کرونا؛ ضعف مدیریت حاکمیت ایران فرصتی برای تصمیمگیری مشورتی- مشارکتی
این روزها در پاسخ به نارساییها، مردم دست به کار تهیه "گان" (لباس اتاق عمل) و ماسک مخصوص برای بیمارستانها و مراکز درمانی شدهاند مانند وقتهایی که پس از سیل و زلزله گروههای داوطلب مشغول تهیه و ارسال وسایل ضروری میشوند. من در این نوشته سعی میکنم توضیح دهم که این همیاریهای مردمی میتواند از "نوعدوستی" موردی فراتر رفته و به توانمندسازی جامعه کمک کند.
حق نشر عکس Getty Images Image caption همیاری مردمی به توانمندسازی کمک میکنداقتصاد منحصر به نفت، دولت مرکزی، دستگاه اداری عریض و طویل و رویکرد امنیتی به مسائل، خصوصیتهای بارز نظام حاکم ایران است. حاکمیت اتوکرات با قبضه کردن شریانهای اصلی اقتصاد و بستن فضاهای سیاسی-اجتماعی به دنبال رابطه ارباب-رعیتی با مردم است.
در طرف مقابل، جامعهایست با نیازها، منافع و نظرات متفاوت و متناقض که فرصت "شهروند" شدن نداشته است. طبقه فرودستی که درگیر تامین نیازهای اولیهاش است و نیم نگاهی به دست "ارباب" دارد (به عنوان مثال یارانه)، طبقه فرادستی که در بعضی موارد به رانتهای دولتی آلوده است و منافعش در تثبیت حاکمیت است و طبقه متوسطی که ارتباطش با دو گروه دیگر (فرادست و فرودست) کم و با حاکمیت بسیار محدود است، در عین حال به دنبال برتری سلیقه فرهنگی-اجتماعی خودش است.
حق نشر عکس Getty Images Image caption در فضای دموکراتیک، اقشار مختلف در قالب نهادهای اجتماعی امکان تعامل و چانهزنی دارنددر فضای دموکراتیک، این گروهها در قالب نهادهای اجتماعی امکان تعامل و چانهزنی دارند ولی در ایران این نهادها سرکوب شده یا بسیار کنترل شدهاند. در نتیجه از معدود مواردی که این سه گروه اجتماعی به تفاهم میرسند، طلبکاری از حاکمیت برای رسیدگی به همه امور است. آنچه مغفول میماند اینکه دادن نقش قیم و پدرسالار به حاکمیت، به ضرر رشد فرهنگی جامعه و توسعه دموکراتیک است.
در فضای بسته ایران، خیریهها میتوانند یکی از نهادهای مهم برای تمرین شهروندی باشند. خیریهها میتوانند گروههای مختلف اجتماعی را حول موضوع واحد متحد کنند، مقیاسی کوچک اما معناداری باشند از تقسیم کار اجتماعی و نقش واسطه را برای سازمانهای دولتی ایفا کنند.
علاوه بر این خیریهها میتوانند با تمرکز بر پروژههایی با موضوعات مشخص و محدودههای جغرافیایی کوچک ابزاری برای مرکزیتزدایی باشند. به عبارت دیگر تقسیم و توزیع منابع و خدمات توسط دولت مرکزی به نیازسنجی و برنامهریزی و اجرای محلی تبدیل میشود. این مرکزیتزدایی باعث میشود بخشی از قدرت تصمیمگیری به گروههای کوچک منتقل شود.
حق نشر عکس Getty Imagesدر حال حاضر در ایران، نهادهای محلی مختلفی وجود دارند (خانه بهداشت، شورای روستا، تعاونی زراعی و ...) که بخشی از صدای جوامع محلی را به دولت مرکزی میرسانند. این نهادها هرچند لازمند ولی همچنان رویکرد بالا به پایین دارند، یعنی دولت مرکزی آنها را به کار میگمارد و آنها هم به دولت مرکزی پاسخگو هستند. آنچه خیریه را از این نهادها متمایز میکند هم سطح بودن آن با جامعه است "مردم برای مردم".
در بریتانیا، خیریهها به شکل سنتی وابسته به کلیسا و کار اصلی آنها تهیه غذا برای بی خانمانها بوده است، امروزه اما خیریهها بخش مهمی از نهادهای مدنی شدهاند. حدود چهل درصد خدمات اجتماعی در سطح خرد (حمایت از گروههای آسیب پذیر از جمله زنان و کودکان، بانک مواد غذایی برای نیازمندان، تهیه مسکن موقت و فوری برای بی خانمانها) را خیریهها انجام میدهند.
سطح میانه، همکاری خیریهها با مراکز آموزشی است (به عنوان مثال تهیه بستههای آموزشی برای دبستانها درباره مهاجران و احترام به آیینها و فرهنگهای مختلف). خیریههایی هم هستند که علاوه بر پروژههای عملیاتی، به سازمانهای دولتی مشاوره میدهند یا در جلسات برنامهریزی و تصمیمگیری شرکت میکنند و به نوعی نظر/نیاز/تجربه گروههای هدف خود را به مراجع مربوطه منتقل میکنند.
آنچه میتوانیم از خیریههای بریتانیایی یاد بگیریم:
- خیریه نباید قائم به فرد خیر باشد
- خیریه نهادی غیرسیاسی است با اهداف مشخص به عنوان مثال خیریهای برای ساخت و نوسازی مدارس (درسطح شهر/استان/کشور).
- برای رسیدن به این اهداف، امکان سنجی، برنامهریزی، تخصیص منابع و نیروی انسانی کارآمد لازم است به علاوه ارزیابی مستمر اثرات اقتصادی-اجتماعی.
- آیا گروه هدف به درستی شناسایی شده است؟ آیا نحوه اجرایی شدن پروژهها مناسب است؟ پروژه چه تاثیری بر گروههای هدف و به طورکلی جامعه گذاشته است؟ نقاط قوت و ضعف پروژه چه بوده است؟
- خیریه یک نهاد اقتصادی است و باید علاوه بر کمکهای مردمی به منابع مالی دیگری هم بیندیشد. این منابع (و امکانات غیر مالی مثل زمین، ساختمان و ...) را بخشهای خصوصی و دولتی مرتبط میتوانند تامین کنند. گزارش ارزیابی اثرات پروژهها میتواند در راضی کردن بخشهای خصوصی و دولتی مهم و مفید باشد.
- خیریه متکی به نیروهای داوطلب است. در بریتانیا داوطلبان معمولا فارغالتحصیلان جوانند که از این راه تجربه کسب میکنند و آماده بازار کار میشوند یا بازنشستگانی هستند که برای پر کردن اوقات فراغت خود با خیریه همکاری میکنند یا افرادی هستند که سابقا از خدمات خیریه استفاده کردهاند (مثلا زنی که قربانی خشونت خانگی بوده است برای خیریه حمایت از زنان کار داوطلبانه میکند).
به کارگیری داوطلبان نه تنها این امکان را برای خیریه فراهم میکند که پروژهها را با هزینهای ناچیز برای نیروی انسانی انجام دهند، بلکه تاثیر مثبتی برداوطلبان دارد مثل بهبود سلامت روان، بالا رفتن اعتماد به نفس و احساس تعلق به جامعه.
- ناظران میگویند؛ کرونا، ایدز و حقوق بشر
- ناظران میگویند؛ ویروس کرونا با الهیات شیعه چه میکند؟
- ایران؛ کرونا و فقدان مرجع معتبر و رسمی
جامعه ایرانی میتواند نگاه خود را به "کار خیر" عوض کند. اگر کار خیر از تهیه ملزومات در اوقات ضروری یا کمک مالی (مرتب یا موردی) فراتر رود و فعالیت مدنی شود، میتواند پویش و تکانهای در بدنه جامعه ایجاد کند و در عین حال از دیوارهای سختگیر حاکمیت هم عبور کند (مثالهای موفق متعددی از کشورهای در حال توسعه و با حاکمیتهای اتوکرات مثل فیلیپین وجود دارد).
در واقع این ضعف حاکمیت در ارائه خدمات همه جانبه میتواند فرصتی باشد برای جامعه برای ایجاد فضاهای تصمیمگیری مشورتی- مشارکتی که از قضا احتیاجی به اجازه و حمایت دولتی ندارند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: کرونا؛ ضعف مدیریت حاکمیت ایران فرصتی برای تصمیمگیری مشورتی- مشارکتی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران