با میراث قدوسی، بهشتی، مطهری، رجایی و باهنر چه کرده‌ایم؟

خانواده شهید آیُت‌الله قدوسی، دادستان انقلاب كشور كه به دست منافقین به شهادت رسید، با صدور بیانیه‌ای تند، ضمن انتقاد از برخی اقدامات به اسم نظام از لغو و مراسم سالگرد شهید قدوسی خبر دادند.در این بیانیه آمده است: بسم الله الرحمن الرحیماطلاعیه خانواده آیت اله شهید قدوسی دربارة لغو مراسم سالگردمردم رنج كشیده و شهید پرور ایران نزدیك به سه دهه از شهادت شهید عدالت، پارسایی، قضاوت و راستگویی، آیه الله شهید قدوسی سپری شده است. شهیدی كه در تمام عمر خود ذره‌ای از مسیر دیانت خارج نشد و در طول زندگی خود پیش و پس از پیروزی انقلاب فشارها و سختی‌های فراوانی را تحمل نمود تا در مقابل موج‌های باطلی كه در لباس دیانت یا انقلاب او را تهدید می‌كردند تسلیم نگردد و در نهایت نیز زندگی خود را در این مسیر فدا نمود. آنچه قدوسی، بهشتی و هزاران شهید گلگون‌كفن ایران و اسلام می‌خواستند حركت یكپارچه تمامی این مردم و نسل‌های پیر و جوان این مرز و بوم در جهت اهداف والای دینی و معنوی بود. اهدافی كه مولای متقیان امیرالمومنین (ع) در حكومت كوتاه و تاریخی خود در آن مسیر حركت كرد و در نهایت نیز برای آنكه ذره‌ای از این ارزش‌ها و اصول والا دست برندارد، حكومت خود را فدا نمود. اكنون بیش از سی سال از عمر این نظام می‌گذرد. سال‌هاست كه همه امور به دست خودی‌هاست، همه امكانات بی‌نظیر كشور را به دست گرفته‌ایم، دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغاتی بی‌سابقه‌ای به راه انداخته‌ایم، هزاران مبلغ، خطیب و برنامه‌های تلویزیونی را بسیج كرده‌ و ادعای فتح هزاران قله فكری را در جهان تكرار كرده‌ایم، اما براستی در نگاه فرزانگان، ناظران مستقل، خانواده‌های شهیدان و نسل‌های جوان در چه وضعیتی هستیم؟ آیا نتیجه این تلاش‌ها، تقویت صداقت و عدالت و ارزش‌های برآمده از نهج البلاغه است، و یا اینكه ارزش‌ها و اصول شیعی را كه صدها سال و در زیر ظلم و زنجیر برآن ایستادگی كردیم فدا می‌كنیم تا نظام حكومتی را با عنوان مصلحت حفظ نمائیم. زمانی به حق می‌گفتیم كه اگر ساعتی تلویزیون رژیم شاه را در اختیار ما گذارید چنین و چنان خواهیم كرد. اما اكنون پس از سی سال كه دستگاه عظیم و بی‌نظیر رادیو و تلویزیون در اختیار ما بوده است آیا نتیجه‌ای در خور گرفته‌ایم؟ به واقع دستگاه‌های رسانه‌ای و فرهنگی چه سهمی در رشد یا انحطاط جامعه داشته‌اند؟ آیا جوانان ما مسئولین و دست اندركاران را الگویی برتر و كامل تر می‌دانند و یا اینكه از آنان روی برگرفته و رو به سوی دیگر گذاشته‌اند؟ سی سال پیش امام شهیدان خمینی بزرگ، در بی‌سابقه‌ترین استقبال تاریخ بر مزار شهیدان گام گذاشت. اكنون پس از سی سال آیا او را سرافراز و سربلند كرده‌ایم و یا اینكه هر روز جام زهری تازه به او خورانده‌ایم و بر این نوشاندن، پایكوبی كرده و جشن گرفته‌ایم؟ مگر فرهنگ اسلامی از چنان جوهره و صلابت فكری برخوردار نبود كه در صدر اسلام سرباز خود را با قدرت و اقتدار میان كاخ‌ها و انبوه دشمنان فكری خود می‌فرستاد و یك تنه و پیروز این میدان بازمی‌گشت، آیا ما نسلی تربیت كرده‌ایم كه چنین فكور و مقتدر و بی‌نیاز باشد و یا برعكس چنان ترسان و لرزان سر در لاك دفاعی خود فرو برده‌ایم كه با اندك پرسش فكری یا تبلیغاتی و یا رسانه‌ای چنان وحشتی بر ارباب رسمی اندیشه و فرهنگ مستولی می‌شود كه غیر از برخورد فیزیكی، حذف رسمی و دفاعی سست راهی ندارند؟ نتیجه این سیر وارونه و میراث این كارنامه نامطلوب ایجاد وضعیتی است كه اكنون همه شاهد آنند و بنیان گذاران انقلاب و شهیدان و مردم شهید داده هرگز تصور آنرا نمی¬كردند، این وضعیت چنان غیر قابل قبول است كه بدون تردید بزرگانی چون قدوسی، بهشتی، مطهری، رجایی و باهنر اگر تصور می‌كردند هرگز بسوی آن گام برنمی‌داشتند. ما را چه شده است و چه كرده‌ایم كه وارث این وضعیت شده‌ایم؟ تشنجات اجتماعی، فرهنگی و فكری جامعه را در برگرفته است، نیروهای انقلاب دچار انشقاقی دردناك و غیرقابل جبران شده‌اند، التهاب سیاسی فراگیر شده و سفله پروری، ناراستی و تهمت، سكه رایج بازار شده و با اصرار به ارزش تبدیل می‌شود. در حالی كه نام مولای متقیان بر تارك این كشور حك شده است چه اندازه از سیره او تبعیت می كنیم؟ همان سیره‌ای كه در برابر درآوردن خلخالی بی‌ارزش از پای زنی غیرمسلمان فریاد سر می‌دهد. چگونه است كه امروز از پس سنت هزارساله تفكر شیعی و علوی حق مردم اینگونه مورد تردید و هجوم است و متضاد با حق خداوند قلمداد می‌شود درحالیكه مولای موحدان به مالك اشتر می‌فرماید:"بدان مالك تو را به سرزمینی می‌فرستم كه قبل از تو حاكمان عادل یا ظالمی بوده‌اند و مردمان در كار تو نگریسته و برای تو همان می‌گویند كه تو برای حاكمان قبلی می‌گویی. همانا آنچه كه می‌گویند خداوند بر زبان آنان جاری كرده و نیكوكاران را به آن بازخواست می‌كند". كجا رفت سنت هزارساله عالمان و فقیهان و دانشمندان در پاسداشت سنت حسینی امر به معروف ونهی از منكر حتی به قیمت بذل جان و اسارت خاندان نبوت و از بین رفتن حكومت و قدرت؟ چگونه است كه پس از سی سال و فداكردن بزرگانی چون قدوسی و بهشتی به جای آنكه در عدالت و قضاوت الگوی دیگران باشیم، همگان ماتمزده فاجعه‌ای چون بازداشتگاه كهریزك هستند، مگر ارشاد ونهی از منكر تنها برای جوان بیچاره‌ای است كه تار مویی را بیرون گذاشته ولی ما از آن استثنا هستیم؟ اگر شهید قدوسی و امثال او زنده بودند هرگز اجازه نمی‌دادند كه به بهانه مصلحت وحفظ نظام این امور را تحمل كنیم. مگر در جریان فرار بنی‌صدر هنگامی كه به او پیشنهاد كردند كه همسر وی را دستگیر كنیم تا بنی‌صدر مجبور شود خود را تسلیم كند با شدت و قاطعیت در مقابل آن ایستادگی نكرد؟ ایستادگی آن شهید بزرگوار بر طریقه عدالت علوی و حق مردم از هر قشر و گروهی، تا آنجا بود كه در مقابل فشار افراطیون و متعصبین در مصاحبه تلویزیونی برآشفت و گفت اگر مرا هم به مسلسل ببندید تسلیم نخواهم شد. این دادستان كل انقلاب بود كه با دیدن خانواده یك زندانی، خواب از چشمانش ربوده می‌شد. بزرگان ما كه داعیه تربیت و مربی‌گری داشتند اینگونه بودند. اكنون ما چگونه‌ایم و نسل جوان و نوجوان ما داعیه‌داران تربیت و هدایت را چگونه می‌بینند؟ اكنون نسل جدیدی از جوانان و نوجوانان به میدان آمده است كه كارنامه همه ما را به بوته نقد كشیده، میدان عمل را قبضه كرده و بردستورات ما توقف نخواهد كرد. این نسل بجای كلام و شعار بدنبال كارنامه عملی ماست. مبادا كه این نسل، پرچم دیانت و صداقت برافرازد اما ما توجیه‌گر ناراستی‌ها باشیم. باید تا دیر نشده و فرصت از دست نرفته به خود آییم و سقف توهم و خودشیفتگی را بشكافیم و طرحی نو در اندازیم. ما در آستانه بیست و هشتمین سالگرد شهادت آیت الله قدوسی با پاسداشت ارزش‌ها و اهداف وی و تمام شهیدان این مرز و بوم، با اظهار تاسف شدید از آنچه شاهد هستیم و با توجه به تشنج‌های موجود در جامعه راهی برای برگزاری شایسته مراسم نداریم و برای جلوگیری از تكرار آنچه كه در مراسم مشابه صورت گرفته است از برگزاری آن خودداری می‌كنیم و به عنوان كمترین و بی‌ارزشترین افراد این ملت بزرگ و مقاوم، همه مردم و مسئولین را به رجعتی صادقانه، عمیق و كامل به سنت‌ها و ارزش‌های اسلامی و شیعی و علوی دعوت می‌كنیم و یادآوری می‌كنیم كه بزرگی از برترین شاگردان علامه بزرگوار سید محمدحسین طباطبایی اخیراً و در آخرین روزهای عمرش فرمود كه هیچ زمانی مانند اكنون نبوده است كه نام اسلام بسیار و واقعیت آن اندك باشد. آنچه آن بزرگ فرموده نه در جهت نفی انقلاب و نظام كه در جهت دعوت تمام نسل‌های این مرزوبوم برای نگاهی دوباره به اسلام وجوهره آن و پرهیز از ظاهری پرادعا و محتوایی اندك است.با درود به روان پاك امام و شهیدان انقلاببیت شهید آیت الله قدوسی بنیاد شهید آیت الله قدوسی  

منبع خبر: موج سوم

اخبار مرتبط: شناسایی هویت چند شهید دیگر جنبش سبزمحمد نادری‌پور، رئیس شاخه دانشجویی ستاد میرحسین موسوی در سیرجان، یکی از این شهداست