دعای آیت‌الله‌ بهاءالدینی مایه آرامش فرماندهان دفاع مقدس بود

دعای آیت‌الله‌ بهاءالدینی مایه آرامش فرماندهان دفاع مقدس بود
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۲۸ تیر ۱۴۰۰

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سیدرضا بهاءالدینی، فقیه و معلم اخلاق و عرفان و از شاگردان آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمد حجت، سید محمد تقی خوانساری و بروجردی بود. بیشترین اشتغال و شهرت آیت اللّه بهاءالدینی، مربوط به بحث‌ها و درس‌های اخلاقی عمومی یا خصوصی وی بود که تا روزهای آخر حیاتش ادامه داشت.

بهره‌مندی از اساتیدی برجسته در دوران تحصیل

آیت الله سید رضا

بهاءالدینی
در ۹ فروردین ۱۲۸۷ خورشیدی در قم دیده به جهان گشود. برخی از اجداد وی عهده دار تولیت حرم حضرت معصومه (س) بودند، همچنین پدر وی سید صفی‌الدین، افتخار خدمتگزاری آستان مقدس حضرت معصومه (س) را داشت. حافظه و استعداد بی‌نظیر سید صفی الدین به ویژه در حفظ آیات قرآن سبب شد که بسیاری از علما به او لقب «کشف‌الآیات علما» بدهند.

آیت الله سید رضا

بهاءالدینی
، تحصیلات دوران ابتدایی خود را در مکتبخانه گذراند. ایشان در خصوص ورود به مکتبخانه اینگونه م

ی
گفت: «۲ ساله بودم که برای آموختن حمد و سوره به مکتبخانه رفتم.

"به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سیدرضا بهاءالدینی، فقیه و معلم اخلاق و عرفان و از شاگردان آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمد حجت، سید محمد تقی خوانساری و بروجردی بود"پس از فراگیری حمد و سوره، اذان و اقامه را آموختم. آن گاه قرائت قرآن را یاد گرفته، سپس خواندن و نوشتن را آغاز کردم. ۶ ساله بودم که دوره مکتب تمام شد و من برای ادامه آموختن به مکتب دیگری رفتم و آموختن «نصاب الصبیان» که معانی لغات را به شعر بیان می‌کند، شروع کردم. استاد ابتدا اشعار را می‌خواند، سپس توضیح می‌داد. آن گاه برای یادگیری و تکرار بیشتر، پرسش می‌کرد.

هرگاه پرسش می‌کرد چه شخصی می‌تواند از رو بخواند؟ می‌گفتم: من از حفظ می‌خوانم! و این موجب تعجب او می‌شد زیرا مرتبه اول و دوم که اشعار را می‌خواند، خود به خود حفظ می‌شدم و نیازی به تمرین و صرف وقت بیشتری نداشتم.» سید رضا

بها

الدینی
بعد از پایان برای ادامه تحصیل نزد آیت الله سید ابوالقاسم قمی رفت و کتاب‌های مقدمات را یکی پس از دیگری فرا گرفت به گونه‌ای که در ۱۲ سالگی آمادگی خود را برای امتحان نزد آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم اعلام کرد و وارد مدرسه مبارکه فیضیه شد، این فقیه زاهد، اجازه اجتهاد را از عالم بزرگوار آیت الله سید محمدتقی خوانساری گرفت.

حجت الاسلام احمدی یزدی یکی از شاگردان آیت الله بهاءالدینی

در این مورد
می‌گوید: آیت الله بهاءالدینی از برکات وجود آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی خوب استفاده و بهره بردند. چرا که از اوایل شروع تحصیل با ایشان آشنا می‌شوند.

آیت الله سید رضا

بهاءالدینی
همچنین از مرحوم حاج شیخ عباس قمی، اجازه روایت داشت. این فقیه و عارف بزرگوار نزد آیات «عبدالکریم حائری یزدی»، «سید محمدتقی خوانساری»، «سید محمد حجت کوه‌کمری» و «ابوالقاسم قمی» علوم دینی را فرا گرفت.

