سایت توکلی: هندوانه‌خوری و آب‌بازی تهدید هستند/ "پلنگ صورتی" ترویج سکولاریسم است

آفتاب: سایت الف که وابسته به احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی است، نوشت: گسترش حرکاتی مانند آب‌بازی، خزبازی، هندوانه‌خوری و ... تلاش برای سوء‌استفاده سیاسی از آن (چه توسط رسانه‌های خارجی و چه توسط رسانه‌های داخلی) نشان می‌دهد که: - دشمن خارجی با پیش‌بینی حرکات "واکنشی" حاکمیت بر آن "سرمایه‌گذاری" کرده است (گزارش فاکس‌نیوز مورخ...) - رقبای سیاسی داخلی هم از روی ناآگاهی، با انعکاس عکس‌های این ماجرا، پیاده نظام فاکس‌نیوز و مجری بی‌جیره و مواجب دشمن شدند و برای "تخریب" یا "استفاده" سیاسی، بر آن "سرمایه‌گذاری" کرده‌اند (گزارش سایت‌های ضدشهرداری برای تخریب رقیب بالقوه، گزارش سایت‌های ضددولتی برای متهم کردن دولت به کم‌‌کاری فرهنگی، گزارش سایت‌های اصلاح‌طلب برای جلب جوانان از طریق تاکید برای محدودیت‌ها). - عده‌ای از گروه‌های سیاسی - مذهبی با ترویج برداشت ضددینی از "کلیت" این حرکات، که البته ممکن است در برخی موارد کار غیرشرعی هم صورت گرفته شده باشد، در حال دامن زدن به موضوع هستند (گزارش‌های برخی سایت‌های اصول‌گرا) - بخشی از پیاده‌نظام یا هواداران گروه‌های سیاسی، به آن به عنوان ابزاری برای کنش/اعمال فشار سیاسی نگاه می‌کنند. - و در نهایت اکثریت بازیگران حاضر در چنین حرکت‌هایی که نوجوانان و جوانان را تشکیل می‌دهند، به این حرکات صرفاً به عنوان فستیوالی برای تخلیه انگیزه‌های هیجانی - تفریحی نگاه می‌کنند. اما راه چاره چیست؟ الف - برخورد چکشی؟ به نظر می‌رسد که برخورد چکشی با این حرکات نه تنها مفید نخواهد بود بلکه ضمن تهییج بازیگران جوان و نوجوان این تجمعات؛ - انگیزه‌های تشکیل چنین حرکاتی را سیاسی/ سیاسی‌تر خواهد کرد. این همان نکته‌ای است که دشمن یا گروه‌های سیاسی معاند درصدد سوء‌استفاده سیاسی از آن هستند، تغییر انگیزه‌های نوجوانان و جوانان از سمت و سوی تفریحی به مایه‌های سیاسی به دست خود حکومت. نتیجه بسیار مخرب است: به تدریج این تصور شکل خواهد گرفت که تفریح به مثابه کنش سیاسی است و تفریح‌کنندگان به صورت ناخوداگاه خود را در حال تمرین فعالیت سیاسی خواهند دید. از آنجاکه تفریح نیاز همه اقشار جامعه است، گسترش این تلقی می تواند بسیار خطرناک باشد. - با توجه به ترکیب جوان جمعیتی، موج برخورد به سرعت به محیط‌های خانوادگی، مدارس، دانشگاه‌ها و ... منتقل خواهد شد. - برخورد چکشی با این "حرکات دو‌لبه" وجهه خوبی برای حاکمیت نیز نخواهد داشت و به ابزاری برای تخریب چهره حاکمیت به دست خود حاکمیت تبدیل خواهد شد. - برخورد، متوقف‌کننده نیز نخواهد بود. بازی موش و گربه‌ای که به تدریج شکل خواهد گرفت به تحلیل انرژی نهادهای انتظامی و تشدید آثار منفی فوق منجر خواهد شد. ب - مماشات؟ از آنجا که اغلب جوانان شرکت کننده در مراسم اخیر، هیچ کمبود تفریحی نداشته‌اند، مماشات با آنها و رها‌سازی نیز آفات خاص خود را خواهد داشت و آن هم حرکت در جهت دسیسه فرهنگی دشمن خواهد بود. دامنه حرکات را پیش‌بینی‌ناپذیر خواهد کرد. سوء‌استفاده‌‌کنندگان سیاسی از این حرکات از آنجاکه "هدف اصلی" خود که همانا "برخورد حاکمیت" باشد را تحقق یافته نمی‌بینند، به تدریج و با ملاحظه عدم برخورد، تلاش خواهند کرد که با بازی رادیکال‌تر با خطوط قرمز اخلاقی و شرعی، آستانه مدارای حاکمیت را هرچه بیشتر تحریک کنند. در این صورت نیز نتایج محمتل قابل پیش‌بینی است: الف - برخورد و محقق شدن خواسته‌های سوء‌استفاده کنندگان و یا عدم برخورد حاکمیت که خود به خود دو نتیجه (به عنوان هدف فرعی سوء‌استفاده‌کنندگان) را به دنبال خواهد داشت: ب -1 عادی‌سازی رفتارهای غیرشرعی و غیراخلاقی که حاکمیت براساس تاکید بر رعایت آن‌ها شکل گرفته و مشروعیت یا وجه تمایز خود را با تکیه بر این هنجارها ادامه داده است، ب- 2 نارضایتی اقشار متدین از حاکمیت. ج- تبدیل این تهدید به یک فرصت راه چاره چیست؟ با وجودی که دشمن این بار برای انحراف اخلاقی جوانان و رشد هرزگی در جامعه دسیسه مکارانه‌ای چیده، ولی غلبه بر این حیله آنطور هم که به نظر می‌رسد دشوار نیست. راه‌حلی که به نظر می‌رسد آثار "منفی" کمتری نسبت به دو رویکرد فوق داشته باشد و یا حتی آثار "مثتبی" برای حاکمیت داشته باشد، مدارای با تاکید بر اخلاق و شرع و جهت‌دهی به این حرکات است: به عنوان مثال، در مقوله آب‌باشی (یا هر بازی دسته‌جمعی دیگر)، راهبردی که می‌تواند کمترین آثار منفی را داشته باشد به این ترتیب است که شهرداری‌ها مکان‌هایی را برای (آب)‌بازی خانوادگی، مشخص کنند و نیروی انتظامی نیز بر اساس هنجارهای پذیرفته شده بر این مکان‌ها نظارت داشته باشد. صدا و سیما یا روزنامه‌ها نیز می‌توانند ضمن انتشار گزارش از این تجمعات که خود شهرداری و نیروی انتظامی به عنوان نهادهایی از حاکمیت از آن استقبال کرده‌اند، روحیه نشاط اجتماعی را در جامعه تشدید کرده و نشان دهند که نه تنها نظام جمهوری اسلامی مخالف تفریح سالم و شرعی نیست بلکه از آن استقبال و زمینه‌های آنرا هم فراهم می‌کند. البته چنین مکانی قبلا - حداقل در تهران – در پارک آب و آتش پیش‌بینی شده بود و مکان برای تفریح خانواده‌ها مهیاست در اینجاست که خانواده‌ها و مردم از برخورد نیروی انتظامی با کسانی که یک محیط خانوادگی را «محل لاابالی‌گری » تبدیل می‌کنند، قویاً حمایت می‌کنند. برخورد با اوباش فرهنگی البته ظرایف و نرم افزارهای خاصی می‌طلبد که نیروی انتظامی باید خود را به آن مجهز کند. البته مهار غضنفرهای فعال در سایت‌ها و خبرگزاری‌های ضد قالیباف – ضد احمدی‌نژاد هم باید توجه داشت تا دوباره در این مقوله گل به خودی نزنند. در چنین وضعیتی از آنجاکه قواعد بازی برای همه مشخص می شود و جامعه نیز می‌داند که حاکمیت از تفریح اخلاقی و شرعی استقبال می‌کند به این ترتیب، سوء استفاده کنندگان در اقلیت قرار خواهند گرفت و راه برای برخورد انتظامی با این عده نیز از نگاه جامعه و نه فقط اقشار مذهبی پذیرفتنی‌تر خواهد شد. *** در هر صورت به دلیل انسانی و فرهنگی بودن مسایل این چنینی که یا تفریحی هستند یا برای معدودی از شرکت‌کنندگان در آن "به ظاهر" تفریحی تلقی می‌شوند، برخی عوارض، در هرگونه راهبردی قابل تصور خواهد بود؛ اما حاکمیتی عاقل است که شیوه‌ای را برگزیند که ضمن کاهش آثار منفی، آثار مثبت را نیز حداکثر کند. آنها که بر طبل برخورد چکشی یا رها‌سازی می‌کوبند دو روی سکه یک راهبرد را دنبال می‌کنند: تضعیف مقبولیت نظام. ترویج سکولاریسم توسط "پلنگ صورتی" این سایت همچنین در مطلبی با عنوان "آموزش سکولاریسم در برنامه کودک" نوشت: زمانی، با یک دانشجوی فرانسوی سکولار گفت‌وگو می‌کردم که سعی می‌کرد مواضع کشورش را در باب سکولاریسم و دمکراسی برایم توضیح دهد. این دانشجوی دکتری، با دفاع از «حذف» نمادهای مذهبی از جامعه به خاطر «بی طرفی» حکومت در مقوله دین و سنت‌ها، معتقد بود: «ما در فرانسه از تنوع نژادی و حتی از مهاجرت خارجی‌ها به کشورمان استقبال می کنیم، مشروط بر اینکه اعتقادات و سنت‌هایشان را پشت مرزها رها کنند و با خودشان وارد جامعه فرانسه نکنند»! فرض کنید کسی بخواهد این نحوه نگرش را به زبان ساده برای کودکان توضیح دهد. به نظر شما با چه بیانی باید این موضوع را منتقل کند؟ یکشنبه گذشته مورخ بیست و سوم مرداد 1390، شبکه تهران قسمتی از سری جدید انیمیشن «پلنگ صورتی» را پخش کرد که به عقیده نگارنده مصداق روشن آموزش سکولاریسم بود. داستان این انیمیشن به طور خلاصه از این قرار است: دو همسایه پلنگ صورتی با یکدیگر درگیر شده‌اند. علت درگیری هم این است که یکی از همسایه‌ها (که سیبیل دارد ولی ریش ندارد) به ریش داشتن و سیبیل نداشتن همسایه دیگر معترض است؛ و بالعکس! در پایان، راه‌حلی که «پلنگ صورتی» برای حل این معضل ارائه می‌دهد، «حذف» و تراشیدن همزمان «سیبیل» و «ریش» این دو همسایه است. و بدین ترتیب، همسایه ها دلایل خود را برای دعوا از دست می دهند و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان می رسد! هر چند نمادهای موجود در این انیمیشن نیز قابل بررسی هستند، اما ارتباط داستان فوق الذکر با ایده سکولاریسم به قدری واضح است که نیازی به توضیح اضافه احساس نمی‌شود. ناگفته پیداست که نگارنده این سطور، پخش یک قسمت از کارتون «پلنگ صورتی» را موضوع اصلی کشور نمی‌داند. با این حال، باید توجه داشت که آموزش صحیح فرهنگ ایرانی- اسلامی برای کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا، متن بالا صرفاً تذکری است تا ان شاء الله در آینده نظارت بیشتری روی برنامه های ویژه کودکان صورت گیرد، تا در این برنامه‌ها شاهد ترویج فرهنگ غربی نباشیم (که البته در مواردی مانند برنامه پت و مت مسبوق به سابقه هم هست).

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: پلنگ صورتی و آموزش سکولاریسم به کودکان تهرانی