تلاشهای پدر و پسر و ایجاد تشکیلات دینی
مجله خیمه نوشت: سختگیریهای حاکمیت پهلوی بر مذهبیون نمیتوانست بدون پاسخ باقی بماند. متدینان به ایجاد محافل مذهبی اقدام میکردند و کورهی دینداری را گرم نگه میداشتند. برخی دیگر، گامی فراتر گذاشته و به تشکیل مؤسسات و تشکلهای منسجم مذهبی اقدام میکردند.
شیخ عباسعلی اسلامی (1281-1364) از جمله روحانیونی بود که در راه حفظ دینداری میکوشید. وی ابتدا اجتماع کوچکی را در منزل خود برقرار کرد. در این محفلِ خانگی، تصمیماتی برای پرورش دینی جوانان و نوجوانان کلید خورد. این گروه، ابتدا جمعیتی با نام «جمعیت پیروان قرآن» را تشکیل دادند. از این جمعیت استقبال بسیاری شد. جمعیت پیروان قرآن توانست عدهای از بازرگانان نیکوکار را نیز به خود جلب کند. اینک پشتوانه مالی بازرگانان سبب میشد تا فعالیتهای این مرکز نیز گسترش یابد.
حاضرین در این محفل، به این نتیجه رسیدند که حفظ دینداری در جامعه میباید ابتدا بر روی جوانان و نوجوانان اثر کند. میباید این قشر را به دینداری راغب کرد. راهکار این گروه، تشکیل مدارسی بود که «جامعه تعلیمات اسلامی» نام گرفت. در این زمانه، برخی از روحانیون اساساً با تشکیل مدرسه مخالفت میکردند؛ آن را نمادی از فرهنگ غربی میدانستند و بر نمیتافتند. شیخ اسلامی اما معتقد بود که از همین دستاورد جهان غرب میتوان بهره گرفت و رایحهی اسلام از آن استشمام کرد. در این مدارس علاوه بر تعلیم دروس معمول آن دوره، دانش آموزان تحت تعالیم اسلامی با متد و روش جدید قرار میگرفتند. این مدارس کلید خورد و به سرعت گسترش یافت. 180 مدرسه در سراسر کشور بنا نهاده شد. استقبال از این مدارس سبب شد تا در سال 1330 جامعه تعلیمات اسلامی به صورت مؤسسهای قانونی و حقوقی به ثبت برسد. در این مدارس، کتابهای دینی در خلال دیگر کتب علمی تدریس میشد. نویسندهی این کُتب دینی بزرگانی همچون علامه طباطبایی، محمد جواد باهنر و علی گلزاده غفوری بودند.
این تشکیلات، به ضرورت انتشار مجلاتی نیز پی برد. نخستین مجله را در فروردین 1331 به صورت ماهنامه منتشر کردند. مجلهای که تحت نظارت این جامعه بود مورد اقبال قرار گرفت و بیشتر شمارههای آن پس از انتشار نایاب شد. انتشار نشریه اما آخرین فعالیت این تشکیلات نبود. آنها به ایجاد اردوهایی نیز اقدام ورزیدند و اعضای این جمعیت را در اردوهایی که شکل میگرفت، با تعلیمات دینی آشنا میکردند. فراگیری این مدارس به جایی رسیده بود که بزرگانی مانند علامه محمد تقی جعفری و استاد مرتضی مطهری را هم به همکاری میطلبید. شیخ عباسعلی اسلامی در این مدت، با آیتالله کاشانی و نواب صفوی نیز روابط نزدیکی داشت و در مدیریت این مدارس از مشورت آنها بهره میبرد. این مدارس که به نحو خصوصی اداره میشد، پس از انقلاب نیز در قالب مؤسسهای غیر اتنفاعی به فعالیت خود ادامه داد. در سال 1364 اما شیخ عباسعلی اسلامی درگذشت.
مدیریت مدارس و تشکیلات جامعه پس از او به فرزندش شیخ علی اسلامی واگذار شد. شیخ علی در سال 1343 شمسی به همراه پدرش به نجف اشرف رفته و پس از روی کار آمدن حزب بعث در عراق و اخراج علمای ایرانی مقیم نجف، در سال 1351 به ایران بازگشته بود. وی پس از بازگشت به ایران، کتابخانه بزرگ اسلام را تاسیس کرده بود.
با مدیریت شیخ علی، جامعه تعلیمات اسلامی با نام بنیاد بعثت به فعالیتهای سابق خود ادامه داد. شیخ علی در این مدت، عمده فعالیت خود را بر روی نشر آثار اسلامی قرار داد و توانست آثار بسیاری را به چاپ برساند.
او همچنین کوشید تا به طرح گسترش آموزههای نهج البلاغه در مدارس بپردازد. انتشار کتاب الغدیر اثر علامه امینی در یازده جلد یکی از اقدامات این بنیاد بود. احیاء کتب تفسیری نیز یکی از فعالیتهای این مرکز است که جای آن در حوزه علمیه خالی بود. در همین زمینه، برخی از کتب تفسیری از جمله «آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن»، اثر محمد جواد بلاغی؛ «تفسیر احسن الحدیث» اثر علی اکبر قرشی بنابی؛ «نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن»، اثر شیخ محمد بن ابراهیم نهاوندی دوباره احیاء و منتشر شد. این آثار اینک از محدودهی ایران نیز فراتر رفته و به سایر کشورها نیز رسیده است.
نقل شده است که روز پنجشنبهای که بنیاد بعثت تعطیل بوده، شیخ علی اسلامی برای هماهنگی امور و برگزاری جلسهای وارد بنیاد میشود و میبیند فردی که مشخص است ایرانی نیست، مشغول به نگاه کردن ویترین فروشگاه کتاب بنیاد، از بیرون است. وقتی به دفترش میرود، ماجرا را به مسئول دفتر میگوید و پرس و جو میکنند که این فرد کیست؟ پاسخ میگیرد که فردی است از آمریکا که به تازگی مسلمان شده است. مرحوم اسلامی او را به دفتر خود دعوت میکند و دلیل آمدنش به بنیاد را میپرسد. او میگوید یکی از جزوات شما را که به زبان انگلیسی در موضوع اعتقادات اسلامی بود، در امریکا به دستم رسید. آن را خواندم و نسبت به اسلام ترغیب شدم. این فرد امریکایی میگوید بعد از تحقیق و بررسی به اسلام گرویدم و بعد از من، تمام خانوادهام مسلمان شدهاند. الان هم که به ایران آمدهام، یکی از پسرانم را به حوزه علیمه قم آوردهام تا مُبلّغ اسلام شود. به اینجا هم آمدهام تا اگر باز هم کتابهای تازه دیگری هست با خود به آمریکا ببرم و در نشر فرهنگ اسلام، سهمی داشته باشم.
شیخ علی اسلامی با انتشار آثار اسلامی توانسته بود اینچنین در مرزهای دور هم اثرگذاری داشته باشد. یکی دیگر از فعالیتهای شیخ علی اسلامی در سالهای اخیر، ایجاد مرکز نقابت سادات و شناسایی نسل پیامبر (ص) در جهان بود.
شیخ علی اسلامی پس از عمری فعالیت ارزشمند در دی ماه 98 رخ در نقاب خاک کشید. این پدر و پسر، را میتوان از فعالین مهم عرصهی فرهنگ دینی نامید. فرهنگی که جز به همت و تلاشهایی اینگونه پا بر جا نمیماند و فعالیتهای منسجم و همیشگی را میطلبد.
/6262
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: تلاشهای پدر و پسر و ایجاد تشکیلات دینی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران