تروریسم یکی از ابزارهای مهم پیشبرنده سیاستِ قدرتهای جهانی است
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، تروریسم پدیدهای تهدیدکننده برای جامعه بینالمللی است که توجیه ناپذیر است. هر چند برخی از قدرتهای جهانی این پدیده شوم را به دلیل حفظ منافع خود موجه میدانند! امروز در تاریخ روز جهانی مبارزه با تروریسم نامگذاری شده است و جهانی شدن تهدید تروریسم نیازمند مبارزه با این پدیده خطرناک است تا تهدیدات ناشی از آن در نیل به جهانی عاری از هرگونه ناامنی و تهدید مرتفع شود.
سید محمد جواد هاشمینژاد، دبیر کل بنیاد هابیلیان در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، تروریسم و اهداف پشت پرده آن را تبیین کرده که مشروح آن در ادامه میآید.
تحلیل شما از واژه تروریسم چیست؟ چرا اتفاق نظر در تعریف این واژه در میان کشورها در عرصه بینالمللی وجود ندارد؟
تروریسم مدنظر سیاستمداران جهانی یعنی اقدام خشونتآمیز برای پیشبردن اهداف سیاسی. این تعریف به صورت کلی است. هر چند در مورد اینکه به چه افراد و چه اشکالی اطلاق شود اتفاق نظر وجود ندارد؛ لذا هر دولتی طبق چارچوبهای خود تروریسم را تعریف میکند و دلیل این مسئله هم این است که هیچ کشور و دولتی به خصوص قدرتهای جهانی، چون از این ابزار به نفع خود زیاد استفاده میکنند تمایل به انتخاب معنای واحد برای واژه تروریسم ندارند. در سازمان ملل متحد نیز کشورها بر سر معنای واحدی در خصوص تروریسم اتفاق نظر ندارند بنابراین نمیتوانند لیست مشخصی از افراد، گروههای تروریستی و یا کشورهای حامی تروریسم ارائه دهند؛ لذا کشورها حَسب اهدافی که دارند این واژه را برای افراد، گروهها و کشورهای حامی تروریسم متفاوت به کار میبرند.
قدرتهای سلطهگر به ویژه امریکا و همپیمانانش علیرغم اینکه ادعای مبارزه با تروریسم را دارند از تروریستها حمایت میکنند؛ دلیل این دوگانگی چیست؟
تروریسم یکی از ابزارهای مهم پیشبرنده سیاست قدرتهای جهانی، به خصوص در سیاست خارجی آنها است.
"به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، تروریسم پدیدهای تهدیدکننده برای جامعه بینالمللی است که توجیه ناپذیر است"هر جا که آنها حضور پیدا کردند آثار شومی از خود به جا گذاشتهاند و تروریسم را گسترش دادهاند. علیرغم شعارهایی که برای مقابله با تروریسم سر میدهند در عمل اقدامی که نفعش در جیب آنها میریزد انجام میدهند؛ نمونه بارز آن را هم در قبال ایران از سوی این سلطهگران میبینیم؛ لذا سیاستهای دوگانه قدرتهای جهانی همواره باعث گسترش و رشد تروریسم در جهان شده است.
اگر حمایت کشورها و قدرتهای جهانی از تروریسم گرفته شود این پدیده خیلی زود قابل کنترل است. مثالی در این زمینه بیان کنم. سازمان منافقین بعد از حوادث ۱۵ خرداد در سال ۴۲ شکل گرفت و حدود ۷ الی ۸ سال این گروهک تروریستی کارهای مطالعاتی انجام میداد و پس از آن دست به سلاح بردند و چند نفر از مستشاران امریکایی را ترور کردند و چند بمبگذاری سطحی هم در بعضی موسسات انجام دادند، چون آن موقع رژیم پهلوی یکی از مهرههای اصلی دست نشانده امریکا بود خیلی زود با کمک رژیم صهیونیستی و موساد و سی آی ای، رهبران و اعضای منافقین دستگیر شدند و تا پیروزی انقلاب اسلامی امکان هیچ تحرک دیگری را نداشتند.
اما بعد از پیروزی انقلاب وقتی منافقین دست به سلاح بردند و تقابل با انقلاب اسلامی را در پیش گرفتند، از همان ابتدا امریکا و غرب زمینه را برای ارتباط با سفارتخانههای کشورهای بیگانه و اقدامات تروریستی آنها فراهم کردند. به طوریکه الان پایگاه اصلی سران گروهک منافقین در فرانسه قرار دارد و در کشورهای اروپایی دفاتر متعدد ایجاد کردند و رسانه و امکانات فراوانی در اختیار آنها قرار دادند که بتوانند اقدامات جنایتکارانه خود را در ایران به نتیجه برسانند.
طبق گزارش امریکاییها منافقین رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس دیوان عالی کشورمان را به اضافه هزاران هزاران نفر از مردم بیگناه ترور کردند.
چرا توانستند دست به چنین جنایاتی بزنند، چون از حمایت امریکا و غربیها برخورداربوده و هستند. در زمان صدام نیز با حمایت غرب و در جهت کمک به رژیم بعث ضربات متعددی را به رزمندگان اسلام وارد کردند و بعد هم با حمایت امریکاییها در عراق مستقر شدند و در خدمت به امریکا و موساد، در ترور دانشمندان هستهای ما دست داشتند.
امریکا و غرب با وجود اذعان به تروریستی بودن منافقین از آنها در جهت ضربه زدن به ملت و منافع کشورها از جکله ایران همواره بهره بردهاند. امریکاییها در سال ۱۳۹۷ به صورت نمادین چندین سال منافقین را در لیست گروههای تروریستی قرار دادند، ولی در کنار کاخ سفید به آنها دفتر رسمی هم داده بودند؛ اما برای تطهیر حمایت خود از این گروهک تروریستی که هزاران نفر از مردم بیگناه ایران را ترور کردند این اقدام نمادین را انجام دادند.
کاملا مشخص است ترور از دید آنها خوب است اگر در جهت منافعشان باشد و ترور بد است اگر بر خلاف منافع آنها باشد. اگر کشوری از خود در مقابل تجاوز هم دفاع کند آن متجاوز اگر جز متحدان آنها نباشد تروریست نامیده میشود مثل حزب الله لبنان که برای دفاع از ملت و کشور لبنان ایجاد شد و ادامه بقا داد که اگر از طرف رژیم صهیونیستی مورد تجاوز واقع شود این تجاوز را دفع کند. اما از نظر امریکا و همپیمانانش تجاوزگری اسرائیل میشود کار خوب! ولی دفاع مردم لبنان از کشور خودشان میشود کار بد.
"هر جا که آنها حضور پیدا کردند آثار شومی از خود به جا گذاشتهاند و تروریسم را گسترش دادهاند"چرا؟ چون رژیم صهیونیستی یکی از متحدان امریکا است.
حمله نظامی امریکا به افغانستان و اشغال ۲۰ ساله این کشور پیامدهای تروریستی جبرانناپذیری را بر جای گذاشته که هنوز ادامه دارد، ملتهای منطقه و ایران که خود یکی از قربانیان تروریسم است در مقابله با این پدیده شوم چه تکلیف و وظیفهای بر عهده دارند؟
در مورد کشور افغانستان شیادی، حیلهگری و حقهبازی امریکا به عیان در مقابل چشم همه مردم دنیا قرار گرفت. مدارک و اسناد فراوانی از قول مقامات رسمی امریکا وجود دارد که مسلح کردن گروههای تروریستی و حمایت کردن از آنها توسط امریکاییها انجام شده و میشود. " هیلاری کلینتون" وزیر خارجه اسبق امریکا در زمان صدارتش به صراحت در کتابی که تحت عنوان "گزینههای سخت" نوشته، میگوید گروههایی نظیر القاعده و طالبان و داعش را خودمان ایجاد کردیم. اگر اقدامات آنها را هم نگاه کنید شعار ضد امریکایی سر میدهند، اما در عمل هر جایی که اقدام کردند نفعش کاملا به جیب امریکاییها ریخته.
در شرایط فعلی افغانستان هم جهان شاهد عملکرد امریکا است حتی متحدین خود را در معامله با طالبان در بهت و حیرت فرو بردند. ۲۰ سال حضور امریکاییها در افغانستان جز فلاکت و کشتار برای ملت افغانستان به بار نیاورد.
"دونالد ترامپ" رییس جمهور اسبق امریکا نیز در سخنانی اعلام کرد که امریکا چندین هزار میلیارد دلار در افغانستان هزینه کرده، این هزینهها صرف چه شده؟ اگراین همه پول صرف عمران و آبادانی و ساخت کشور افغانستان میشد زمینههای فقر و بدبختی و همچنین زمینه حضور گروههای دهشتافکن در این کشور کاملا از بین میرفت. ولی این هزینهها صرف کشتار مردم این کشور و خرج نظامیگری و آزمایش سلاحهای پیچیده امریکا شد. به گفته ترامپ امریکا در کوههای بورابورا در افغانستان، بمبهای مادر عظیمالجثه را آزمایش کردند. امریکا و متحدانش اصلا سرزمینهای غرب آسیا را به همین منظور اشغال میکنند.
سیاست جمهوری اسلامی ایران بیرون راندن امریکاییها از منطقه است که یک کار ریشهای و قدمی مستحکم و اساسی است و اگر ملتهای منطقه میخواهند روی رشد و پیشرفت و سعادت را ببینند این اقدام قدم اول و گامی بسیار مهم است که بیگانگان و قدرتهای خارجی را که_ هر وقت حضور منحوسشان در هر کشوری دیده شد جز فقر و فلاکت و کشتار مردم دستاوردی نداشته_ باید ریشهکن شود تا مردم منطقه روی آسایش و آرامش را ببینند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران