کرونا از زاویه‌های مختلف و درس‌هایی که گرفتیم

کرونا از زاویه‌های مختلف و درس‌هایی که گرفتیم
خبر آنلاین

این عفونت که منشاء آن یک نوع کرونا ویروس بود به سرعت در این استان گسترش یافت و روزانه تعداد زیادی بیمار جدید به آن مبتلا شدند. این بیماری خیلی زود در چین به عنوان یک اپیدمی اعلام شد. ایران و کره جنوبی از اولین کشورهایی بودند که بیماری در آنها بالا گرفت و با اولین گزارش مثبت آزمایشگاهی از دو بیمار درگذشته در شهر قم، در روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۸ و دو روز قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی وجود این ویروس در کشور رسما اعلام گردید. سه هفته بعد از آن در روز ۱۱ مارس ۲۰۲۰ (۲۱ اسفند ۹۸) با شیوع بیماری در چندین کشور از تمام قاره‌ها، پاندمی یا همه‌گیری ویروس کرونا در جهان توسط دبیر کل سازمان جهانی بهداشت اعلام شد. من در توئیتی در تاریخ ۲۱ اسفند ۹۸ نوشتم این بزرگترین بحران سلامت در ایران در صد سال گذشته است؛ روز گذشته دبیر کل سازمان ملل متحد گفت این بزرگترین بحران سلامت در دنیا پس از جنگ جهانی دوم (۷۵ سال قبل) است. با این مقدمه قصد دارم برخورد با این مشکل عالم‌گیر را بر اساس آنچه در دو ماه گذشته در جلسات کمیته بحران و رؤسای بخش‌های مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران، ملاقات با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی تهران، سایت سازمان جهانی بهداشت و سخنرانی‌های دبیر کل این سازمان، رسانه‌های داخلی و خبرگزاری‌های بین‌المللی، سایت‌های معتبر علمی و شبکه‌های اجتماعی دنبال کردم، از زوایای مختلف با نگاه جهانی بیان کنم:

 سیستم درمانی اولین گروهی بود که در مقابل این مشکل قرار گرفت. پزشکان به عنوان افرادی که مسئولیت مستقیم درمان را بر عهده دارند، معمولا به نتیجه کار نگاه می‌کنند. وقتی موج بیماری وارد شد و تعداد زیادی افراد نیازمند اقدامات درمانی بستری با خطر انتقال بیماری به بیمارستان‌ها مراجعه کردند، پزشکان بلافاصله به فکر ایجاد ظرفیت بستری، تأمین تجهیزات درمانی و وسایل حفاظت پرسنل و منابع مالی مورد نیاز افتادند. اتفاقی که تقریبا در همه دنیا افتاد و مورد توجه هم قرار گرفت. روال معمول بیمارستان‌ها متوقف شد، بخش‌ها یکی پس از دیگری تخلیه و آماده پذیرش بیماران کرونا شدند. پزشکان نگران سر ریزشدن بیمارستان‌ها، نداشتن تخت کافی آی‌سی‌یو، خستگی بیش از حد کادر درمانی، بیمار شدن همکاران و کمبود وسائل بودند و هستند. آنها که مسئول درمان مستقیم هستند فرصت فکر کردن به کاهش ورودی بیمار و پیشگیری از گسترش اپیدمی را ندارند اما از عدم احداث تخت کافی بیمارستانی در گذشته انتقاد می‌کنند و از کسانی که توجه به درمان‌ را زیر سؤال می‌بردند می‌پرسند برای این شرایط چه پاسخی دارند.

کادر پرستاری و پیراپزشکی جزء مهم دیگر سیستم درمان هستند که در این شرایط با تغییر کار روتین و نیاز به خدمت در بخش کرونا، افزایش احتمالی شیفت‌ها، ضرورت استفاده از تجهیزات حفاظت فردی و نگرانی از انتقال بیماری به خود و خانواده روبرو شدند. عده‌ای از پرستاران فعال در بخش‌های کرونا در زمان استراحت هم به منزل نرفتند یا اهل خانواده خود را به جای دیگر فرستادند تا از ریسک ابتلای آنها جلوگیری کنند بخصوص که ممکن است در مقاطعی وسائل حفاظت فردی کافی در دسترس نباشد؛ اتفاقی که تقریبا در تمام دنیا به درجاتی بروز پیدا کرد و همچنان ادامه دارد. با این حال جامعه پرستاری بخصوص در مراکزی که از حمایت کافی پزشکان برخوردار هستند، با توان بالا به کار ادامه می‌دهند. عده‌ای از کادر درمان اعم از پزشکان و پرستاران هم که برحسب نوع کار ارتباط مستقیم نداشتند یا بیش از حد نگران سلامت خود و خانواده بودند، سعی کردند از معرکه دور بمانند. در این میان هر روز اخبار درگذشت پزشکان و پرستاران شجاع و فداکاری که در حین خدمت به این گروه از بیماران به ویروس کرونا مبتلا شدند، در تمام کشورهای درگیر منتشر شد و همه خادمان سلامت را در شوک و ناراحتی عمیق فرو برد. یادشان گرامی باد که واژه تعالی در اخلاق پزشکی و تعهد حرفه‌ای را مفهوم عینی بخشیدند.

  یک گروه دیگر از ارکان نظام سلامت اما، متخصصان بهداشت هستند. مسئولیت این افراد حفظ و ارتقاء سلامت جامعه و پیشگیری از گسترش انواع بیماری‌های واگیر و غیرواگیر است. آنها به محض اعلام شیوع ویروس جدید، از شروع همه‌گیری ابراز نگرانی کردند و راهکارهایی برای جلوگیری از پیشرفت آن ارائه دادند. آنها معمولا از عدم توجه مزمن به اصل پیشگیری شاکی هستند و این همه‌گیری را یک نمونه از نتایج این رویکرد می‌دانند. متخصصان بهداشت معتقدند اگر زیرساخت‌های کافی برای پیشگیری وجود داشته باشد می‌توان چنین بحران‌هایی را بهتر و با تلفات کمتر مدیریت کرد. گروهی از این افراد که متخصص اپیدمیولوژی یا همه‌گیر شناسی هستند مشغول ارزیابی روند بیماری در جامعه و جهان شدند و مدل‌هایی را در مورد روند بیماری پیشنهاد کردند. گروه‌های دیگری هم این نظرات را رد کردند و مدل‌های دیگری ارائه نمودند که با توجه به نادانسته‌های بسیار زیاد در باره این اپیدمی، عجیب هم نیست. به عنوان نمونه یک گروه معتبر امریکایی مدلی را برای این کشور به تفکیک ایالت‌ها طراحی کرده که مرتب به‌روز می‌شود و در دسترس عموم است. (https://covid۱۹.healthdata.org/projections)

  اما متولیان رسمی نظام سلامت به عنوان سکان‌دار اداره اپیدمی، در همه دنیا نسبت به اعلام شیوع این ویروس جدید واکنش نشان دادند که البته سرعت و نوع این واکنش از خیلی زیاد و جدی تا کند و سطحی متفاوت بود. این افراد در برخی کشورها مانند کره جنوبی به سرعت توانستند تصمیم‌گیری نموده، حاکمیت را برای روش برخورد با این بیماری قانع کنند و با انجام تست از تمام افراد مشکوک و تمام افراد در تماس با افراد مشکوک، بیماریابی و قرنطینه فعال را در پیش گرفتند. مسئولان نظام سلامت در برخی کشورها مانند امریکا و ایتالیا نتوانستند به سرعت تصمیم بگیرند و سران کشور را توجیه کنند و از کنترل بیماری عقب افتادند. در برخی کشورها مانند ایران هم نظام سلامت در میانه طیف قرار گرفت، نه آنقدر زود به نتیجه رسید که بیماری محدود بماند و نه آنقدر دیر که بیماران در بیمارستان‌ها روی زمین بمانند. باید پذیرفت که نظام سلامت در سطح جهانی با یکی از بزرگترین چالش‌های ممکن روبرو است و باید از تمام توان خود برای کنترل آن استفاده کند. تصمیم‌گیری درست و به‌موقع و توجیه سران کشورها در باره تصمیمات پیشنهادی یکی از مهم‌ترین و درعین حال سخت‌ترین کارهای متولیان نظام سلامت است.

   اما گروه‌های دیگری هم در این بحران نقش دارند. از جمله اقتصاددان‌ها که نگاه خرد و کلان به روند اقتصاد دارند، در این ایام با یک سوژه کاملا جدید و بکر روبرو هستند. چالشی که پاندمی کرونا با این حجم از تعطیلی فعالیت‌های تولیدی و اقتصادی در سراسر جهان ایجاد کرده کاملا بدیع و بی‌سابقه است. گروهی از اقتصاددانان رکود شدید جهانی پس از این بحران را پیش‌بینی می‌کنند، عده‌ای آسیب اصلی این بحران را متوجه کشورهای پیشرفته می‌دانند و برخی عواقب آنرا متوجه کشورهای فقیر می‌دانند. کاهش تولید و رشد منفی اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۰، افت قیمت نفت و ضررهای ناشی از آن، هزینه‌های بسیار سنگین کنترل پاندمی و درمان بیماران و تبعات ناشی از بیکاری صدها میلیون نفر در کره خاکی برخی از اتفاقاتی است که همین حالا رخ داده‌اند و طبیعی است که علمای اقتصاد نگران همه اینها باشند و به دنبال راهکارهای برون‌رفت از این بحران بگردند. برخی از آنان در حال تحلیل اتفاقات با رویکرد سیاسی هستند، برخی دیگر بیشتر به فکر روش‌های کنترل این ضربه شدید به اقتصاد کشورشان هستند و عده‌ای هم به دنبال نسخه‌ای برای دنیا می‌گردند.

نیروهای نظامی و انتظامی گروه دیگری هستند که در زمان صلح عموما به عنوان نیروی کمکی در بحران‌ها انجام وظیفه می‌کنند. این قشر از ابتدای شیوع بیماری در سراسر دنیا اعلام آمادگی نمودند. نظامیان در چین بیمارستان‌های بزرگ احداث و راه‌اندازی کرده و طرح قرنطینه کامل را به اجرا درآوردند و در سایر کشورها نیز بسته به سیاست اعلام شده وارد موضوع شدند. در ایران علاوه بر در اختیار قرار گرفتن بیمارستان‌های نیروهای مسلح برای بیماران کرونا، ارتش بیمارستان ۲۰۰۰ تخته صحرایی احداث نمود، سپاه نقاهتگاه‌های متعدد ایجاد کرد و نیروی انتظامی اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی (صرفنظر از نام‌گذاری نادرست آن بجای فاصله‌گذاری فیزیکی) را بر عهده گرفت و مانع ترددهای غیر مجاز شد. نظامیان طبعا باید مجری دستورات ابلاغی از حاکمیت باشند و به دلیل انجام خدمات ضروری به مردم در بحران‌ها، مورد احترام آنان هستند.

سیاسیون (یعنی افرادی که در فضای سیاسی جامعه حضور و بروز دارند و بسیاری از آنان در حال حاضر سمت رسمی ندارند) ضمن ابراز نگرانی از سلامت مردم با تحلیل اطلاعات دریافتی برای جهت‌دهی صحیح اقدامات وارد موضوع شدند و برخی از آنان با نفوذ خود سعی کردند فضای جامعه را برای پذیرش تصمیمات محدودکننده و سخت فراهم سازند. عده دیگری هم در تمام دنیا از این فرصت برای تسویه حساب با رقیبان خود استفاده کردند و منتظرند تا اشتباهی از مسئولان سر بزند تا آنرا به خوبی برجسته کنند. سیاسیون نظریه‌پرداز هم در حال تحلیل دنیای پساکرونا و آنچه قرار است اتفاق بیفتد، هستند. 

  روحانیان قشر تأثیرگذار دیگری هستند که در چنین وقایعی نقش‌آفرینی می‌کنند. در همه دنیا عالمان مذهبی روشن‌بین که به علوم تجربی به عنوان یک دانش مفید و نافع نگاه ‌می‌کنند، بلافاصله پس از شروع اپیدمی بر ضرورت رعایت دستورات کارشناسان سلامت تأکید کردند و به راحتی با اقدامات محدود کننده نسبت به شعائر مذهبی نظیر بسته شدن اماکن و اجتماعات مذهبی کنار آمدند. گروهی از روحانیان که به دانش تجربی کم اعتماد بودند، ابتدا جدی بودن خطر را نپذیرفتند و در برابر توقف تجمعات مذهبی مقاومت کردند اما با گسترش بیماری و ابتلا و مرگ افراد متعدد، مجبور به قبول این واقعیت شدند. البته عده معدودی هم اصولا اعتقادی به علوم تجربی ندارند و همچنان اگر بتوانند مخفیانه تجمعات خود را برگزار می‌کنند و توصیه‌های عجیب و غریب خود را در روشهای درمان و پیشگیری از انتشار بیماری پخش می‌کنند. در ایران هم مانند سایر کشور نمونه‌هایی از هر سه گروه وجود داشت.

اما حاکمیت به معنای عام آن مسئول برخورد با این اپیدمی است. طبیعی است که حکومت‌ها در هیچ کشوری مایل به روبرو شدن با بحران نیستند، بخصوص اگر این بحران جهانی باشد و امکان حمایت سایر کشورها عملا منتفی شود. از طرف دیگر در بحران‌های سلامت، این قسمت فنی و کارشناسی نیست که تکلیف امور را روشن می‌کند، چرا که "سلامت یک انتخاب سیاسی است"؛ این شعاری است که سازمان جهانی بهداشت در سال‌های اخیر بر آن تأکید دارد. تفاوت رویکرد سیاستگزاران در کشورهای مختلف به خوبی عمق این شعار را روشن می‌کند. اگر اظهارنظرهای سران کشورهای چین، آلمان، امریکا و انگلیس در دو ماه گذشته را مرور کنیم به خوبی می‌توانیم نوع نگاه حاکمیت‌ها به موضوع را دریابیم. در ایران هم زمانی که مورد مثبت کرونا گزارش نشده بود، وزیر بهداشت بر قطع پروازها از چین اصرار نمود. صرفنظر از درست یا غلط بودن این راه برای کنترل ورود بیماری به ایران با توجه به تجربه سایر کشورها، تصمیم در این مورد از نوع تصمیم‌گیری حاکمیتی است. سیاستگزاران مصالح ملی و بین‌المللی مختلفی را در نظر دارند که ممکن است قابل اعلام عمومی هم نباشد. در ایران بطور خاص، تعاملات بین‌المللی محدود و فشارهای ناشی از تحریم‌های شدید بدون شک بر این تصمیمات اثر دارند. در سایر نقاط دنیا مانند اتحادیه اروپا هم مسائل سیاسی بین کشورها در نوع تصمیم‌گیری سیاستگزاران  دخالت دارد. به هر روی این حاکمیت است که باید تصمیم نهایی را بگیرد و از نتایجی که به دست می‌آورد مورد قضاوت قرار می‌گیرد. در بحران کرونا به دلیل همه‌گیری جهانی، خوشبختانه امکان مقایسه نتایج تصمیمات در کشورها با یکدیگر وجود دارد.

اما مخاطب همه این اقدامات و تلاش‌ها مردم هستند. عموم مردم در تمام دنیا خواهان زندگی آرام و بی‌دغدغه با شغلی مناسب و درآمد کافی برای تأمین معاش هستند. البته گروه معدودی هم در جای‌جای این کره خاکی فراتر از این می‌اندیشند و به دنبال آرمان‌های بزرگتر هستند. همه‌گیری جهانی کرونا همه افراد را در یک نقطه شروع قرار داد و آن حفظ سلامت بود. این همه‌گیری در نهایت بی‌طرفی و البته بی‌رحمی در حال گسترش به تمام دنیا از قصر باکینگهام در بریتانیا تا آپارتمان‌های لانه زنبوری در چین و محل تجمع افراد خیابان‌خواب در هند است. اکثر مردم دنیا این خطر را درک کردند و به هشدارها توجه نمودند، گروهی دچار وسواس بیمارگونه شدند و دست به اقدامات افراطی زدند و عده‌ای هم مثل سایر امور به بی‌مبالاتی خود ادامه دادند و توجهی به مخاطراتی که ممکن است در نتیجه اقدامات آنها برای خود و سایرین اتفاق بیفتد، نکردند. نمونه این گروه آخر در ایران کسانی بودند که علیرغم همه هشدارها قصد "سیزده بدر" کردند! یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مردم در این دوران فضای مجازی است که اثری کاملا دوگانه دارد و در پایان این نوشتار به آن خواهم پرداخت.

اکنون که سه ماه از آغاز این بحران وسیع جهانی گذشته، درسهایی را که تا کنون آموختیم مرور کنیم و منتظر درس‌های بعدی باشیم:

۱- در این بحران هر یک از اقشار متناسب با پس‌زمینه‌های ذهنی خود و اولویت‌هایی که به آن توجه دارند وارد ماجرا شدند و البته در آینده نه چندان دور قضاوت خواهند شد که درست عمل کردند یا نه. اما یک نکته قطعی است و آن این که برای رهبری درست بحران، نگاه جامع و همه‌جانبه لازم است. استفاده از نظرات کارشناسی در هر مقوله ضرورت اولیه و غیر قابل انکار تصمیم‌گیری است و سیاست‌زدگی مهمترین آفت این کار است.

۲- آنچه به عنوان سرمایه ‌اجتماعی مطرح می‌شود نقش مهمی در پذیرفته شدن تصمیمات توسط مردم دارد. اعتماد مردم به گروه‌های مرجع (در این مقوله کارشناسان حوزه سلامت) و تصمیمات سیاستگزاران تابع اعتماد آنان به هر یک از این گروه‌ها است. زمان و نحوه اعلام ورود بیماری به ایران و تأخیر در شروع اقدامات لازم برای کنترل آن اتفاقی بود که به این اعتماد آسیب زد اما به نظر می‌رسد همزمان با برخورد جدی‌تر حاکمیت با موضوع و درک ابعاد گسترده آن توسط مردم، روند کار بهتر شد و همراهی بیشتری صورت گرفت.

۳- فضای مجازی یک بار دیگر تمام مزایا و معایب خود را نشان داد. اطلاع رسانی سریع و در لحظه و عدم امکان پنهان‌کاری همزمان با در دسترس قرار گرفتن راهنماها و دستورالعمل‌ها برای تمام مردم دنیا جنبه مثبت بود و به موازات آن انبوهی از گزارش‌های غلط (اعم از سهوی و عمدی) و اطلاعات نادرست، روح و روان مردم را هدف قرار داد و بر اضطراب شدید ناشی از خود بیماری افزود. این همان چیزی است که به عنوان اینفودمیک (Infodemic) از آن نام می‌برند. امیدوارم این فرصت خوبی باشد برای اینکه یاد بگیریم از فضای مجازی درست استفاده کنیم.

۴- اینکه ویروس کرونای جدید یک اتفاق طبیعی است یا دست‌کاری انسان در آن دخالت دارد چیزی است که بالاخره روشن خواهد شد، اگرچه شواهد فعلی علیه این فرضیه است. آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که یک ویروس میکرونی که شاید حتی نتوان آنرا یک موجود زنده به تعریف معمول دانست، می‌تواند تمام محاسبات بشر مدعی و گاهی مغرور و گردن‌کش را زیر و رو کند. اگر به اخبار بین المللی توجه کرده باشید، موضوع اول تمام خبرگزاری‌ها در دو ماه گذشته پاندمی کرونا است. تا کنون بیش از ۱ میلیون نفر در جهان بطور قطعی به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند و بیش از ۵۶ هزار نفر در اثر آن فوت شده‌اند و متأسفانه پیش‌بینی میزان مرگ ناشی از این بیماری بسیار بالاتر است. این بیماری باعث شد بسیاری از آداب و رسوم و سنن هزاران ساله در تمام فرهنگ‌ها و ادیان متوقف شوند یا تغییر کنند. شاید شما هم اذان یک کشور عربی را که می‌گوید "الصلات فی بیوتکم" شنیده باشید. ایرانیانی که هر روز با یکدیگر دست می‌دادند و در اماکن شلوغ به هم تنه می‌زدند، اکنون باید ملاحظات دیگری را رعایت کنند تا از ابتلا به ویروس کرونا مصون بمانند. مردم و حکومت‌ها در تمام دنیا دیر یا زود متوجه شدند یا خواهند شد که با یک چالش بسیار بزرگ روبرو هستند. اگرچه ممکن است با تولید واکسن یا داروی مؤثر علیه ویروس کرونای جدید این التهاب فروکش کند و امیدوارم که هرچه زودتر این اتفاق بیفتد، اما بشر درس بزرگی گرفت و آن این بود که به راحتی ممکن است از تمام امتیازاتی که دارد جدا شود و فقط یک نگرانی داشته باشد: حفظ سلامتی.

۵- دنیای پس از کرونا تفاوت‌های زیادی با قبل از آن خواهد داشت و به نظر می‌رسد پارادایم‌های رایج در جهان تغییرات جدی در پیش داشته باشند که خود موضوع بحث مستقلی است. شاید تعابیری مانند قدرت، رفاه، خدمات اجتماعی و امنیت برای مدت‌ها تغییر کند و اولویت‌های بشر متفاوت باشد. چه کسی فکر می‌کرد روزی ماسک جراحی طلای سفید نامیده شود؟

*استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران

۴۷۲۳۲

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: کرونا از زاویه‌های مختلف و درس‌هایی که گرفتیم