فرجام برجام - منوچهر عزیزی (هارای)

بعد از مذاکرات چندین ماهه، جلسه غیرعلنی چند جانبه ایران با مقامات امریکایی و اروپایی در مورد انرژی هسته ای ایران در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۶ به پایان رسید. ظاهرا اکثریت ملت ایران بدون درک دقیق متن بسیار پیچیده توافق نامه امضا شده، شادی امیدوارانه و موفقیت آمیز نمودند، و بدون اجرای «اقتصاد مقاومتی» پوزه «آمریکای جهان خوار» را به خاک مالیدند.
چنین برداشتی از ملتی که لااقل از دوران شکست انقلاب مشروطیت تاکنون از لحاظ آسیب شناسی تاریخ اجتماعی- سیاسی و مدنی در قعر محکومیت به سر برده به هیچ وجه بعید نبوده و نخواهد بود. این یک واقعیت تاریخی است که از اذهان ملت ایران پوشیده نگه داشته شده است. به عنوان مثال نمی خواهم مرور کتاب «خلقیات ما ایرانیان» جمالزاده را پیشنهاد کنم، اما نمی توانم اظهار نکنم که آغاز شکوفایی ملت ژاپن تقریبا هم زمان با انقلاب مشروطه ایران، و استقلال کشور سنگاپور بود. اگر درباره مبارزه و مقاومت ملت هایی را در راه استقلال و آزادی خویش مرور اجمالی بکنیم، حکایت صد من کاغذ خواهد بود و اگر اشاره مختصری از مبارزات سرسختانه در راه شرف، استقلال و آزادی برخی از ملت ها در قرن اخیر بنماییم، شاید عبرتی باشد به ملت و دولت های خودمان در قرن حاضر.
مثلا مبارزات سرسختانه ملت هندوستان با دولت استعمارگر انگلستان در راه استقلال و آزادی خویش به رهبری مهاتما گاندی، مبارزه بی امان و طولانی ملت ویتنام با دولت جبار و قدرتمند آمریکای جهان خوار، مبارزه غرور آفرین ملت نروژ با فاشیزم هیتلری در جنگ جهانی دوم، مقاومت طولانی و سر سختانه ملت آفریقای جنوبی با آپارتاید سفید پوست به رهبری نلسون ماندلا، مبارزه ملت سرسخت کوبا با امپریالیزم آمریکا در راه استقلال و آزادی خویش به رهبری فیدل کاسترو، و مبارزه ده ها ملت جان بر کف در راه استقلال و آزادی با امپریالیزم جهانی که شرح همه آنها از حوصله این مقال خارج است.
و اما سرنوشت ملت نجیب ایران با حاکمیت های بی کفایت خود از بعد از مجلس چهارم دوران مشروطیت، با وجود استقلال ظاهری، در اثر خود فرورختگی حاکمان دست نشانده انگلیس، روس و آمریکا، عملا روحیه استقلال و آزادی طلبی خویش را از دست داد و بازیچه سیاست های حاکمان دست نشانده استعمار گر و خودکامه شد و هیچ دولتی با اراده و آزادی ملت بر سر کار نیامد، و نهایت حاصل چنین روند شوم، ملت ایران دچار خودکامه پذیری شد. در نتیجه این خودکامه پذیری از حاکمان دست نشانده، ملت ایران اجبارا اراده تعین سر نوشت خود را از دست داد، و در اثر ترس و وحشت از حاکمان دیکتاتور از خویشتن نیز بیگانه گردید و ضرر و زیان چنین سرنوشت اسفبار از حساب ملت و مملکت هزینه شد و چنین ملتی با وجود ثروت سرشار طبیعی کشور، در آخرین ردیف های زیر خط فقر جهانی قرار گرفت. در نتیجه چنین سرنوشت شوم، اشاره بسیار مختصری از نتایج چنین خودکامگی ها بیان می کنیم:
۱-در اوایل انقلاب، هشت سال جنگ با عراق به ملت تحمیل شد (با اشاره اربابان امپریالیزم) که می توانست به نفع ملت طی سه سال با پرداخت کلیه خسارات خاتمه یابد، لیکن چون اراده شده بود (باید از راه کربلا به قدس برسیم) جنگ با ویرانی پنج استان، اقلا با یک میلیون شهید و معلول و میلیاردها دلار خسارت جنگی به هشت سال به طول انجامید، و قرار شد بعد از نوشیدن زهر خاتمه جنگ، مبلغ هزار میلیارد دلار خسارت پرداخت شود لیکن یک ریال هم پرداخت نشد!
۲-قرار بود دموکراسی در کشور برقرار گردد، تمام احزاب آزادانه تشکیل شود، قانون اساسی دموکراتیک نوشته شود لیکن نه تنها این وعده ها عملی نشد، بلکه تشکیل حزب جمهوری اسلامی نیز تحمل نشد، اعمال قانون اساسی ارتجاعی به یک فرد محول شد، و مواد قانون اساسی به ویژه حقوق ملیت های مندرج در قانون اساسی، طی ٣۷ سال اجرا نشد بقیه بخش های وظایف حقوق قوای سه گانه به اصطلاح به شورای نگهبان، کمیته استصوابی و غیره با سلیقه های حاکمیت محول گردید و شرکت مردم در انتخابات فرمایشی با سوء استفاده از جهالت یا ترس مردم برگزار می شود. تتیجه آن اگر با مقاصد مردم جور درنیاید (ریش و قیچی) در اختیار حاکمیت است.
٣-چون نتوانستیم از راه کربلا به قدس دست یابیم، حاکمیت از یازده سال پیش، تا فاش(غنی سازی مخفیانه اورانیوم) دویست و هفتاد میلیارد دلار از جیب ملت هزینه کرد، آخرالامر به وسیله وسایل کشف امپریالیست جهانی گند قضیه فاش شد، کارشناسان بین المللی گند قضیه را تایید نمودند و کار به تحریم های بین المللی کشید و «علی ماند و حوضش» و جلوی حاکمیت مسدود شد و کار به مصالحه در دربسته کشید و بالاخره کار به بسته شدن پرونده «برجام» منجر گردید.
۴-با بسته شدن پرونده برجام، قضیه به طلب میلیاردها دلار خسارت از سوی آمریکا ناشی از به اصطلاح ترور و بمب گذاریهای ایران برآمد که یکی از آنها اشاره می کنیم! ملت های دنیا شاهدند که چند سال پیش، عده ای از ملت جان بر کف حزب الله، به سفارت آمریکا حمله کردند و بعد از درب و داغان کردن اشیاء و اسناد سفارت خانه، ۵٣ نفر از دیپلمات ها و سایر افراد آمریکایی را به اسارت گرفتند، چشم هایشان را بستند و به مدت ۴۴۴ روز آنها را در اسارت نگهداشتند، و بعد از این مدت طولانی، با معاملات وچانه زنی آنها را آزاد کردند و به جز وزارت خارجه آمریکا و حاکمیت ایران کسی از مفاد این معامله خبر ندارد.
ولی در جر و بحث مذاکرات برجام، آمریکا بدون شوخی، برای هر یک نفر اسیر در سفارت خانه به مدت ۴۴۴ روز، روزی ده هزار دلار از پول بلوکه شده ایران در آمریکا، به علاوه خسارت به عنوان به اصطلاح بمب گذاری ها و ترورهای دولت ایران برداشت کرده است.
بنده حسابم ضعیف است و بعلاوه مبلغ خسارات بمب گذاریها را نمی دانم، تمنا دارم کسانیکه جمع و تفریق بلدند و از مبلغ خسارتها اطلاع دارند بنده را مطلع سازند. هرچند که شنیدن کی بود مانند دیدن. حالا باور کردید آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند؟! تازه این نخستین برجام نیست و برجام های دیگری مانند عدم اجرای حقوق بشر، عدم آزادی انتخابات مجلس، سندیکاهای کارگران و دانشجویان، حقوق زنان ، اشتغال جوانان، حقوق ملیت ها و ده ها حقوق پایمال شده در راه خواهد بود که تمام این تعهدها از سوی رژیم قبول و متعهد به انجام آنهاست.
۲۹/۱۰/۹۴


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منبع خبر: اخبار روز

اخبار مرتبط: فرجام برجام - منوچهر عزیزی (هارای)