انتخاب های انجام شده در نظام ولائی، محمد ملکی، روزآنلاین
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »
بسم الحق
سه روز پس از آمدن آقای خمينی به ايران، ايشان طی حکمی آقای مهندس بازرگان را به نخستوزيری دولت موقت منصوب نمودند، متن حکم چنين است :
"بسماللهالرحمن الرحيم
جناب آقای مهندس مهدی بازرگان
بنا به پيشنهاد شورای انقلاب برحسب حق شرعی و حق ناشی از آراء اکثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران که طبق اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ايمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکيل دولت موقت مینمايم تا ترتيب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آراء عمومی ملت درباره تغيير نظام سياسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکيل مجلس مؤسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسی نظام جديد و انتخاب مجلس نمايندگان ملت برطبق قانون اساسی جديد را بدهيد. مقتضی است که اعضای دولتِ موقت را هر چه زودتر و با توجه به شرايطی که مشخص نمودهام تعيين و معرفی نمائيد. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعايت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سازمان يافتن امور کشور خواهند نمود. موفقيت شما و دولت موقت را در اين مرحله حساس تاريخی از خداوند متعال مسئلت مینمايم.روحالله الموسوی الخمينی" (۱).
هموطنان عزيز، جوانان؛
از شما میخواهم اين متن را با دقت و موشکافی مطالعه کنيد تا روشن گردد چگونه شد که افکار و انديشههای آقای خمينی کشور را به سمت و سويی برد که امروز شاهد آن هستيم. من تنها به دو نکته از اين فرمان میپردازم و نکات ديگر را به خوانندگان وامیگذارم. و آن نکات عبارتند از "شورای انقلاب". و "تشکيل مجلس مؤسسان از منتخبين مردم جهت تصويب قانون اساسی نظام جديد".
در مورد "شورای انقلاب" و چگونگی شکلگيری آن روايتهای مختلف خوانده يا شنيدهايم. دکتر صادق طباطبايی از نزديکانِ آقای خمينی مینويسد: "گفتگوی مرحوم مطهری با امام مقدمهی تشکيل شورای انقلاب و دعوت از افراد مورد اطمينان شد. دکتر بهشتی زمانی که به ديدارامام آمد من آنجا نبودم، ايشان دو سه روز بيشتر در نوفل لوشاتو نماند. روزی که ايشان تصميم میگيرد به ايران بيايد در فرودگاه آتن يونان مطلع میشود که دولت نظامی ازهاری روی کار آمده است (۱۴ آبان ۱۳۵۷) لذا ايشان به هامبورک رفته دو - سه روزی آنجا ماند و سپس به ايران بازگشت" (۲).
صادق طباطبايی در جايی ديگر مینويسد:
"امام طی پيامی خطاب به ملت ايران در ۲۲ دی ماه رسماً برنامهی سياسی خودشان را اعلام کردند و اعلام داشتند که جهت تحقق اهداف اسلامی شورايی بهنام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعيين شده و شروع به کار خواهد کرد. براساس نظر امام اين شورا مأموريت خواهد داشت تا شرايط تأسيس دولت انتقالی را مورد بررسی قرار داده و مقدمات آنرا فراهم سازد. تشکيل شورای انقلاب هرچند در ۲۲ دی اعلام شد اما مقدمات آن از هنگام سفر آقايان مطهری و بهشتی به پاريس فراهم شده بود. بيانيه ۲۲ دی اثرات بسيار مهمی در تسريع روند انقلاب داشت...چند روز بعد از دستور تشکيل شورای انقلاب توسط امام، آقای دکتر يزدی به امام اطلاع داد که دوستان از تهران پيغام دادند که آقای طالقانی از عدهای از چهرههای سياسی دعوت کردهاند که شورايی برای اداره مسائل انقلاب تشکيل دهند. اين موضوع مورد نگرانی بود. امام گفتند چرا اينکارها در چهارچوب شورای انقلاب صورت نمیگيرد و به من گزارش داده نمیشود. يادم نيست دکتر يزدی بلافاصله پاسخ داد يا با تهران تماس گرفت و معلوم شد آقای بهشتی يا شخص ديگری از کادر اوليه شورای انقلاب از آقای طالقانی به تصور اينکه ايشان با جبهه ملی فعاليت داشته و احياناً مطابق ميل قلبی امام نباشد، دعوت به عمل نياوردهاند" (۳).
آنچه از نوشتههای آقای طباطبايی استنباط میشود اين است که آقايان بهشتی و مطهری و چند نفر از دوستانِ روحانیشان شورای انقلاب را تشکيل دادهاند تا قبل از پيروزی انقلاب عنان کارها را در دست گيرند و حتی به بهانههای پوچ از آقای طالقانی که در آن موقع انقلاب را در ايران رهبری میکرد دعوت نکردند، اگرچه در حقيقت برای اين بود که به کسی که معتقد به شرکت نمايندگان همه اقشار ملت در چنين شورايی بود اجازهی حضور در چنين جمعی از روحانيون را ندهند و خود يکهتاز ميدان باشند. بنظر من انديشهی ولايت مطلقه فقهی از همان روزها در فکر آقايان وجود داشت.
برای آگاهی بيشتر از ترکيب شورای انقلاب و نقشی که در سالهای اول تغيير نظام بازی کرد، نظری به بخشی از سخنان مهندس بازرگان مياندازيم. ايشان ميگويد: "قدر مسلم آن است که اواخر آبان و اوايل آذرماه ۱۳۵۷ انديشهی چنين شورايی به منظور رهبری انقلاب و تدبير جريانهای امور در داخل کشور بهعنوان گروه نمايندهی رهبری در داخل پديد آمد... ترکيب شورای انقلاب چهاربارعوض شد ولی هميشه اکثريت آنرا معممين تشکيل میدادند و مُقرَبتر بودند" (۴).
دکتر بهشتی در گزارشی که به مجلس شورای اسلامی در اوايل تأسيس آن داد میگويد: "افراد را امام تعيين میکردند به اين معنی که اوّل امام به يک گروه سه نفری از روحانيت حکم دادند که برای شناسايی افراد لازم برای ادارهی آيندهی مملکت تلاش کنند اين عده عبارت بودند از آيتالله مطهری، هاشمی رفسنجانی و خود بنده (بهشتی)،بههر حال آن شش نفر اوليه يعنی آقايان مطهری، رفسنجانی، باهنر، موسوی اردبيلی، مهدوی کنی و خود من (بهشتی) شروع به مطالعه روی افراد کرديم".
در هر حال پس از تشکيل شورايی از سوی آقای خمينی بهنام شورای انقلاب اسلامی افراد زير در مراحل مختلف به آن راه يافتند، آيتاله طالقانی، مطهری، هاشمی رفسنجانی، دکتر بهشتی، مهدوی کنی، حسن حبيبی، موسوی اردبيلی، دکتر باهنر،ابراهيم يزدی، دکتر يدالله سحابی، احمد صدر حاج سيدجوادی، مهندس کتيرايی، تيمسار مسعودی، تيمسار قرنی، مهندس بازرگان، مهندس سحابی، دکتر شيبانی، بنیصدر، قطبزاده، مهندس موسوی، دکتر پيمان، جلالی، مهندس معينفر، دکتر رضاصدر،(آقايان دکتر پيمان، مهندس موسوی و جلالی چند جلسه بيشتر در شورا شرکت نکردند).
حال سوال اينجاست آيا واقعاً ترکيب فوق میتوانست خواستهای ملت ايران را از تغيير نظام شاهی و آمدن نظام جديد برآورده کند؟ بد نيست در اينجا جواب سئوال را از زبان مرحوم مهندس سحابی بشنويم:
"شورای انقلاب آينهی تمام نمای ملت ايران و انقلاب بزرگ و فراگير آن نبود، طرفداران شريعتی و نمايندگان احزاب سياسی و ملی قديم در آنجا نبودند، از نمايندگان جوانان و دانشجويان فعال هم هيچکس نبود، از چپها و مارکسيستها هم هيچکس در آنجا نماينده نداشت، مجاهدين نماينده نداشتند، ولی آقايان روحانيون شورای انقلاب در سال ۵۸ تا ۵۹ من را بهعنوان نماينده مجاهدين و اصحاب مرحوم دکتر شريعتی تلقی میکردند، مليون هم بطور اخص نماينده نداشتند" (۵).
نهايتا طبق آخرين اظهار آقای حسن حبيبی "با رسميت يافتن مجلس شورای اسلامی و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، کار شورای انقلاب که تاکنون وظيفه ی قانونگذاری را برعهده داشته نيز به پايان رسيد" (۶).
آخرين اعضاء شورا عبارت بودند از ابوالحسن بنیصدر، آيتالله موسوی اردبيلی، مهندس بازرگان، محمدجواد باهنر، دکتر بهشتی، آيتالله خامنهای، مهندس عزتالله سحابی، عباس شيبانی، صادق قطبزاده، محمدرضا مهدوی کنی، اکبر هاشمی رفسنجانی، و حسن حبيبی. به اين ترتيب شورای ساخته و پرداخته آقای خمينی مرکب از روحانيون و جمعی از روشنفکران مذهبی بدون دخالت اقشار ديگر جامعه که در اين راه هزينههای بسيار پرداخته بودند، ادامهی کار خود را به مجلس شورا و قانون اساسی ساخته و پرداخته خود سپردند.
لازم بود خوانندگان عزيز قبل از هر چيز از ماهيت شورای انقلاب مطلع گردند تا ريشهی آنچه در انتخابات مربوط به رفراندوم و مجلس مؤسسان و مجلس نمايندگان ملت گذشت را بهتر و بهتر بشناسند و به قضاوت بنشينند. در قسمت اوّل اين يادداشتها به رفراندوم تغيير نظام پرداختيم و در اين قسمت بداخلاقی ها و عدم صداقت قدرت رسيدگان در تشکيل "خبرگان" را بررسی خواهيم کرد.
هدف از تغيير نام مجلس "مؤسسان" به مجلس "خبرگان"چه بود؟
بررسی زندگی آقای خمينی نشانگراين واقعيت است که ايشان در طول حيات خود يک هدف را تعقيب میکرد و آن به قدرتِ مطلق رساندن روحانیها و برپايی نظامی که قدرت بطور کامل در دست آنها باشد بوده است. مطالعه تاريخ زندگی آيتالله حاکی از اين امر است که او گام به گام خود را به اين هدف نزديک و نزديک تر میکرد. وقتی به ايران آمد در قطعه ۱۷ بهشتزهرا در آن سخنرانی به يادماندنی گفت: "بر همه واجب است که اين نهضت را ادامه بدهيم تا آن وقتی که اينها ساقط بشوند و ما به واسطهی آراء مردم مجلس مؤسسان درست کنيم". آنگاه که رفراندوم به دلخواه ايشان انجام شد، نوبت به مجلس مؤسسان تصويب کننده پيشنويس قانون اساسی رسيده بود. چند روز پس از پايان کار رفراندوم آقای احمد صدر حاج سيد جوادی وزير کشور گفت: "حداکثر تا حدود يک ماهونيم ديگر انتخابات مجلس مؤسسان انجام میشود و همهی احزاب، گروهها و مردم میتوانند افراد مورد اعتماد خود را نامزد نمايندگی در مجلس مؤسسان کنند و هر شخصی میتواند خود را برای اين مسئوليت نامزد کند"(۷). آقای احمد مدرسی مشاور ايشان در رابطه با تعداد نمايندگان مجلس مؤسسان هم گفت: "طبق قانون اساسی قديم اين عده به تعداد مجموع نمايندگان مجلس سنا و شورا بايد باشند ولی ما مجلس سنا را به رسميت نمیشناسيم امکان دارد از هر صد هزار نفر يک نفر برای عضويت در مجلس مؤسسان انتخاب شود" (۸).
و بالاخره جناب آقای دکتر سحابی وزير مشاور در طرحهای انقلاب در مصاحبهای اعلام فرمودند: "آييننامهی مجلس مؤسسان برای سرعت بيشتر در کار اين مجلس به تصويب رسيده است. در مجلس مؤسسان نمايندگان همه گروههای اجتماعی، از جمله نمايندگان روحانيون، کارگران، کشاورزان، دانشگاهيان، پزشکان، قضات، بازاريان و ساير طبقات شرکت خواهند داشت" (۹).
اما آقای خمينی بلافاصله بعد از پايان رفراندوم، در مورد چگونگی تشکيل مجلس مؤسسان و نمايندگان اين مجلس زمزمههايی را آغاز کرده بود. از جمله يک روز پس از پايان رفراندوم گفت: "قدمِ بعدی فرستادن طبقهی فاضله به مجلس مؤسسان و تصويب قانون اساسی است" (۱۰) و در ملاقات با دانشجويان دانشسرای شهميرزاد گفت: "شما در قضيه مجلس مؤسسان... وکلای متعهد مسلم و امين بفرستيد" (۱۱). آنها که با ادبيات آقای خمينی آشنا بودند میدانستند منظور ايشان از "طبقهی فاضله"، "متعهد و مسلم و امين" چه کسانی و چه طبقهای هستند. آيا در ديدگاه آقای خمينی جز طبقهی روحانی، فرد ديگری میتوانست دارای اين خصوصيات باشد؟ مسلماً خير.
اما کمکم نيت آقای خمينی از اين سخنها روشنتر شد. هنوز دو روز از مصاحبه دکتر سحابی وزير مشاور در طرحهای انقلاب دائر بر شرکت نمايندگان همه گروههای اجتماعی در مجلس مؤسسان نگذشته بود که روز سهشنبه اول خرداد ۱۳۵۸ اعضای شورای انقلاب و دولت موقت از سوی آقای خمينی به قم احضار شدند تا اوامر ايشان را بشنوند و در مسير پياده کردن اسلام فقاهتی آماده شوند و مجلس مؤسسان را به فراموشی سپارند و در راستای مجلس مشورتی "خبرگان" گام بردارند. پس از اين جلسه که میگويند حدودِ ۶ ساعت طول کشيد و اوامر لازم از سوی آقای خمينی به شورایِ انقلاب و دولت موقت ابلاغ گرديد، يک مرتبه وضع دگرگون شد و برنامهی مجلس مؤسسان منتفی گرديد. بشنويد نظرات چند تن از شرکتکنندگان در آن جلسه ۶ ساعته را. آقای صادق قطبزاده سرپرست راديو و تلويزيون ملی ايران و از اعضاء شورای انقلاب که در جلسه حضور داشت در گفتگوی خصوصی با روزنامه اطلاعات گفت: "مذاکراتی که ديروز در حضور امام صورت گرفت تماماً درباره ی طرح قانون اساسی جديد و نحوهی تصويب آن و به رأی گذاشتن آن بوده است" (۱۲). آقای مهندس اميرانتظام معاون نخستوزير و سخنگوی دولت در يک مصاحبه راديو تلويزيونی گفت: "مطالب مورد بحث دربارهی قانون اساسی و مجلس مؤسسان در اين مذاکره مطرح بود که هنوز هم جزئيات آنرا نمیتوانم بگويم، بعد از اينکه از طرف دولت و امام تصميم گرفته شد که جزييات در اختيار مردم قرار داده شود خواهم گفت" (۱۳). و دکتر مفتح از نزديکان آقای خمينی هم به کيهان گفت: "مجلس مؤسسان آنطور که در حالِ حاضر در اذهان منعکس شده است شايد تشکيل نشود و براساس آخرين تصميمی که از سوی رهبر انقلاب اتخاذ شده پس از انتشار متن پيشنهادی قانون اساسی نمايندگان استانها و اقليتهای مذهبی دربارهی آن اظهار نظر خواهند کرد و اگر لازم بود اصلاح شود موارد مورد بحث اصلاح خواهد شد و پس از آن متن اصلاح شده به همهپرسی گذاشته میشود" (۱۴) و در همين اظهارنظرها و بدون اين که کسی به مردم بگويد در آن جلسهی ۶ ساعته در قم و در حضور آقای خمينی چه گذشت که تمام وعده و وعيدها که از طرف آقای خمينی و دولت منصوب ايشان به مردم داده شده بود يک مرتبه باد هوا شد و به سادگی آقايان عضو شورای انقلاب و دولت موقت عهد خود را با مردم شکستند و در موافقت با آنچه آقای خمينی میخواست از جمله وارد کردن اصل پنجم (اصلی که در آن ولايت فقيه آمده) به قانون اساسی به يک بداخلاقی بزرگ دست زدند. در هر حال چهار روز بعد از آن نشست کذايی آقای خمينی در نامهای به جناب مهندس بازرگان آب پاکی را روی دست مردم ريخت و دستور داد "ترتيبی دهند تا مردم هر استان و هر يک از اقليتهای مذهبی نمايندگان صاحب نظر خود را به تعدادی که شورای انقلاب و دولت تعيين میکنند انتخاب کنند" (۱۵). آقای صادق طباطبايی معاون سياسی و اجتماعی وزارت کشور در توضيح و توجيه دستور آقا به خبرنگار کيهان گفت: "امام تأکيد داشتند بر اينکه قانون اساسی هر چه زودتر از تصويب ملت ايران بگذرد... مجلس مؤسسان که قرار بود برای طرح و بررسی و تصويب قانون اساسی تشکيل شود در شرايط موجود حداقل ماهها به طول خواهد انجاميد، لذا امام در پيام خود به نخستوزير دستور دادند که خيلی سريع يک مجلس تشکيل شود که از همه ی استانها نمايندگانی داشته باشند و تعداد نمايندگان به تناسب جمعيت، همچنين از اقليتهای مذهبی نمايندگانی داشته باشند. وی اضافه کرد که بهنظر او اين هیأت حدود۴۰ نفر خواهند بود" (۱۶). بدين ترتيب در عمل ديديم مجلس موسسان را برخلاف تمام وعدهها با زير پا گذاشتن اخلاق و صداقت بشکلی درآوردند تا در آن از پيشنويس قانون اساسی و اصلاح آن در مدت تعيين شده در آئيننامهی مصوب هیأت دولت که میگفت بايد اينکار در ۳۱ روز انجام شود خبری نباشد. در اينجا سئوالی که مطرح میگردد اين است، آيا آيتالله خمينی از اين تغييرات و آنچه بايد بهوقوع میپيوست اطلاع داشت يا نه؟ کسی بیاطلاعی ايشان را باور نمیکند چون در آن شرايط نه دولت موقت و نه شورای انقلاب و نه وکلايی که به مجلس "خبرگان" راه يافته بودند جرأت نمیکردند بدون اطلاع ايشان دست به کاری بزنند. بههرحال اين بداخلاقی بزرگ صورت گرفت.
موضوع ديگر بحثی بود که پس از انجام رفراندوم تغيير نظام در مورد چگونگی تصويب پيشنويس قانون اساسی درگرفته بود. عدهای معتقد بودند با توجه به موافقت آقای خمينی و بسياری از روحانيون حوزه علميه قم و جمعی از شخصيتهای صاحب نفوذ بايد پيش نويس قانون اساسی را به رای گيری ميگذاشتند. از جمله از آقای رفسنجانی نقل قول شده که "هی ميگيد مجلس مؤسسان، خيال میکنيد چه کسانی میآيند يک مشت متعصب خشک و متحجر، اينها میآيند و يک کلمهای را هم بکار برد که فلان میکنند توی قانون اساسی، بگذاريد آقا! اين قانون اساسی که به اين پاکيزگی تهيه شده تصويب بشود" (۱۷). مهندس سحابی در خاطرات خود و در همين زمينه میگويد: "مهندس بازرگان و پدر من بهعنوان نمايندگان دولت به جلسه شورای انقلاب آمدند بحث راجع به مجلس مؤسسان بود حرف پدرم و بازرگان اين بود که چون در مادهی آخر فرمان امام به آقای بازرگان تشکيل مجلس مؤسسان آمده، اين حکم وعدهای به مردم را دارد، لذا اگر ما بخواهيم مجلس مؤسسان را تشکيل ندهيم، خلف وعده کردهايم، اين درست نيست، تا اينکه آخر سرآقای هاشمی به پدر من روکرد و گفت آقای دکتر، اين قدر روی مجلس مؤسسان اصرار نکنيد با اين حال و هوايی که کشور دارد و تجربهای که ما در اين چند ماهه انقلاب پيدا کردهايم مطمئنيم که اگر انتخابات مجلس مؤسسان بشود، هفتاد هشتاد درصد اعضای آن آخوند خواهند بود، آن وقت يک قانون اساسی ارتجاعی به شما تحويل میدهند که از پشيمانی انگشتتان را گاز بگيريد" (۱۸). بدين ترتيب مجلس مؤسسان تبديل به مجلسِ خبرگان گرديد و آن بلای بزرگ بر سر قانون اساسی آمد.
در هر حال پس از آماده شدن مقدمات کار و با وجود مخالفت بسياری از گروهها و شخصيتهای اجتماعی انتخابات مجلس خبرگان انجام شد. در اينجا لازم میدانم اشارهای به چگونگی دومين انتخاباتی که در نظام ولايی انجام شد داشته باشيم تا نسل سوم انقلاب که روی سخن با آنهاست بيشتر با آنچه در اوايل انقلاب و برای تثبيت نظام ولايی گذشت آگاه شوند.
در اينجا به بعضی مخالفتها و اعتراض گروهها و شخصيتها اشاره ميکنم. آنها که پس از سالها مبارزه با استبداد خاندان پهلوی حال میخواستند پس از تغيير نظام در انتخابات مجلس موسسان شرکت کنند ناگهان با تشکيل مجلس خبرگان که معلوم بود چه کسانی در آن راه خواهند يافت، آرزوهايی را که چند دهه دنبال آن بودند بر باد رفته میديدند و به اعتراض برخاستند. بهعنوان نمونه کانون وکلا، حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان، نهضت راديکال ايران، حزب جمهوريخواه، انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، شورای اصناف تهران، سازمان طوفان، سازمان مجاهدين خلق ايران، گروه سياسی ايران امروز، سازمان چريکهای فدايی خلق ايران و بسياری از سازمانهای سياسی ديگر، جزو گروههايی بودند که اعتراض خود را نشان دادند.
بعضی از شخصيتها نيز در اينباره اعلام نظر کردند. مثلا آيتالله علامه نوری گفت: "بهتر است شورای رياست جمهوری به پا گردد و مجلس مؤسسان تشکيل شود و روحانيت در سنگر هدايت بماند"(۱۹). محسن پزشکپور رهبر حزب پان ايرانيست گفت: "به نظر من مجلس مؤسسان از نظر حقوق بينالملل اصول شناخته شده و صحيحی است، چون بهترين راه اين است که در يک انتخابات آزاد نمايندگان از سوی مردم انتخاب شوند و در مجلس مؤسسان به بحث و بررسی و تصويب قانون بپردازند" (۲۰). دکتر منوچهر هزارخانی گفت: "با ترتيبی که پيش گرفته شده يعنی يک مجلس ۷۵ نفری و با شرايطی که در نظر گرفته شده بسياری از مليتها يا نمیتوانند شرکت کننند و يا شرکت آنها صرفاً جنبه نمايشی خواهد داشت (۲۱). دکتر کاظم سامی دبيرکل جاما گفت: "انتخاب رئيسجمهور و وکلای شورای ملی همزمان انجام شود و مجلس، تدوين و تصويب قانون اساسی دائمی را به جانشينی مجلس مؤسسان انجام دهد"(۲۲). دکتر ابوالحسن بنیصدر گفت: "من موافق بودم که مجلس مؤسسان تشکيل شود چون از ابتدا اينطور اظهار شد" (۲۳). دکتر سيدعلی شايگان گفت: "اگر قانون اساسی برای همه مردم است پس همهی مردم بايد در تهيه و تصويب آن شرکت داشته باشند، مگر اينکه کسانی معتقد باشند عدهای از مردم فقط به درد اين میخورند که به آنها امر و نهی شود" (۲۴). دکتر عبدالرحمن قاسملو دبير حزب دموکرات کردستان گفت: "تشکيل مجلس مؤسسان مرکب از نمايندگان کليه خلقهای ايران ضرورت تاريخی دارد، مردم کردستان بطور اعم و حزب دموکرات بهطور اخص طرفدار آن چنان قانونی است که حاوی اصول و موازين فوقالذکر بوده و در مجلس مؤسسان مورد بحث و گفتگوی نمايندگان راستين همه خلقهای ايران قرار گرفته و به تصويب نهايی برسد" (۲۵). بالاخره احمد شاملو شاعر ملی در گردهمايی حزب سوسياليست کارگران گفت: "آقايانی که امتيازاتی در انقلاب برای خودشان قائل هستند اتکايشان به ناآگاه ترين افراد جامعه است. اگر مجلس خبرگان تشکيل شود خواهيد ديد همين پيشنويس قانون اساسی را ۷۵ درصد به سوی راست گرايش خواهند داد وگرنه چه هراسی از تشکيل مجلس مؤسسان است؟" (۲۶).
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: انتخاب های انجام شده در نظام ولائی، محمد ملکی، روزآنلاين
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران