سوفیا لورن؛ از پیتزا تا دسیکا
سوفیا لورن، بازیگر کهنهکار هالیوود که فیلمها و سریالهای محبوب زنمحورش را به مناسبت روز جهانی زن برای شبکه نتفلیکس انتخاب کرده است، از انتخابهایش می گوید، از چالشهای پیش روی زنان کارگردان و از علاقهاش به پیتزا.
بسیار پیش از آنکه فیلم انگل در اسکار امسال به پیروزی برسد، سوفیا لورن برنده جایزه اسکار برای بهترین بازیگر غیرانگلیسی زبان شده بود. آن سال، سال ۱۹۶۱ بود و نام آن فیلم، "دو زن" که درامی موفق از جنگ جهانی دوم بود. تا آن زمان، لورن در بیش از پنجاه فیلم بازی کرده بود اما بازی در فیلم دو زن بود که زندگی او را تغییر داد.
خودش می گوید: "تا قبل از دو زن، من یک اجرا کننده بودم پس از آن بود که بازیگر شدم."
دو زن یکی از فیلمهایی بود که لورن به کارگردانی ویتوریو دسیکا بازی کرد. کارگردانی که لورن او را کاشف استعدادهای بازیگری خود میداند. او میگوید: "دسیکا سبب شد به خودم باور داشته باشم. یاد بگیرم مهم نیست چند نفر قصد دارند سرنوشت مرا در دست بگیرند . من و فقط خود من ناخدای کشتی خودم هستم."
تحسین متقابل بود. دسیکا هم لورن را زنی با خلاقیت و رفتار متفاوت میدانست که متفاوتتر از هر زن دیگری بر او اثر گذاشته بود. دسیکا میگفت: "من به صورت او نگاه میکنم و به چشم های فوقالعادهاش و میبینم که او معجزه است."
پس از فیلم دو زن، لورن مقابل بسیاری از ستارگان سینما بازی کرد. از جمله مقابل کری گرانت در فیلم خانه قایقی۱۹۵۸ و در مقابل پل نیومن در فیلم لیدی ال ۱۹۶۵ و برای بار دوم برای فیلم ازدواج به سبک ایتالیایی نامزد اسکار شد. در سرزمین مادریاش شش بار جایزه بهترین بازیگری "دوناتلو" را تصاحب کرد. رکوردی که تا کنون پابرجاست.
برای لورن صعود به جایگاه ستاره بودن آسان نبود. او در فقر مطلق در ناپل به سال ۱۹۳۴ متولد شده بود. مادرش به تنهایی او را بزرگ کرده بود. در کشوری کاتولیک که اوج فاشیسم را تجربه میکرد. نام دومش "خلال دندان بود"، به خاطر پاهای لاغرش. او در پانزده سالگی در شوی زیبایی شرکت کرد. به مرحله پایانی رسید و در نهایت اولین نقش سینماییاش را در سال ۱۹۵۰ ایفا کرد.
او نام خود را در کنار بازیگرانی چون مریلین مونرو و الیزابت تایلور و اوا گاردنر به عنوان زیباترین زنان سینما تثبیت کرد در حالی که بهترین نقشهایی که بازی کرد نقش زنان ستمدیده بود.
همین موضوع را او در آخرین فیلمی که بازی کرد، "زندگی پیش رو"، ادامه داد. فیلم درباره یک نجات یافته از هولوکاست است و ارتباط او با پسر دوازده ساله و سنگالی به نام مومو.
این فیلم به کارگردانی پسر سوفیا لورن، ادواردو پونتی، در نتفلیکس به نمایش درخواهد آمد. لورن در ستایش روز جهانی زن همچنین چندی از فیلم ها و سریالهای محبوبش را که به موضوع زنان پرداختهاند، همراه با یک تیم انتخاب کرد. انتخابهای لورن ۸۵ ساله فیلم طلای ناپل است و سریال تاج.
ستارگانی چون سلما هایک، ژنت ماک، لاورن کاکس و سیسیلیا سوارز در انتخاب فیلمهایی با موضوع زنان با نتفلیکس همراهی کردند. فیلمهای انتخاب شده شامل فیلمهایی هستند چون "داستان ازدواج"، "پاریس سوزان"، "بانوی آمریکایی" و "روما".
حق نشر عکس Getty Images Image caption سوفیا لورن و الئونورا براون در فیلم دو زن. لورن برای بازی در این فیلم برنده ۲۲ جایزه بینالمللی شد. از جمله جایزه بهترین بازیگر اسکار و جایزه فستیوال کنچه چیزی در سریال تاج و شخصیت ملکه الیزابت دوم هست که تحسین شما را برمیانگیزد؟
قبل از هرچیز، سریال بسیار درخشان و خیره کننده شاخته شده است. من در فقر به دنیا آمدم و بزرگ شدم. از همان وقت که دختر کوچکی بودم، عاشق لباسهای باشکوه و قصرها بودم و این هر دو در فیلم وجود دارند. اما چیزی که درباره ملکه دوست دارم، انعطافپذیری او است در مقابل مصائب. اعتماد به نفسی که دارد. شجاعتش برای حل مسائل. من این کیفیت را در آدمها دوست دارم و ملکه را برای همین چیزها ستایش و تحسین میکنم.
یکی دیگر از انتخاب های شما طلای ناپل است..… چه خاطره ای از کار کردن با ویتوریو دسیکا دارید؟
اگر تنها یک چیز باشد که هرگز از یاد نبرم، خاطره چشمهای او پشت دوربین است. نگاهی پر از صداقت که به من اعتماد می داد. مرا از ناامنی درونی خودم رها میکرد و سبب می شد بسیار بهتر از آن چه خودم از خودم انتظار داشتم بازی کنم. این همان کاری است که کارگردانان بزرگ میکنند. آنها تو را باور دارند وقتی که حتی خودت هم به خودت ایمان نداری. آنها وجودت را پر از اعتماد میکنند.
شما در نقش فروشنده پیتزا بازی کردید. پیتزا پختن را کجا یاد گرفتید؟
ما ناپلی ها پیتزا را ابداع کردیم. لازم نبود پیتزا پختن را یاد بگیرم. این مهارت در دیانای من هست و وقتی چیزی در دیانای شما باشد هرگز فراموشش نخواهید کرد.
در طول دوران کاری تنها با یک کارگردان زن کار کردید، لینا ورتمولر. کار کردن با کارگردانان زن چطور است؟
لینا مثل خواهر بزرگ من است. ما همدیگر را دوست داریم. دعوایمان می شود، آشتی می کنیم اما همیشه بر هم اثر و به هم احترام می گذاریم. وجود چشمان زنی پشت دوربین چیز خاصی است. زنان جزییات را عالی می بینند. آنها از تکتک ثانیه ها لذت میبرند. فریاد نمیکشند، فرمان نمیدهند. آنها پیشنهاد میدهند و منبع الهاماند. عاشق کار کردن با کارگردانان زن هستم. دلم میخواهد بیشتر با آنها کار کنم.
تحقق چنین چیزی چطور ممکن است وقتی که فقط ده درصد از فیلمهای برتر هالیوود را زنان کارگردانی میکنند؟
شرایط در زمان زندگی من خیلی به نفع زنان عوض شد اما هنوز راهی طولانی در پیش است. یک رویاست این که انسانها بر اساس مهارتهایشان قضاوت شوند و نه بر اساس جنسیتشان.
اما برای تحقق چنین رویایی باید محیط را آماده کرد تا زنان فضایی برای رشد تواناییها و قدرتشان بیابند. بسیار مهم است که به زنان فرصت کارگردانی، نویسندگی و فیلمبرداری داده شود. در واقع در عرصههایی که تاکنون مردان در اختیار خود داشتهاند. اما وقتی کلیشهها بشکنند و بازی عوض شود، آن وقت است که شایستهترین فرد برنده خواهد شد.
حق نشر عکس Getty Images Image caption لورن در فیلم طلای ناپل نقش فروشنده پیتزای خیانت کار را بازی کرد.شما به تازگی بازی در فیلم زندگی در پیش رو را تمام کردهاید .چه چیزی شما را به داستان فیلم جلب کرد؟
فیلم بر اساس رمانی از رومن گاری ساخته شده است. داستان زنی است یه نام مادام رزا که از هولوکاست جان به در برده است. تن فروش بازنشسته. حالا در گرگ و میش سالهای عمر، مکانی دارد برای بچههای روسپیهای مهاجر.
فیلم زمان مشخصی ندارد. درباره انعطاف، همپیوندی و تعریفی از خانواده مدرن است. من به این فیلم بسیار افتخار میکنم. خیلی خوشحالم که با مجموعه بازیگران این فیلم کار کردم. به خصوص ابراهیم گویه، پسر سنگالی دوازده ساله ای که تا کنون در هیچ فیلمی بازی نکرده و در نقش مومو فوق العاده بازی کرد.
این سومین فیلمی است که به کارگردانی پسرتان ادواردو بازی میکنید. کار کردن با ادواردو چه تفاوتی با کار کردن با کارگردانان دیگر دارد؟
کار کردن با ادورادو را به همان دلایلی دوست دارم که کار کردن با ویتوریو دسیکا را. چشمان او پشت دوربین. آن چشمها به من قدرت و امنیت میدهند. او تا جایی که من بهترین خودم را عرضه کنم پیش میرود. به کمتر از آن رضایت نمیدهد چون تواناییهای مرا میشناسد.
کار کردن با کسی که تو را به اندازه خودت میشناسد، مثل یک هدیه است. انگار نوعی تلهپاتی در میان هست. گاهی وقتها فقط کافی است که او مرا نگه دارد و من می فهمم او از من چه میخواهد. گاهی هم او دقیقا میداند باید چه کند تا من زاویهای از خودم را نشان دهم که چه بسا خودم هم از وجودش بی خبر بودهام.
- چرا پس از هفتاد و پنج سال، کازابلانکا بهترین فیلم درباره پناهجویان است؟
- جنجال آخرین تانگو؛ وقتی کارگردانان بازیگران را آزار میدهند
- سرگیجه هیچکاک: وقتی در دنیای مجازی اشتباه اسکاتی را تکرار میکنیم
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: سوفیا لورن؛ از پیتزا تا دسیکا
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران