چرا بحران التهاب اجتماعی ناشی از رسانهها جدیتر از کروناست؟
به گزارش خبرآنلاین، هنوز زمان زیادی از اعلام ابتلای چند مورد به ویروس کرونا در شهر قم و مرگ دو نفر از آنها نگذشته بود که اضطرابی عمومی اول فضای مجازی و بعد خانوادهها را در برگرفت. دیگر جایی نبود که حرف از کرونا و اضطراب برای ابتلا به آن نباش. حتی کار به جایی رسید که برخی از پزشکان بیماریهای عفونی به مردم هشدار دادند که با استرس سطح ایمنی بدن کاهش پیدا می کند و بیشتر پذیرای ویروس کرونا خواهد شد.
بسیاری از کاربران فضای مجازی اهمال در اطلاع رسانی درباره این ویروس و اپیدمی آن در کشور و عدهای دیگر پذیرا نبودن جامعه ایرانی برای انواع بحران را دلیل این سطح از استرس میان مردم میدانند.
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران هم یکی از کارشناسانی است که معتقد است پیچیده شدن حقیقت این ویروس در هالهای از ابهام و اضطراب و نتیجه شایعاتی که ناشی از عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به این ویروس تقریبا سراسر جامعه را فرا گرفته، این شده است که امروز ما بیش از آنکه خود کرونا و میزان مرگ و میر آن را به عنوان یک خطر احساس کرده باشیم، تحت تاثیر التهاب و عوارض روحی و روانی کرونا ویروس قرار گرفتهایم.
او میگوید مادامی که ما نتوانیم بین سیستم متولی و مردم اعتماد سازی کنیم، بازار شایعات داغ شده و اعصاب مردم را به بازی میگیرد؛ «در حال حاضر هم مردم به دلیل همین بیاعتمادی و اطلاع رسانی دیرهنگام ترجیح میدهند به صحبتهای وزارت بهداشت که متولی امر است توجه نکنند و به سمت فضای مجازی روند که در آنجا یک سری افراد غیر مسئول و تقریبا بیکار دائما سناریو سازی میکنند و روی افکار و روان مردم اثر منفی میگذارند.»
در ادامه متن گفتوگو با کوروش محمدی را میخوانید.
آقای محمدی، بلافاصله همزمان با شیوع ویروس کرونا، شاهد افزایش اضطراب عمومی بین مردم بودیم. شما دلیل این سطح از استرس و نمودش در جامعه را در چه می دانید؟ آیا کلا جامعه ما آماده بحران نیست یا اطلاع رسانی نکردن به موقع و مناسب درباره این ویروس این وضعیت را برای سلامت روانی مردم به وجود آورده است؟
درواقع درحوزه اجتماعی بر روی سازماندهی، انسجام و هماهنگی لازم برای طراحی فرایندهای آموزشی و کنترل رفتار شهروندان از گذشته تا بحال برنامه ریزی قابل توجهی نداشته ایم و همین خود عاملی شده تا حین مواجهه با مشکلات، حتی اگر مشکل بزرگی هم نباشد، وارد درگیریها و مشغلههای ذهنی زیادی شده و هر معضلی را در قاموس یک بحران ارزیابی و تجربه کنیم.
ما امروز در رابطه با ویروس کرونا با یک اپیدمی جهانی روبه رو هستیم که از طرفی ویروسی ناشناخته است و سرعت انتشار بالایی دارد و میتواند خسارات جبران ناپذیر اقتصادی در جامعه ایجاد کند و از طرف دیگر از جهت آسیب در حوزه انسانی و میزان ابتلاها و مرگ میر برای دولتها و ملتها منشاء آسیبهای جبران ناپذیری است که از حیث سلامت و پویایی اجتماعی شهروندان بسیار اهمیت دارد.
اما آن چیزی که امروزه در رابطه با این ویروس شاهد آن هستیم، پیچیده شدن حقیقت این ویروس در هالهای از ابهام و اضطراب است که شایعات ناشی از عدم آگاهی و دانش کافی نسبت به این ویروس تقریبا سراسر جامعه را فرا گرفته است و نتیجه این شده است که امروز ما بیش از آنکه خود کرونا و میزان مرگ و میر آن را به عنوان یک خطر احساس کرده باشیم، تحت تاثیر التهاب و عوارض روحی و روانی کرونا ویروس قرار گرفته ایم.
ما پیش از شیوع کرونا شاهد اپیدمی آنفلوآنزا بودیم اما جامعه مثل الان دچار استرس نشد. دلیلش به نظر شما چیست؟
اما واقعیت این است که ویروس کرونا نسبت به سایر ویروسهایی که در سالیان اخیر هم درسطح جهانی و هم در سطح کشور با آنها رو به رو بودیم (مانند انفلوآنزا) درصد مرگ و میر بسیار کمتری دارد. بعنوان مثال ویروس آنفلوآنزا با توجه به اینکه ویروس شناخته شدهای است و برای آن واکسن و درمان وجود دارد، حتی با درصد مرگ و میر بیشتر، اما هرگز جامعه را درگیر و نگران خود نکرد که این نشان می دهد شایعات و جو روانی در خصوص آنفلوآنزا کنترل شده است. اما از آن جایی که ویروس کرونا هنوز شناخته نشده، برای آن واکسن و درمان قطعی هم وجود ندارد و تاکنون بیش از ۲ هزار نفر قربانی گرفته و بالغ بر ۸۰ هزار نفر را در جهان درگیر کرده است، به شدت به یک بیماری غول آسای رسانهای تبدیل شد بهطوری که مردم ابتدا با جو روانی ساخته دست رسانهها درمورد کرونا آشنا شدند و بعد با خود ویروس کرونا.
و شاهد بودیم که خیلی سریع در فضای مجازی و رسانهای دنیا به مدد کارتلهای خبر ساز کوچک و بزرگ دنیا، از کرونا یک غول بی شاخ و دم ساخته شد تاجاییکه امروز خیلی از کشورها تصمیمات سطح کلانشان را بر اساس نقشه پراکندگی این ویروس اتخاذ میکنند. درواقع کرونا همه حوزه ها در اغلب کشورهای جهان را تحت تاثیر قرارداده، حوزه سیاسی را درگیر و دچار آشفتگی کرده و درحوزه اجتماعی نیز ملتها را درگیر التهاب و اضطراب کرده و به طبع روی بازار و داشتههای اقتصادی ممالک درگیر هم اثرات خودش را برجای گذاشته است و جالب اینجاست که همه این اثرات، همان آثار روانی و هجمههای ذهنی کرونا هستند نه خسارات واقعی و ملموس کرونا.
این درحالی است که بعضی از پزشکان این اضطراب بین مردم را باعث کاهش سطح ایمنی بدن و کمک به ویروی کرونا میدانند...
بله نکته قابل توجه این است که در حال حاضر همه پزشکان و متخصصان مهمترین عامل و زمینه مرگ و میر ناشی از این ویروس را سیستم ایمنی ضعیف فرد تعریف میکنند و اگر این موضوع را بپذیریم، میبینیم همین رسانهها و همین التهاب روانی و اضطراب و استرسی که ناشی از فضاسازی آنها برای کروناست، به نوعی در حال کمک به ویروس کرونا و میزان کشندگی آن هستند و دانسته و نادانسته اثرگذاری این ویروس را بیشتر میکنند؛ حتی افرادی که سالم هستند در این مدت به حدی اضطراب و استرس را تجربه کرده اند که حتی اگر روزی به ویروسی خفیفتر از کرونا هم مبتلا شوند، باحتمال زیاد اثرات جبران ناپذیری را بر سلامت آنها وارد کند.
در واقع آن چیزی که ما به عنوان عامل دفاع دربرابر ویروس کرونا میشناسیم یعنی سیستم دفاعی بدن، امروز با التهاب و اضطراب ناشی از فضاسازی رسانهای و غیر اصولی، تحت فشار و تهاجم است.
ویروس کرونا با یک مراقبت ساده فردی به راحتی کنترل میشود و حتی نیازی به ماسک و دست کش و محلولهای ضد عفونی ندارد؛ اما ما میبینیم که همین بازار رسانهای آنقدر ویروس کرونا را خطرناک جلوه میدهد که این ویروس موجبات رونق بازار سواستفاده عدهای غیر انسان! را فراهم کرده است بطوریکه امروز تمامی اقلام بهداشتی و ایمنی فردی مثل ماسک و محلول و دستکش در بازار به قحطی رسیده است در حالی که هیچ کدام از این اقلام بهداشتی احتکار شده به اندازه یک هزارم مراقبتهای فردی مثل شستشوی دستها و دوری از تجمعات در پیشگیری از کرونا ویروس اثر بخش نیست.
منظور کلی شما این است که اگر فضاسازیها درباره این بیماری به درستی انجام گرفته بود با سطح کمتری از آسیب های روانی روبرو بودیم؟
بله. کاش حرف همه ملت این بود که ویروس کرونا یک ویروس از پیش شکست خورده است و آنقدر قوی نیست که بتواند جامعه را از پای دربیاورد. فضا سازی ایمنی مثبت و کاهش استرسها بسیار راهبرد موثری برای این روزهای جامعه ماست. متاسفانه حجم استرسها بقدری زیاد است که خیلی از افراد به احساس خود بیمار پنداری رسیده اند و تا یک سردرد ساده را احساس میکنند دچار اضطراب میشوند که مبادا به این ویروس مبتلا شده اند که همه اینها نتیجه همین جو روانی است که البته چندین عامل در ایجاد این جو ناخوشایند در لااقل جامعه ما دست در دست یکدیگر گذاشتند:
اول اینکه سیستم اطلاع رسانی ویروس کرونا در کشور خیلی ناقص عمل کرد و وزارت بهداشت متاسفانه دو ماه طلایی را از دست داد. تاکید میکنم دوماه طلایی! در این دوماه که چین گرفتار این ویروس بود این وزارتخانه میتوانست نسبت به آموزش جامعه، آگاهی بخشی، حساسیت زدایی و ایجاد آرامش اجتماعی ونیز تهیه و تدارک تجهیزات ایمنی فردی، درمانی و بیمارستانی و هشدارهای موثر به ارکان جامعه اقدام کند که این کار را نکرد و به هوای اینکه مرگ فقط برای همسایه است دست روی دست گذاشت و فقط آمار مرگ و میر را منتشر کرد. ضمن اینکه میتوانستند برای تولید بیشتر ابزار و وسایل ضدعفونی و ... به کارخانجات دستور بدهند که ظرفیت تولید خود را بالا ببرند و جامعه را نسبت به این وسایل که میتوانست برای مردم آرامش روانی ایجاد کند، اشباع کنند. و حتی جا داشت وزارت بهداشت بعنوان متولی سلامت مانع از ژست انسان دوستی عجیب و غریب و مهلک برخی شرکتهای هواپیمایی کشور برای جابجایی و انتقال مسافران چینی از سراسر دنیا و از کریدور ایران آنهم درشرایطی که همه دنیا مبادی ورودی و خروجی خودشان را بر روی چین بسته بودند، شود که متاسفانه این وظیفه مهم خود را انجام نداد!
فراموش نکنیم که همه اینها نتیجه یک عدم آمادگی اجتماعی و سیستم متولی برای مواجهه با این بحران بود و اگر از این دوماه طلایی استفاده و زمینههای لازم آماده میشد، جامعه مطمئنتر با ویروس مواجهه شده و قطعا امروز التهاب و اضطرابی دراین سطح درکار نبود و این بازار سیاه برای افراد سودجو و بی وجدان ایجاد نمیشد.
با تمام این نواقص حالا باید چه کار کرد؟
در حال حاضر هم تاکید براین است که جامعه به ارامش نیاز دارد و خانواده ها باید با آرامش و مراقبت با موضوع برخورد کنند و بدانند شما همانطور که به فرزندانتان یاد میدهید اگر هنگام رد شدن از خیابان بعد از رویت چراغ سبز برای عابرین پیاده از روی خطوط مخصوص عبور کنند، خطری آنها را تهدید نخواهد کرد، باید مراقبت فردی را درباره کرونا و شبیه آن باهمین آرامش آموزش دهند.
در عین حال سیستم اطلاع رسانی هم باید اصلاح شده و اطلاعات باید دقیق به مردم داده شود. سفید نمایی و پنهان کاری و... وقتی مردم خودشان مشکلات و مسائل را لمس میکنند به اعتماد مردم آسیب میزند و به افزایش همین التهاب کمک میکند؛ به طور مثال درباره موضوع تعطیلی مدارس موضوعات متناقضی شنیده شد و می شود؛ یک نفر میگوید یک هفته، دیگری میگوید تا اخر تعطیلات عید و با ذهن و افکار مردم بازی میشود. میتوان به جای این همه اظهار نظر متناقض یک تصمیم قطعی در همان ستاد ملی که خیلی هم دیر تشکیل شد اتخاذ و به اطلاع مردم رسانده شود.
نکته مهم دیگر این است که مادامی که ما نتوانیم بین سیستم متولی و مردم اعتماد سازی کنیم، بازار شایعات داغ شده و اعصاب مردم را به بازی میگیرد. در حال حاضر هم مردم به دلیل همین بی اعتمادی و اطلاع رسانی دیرهنگام ترجیح میدهند به صحبتهای وزارت بهداشت که متولی امر است توجه نکنند و به سمت فضای مجازی روند که در آنجا یک سری افراد غیر مسئول و تقریبا بیکار دائما سناریو سازی میکنند و روی افکار و روان مردم اثر منفی میگذارند.
درحالیکه اگر ما تعداد افراد مشکوک، مبتلاها و حتی تعداد مرگ ومیرها را خیلی راحت با مردم در میان بگذاریم و مباحث را صادقانه پیش ببریم اصلا نیازی به گرایش افراطی به نسخه پیچهای بیشمار در فضای مجازی نیست. الان بیش از صد نوع دستور العمل مقابله با کرونا از سوی افراد مختلف اعم از گیاهی و غیرگیاهی و داروهای عجیب و غریب در فضای مجازی منتشر شده که این خودش آسیب رسان است. موج این نسخه پیچیهای سودجویانه بحدی زیاد بوده که حتی تقریبا تمام عطاریها را از وجود برخی اقلام و اجناس خاص خالی کرده است، جای تاسف است ویروسی که هنوط درتمام دنیا ناشناخته است، درکشور ما دهها درمان قطعی با تکیه بر اجناس داخل عطاری ها پیدا کرده است! این فاجعه بزرگی است که بر تمام ارکان توسعه کشورما اثر می گذارد و نکته این که همه این آسیبهای جبران ناپذیر نتیجه آن بی اعتمادی است.
پس به نظر شما سازمان های دولتی مثل وزارت بهداشت نقش مهمی برای ترمیم این اوضاع دارند؟
درست است. درخواست من از وزارت بهداشت این است که شفاف سازی کند و تمام موارد را با مردم در میان بگذارد و کانال ارتباطی بین وزارت بهداشت و مردم بدون واسطه باشد. اینکه ما فقط دستور بدهیم که فقط حرف مارا گوش کنید و از طرف دیگر مردم بین صحبتهای مقامات و آنچه در جامعه احساس میکنند، تناقض ببینند مشکل ساز است. این سیستم اطلاع رسانی نیازمند اصلاح است و با مردم باید ضمن توضیح مصلحتهایی که ممکن است وجود داشته باشد، صادقانه صحبت کرد و این را در نظر داشت که بهتر است آنچه مردم قرار است در فضای مجازی چندین برابر و تحریف شده اش را بشنوند، از خود متولیان و حاکمیت بشنوند.
مشارکت و همراهی مردم در توفیق برای شکست ویروس کرونا هم موضوع بسیار مهمی است که باید در دستور کار مردم قرار گیرد، اگر ادارات یا مدارس تعطیل می شوند به این معنی است که همگان باید در کنترل بیماری نقش خود را ایفا کنند و دراین میان نقش اجتماعی افراد بسیار حائز اهمیت است، تعطیلی ادارات و ندارس به معنای فرصتی برای تفریح و رفتن به شمال نیست! کسانی که دراین ایام گزینه شمال را برمی گزینند باید بدانند که با این تصمیم شان نه تنها به خود و خانواده شان بلکه به همه ملت خیانت می کنند چراکه موجب گسترش بیشتر این ویروس می شوند. نکته مهمی که این دست از شهروندان ما باید بدانند اینست که حدود ۸۵ درصد افراد مبتلا به این ویروس ممکن است حتی علائم اولیه بیماری را نشان ندهند و خودبخود بیماری شان درمان شود اما همه این افراد میتوانتد ناقل دیروس باشند و دراین میان جامعه از آثار مخرب گسترش ویروس توسط آنان درامان نخواهد بود بخصوص افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند جانشان را قطعا از دست می دهند و این همان خیانت بزرگی است که این شهروندان غیر مسئول به هموطنان خود روا می دارند. امیدوارم حس مسئولیت پذیری اجتماعی را ابتدا در خود احیا کنیم و سپس به ایراد و اعتراض برای نارسایی ها در سیستمهای متولی و .... بپردازیم.
۲۳۵۲۳۵
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: چرا بحران التهاب اجتماعی ناشی از رسانهها جدیتر از کروناست؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران