حیاط خلوت امپریالیسم
هوگو چاوز در سال ۲۰۰۹ میلادی و در جریان اجلاس سران کشورهای آمریکایی، مانند سایر رهبران چپگرای آمریکای لاتین خشنود از آمدن اوباما به ریاست جمهوری با خوشبینی زیاد کتاب رگهای باز آمریکای لاتین را به او هدیه داد. رگهای باز آمریکای لاتین اثری کلاسیک از ادواردو گالئانو در نقد جریان سرمایهداری و سلطه اروپا و ایالاتمتحده در آمریکای لاتین و افشای روش سامانمند نظام بهرهکشی و غارت منابع معدنی و انسانی است که فرم و ماهیت منطقه را در طول سالها تغییر داده است. در این کتاب آمده است:"آمریکای لاتین منطقه رگهای باز است. هر چیزی از کشف تا زمان ما، معمولاً تبدیل به سرمایه اروپا یا اخیراً ایالاتمتحده شده است و چنین انباشتی به مرکز قدرت رسیده است. هر چیزی از خاک، میوه، منابع غنی معدنی و ظرفیتهای کار تا مصرف منابع طبیعی و انسانی. روشهای تولید و ساختار طبقه به هر شکل به جعبهدنده کاپیتالیسم جهانی منتقل میشود". و اینکه تمام سرمایهگذاری مستقیمی که از آمریکای لاتین از خارج میآید، کمتر از یکپنجم سرمایهای است که از ایالاتمتحده میآید، هنگامیکه لنین کتاب امپریالیسم را در ۱۹۱۶ نوشت. سپس در سراسر کتاب توصیف نظام بهرهکشی به شیوههای مختلف تا نهادهای چندجانبه مالی و شرکتهای چند ملیتی به شیوههای سیاسی توصیفشده است.
اهدای این کتاب پیامی از فردی بود که در ساختار بولیواریسم چاویستی بر تقاضای تغییر مناسبات تأکید داشت و اوباما را به آن فرامیخواند. رومرو یک پژوهشگر می نویسد که "در خلال دوران ریاست جمهوری هوگو چاوز از ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ میلادی روابط ایالاتمتحده و ونزوئلا با یکدیگر در سطح تهدیدات امنیتی در سطح متوسط بود. هردو کشور سیاستهای چالش زای امنیتی علیه یکدیگر اتخاذ میکردند، اما تهدید مرگباری در کار نبود.ونزوئلا تحت تصدی چاوز در دورهی ۱۴ ساله در سیاست خارجی ، ملتی ضدآمریکایی در تمام نیمکره شد و چاوز به شکل نظاممند با همهی ابتکارات ایالاتمتحده در منطقه از گسترش بازار آزاد، آزادسازی اقتصادی، انزوای کوبا، حمایت از حقوق مدنی و دمکراسی لیبرال، جنگ علیه مواد مخدر و برنامه کلمبیا مخالفت کرد و به شکلی قوی از طرحهای همگرایی منطقهای حمایت کرد" بهواقع می توان نتیجه گرفت که تمام اختلافات چاوز و اوباما بیشتر بر سر منازعه در مخالفت با نهادسازیهای نظام نئولیبرال بوده است. اما پس از چاوز ،سیاست خارجی مادورو از قاعده خاصی پیروی نمیکرد. ژست مادورو در مقایسه با سلف خود چاوز ، نسبت به ایالاتمتحده در تخاصم و خرابکاری کمتر بود و در برخی موارد او کمی عملگرایانهتر و حتی آشتیجویانهتر عمل میکرد. او از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ حداقل ۱۲ بارپیشنهاد ملاقات در سطح بالا یا مذاکره به مقامات ایالاتمتحده داد.
یک عامل ناسازگاری مادورو در سیاست خارجی نسبت به ایالاتمتحده میراثی از تحولات سیاست داخلی و خارجی است که از چاوز به ارث برده است. عوامل داخلی و خارجی درمجموع او را به سمت ضدآمریکایی بودن سوق داد. یکی از مسائل سیاسی منطقهای این بود که مادورو دریافت ضدآمریکایی بودن سنت طولانی در آمریکای لاتین و در بازار سیاسی دارد و رأیدهندگان، رهبران و روشنفکران از این روند حمایت میکنند. کورالس یک پژوهشگر می نویسد:" مادورو تمایل دارد مانند قهرمانانی مانند فیدل کاسترو و هوگو چاوز داعیهدار حرکت انقلابی در منطقه باشد. برخی معتقدند سیاست جدید دولت بوش نسبت به ونزوئلا سخن نرم و تحریم نرم( ۱ ) بود. رومرو و کورالس دراین باره معتقدند که " این سیاست متفاوت از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ جریان داشت که از تهدیدات ونزوئلا چشمپوشی میکرد، یا آن را حداقل میدانست و یا از ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ بیش از حد فعال میدانست. ایالاتمتحده در سیاست جدید سعی میکرد از منازعات عمده زبانی و اقدامات تنبیهی علیه این کشور خودداری کند. ایالاتمتحده درسهایی از روابط با ونزوئلا آموخته بود که هر رژیم انقلابی شبیه آن بود. این سیاست بدون تغییر در دورهی اول تصدی اوباما باقی ماند. سیاست سخن نرم، تحریم نرم چند الزام داشت, ابتدا کاخ سفید سعی داشت حداقل تعداد و نوع اقدامات تنبیهی را علیه ونزوئلا حفظ کند. در سال ۲۰۱۳ این اقدامات تنبیهی شامل تحریم تسلیحاتی علیه هفت مقام رسمی ونزوئلا بود. عوامل متعددی در معیار تحریمها وجود داشت که شامل حمایت از فارک در قاچاق سلاح و مواد مخدر، عدم همکاری با عملیات ضد مواد مخدر در کشور ونزوئلا و کلمبیا بود. عامل دیگر رهیافت ملایم به منازعه داخلی کنگره در نگاه به ونزوئلا بود.
یک فراکسیون در کنگره تمایل به تحریمهای سخت داشت و دیگری مشتاق به انتقاد عمومی از دولت برای بیتجربگی و معافیت ریسکهای ارائهشده بهوسیله ونزوئلا بود. از زمان به قدرت رسیدن مادورو حفظ سیاست سخن نرم و تحریم نرم برای کاخ سفید هم سخت وهم آسان بوده است. یک دلیل برای آسانگیری معتدل شدن سیاست خارجی ونزوئلا بود و بهعلاوه حوزههای مشخصی که ونزوئلا درگیر آن بود به شکل مستقیم متمایل به منافع ایالاتمتحده میشد:-فارک و دولت کلمبیا به مذاکرات صلح پیوستند.-ایران و ایالاتمتحده شروع به مذاکرات موفقیتآمیز در موافقتنامه هستهای کرده و کوبا و ایالاتمتحده نیز به سمت عادیسازی روابط پیش رفتند. در ۲۰۱۴ یک حوزه در سیاست خارجی باقی بود که آن نیز در جهت سیاستهای ایالاتمتحده قرار گرفت که حوزه نفتی بود. در دورهی چاوز ، هدف او افزایش حداکثری بهای نفت با متحدان بود که خلاف منافع ایالاتمتحده بود. اما از سال ۲۰۱۰ به بعد به دلیل توسعه نفت استحصالی از فناوری شکست موسوم به شل، کاهش مصرف در ایالاتمتحده، ورود کانادا به رقابت با ونزوئلا برای فروش به ایالاتمتحده و صادرات نفت مکزیک به آن کشور، تصویب آزادسازی بخش نفت و شروع کاهش قیمتها در ۲۰۱۴ همگی موجب شکست ونزوئلا در این عرصهها شد. لذا دولت مادورو تهدید جدی کمتری برای ایالاتمتحده داشت. همین موضوعات موجب استمرار سیاست سخن نرم و تحریم نرم در دولت اول اوباما شد" البته برخی مانند جیمز و ولتمایر معتقدند که " نظامیان در دوره اوباما آمریکای لاتین را به دو بخش سازمانهای منطقهای ضعیف و محافظهکار مانند اروگوئه، پاراگوئه، برزیل و آرژانتین و ونزوئلا تقسیم کردند، ضمن اینکه اوباما توان ائتلافسازی در آمریکای لاتین برای مداخله نظامی نداشت و نمیتوانست اقدام به ریسک بر مبنای مداخله خونین یکجانبه داشته باشد، لکن تمایل به حملات از طریق نیروهای مسلح کشورهای منطقه داشته است که بخشی از آن شامل جنگ روانی و تضعیف توان اقتصادی ونزوئلا بوده است".اما باراک اوباما تا پایان دوره ریاست جمهوری اقدامی قاطع علیه مادورو انجام نداد و وضعیت به شکل پایدار اما تنش دار باقی بود.
اوباما برابر منطق همکاری از افزایش تنش و جنگ خودداری کرد و بیشتر ترجیح داد تا وضعیت روابط را با استفاده از تحریمهای اقتصادی بهپیش ببرد.لکن وضعیت در دوره ی ترامپ متفاوت شد.براین مبنا ونزوئلا یکی از مهمترین موضوعاتی بود که دونالدترامپ از ابتدای تصدی وارد تنش جدی با آن شد. این تنشها از وضعیتی ملایم به شرایطی حاد رسید و در مقاطعی وضعیتی بحرانی یافت. اولین اقدام ترامپ پس از تصدی ریاست جمهوری ملاقات با خانم تینتوری(۲) همسر زندانی سیاسی لوپز(۳) بود که از او تقاضای فوری آزادی همسرش از زندان کرد. برخی این دیدار را برنامهریزیشده تلقی کردند.دولت ترامپ در ژوئن ۲۰۱۷ و در مجمع عمومی سازمان کشورهای آمریکایی رهیافت روشنتری نسبت به ایالاتمتحده اتخاذ کرد و هدفش را ترویج دموکراسی در ونزوئلا اعلام کرد. در ۳۱ جولای ۲۰۱۷ دولت ترامپ نام مادورو را به فهرست تحریمها اضافه کرد که تنها چهار رئیس دولت در جهان مشمول این شدهاند. هدف از تحریمها فشار بر دولت مادورو و شرکت نفت و گاز برای جلوگیری از فشار حقوق بشری بر مردم اعلام شد.کامییری یک پژوهشگر دراین باره می نویسد که" یکی از مهمترین تحولات جابجایی در گروه سیاست خارجی بود که به خطمشی جنگطلبانه و سیاست تهاجمی دامن زد.جابجاییها از مارس ۲۰۱۸ با رفتن عناصر محافظهکار مانند رکس تیلرسون و ژنرال مک مستر آغاز شد. ترامپ بعدها با انتقاد شدید از تیلرسون او را بیخاصیت دانست. آمدن مایک پمپئو و جان بولتون وضعیت را متفاوت کرد. دیدگاه بولتون در طیف بازها و بدبینی بهنظام چندجانبه گرایی و دفاع از کاربرد نیروی نظامی علیه دولتهای متخاصم مانند ایران و ونزوئلا خطمشی جدید آنها بود. آنها بر فشار به مادورو با استفاده از زور تأکید داشتند. گزینه نظامی و مداخله پیشنهاد شد. اما کاخ سفید با توجه به تشکیک به رهیافت نظامی تحریمهای مالی را بهویژه در بخش نفت و گاز گسترش داد و اقدامات اطلاعاتی و جاسوسی نیز توسط آژانسهای مرتبط گسترش یافت" دربارهی چرایی شروع بحران نظرها بسیار متفاوت است. به شکل خلاصه موارد زیر سبب تنش و تصاعد بحران در این کشور شد.
در ابعاد داخلی شکست برنامههای سوسیالیستی اقتصادی چاوز و مادورو، ناکامی در بحث نوسازی صنعت نفت، اعتصاب و پاکسازی شرکت نفت از عناصر متخصص، دولتی کردن آن، پایین آمدن بهای نفت بهعنوان کشور تکمحصولی که بهشدت تمام برنامههای سنگین رفاه اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است که به گواهی مادورو ۶ میلیون خانوار یارانه دریافت میکنند و طیف گستردهای خدمات نسبتاً رایگان بهداشتی و آموزشی داشتهاند، حمایتهای منطقهای از متحدان سوسیالیست منطقه بهویژه دربارهی کوبا با دریافت خدمات پزشکی و سایر مشاورهها، پیگیری و استمرار بدون منطق برنامههای سوسیالیستی بدون توجه به مدلهای اقتصادی مختلط، مهاجرتهای گسترده، میزان بالای نرخ جرم و جنایت در کشور و همهی مسائل داخلی که منجر به تقسیمبندی کشور به دو قطب گروه مخالف و موافقان دولت که همهی بحثهای داخلی منجر به نابودی جامعه مدنی و سرکوب گروه مخالف شده است و بهناچار دوقطبی بسیار شدیدی در کشور شکلگرفته است. مسائل داخلی منجر به ایجاد جامعهی ضعیف (به تعریف باری بوزان) شده است که قویترین مؤلفه در بررسیهاست. در بحث منطقهای منازعه با کلمبیا بهعنوان متحد ایالاتمتحده یکی از کلیدیترین مؤلفههای منطقهای است. روابط با کلمبیا نیاز به مطالعات گسترده منطقهای دارد.
در بحران اخیر از منظر مادورو، کلمبیا نقطهی راهبردی برای مداخلهی احتمالی نظامی از سوی این کشور با حمایت ایالاتمتحده محسوب میشود که رئیسجمهور این کشور بنا به ارزیابی مادورو بازیگر اصلی برای تغییر و ناآرامی در کشور است. مسئله حمایتهای بشردوستانه از مرز با کلمبیا صورت میگیرد. کلمبیا از ابتدا اظهار میکرد که خوان گوایدو طرحی در دست اجرا دارد تا یکمیلیون نفر از شهروندان را برای ایجاد راه دسترسی با سپر انسانی وارد مرز نماید و مادورو هم پیشنهاد تهیه و تدارک بستههای غذایی برای مردم یک روستا در کلمبیا کرده است. چرخش به راستگرایی در برزیل و حضور بولسونارو بهعنوان یک چرخش منطقهای، بهبود روابط کوبا با ایالاتمتحده و تغییر فضای کشورهای آمریکای جنوبی به سمت راستگرایی از سایر مؤلفههای منطقهای ایجاد فشار به دولت مادورو در بحران بود. همزمان با بحرانهای داخلی و منطقهای در بحث بینالمللی نیز ونزوئلا صحنه رقابتهای قدرتهای جهانی شد، ایالاتمتحده در رقابتی استراتژیک با چین و روسیه قرار گرفت، مضافاً ایجاد پایگاه نظامی روسها در ونزوئلا منجر به تشدید رقابتهای بینالمللی شد. همزمان ترامپ ۲ راه برای سران ارتش پیشنهاد داد، یا پذیرش حمایت از گوایدو و مشمول عفو شدن یا پذیرش عواقب حمایت از مادورو. همزمان با این تحولات موضوع امکان مداخلهی نظامی بهعنوان گزینه روی میز ابتدا توسط دریادار کورت تید(۴) در آوریل ۲۰۱۷ در کمیته خدمات نیروهای مسلح سنا از رشد بحران انسانی در ونزوئلا سخن گفت که نتیجهاش وادار شدن به واکنش منطقهای است. این مسئله درنهایت به طرح تغییر رژیم در ژانویه ۲۰۱۸ توسط ریکاردو هاوسمن(۵) مسئول امور ونزوئلا منجر شد که مادورو را علاقهمند به قحطی دادن میلیونها ونزوئلایی برای باقی ماندن در قدرت متهم کرد و مداخله نظامی لازم است تا به ونزوئلای آزاد منجر شود.برابر بررسی های پیکونه و ترینکوناس" علت تنش اصلی و مداخلهی فوری ایالاتمتحده به دلیل بحران مهاجرت روی داد که عواقب آن بدون شک ایالاتمتحده را نیز به دلیل تغییر بافت جمعیتی و ناامنی دربرمی گرفت و متأثر میساخت. برابر آمار سازمان ملل در نیمه جولای ۲۰۱۸ حدود ۳/۲ میلیون ونزوئلایی کشور را ترک کردند که بزرگترین بحران پس از بحران پناهندگان در سوریه بود. باوجوداین بحران مادورو و متحدان نیروهای خود را علیه گروه مخالف سازماندهی و بسیج کردند.
موقعیت انسانی بسیار بد و فشار اقتصادی ناشی از تورم گسترده و اختناق داخلی نتیجهاش شکلگیری بزرگترین ماجرای مهاجرت و پناهندگی تاریخی در نیمکره شد که پرو، اکوادور و کلمبیا اولین تأثیر را پذیرفتند". برابر گزارش کنگره ایالاتمتحده این کشور و ۵۳ کشور دیگر تا ژانویه ۲۰۱۹ دولت خوان گوایدو را به رسمیت شناختند. از زمان به رسمیت شناختن وی، دولت ترامپ تحریمها را سختتر کرد که شامل ممنوعیت صدور ویزا و تحریمهای مالی است. اموال مقامات دولت مادورو و خانوادههایشان از درآمد نفت مسدود شد و ایالاتمتحده کمکهای اضطراری برای مردم این کشور به برزیل و کلمبیا ارسال کرد و عبارت گزینههای روی میز مرتب تکرار شد. البته این تحریمها جدید بود و به تحریمهای مرتبط با تروریسم ۲۰۰۶، مبارزه با مواد مخدر ۲۰۰۵، تحریمهای هدفمند مرتبط با اقدامات ضد دمکراتیک، نقض حقوق بشر و فساد ۲۰۱۴ اضافه شد. برابر گزارش ،کنگره ایالاتمتحده در شرایط جدید ۵/۱۷ میلیون دلار برای تقویت دموکراسی و تقویت قانون در ونزوئلا اختصاص داد. دولت نیز ۹ میلیون دلار برای کمک به دموکراسی و اجازه انتقال ۵۰۰ میلیون دلار برای حمایت از گذار یا واکنش به بحران ونزوئلا اختصاص داد. ایالاتمتحده از مذاکرات مخالفان با دولت مادورو در اسلو در ۲۹ مه ۲۰۱۹ باهدف حرکت به سمت جلو برای توافق بر حل موضوع قانون اساسی در کشور حمایت کرد. وزارت خارجه این کشور هم از پیشرفت مذاکرات حمایت کرد. اعضای کابینه ترامپ درباره مخالفت با مادورو نظر یکسانی داشتند.نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل ضمن توصیفی از تخریب گستردهی کشور ناشی از سیاستهای سوسیالیستی نوشته است:" در اوت ۲۰۱۸ که من روی پل سیمون بولیوار ایستاده بودم، رهبران حکومت ونزوئلا همزمان از پذیرش کاپیتالیسم و دموکراسی امتناع کرده بودند و نتیجه وجود میلیونها گرسنه،بیمار و فاقد غذا و دارو بود" درمجموع دولت ترامپ در سیاست خارجی هدفش افزایش فشار دو و یا چندجانبه بر مادورو برای برکناری بوده است.
اندیشکده ها و پژوهش گران این حوزه نیز در پی افزایش تنش پیشنهادهایی برای حل بحران ارائه دادهاند.برخی مؤسسات وابسته با ایالاتمتحده در جهت حمایت از برنامههای براندازی توصیههای کردهاند.بهعنوانمثال موسسه آمریکایی بروکینگز توصیه کرد مخالفان باید برای پس از حکومت سوسیالیستها برنامه داشته باشند،همکاری مؤثر برای واکنش به مسائل بشردوستانه انجام شود،با ایجاد گروه دوستان دمکراتیک ونزوئلا،هماهنگی و تحریمهای هدفمند برای جلوگیری از فساد و پولشویی صورت پذیرد. برخی محققان نیز از منظری دانشگاهی توصیههایی داشتهاند.بهعنوانمثال ایوان آلیس مینویسد:"اینکه ایالاتمتحده اقدام به مداخله و براندازی نظام حاکم بر ونزوئلا نماید،منطقی نیست،زیرا ایالاتمتحده باید ادراک تاریخی موجود در منطقه را نسبت به مداخلهگرایی و احساسات ضدآمریکایی بهبود بخشد.ایالاتمتحده در صورت مداخله بیدرنگ با معمای دولتی آزادشده مواجه خواهد شد که احتمالاً به بیثباتی دامن میزند و نرخ جنایت در منطقه بالا میرود و بازسازی کشور بسیار هزینه زا خواهد بود.
بخشی از تلاشهای ایالاتمتحده باید انزوای رهبران چاویسم و تحریمهای هدفمند فردی و همکاری با سایر بازیگران باشد.در کوتاهمدت ایالاتمتحده باید با کلمبیا و سایر کشورهای حوزه برای کمکهای صلیب سرخ و ساماندهی پناهندگان همکاری کند.بحران ونزوئلا ممکن است فرصتی برای آزمون دیدگاههای او درباره دمکراسی،امنیت و حکمرانی خوب در منطقه باشد".
البته این دیدگاه بسیار خوشبینانه است. تحولات در پایان ۲۰۱۹ و ارائهی اخباری مبنی بر مذاکره احتمالی مادورو با کاخ سفید و یا عملکرد ترامپ در دورهی چهارساله نشان داد که او با انتخاب جهتگیریهای ناسیونالیستی اساساً باوری نسبت به الگوهای لیبرالی و چندجانبه گرایی و یا صدور دمکراسی آمریکایی ندارد. بخش زیادی از عملکرد ترامپ نسبت به ونزوئلا مرتبط با فعالیتهای توئیتری او است. دونالدترامپ در لحظات منحصربهفرد تصمیمگیری در سیاست خارجی با شخصیت خاص خود گرفتار شبکه توئیتری شده است که به نظر نمیرسد تصمیمات او و اظهارنظرهایش در توئیتر ارتباطی با بدنه کارشناسی و مشاوره دهندگان وزارت خارجه داشته باشد، زیرا او دستورهای متعدد در امور داخلی و خارجی و خطمشی خود را در طول هرروز بارها در توئیتر مطرح میکند. فارو معتقد است که "رئیسجمهور بارها و بارها در حوزهی سیاست خارجی علائم تهدیدآمیز بدون نتیجه ارسال کرده است. مثلاً اینکه در موضوع ونزوئلا ما گزینههای زیادی برای ونزوئلا داریم، اما قصد کاربرد عملیات نظامی نداریم. اظهارات ترامپ جرقهای از واکنش دیپلماتیک ایجاد کرد ازجمله وزیر دفاع ونزوئلا از اقدام دیوانهوار و افراطگرایی فوقالعاده سخن گفت که کاخ سفید از تماس با نیکلاس مادورو اجتناب میکند. این نوع رهیافت سخت ممکن است در دیپلماسی تهاجمی با ونزوئلا جایگاه داشته باشد، اما مقامات در دفتر آمریکای لاتین وزارت خارجه اظهار میکنند که آنها دورنمای کمی دربارهی توانایی تا تمایل رئیسجمهور در مسائل مطروحه دارند"
در مجموع نیکلاس مادورو سیاست سرکوب اپوزیسیون را در سال ۲۰۱۹ و ابتدای ۲۰۲۰ از شیوه های مختلف دستگیری اطرافیان و بستگان آن ها ،اخراج از کشور وزندانی کردن آن ها را اعمال کرده است.مادورو از ورود خوان گوایدو به پارلمان جلوگیری کرد و در ماه های اخیر مترصد فرصتی است که گوایدو را دستگیر و زندانی کند.دو عامل مهم در حال حاضر مانع اقدام علیه گوایدو شده است.یکی موضوع شناسایی او در نیمی از جهان به عنوان رییس جمهور ونزوئلا و دیگری هشدار و واکنش شدید ایالات متحده در صورت اقدام مادورو علیه گوایدو است.در حال حاضر قطب بندی سیاسی داخلی کشور به قطب بندی بین المللی تبدیل شده است.همین که جهت توجهات به سمت مسائل بین المللی کشیده شده است، فرصتی برای سرکوب گسترده ایجاد کرده است که کماکان مهاجرت در صدر موضوعات قرار داشته باشد.مهم ترین تحول در فوریه ۲۰۲۰ و جریان نطق سالانه ترامپ در کنگره اتفاق افتاد.ترامپ در دیدار با گوایدو در کاخ سفید و دعوت او به کنگره به عنوان مهمانی مهم، در عمل استراتژی تغییر رژیم را تایید کرد که نطق او در سازمان ملل نیر براین مبنا بود.
استراتژی تهاجمی و شکست تغییر رژیم با شکل مداخله ی نظامی که طراح آن جان بولتون بود ،با رفتن وی از کاخ سفید عملا متوقف شد،اما دیدار ترامپ با گوایدو و تحریم شرکت روس نفت به عنوان تامین کننده ی درآمدهای دولت ونزوئلا از سوی وزارت خزانه داری مشکلات فراوانی برای دولت سوسیالیست مادورو ایجاد خواهدکرد.الیوت آبرامز فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ونزوئلا تایید کرد که کشورش کارزار همه جانبه ای علیه شرکت های دخیل در کمک به فروش نفت آن کشور را به راه انداخته است.تاکنون مادورو به نزدیکی به روسیه و چین و یا از طریق استخراج طلا و روی آوردن به ارزهای مجازی نظیر بیت کویین تلاش کرده است تا با کاهش درآمدهای نفتی مواجه نشود،اما تحریم شرکت نفت روس که ۵۵۰ هزار بشکه در روز از ونزوئلا خریداری می کرد،اکنون کشور را با مسائل حاد اقتصادی مواجه خواهدکرد.احتمالا در طول ۲۰۲۰ یا شاهد وخیم تر شدن اوضاع کشور همراه با تشدید سرکوب خواهیم بود که البته ریزش هایی نیز در سطح هواداران صورت می گیرد و یا احتمالا شاهد فراگیرشدن اعتراضات همراه با کودتایی احتمالی خواهیم بود.
* پژوهشگر آمریکای لاتین
* منتشر شده در کتاب سال روزنامه سازندگی . اسفند ۱۳۹۸
پیوستها:
[۱] -Talk Softly Sanction Softly
[۲] -Lilian Tintori
[۳] -Leopoldo Lopez
[۴] -Kurt Tidd
[۵] -Ricardo Haussmann
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: حیاط خلوت امپریالیسم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران