۸ تیر امسال چهلمین سالگرد کشته شدن حمید اشرف رهبر فدائیان خلق و همرزمان او در جریان یورش مسلحانه ساواک به خانه مهرآباد جنوبی است. به این مناسبت اخبار روز ویژه نامه زیر را فراهم آورده است

اخبار روز: چهل سال از کشته شدن حمید اشرف و همرزمان وی گذشت. حمید اشرف و همرزمانش را ماموران امنیتی رژیم شاه روز ٨ تیر سال ۱٣۵۵، در خانه مهرآباد جنوبی محاصره کردند و از آسمان و زمین به رگبار گلوله بستند. به استناد اظهارات بالاترین مقامات امنیتی و اسناد بازمانده از ساواک، شاه شخصا پرونده ی حمید اشرف را پیگیری می کرد و در بولتن امنیتی ویژه وی، اقداماتی که ساواک در جهت ردیابی حمید اشرف انجام می داد، گزارش می شد. دو سال پس از آن که خبر کشته شدن حمید اشرف و همرزمانش را به شاه دادند مردم نظام او را از بنیاد برانداختند.

حمید اشرف که بود؟ چرا امروز بعد از گذشت چهار دهه از کشته شدن وی به دست ماموران امنیتی شاه، نه فقط فدائیان، نیروهای چپ و نسل جوان امروز، بلکه جمهوری اسلامی و بازماندگان رژیم گذشته سراغ او را می گیرند. چرا وی تا زمانی که زنده بود شبانه و روز هدف تعقیب ماموران امنیتی بود و شاه برای کشتن او لحظه شماری می کرد. آیا این چند مامور امنیتی رده بالای سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) بودند که تصمیم داشتند با غلو در توانایی چریک ها و رهبر آنان و کشتن حمید اشرف برتری نظامی خود را ثابت کنند و از سایرین چشم زهر بگیرند.

حمید اشرف در زمان خود، نماد اندیشه ی چپ در لحظه تاریخی ایران بود که به مبارزه عملی علیه استبداد برخاسته بود. شاه در وجود حمید اشرف و سازمان چریک های فدائی خلق، آن نیروی چپی را می دید که هرگاه جان گرفته و با مردم پیوند بخورد، بنیان سلطنت او را تهدید خواهد کرد. لحظه شماری شاه برای دسترسی به حمید اشرف و کشتن او نشان از آن دارد که انتخاب این هدف شوم ناشی از یک ارزیابی سیاسی از موقعیت حمید اشرف در مجموعه ی مبارزان ضددیکتاتوری در ایران بود. حکومت در گام هایی که حمید اشرف بر می داشت صدای پای انقلاب را می شنید و بر این ارزیابی بود که نفوذ چریک ها با حضور حمید اشرف، روزی طوفان در «جزیره ثبات» را به همراه خواهد آورد و آرامش آن را به هم خواهد ریخت؛ و چنین نیز شد، اگر چه حمید اشرف و طاهره خرّم، محمّدرضا یثربی، غلامعلی خرّاطپور، علی‌اکبر وزیری، محمّدمهدی فوقانی، یوسف قانع خشکه بیجاری، فاطمه حسینی، عسگر حسینی ابرده و محمّد حسین حقنواز را در هشتم تیر ماه ۵۵ کشتند.

فروکاستن حادثه تاریخی ٨ تیرسال ۵۵، به یک درگیری مسلحانه؛ نادیدن نمادهای مبارزه ی جنبشی است که دو سال بعد به انقلاب بهمن ۵۷ و سرنگونی استبداد سلطنتی منجر شد. روایت این روند و نقش و جایگاه حمید اشرف در آن به کثرت نظر راویان است و حمید اشرف در این روایت ها به یگ چهره ی ملی شباهت دارد تا رهبر یک گروه معین.

در ویژه نامه ما جای سخن شماری از شاهدان خالی است، آنان که می توانند با بیان روایت خود ما را بازهم بیشتر با حقیقت حمید اشرف نزدیک کنند. در پرونده ویژه ما به مناسبت چهلمین سالگرد کشتن حمید اشرف و یارانش روایت مجید کیانزاد، مهدی فتاپور، تهماسب وزیری و مجید عبدالرحیم پور را می بینید و می خوانید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منبع خبر: اخبار روز

اخبار مرتبط: در دوران زندگی مخفی هر گاه ضربه ای پیش می امد همیشه از رفقای مسئول، اول سراغ حمید اشرف را میگرفتیم. ضربه ی اردیبهشت ۵۵ بسیار سخت و توانفرسا بود. ما حدود چهل رفیق را از دست دادیم و بخش مهمی از امکانات و تدارکات سازمان سوخت، ولی چون حمید از ان ضربه و تورها گریخته بود و هنوز فرمانده ما بود باروحیه ای قوی به بازسازیِ سازمان پرداختیم