الهیات مدرن به دنبال بازخوانی متون دینی متناسب با نیازهای جدید انسانی است
به گزارش «مبلغ» – علیرضا آزاد، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی از خراسان رضوی با بیان اینکه تصور اولیه از طرح مسئله «الهیات و هوش مصنوعی»، چگونگی استفاده از هوش مصنوعی در فهم متون دینی و استنباطهای الهیاتی است، اظهار کرد: در گام اول، هوش مصنوعی به معناشناسی متون مقدس کمک میکند، در گام دوم، با کشف روابط بخشهای مختلف متون مقدس با سایر علوم و استفاده از تفاسیر پیشینیان، تفسیرهای هوشمندی از این متون عرضه میکند، در گام سوم، با مخاطبشناسی دقیق، تناسب هوشمندی بین تفاسیر متون مقدس و نیازهای مخاطبان ایجاد و خروجی مطالعات دینی را شخصیسازی میکند و در گام چهارم نیز استراتژیهای کلان دینی و اجتماعی را بهصورتی که تاکنون شاید به ذهن ما خطور نکرده، مدیریت میکند و به آنها جهت میدهد.
وی با اشاره به سرفصلها و مبادی حرکت بهسوی طراحی الهیات هوش مصنوعی، گفت: دانشهای دینی میتوانند از چهار منظر فلسفه هوش مصنوعی، الهیات هوش مصنوعی، اخلاق هوش مصنوعی، فقه و نظام حقوقی هوش مصنوعی به بحث درباره هوش مصنوعی ورود کنند. این موضوع با هدف گشودن باب نسبتاً جدیدی با عنوان «الهیات هوش مصنوعی» صورت میگیرد که در حوزهها و دانشگاههای کشور، متأسفانه مغفول مانده و با توجه به پیشرفتها و تحولهای جاری، بسیار ضروری است.
آزاد با اشاره به اینکه این مبحث، میان رشتهای است و مخاطبانی از هر دو سوی الهیات و مهندسی دارد، به توضیح واژه الهیات پرداخت و بیان کرد: الهیات چنانکه از نام آن پیداست، بهصورت سنتی به بحث درباره خدا و مسائل مرتبط با اِله و نسبت آن با جهان و انسان میپردازد، الهیات گاهی مترادف با متافیزیک، ماوراءالطبیعه، خداشناسی، دینشناسی و حتی اخلاق بهکار میرود.
وی ادامه داد: در کاربرد رایج این واژه در تمدن اسلامی، انتظار میرود که الهیات به دفاع از خدا و دین بپردازد و مسائل مربوط به آنها را بررسی کند و به سؤالات و ابهامات درباره خدا و امور دینی پاسخ دهد، اما در دنیا از تئولوژی انتظار دفاع ندارند، بلکه انتظار بحث و تحلیل درباره مبانی، روشها، اهداف، رهاوردها، عواقب و تبعات مباحث مرتبط با خدا و دین را دارند و حتی مباحث مخالفان دین هم نوعی تئولوژی شمرده میشود، بهعبارتی، الهیات مدرن بهدنبال دفاع از گزارههای دینی نیست، بلکه بهدنبال بازخوانی متون دینی متناسب با نیازهای جدید انسانی است و وقتی از الهیات هوش مصنوعی سخن میگوییم نیز هدفمان چنین معنایی از الهیات است.
الهیات موصوف و مضاف
آزاد گفت: ترکیب «الهیات هوش مصنوعی» ترکیبی اضافی (مضاف و مضافالیه) است و اساساً دو نوع مواجهه با الهیات داریم، زمانی از الهیات موصوف صحبت میکنیم و زمانی نیز درباره الهیات مضاف سخن میگوییم، الهیات موصوف، در جایی است که واژه الهیات موصوف میشود و صفتی بعد از آن میآید که نوع رویکرد و خاستگاه آن الهیات را شرح میدهد، مانند الهیات وحیانی، الهیات طبیعی، الهیات سلبی، الهیات تعطیلی، الهیات تشکیکی، الهیات کاربردی، الهیات لیبرال، الهیات سیستماتیک و … که در الهیات موصوف بهدنبال طراحی دستگاهی الهیاتی و یا بازطراحی الهیات هستیم و یا میخواهیم نوعی از الهیات را که در طولی از تاریخ یا عرضی از جغرافیا موجود داشته است را در قالبی مشخص، تبیین کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ادامه داد: الهیات مضاف در جایی است که واژه الهیات مضاف میشود و مضافالیهی بعد از آن میآید و وجه کاربستی الهیات برای آن موضوع را شرح میدهد، مانند الهیات شهر، الهیات فمینیسم، الهیات صلح، الهیات حقوق بشر، الهیات توسعه، الهیات بدن، الهیات تکنولوژی، الهیات ذهن، الهیات سلامت، الهیات هوش مصنوعی و… .
وی اظهار کرد: الهیات مضاف بهدنبال آن است که مجموعه مسائل الهیاتی که حول یک موضوع خاص شکل گرفته است را بررسی کند. ممکن است یک الهیات مضاف، تماماً از یک دستگاه الهیات موصوف بهره بگیرد و یا بهصورت تطبیقی و تکمیلی از الهیاتهای موصوف متعدد بهرهمند شود، بهعنوان نمونه مثلاً از منظر الهیات وحیانی، لیبرال و سیستماتیک به مقوله کرونا بنگرد.
آزاد به تعریف هوش مصنوعی پرداخت و گفت: هوش مصنوعی (AI) بهطور کلی به هر نوع ماشینی اطلاق میشود که در حل مسائل، از مدلهایی شبیه به هوش انسانی یا فراتر از هوش انسانی استفاده میکند و روشهای مختلفی مانند یادگیری ماشینی، طبقهبندی تصاویر، پردازش زبان طبیعی و سیستمهای خبره را بهکار میبندد، میآموزد، تجربه میاندوزد، خطاهایش را برطرف میکند و بر پایه سرعت، دقت و خلاقیت، عملکردش را بهینه میسازد.
وی افزود: هوشهای مصنوعی ضعیف بهدنبال شبیهسازی بخشی از کارکردهای ذهنی انسان هستند، اما هوشهای مصنوعی قوی بهدنبال شبیهسازی کل مغز انسان و سپس عملکردهای انسان و حتی انجام فرآیندهایی فراتر از تواناییهای انسانی هستند.
آزاد تصریح کرد: واژه طراحی با تسامح فراوان در عنوان بحث ما یعنی «مبانی طراحی الهیات هوش مصنوعی» بهکار رفته است و بیشک واژه بحث برانگیزی در این عنوان است و شاید با تأمل بیشتر، میشد واژه بهتری بهجای آن برگزید، زیرا عدهای معتقدند که اساساً الهیات قابل طراحی نیست و این مطلب تا حد زیادی درست است، اما مقصود ما از طراحی، نه مهندسی کردن الهیات هوش مصنوعی، بلکه انضباط دادن به مبحث درباره الهیات و هوش مصنوعی است.
وی بیان کرد: آنچه مفروض ماست این است که حتی اگر الهیات موصوف، کشفی باشد و نه اختراعی، الهیات مضاف، ابداعی یا انطباقی است. انطباق الهیات موصوف بر یک مضافالیه، مثلاً انطباق الهیات وحیانی یا سیستماتیک یا سلبی بر موضوع هوش مصنوعی و احصای مبانی الهیاتی، ملاحظات الهیاتی، نتایج الهیاتی، رهاوردهای الهیاتی و تبعات الهیاتی هوش مصنوعی است.
تفاوت «الهیات» با «مبانی الهیات موضوعات»
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ادامه داد: «الهیات» و «مبانی الهیات موضوعات»، دو مفهوم متفاوت هستند که به دو حوزه مختلف در فلسفه ارتباط دارند. ما میتوانیم هم به «الهیات هوش مصنوعی» و هم به «مبانی الهیات هوش مصنوعی» بپردازیم.
وی تصریح کرد: «الهیات» موضوعات، به مطالعه نحوه شکلگیری و توسعه الهیات در طول زمان از آغاز تا امروز و حتی آینده میپردازد، این بخش از الهیات بیشتر به مطالعه تاریخچه و پیشینه الهیات، نظریات و مکتبهای الهیاتی و نحوه تأثیرگذاری متقابل الهیات و موضوعات و نیز اثرات متقابل آنها بر یکدیگر میپردازد، اما «مبانی الهیات» به مطالعه موضوعات اساسی و بنیادین الهیات، از جمله خدا، وجود، عدالت، رحمت و … و تأثیر آن بر پیدایش و گسترش موضوعات میپردازد.
آزاد بیان کرد: از آنجا که این مباحث در حوزه هوش مصنوعی هنوز در مراحل اولیهاش به سر میبرد، شاید تداخلهایی با هم داشته باشد که امید است با تکمیل و تنقیح آن توسط صاحبنظران، در آینده بهصورت دقیقتری صورتبندی شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه ابهامات هر موضوعی، در دو سطح ممکن است اتفاق بیفتد، گفت: هر دو شکل آنرا در مواجهه با هوش مصنوعی شاهد هستیم، در سطح پدیدارشناسانه، گاهی ابهام ما درباره یک سوژه حاصل عدم شناخت ماهیت و مصداق یک پدیده است، یعنی از تبدیل یک پدیده به پدیدار ناتوانیم.
"تفاوت «الهیات» با «مبانی الهیات موضوعات» عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ادامه داد: «الهیات» و «مبانی الهیات موضوعات»، دو مفهوم متفاوت هستند که به دو حوزه مختلف در فلسفه ارتباط دارند"در سطح معرفتشناسانه، از درک پدیدارشناسانه سوژه عبور کردهایم، اما نمیدانیم آن سوژه براساس چه مبنایی ایجاد شده است، چه عوارض و نتیجهای دارد، چه الزامات و استلزاماتی دارد، آبشخور معرفتی آن چیست و چه آبشخور معرفتی جدیدی ایجاد میکند و خلاصه آنکه چه آیندهای فراروی انسان قرار خواهد داد. در ارتباط با هوش مصنوعی و الهیات مرتبط با آن، هم با ابهامهای پدیدارشناسانه و هم معرفتشناسانه مواجهیم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران