نشریه مسائل بینالمللی: انقلاب بعدی ایران؛ تغییر در راه است - Gooya News
- جمهوری اسلامی هیچگاه در منطقه به یک دولت مسئول تبدیل نخواهد شد. در ایران جمهوری اسلامی اجازه رقابت سیاسی واقعی به نیروهای مختلف نخواهد داد و اپوزیسیون سازمانیافته در کشور شکل نخواهد گرفت. این حکومت دست از جاهطلبیهای اتمی بر نخواهد داشت و هیچگاه منافع آمریکا در منطقه را مشروع نخواهد دانست. انقلابیون هرگز از انقلاب خود دست نمیکشند.
- واشنگتن باید آن نیروهایی را که بیش از همه چشمانداز دارند شناسایی کند و به آنها اجازه بدهد خودشان تصمیم بگیرند که آیا کمکهای مالی آمریکا را دریافت کنند یا نه. در تمام اعتراضات چند سال اخیر در ایران هیچگاه آمریکا مورد اعتراض مردم نبوده است.
"در ایران جمهوری اسلامی اجازه رقابت سیاسی واقعی به نیروهای مختلف نخواهد داد و اپوزیسیون سازمانیافته در کشور شکل نخواهد گرفت"در جریان اعتراضات سال ۲۰۰۹ بسیاری از معترضان شعار دادند: «اوباما اوباما، یا با اونا یا با ما».
- برخی منتقدان ممکن است مطرح کنند که حمایت علنی از تغییر رژیم در ایران توسط آمریکا تمام امیدها برای مذاکره جهت محدود کردن برنامههای اتمی ایران را از بین خواهد برد. این نظریه به اشتباه بر این تصور است که گویا امکان یک توافق تسلیحاتی قابل اعتماد با رژیم ایران وجود دارد در حالی که چنین چیزی وجود ندارد.
- برخلاف تصور برخی منتقدان، ایران به عراق و لیبی تبدیل نخواهد شد: یک دولت و سیاست ایرانی از هزاران سال پیش وجود دارد؛ ایران برخلاف عراق و لیبی اختراع اروپا و تغییر نقشهی جهان پس از دوران استعمار نیست. - در مقایسه با بسیاری از کشورهای عربی، ایران دارای یک پیشینیه سیاسی پر جنب و جوش، جامعه مدنی آگاه، مطبوعات پویا، نمایی از روشنفکران خلاق و طبقه متوسط بزرگ و تحصیلکرده است. تاریخ ایران از آغاز قرن بیستم کارزاری بوده از جدال طولانی میان مردمی که در جستجوی آزادی بودند با پادشاهان و ملایانی که قدرت را ارثیهی خود میدانستند.
- پس از سقوط رژیم جمهوری اسلامی در ایران، ایالات متحده میبایست فوراً همه تحریمها را بردارد و ائتلاف بزرگی برای تزریق پول به اقتصاد ایران و بازگرداندن نفت این کشور به بازار به راه اندازد. حتی اگر ایالات متحده به خلاص شدن از شرّ رژیم قدیمی کمک کند تنها در شرایطی میتواند بر دولت جدید ایران تأثیرگذار باشد که حاضر شود یک تعهد بلندمدت برای بازسازی ایران را بپذیرد.
- اداره کردن ایران برای رهبران جدید کار دشواری خواهد بود.
اگرچه پس از فروپاشی ناگزیر پاکسازیهایی از رژیم جمهوری اسلامی وجود خواهد داشت، اما واشنگتن ناچار است حاکمان جدید ایران را تحت فشار قرار دهد که برای نخبگان جمهوری اسلامی که مایل به حضور در نظام جدید هستند جایی فراهم کنند.
*منبع: مسائل بینالمللی
*نویسندگان: اریک ادلمان و ری تکیه
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
نشریه آمریکایی «مسائل» (Foreign Affairs) در گزارشی مبسوط به قلم اریک ادلمان و ری تکیه تشریح کرده که چرا برای واشنگتن سیاست «تغییر رژیم» در ایران ضروری است.
نویسندگان در این گزارش به استدلالهایی که از سوی منتقدان سیاست تغییر رژیم مطرح میشود پاسخ داده و تاکید کردهاند که جمهوری اسلامی ایران یک رژیم انقلابی است که ماهیت آن تغییرناپذیر است از همین رو با خیال تغییر سیاستهای رژیم در انتظار نشستن، تکرار اشتباهی است که چهل سال است ادامه دارد.
در مقدمه این گزارش آمده، «تغییر رژیم» در واشنگتن سمّ محسوب میشود. این تعبیر یادآور جنگ عراق است و شرایطی که در آن آمریکا در یک باتلاق خودساخته گیر افتاد. به همین دلیل آن گروه که موافق تشدید فشار آمریکا علیه رژیم ایران هستند، مرتب با اتهام حمایت پنهان از تغییر رژیم در ایران روبرو میشوند. آنها نیز در واکنش میگویند که به دنبال تغییر رژیم نیستند بلکه میخواهند حکومت ایران تغییر رفتار بدهد.
👈مطالب بیشتر در کیهان لندن
اما این تغییر رفتار هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد زیرا رژیم ایران همچنان انقلابی مانده و با آمریکا همراهی نخواهد کرد. به همین دلیل است که تغییر رژیم یک ایدهی تندروانه و بیملاحظه نیست بلکه حقیقتاً مؤثرترین و عملیترین سیاست آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی است.
"این حکومت دست از جاهطلبیهای اتمی بر نخواهد داشت و هیچگاه منافع آمریکا در منطقه را مشروع نخواهد دانست"درواقع این تنها هدفی است که میتواند بطور قابل ملاحظهای از تهدیدات رژیم ایران بکاهد.
حمایت از تغییر رژیم بالقوه به معنای حمله نظامی به ایران نیست بلکه به این معناست که آمریکا را وا میدارد تا از همه ابزار خود برای تضعیف حکومت مذهبی استفاده کند که این شامل حمایت از دگراندیشان نیز میشود.
آمریکا نمیتواند جمهوری اسلامی را سرنگون کند اما میتواند با فراهم کردن شرایط و مشارکت در آن امکان چنین کاری را فراهم آورد. رژیم ایران از آنچه بسیاری از تحلیلگران غربی گمان میکنند ضعیفتر است و کارزاری از فشار بینالمللی و مقاومت داخلی میتواند به سرنگونی آن بیانجامد.
در این گزارش با اشاره به موج گسترده مخالفتهای مردم با رژیم در سالهای اخیر و عطش مردم ایران برای داشتن یک حکومت خوب آمده است که مسئله برای واشنگتن نباید این باشد که چطور باید رژیم ایران را تغییر داد بلکه باید میبایست به دنبال این باشد که چطور به مردم ایران برای تغییر حکومت کمک کند.
ما هیچوقت با هم نخواهیم بود
در طول چهل سال گذشته تقریباً تمام رؤسای جمهوری آمریکا به انواع مختلف تلاش کردند تا با رژیم ایران ارتباط و نوعی همکاری داشته باشند. از رونالد ریگان و رسوایی «ایران گیت» در ماجرای مکفارلین و ارسال اسلحه برای حزبالله با هدف آزادی گروگانها در ایران تا تلاشهای بیل کلینتون برای پیدا کردن روزنهای جهت کاهش تنشها و جُرج بوش که از یکسو دیکتاتوری آخوندها را به سُخره میگرفت اما از سوی دیگر در پی آن بود که برای حل بحران افغانستان و عراق با رژیم ایران مذاکره کند. باراک اوباما نیز با توافق اتمی تنها راه رسیدن رژیم به بمب اتم را هموار کرد.
دونالد ترامپ در هشتم ماه مه سال ۲۰۱۸ از توافق اتمی خارج شد و تحریمهای فلجکننده و بیسابقهای را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال نمود و دستور کشتن قاسم سلیمانی را صادر کرد اما با همهی این خصومتهای ظاهری، منطق درونی رویکرد دولت ترامپ در قبال رژیم ایران همچنان مشابه رؤسای جمهوری پیش از اوست: فشار بر رژیم ایران برای مذاکره.
درواقع ترامپ نیز به دنبال توافق با حکومت ایران است و اولین رئیس جمهوری آمریکاست که پیشنهاد ملاقات مستقیم با رهبران رژیم را داد. این رویکرد نشان میدهد تمام این دولتها در آمریکا از درک این نکته که رژیم ایران بطور ذاتی یک سازمان انقلابی باقی خواهد ماند شکست خوردهاند.
انقلابیون تا زمانی که در قدرتاند همیشه در پذیرش میانهروی و مصلحتاندیشی شکست میخورند.
در ادامه این گزارش آمده در حالت عادی الزامات اداره یک دولت و نگرانیهای داخلی سرانجام باعث همراهی و سازگاری رژیمها با نظام بینالمللی میشود اما چهل سال پس از تولد جمهوری اسلامی انقلابیون همچنان از پذیرفتن این امر خودداری کرده و زمامداران رژیم ایران همچنان بر خط مشی انقلابی پافشاری میکنند حتی اگر این سبب خودبراندازی شود.
اینهمه به این دلیل است که روحالله خمینی رهبر انقلاب به اصول سکولار و حکومت عرفی اعتقادی نداشت. او حکومتداری را بر اساس دین میخواست و استوار کرد. ایدئولوژی خمینی بر یک نسخه افراطی و سیاسی از اسلام شیعه متکی بود که غالباً با سنتهای دیرینهی این اعتقادات نیز در تضاد قرار میگرفت. اما برای اغلب هستهی ایثارگران این نظام، حکومت دینی ایران به عنوان مهمترین آزمایش تحقق ارادهی پروردگار بر زمین باقی میماند. همین افراد نیز در دوران علی خامنهای سکان قدرتمندترین ارکان حکومت را در دست گرفتند و با موفقیت با تلاشهای اصلاحی رؤسای جمهوری و مجلسهای مختلف مخالفت کردند.
نویسندگان در ادامه اشاره میکنند برای خمینی و مریدانش بقای انقلاب مستلزم صدور آن بود.
"- در مقایسه با بسیاری از کشورهای عربی، ایران دارای یک پیشینیه سیاسی پر جنب و جوش، جامعه مدنی آگاه، مطبوعات پویا، نمایی از روشنفکران خلاق و طبقه متوسط بزرگ و تحصیلکرده است"انقلابی بدون مرز در سطح جهان اسلام. رژیم ایران مقاومت در برابر آمریکا را یک امر الهی میداند و خامنهای با ایمان عهدهدار این مأموریت شده و هدف نیز این است که با تقویت شبهنظامیهای اسلامگرا نظم و امنیتی را که آمریکا در منطقه پدید آورده به چالش بکشند.
به همین دلیل جمهوری اسلامی هیچگاه در منطقه به یک دولت مسئول تبدیل نخواهد شد. در ایران جمهوری اسلامی اجازه رقابت سیاسی واقعی به نیروهای مختلف نخواهد داد و اپوزیسیون سازمانیافته در کشور شکل نخواهد گرفت. این حکومت دست از جاهطلبیهای اتمی بر نخواهد داشت و هیچگاه منافع آمریکا در منطقه را مشروع نخواهد دانست. انقلابیون هرگز از انقلاب خود دست نمیکشند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران