احساس کاذب دانایی نزد همهچیزدانان
دیرزمانی است که کتابخوانی، فضیلتی اخلاقی محسوب میشود و اساساً یکی از اوصاف افراد اخلاقی، کتابخوانی است. و بدیهی و پرواضح است که یک مدیر بااخلاق، کتابخوان است و باید کتابخوان باشد.
چراکه کتابخوان، یعنی جاهل. کتابخوان تا جاهل نباشد و صدالبته جستجوگر آگاهی، نمیتواند حتا کتاب را از روی جلد انتخاب کند. جویای آگاهی و دانشجو که باشی، ناگزیر جهلگریز نیز خواهی بود. جهل در امر کتابخوانی، دو سر دارد.
"دیرزمانی است که کتابخوانی، فضیلتی اخلاقی محسوب میشود و اساساً یکی از اوصاف افراد اخلاقی، کتابخوانی است"کتابخوان، چون جاهل است کتاب میخواند تا از خود بهقدر امکان، رفع نادانی و دفع جهل کند. بهعبارتی، بایستی جاهل باشی تا به کتابخوانی روی آوری و ازآنجاکه به کتابخوانی روی خوش نشان میدهی، با کتابخوانی، درواقع، اقرار میکنی که جاهلی و خود، آگاه به جهل خویش داری که با کتابخوانی، قصد ِ دفع جهل کردهای. یعنی کتابخوان، جاهل است چون، جاهل به موضوع کتاب است. و آگاه است چون در مسیر مبارزه با جهل و نادانی است. و جهلگریز بودن، وصف آگاهان جامعه است.
و آگاه بودن، وصف اتصافناپذیر و غیرقابل انکار یک مدیر است. و بدیهی است که یک مدیر آگاه، کتابخوان است؛ بیآنکه بخواهد. بلی! بیآنکه بخواهد کتابخوانی در تار و پود وجودش درهمتنیده است. چراکه اگر مدیری، اهل کتاب و کتابخوانی و مطالعه نباشد، درواقع، مشورتپذیر نیست و چنین فردی، آشکارا مدعی است که همهچیزدان است. و این همهچیزدانی واهی، آغاز خودمحوری و تخصصگریزی است که بهجای حقخواهی و تخصصگرایی در رفتار سازمانی یک مدیر، ظهور و بروز پیدا میکند.
اساساً "احساس دانایی"، درد دنیای امروز جامعهی ما است.
"و بدیهی و پرواضح است که یک مدیر بااخلاق، کتابخوان است و باید کتابخوان باشد.چراکه کتابخوان، یعنی جاهل"انگارهای غلط و کاملاً نادرست که در پوست و خون برخی از افراد، رخنه کرده است و نشان از جهل مدعیان همهچیزدان دارد.
بهنظر، دور از واقع نیست اگر در مقابل این مهم که کتابخوانی، یک فضیلت اخلاقی است، بپذیریم که اگر مدیری، اهل مطالعه نباشد و از آخرین وضعیت علمی و اخبار و اطلاعات و دادههای روز حوزهی فعالیت تخصصی خود بیخبر باشد، یعنی کتابخوان نباشد، بدون تردید، خصوصاً از دیدگاه مدیریت تحول، چنین فردی دچار یک رذیلت اخلاقی شده است. زیرا رفتار سازمانی چنین مدیری، مبتنی بر تغییر و تحول و اصلاح امور نیست. بنابراین، فردی شایستهی مدیریت است؛ که کتابخوان است و مدیری شایستهی تقدیر؛ که رویکرد اصلاحی بر امور تحت تصدی خود دارد، ناظر بر امور است و تحولآفرین.
*مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی
Tajgar.reza@gmail.com
۶۵۶۵
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران