجه 'صحنه' شد تا جایی که در افق دیده می‌شد سوت قطار را به صدا در می‌آورد و جیغ می‌کشید».



منبع تصویر،

ifuxwitbianca

توضیح تصویر،

بیانکا رخسانه سیاوشی، هنرپیشه، مدل و مجری پادکست ایرانی-آمریکایی-پانامایی، مقیم لس‌آنجلس در جنوب کالیفرنیا است

آرشیو چمدان

نسخه کامل چمدان بیانکا و قسمت‌های اول تا چهارم سری جدید را می‌توانید در کانال یوتیوب ما و از طریق لینک‌های زیر تماشا کنید:

  • قسمت پنجم: بیانکا سیاوشی - هنرپیشه، مدل و مجری رادیویی
  • قسمت چهارم: امیر سلطانی - نویسنده، مستندساز و فعال حقوق‌بشر
  • قسمت سوم: آناهیتا اسکندری - مستندساز و مترجم زبان چینی، ساکن غنا
  • قسمت دوم: تهران ون‌قصری - کمدین و فعال جنبش جان سیاهان مهم است
  • قسمت اول: سحر خواجه‌نوری - تهیه‌کننده و فعال فرهنگی بومیان ناواهو

برای ارسال نظرات خود درباره چمدان لطفا اینجا کلیک کنید.

منابع خبر

اخبار مرتبط