پایداری و استقامت در تحصیل و تدریس

یکی از شاگردان وی می‌گوید: آقا می‌فرمود: «یک سال تمام از مدرسه فیضیه بیرون نیامدم. مادرم می‌آمد در مدرسه و از دور مرا نگاه می‌کرد و باز می‌گشت. اشتغالات ما به حدی بود که فرصت نمی‌کردیم به منزل سری بزنیم.» در این مورد خود حضرت آیت الله بهاالدینی، چنین می‌گوید: برای آمدن به مدرسه فیضیه، چون در راه مشغول مطالعه بودم و اگر از طریق کوچه‌ها می‌رفتم، با اشخاصی برخورد می‌کردم و ناچار به سلام و علیک می‌شدم و مطالعاتم مخدوش می‌شدمعمولاً از پشت باغات اطراف شهر عبور می‌کردم، تا فردی به من برنخورد و بتوانم به مطالعه خود بپردازم.

"برخی از اجداد وی عهده دار تولیت حرم حضرت معصومه (س) بودند، همچنین پدر وی سید صفی‌الدین، افتخار خدمتگزاری آستان مقدس حضرت معصومه (س) را داشت"در آن زمان، دروس سطح، مانند رسائل را تدریس می‌کردم. برای تدریس هم همیشه دو سه تا مطالعه جلو بودم، تا اگر یک شب مثلاً مانعی پیش آمد و نتوانستم مطالعه کنم، درس صبح ما تعطیل نشود و بتوانم از مطالعه ذخیره استفاده و تدریس بکنم.

تربیت شاگردانی بزرگ

پیشرفت‌های علمی این عالم ربانی باعث شد که او مدرسی موفق شود و درس وی در بسیاری از مدارس قم برپا شد. شاگردان زیادی در درس آیت الله بهاءالدینی حاضر شده‌اند که از جمله آن جمله می‌توان به آیات مرتضی مطهری، احمد جنتی، علی مشکینی، محمد فاضل لنکرانی، سید مصطفی خمینی و امام موسی صدر اشاره کرد، در واقع این عالم جلیل‌القدر با تدریس مستمر و مداوم و با به‌کارگیری روشی خاص، شاگردان مبرز و اندیشمندی را تربیت کرد که بسیاری از آنان، مایه مباهات حوزه‌های علمیه و از خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی هستند.

در خصوص شیوه تدریس آیت الله بهاءالدینی می‌توان گفت ایشان در مدارس مختلف تدریس داشت و از یک ساعت قبل از اذان صبح مشغول تدریس بود، سپس نماز صبح را می‌خواند و تا شب، مشغول درس و بحث می‌شد. وی به تفکر زیاد، بیشتر از نقل اقوال و بحث در اقوال اهمیت می‌داد. بیان روشنی داشت و به شاگردان خود بینش می‌داد.

آیت الله بهاءالدینی در پرورش اشخاص علمی‌و شاگردان خود، به گونه‌ای تدریس می‌کرد و آنان را پرورش می‌داد که در طول یک تا ۲ سال، اگر نزد او تحصیل می‌کرد، مفاهیم اصلی درس فقه را دریافت می‌کرد و همین امر، سبب می‌شد به مرحله اجتهاد برسد؛ نه این‌که تنها به فروعات بپردازد. نکته شایان ذکر این‌که آیت الله بهاءالدینی علاوه بر تدریس عمومی، یک تقریر خصوصی برای شاگردان ویژه خود، نظیر شهید مطهری داشت.

آیت الله بهاءالدینی چنین از شهید صیاد شیرازی تعریف می‌کرد: «آقای صیاد یک روحانی است که تعداد دیگری روحانی را به دور خود جمع کرده است. وی از جمله نظامیانی است که روحانی است و اخلاق روحانیت دارد و من ایشان را دوست دارم چرا که روح روحانیت درون او وجود دارد و دوست دارم با او همنشین باشم.»

حجت الاسلام صدیقی در همین زمینه می‌گوید: آیت الله مصباح با جمعی از فضلای آن دوره به دنبال استاد اخلاق می‌گشتند و به خدمت آیت الله فکور رفته بودند و به ایشان فرموده بودند که دروس اخلاقی را برای ما برگزار کنید. آیت الله فکور تواضع کرده و گفتن من خودم نیز به دنبال چنین کسی هستم. آیت الله مصباح گفتند: پس کسی را به ما معرفی کنید و آیت الله فکور به آنها آیت الله بهجت را معرفی کرده بود.

"ایشان در خصوص ورود به مکتبخانه اینگونه می گفت: «۲ ساله بودم که برای آموختن حمد و سوره به مکتبخانه رفتم"آنها به خدمت آیت الله بهجت رسیده و ایشان هم خودشان را نیازمند به دروس اخلاقی عنوان کردند. در همین راستا از آیت الله بهجت پرسیدند چه کسی را به ما معرفی می‌کنید و ایشان فرمودند که به خدمت آیت الله بهاءالدینی بروید.

حجت الاسلام سید جلال الدین رضوی همدانی گفت: آیت الله بهاءالدینی دقت کافی در تعریف روایات در اصول کافی برای طلاب داشتند. به طلاب می‌گفتند در کنار کتاب سیوطی و کتاب‌های درسی خود کتاب معراج السعاده را هم بخواند. چله‌های زیادی داشتند و گاهی یک آیه قرآن را زمان زیادی مطالعه و اندیشه می‌کردند.

حجت الاسلام علیرضا رحیمی ثابت نیز به عنوان یکی از شاگردان ایشان می‌گوید: افراد وقتی خدمت ایشان می‌رسیدند به نوعی از هم نشینی با ایشان بهره مند می‌شدند و دانشمندان از ایشان استفاده خاص می‌کردند و مردم عادی نیز از محضرشان در حد خودشان بهره مند می‌شدند. یکی از جهات در وجود ایشان اهمیت به وقت بود.

بعد از نماز می‌نشستند و افراد می‌آمدند دور ایشان حلقه می‌زدند و گاهی خودشان بعضی از احادیث را نقل می‌کردند که برای افرادی که در آن حلقه نشسته بودند خیلی قابل استفاده بود. کسی که به فرمایشات خدا معتقد و عامل باشد نفوذ کلام پیدا می‌کند که ایشان چنین ویژگی داشت.

دعای آیت الله بها

الدینی
مایه آرامش قلب فرماندهان جنگ و دوران دفاع مقدس

شخصیت ایشان یک شخصیت جامعی بود. عرفانشان، عرفان اهل بیتی بود یعنی هم ناله نیمه شب داشته و هم در میدان مبارزه حضور داشتند. آرامش و وجود طوفانی را هر دو با هم داشتند و روح جهادی و روح مبارزه نیز دارا بودند. مرحوم آیت الله بهاءالدینی این چنین بود.

"۶ ساله بودم که دوره مکتب تمام شد و من برای ادامه آموختن به مکتب دیگری رفتم و آموختن «نصاب الصبیان» که معانی لغات را به شعر بیان می‌کند، شروع کردم"فرماندهان دفاع مقدس از جمله محسن رضایی و شهید علی صیاد شیرازی زیاد به خدمت آیت الله بهاءالدینی می‌رسیدند. شهید سپهبد صیاد شیرازی به مدت ۱۷ سال از محضر این استاد اخلاق بهره مند شده و شاگردی او در این مکتب از شهید صیاد شیرازی استادی در تقوا و اخلاص ساخته بود.

آیت الله بهاءالدینی چنین از شهید صیاد شیرازی تعریف می‌کرد: «آقای صیاد یک روحانی است که تعداد دیگری روحانی را به دور خود جمع کرده است. وی از جمله نظامیانی است که روحانی است و اخلاق روحانیت دارد و من ایشان را دوست دارم چرا که روح روحانیت درون او وجود دارد و دوست دارم با او همنشین باشم.»

مهدی صیاد شیرازی فرزند شهید صیاد شیرازی در این خصوص می‌گوید: «بعد از شهادت پدرمان خاطره و نقل‌های زیادی از ارتباط تنگاتنگ پدرمان با آیت الله بهاءالدینی می‌شنیدیم. مواردی بوده که از هم رزمان ایشان می‌شنیدیم که در دوران دفاع مقدس و جنگ دیر وقت به خدمت آیت الله بهاءالدینی می‌رسیدند.»

حجت الاسلام صدیقی نیز نقل می‌کند: «در دوران دفاع مقدس شب‌هایی

بوده
که به رفیقانشان می‌گفتند به خدمت آیت الله بهاءالدینی برویم. گفتند زمان مناسبی برای ملاقات نیست اما شهید صیاد شیرازی گفته بودند که دلم هوایشان را کرده وقتی به نزدیکی خانه آیت الله بهاءالدینی رسیدند ایشان خودشان درب منزل را برای شهید باز کردند.

آیت الله بهاءالدینی بارها به جبهه‌ها مشرف شدند و جبهه را یک مکان مقدسی می‌دانستند. در جایی به شهید صیاد شیرازی گفتند: «ما نور شهادت را در چهره شما می‌بینیم» ایشان معتقد بود همه اولیا و برجستگان تحت تربیت ولی الله اعظم هستند.

سرانجام این عالم ربانی در ۲۸ تیر ۱۳۷۶ خورشیدی دیده از جهان فروبست و در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط