شهید منفرد نیاکی که بود و چه کرد؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، مسعود منفرد نیاکی در سال ۱۳۰۸ در شهرستان آمل چشم به جهان گشود. در سال ۱۳۳۱ با دیپلم طبیعی، وارد دانشکده افسری ارتش شد و پس از طی دوره سه ساله به درجه ستوان دومی نائل و با انتخاب رسته زرهی به خدمت مشغول شد. او در طول خدمت با نظمی مثال زدنی و جدیت و صداقت در سمتهای مختلف فرماندهی در یکانهای رزمی به انجام وظیفه پرداخت و مدارج تحصیلی را از دوره مقدماتی و عالی زرهی تا دوره فرماندهی و ستاد و سپس دانشکده پدافند ملی با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۵۵ به درجه سرهنگی نائل آمد.
وی در انقلاب شکوهمند اسلامی همچون بدنه مومن و خدمتگزار ارتش به دریای بیکران ملت پیوست و پس ازپیروزی انقلاب به شکرانه استقرار نظام اسلامی خود را وقف دفاع از انقلاب نوپای اسلامی کرد. او به پاس فداکاری و خدمات ارزشمندش، در سال ۱۳۵۹ به سمت فرمانده لشکر ۸۸ زرهی زاهدان و در سال ۱۳۶۰ به سمت فرمانده لشکر قدرتمند ۹۲ زرهی اهواز منصوب شد و در این مسئولیتها و در همه میدانهای دفاع از مهین اسلامی در برابر دشمنان به انجام وظیفه پرداخت. حضور مداوم در خط مقدم جبهه و مسئولیت شناسی عمیق از ویژگیهای بارزش بود. او با حضور پدرانهاش در کنار افسران، درجه داران و سربازان، به آنان روحیه دلاوری و صبر واستقامت میبخشید.
کارنامه او در دوران دفاع مقدس انباشته از افتخارات و قهرمانیها است. وی در مسئولیتهای فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر ورمضان خدمت کرد و در سمت فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح، بارها به قلب دشمن تاخت و شکستهای سنگینی بر پیکر دشمن وارد آورد. او به واسطه لیاقت و شجاعت وافر خود، طی حکمی از سوی امیر صیاد شیرازی، به جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب شد و در طراحی عملیاتهای بزرگ رزمی در جنوب نقش موثری ایفا کرد. منفرد نیاکی سپس در سال ۱۳۶۳ با کوله باری از تجربیات گران بها، در سمت جانشین اداره سوم ستاد مشترک ارتش منصوب و آماده ایفای مسئولیتهای سنگین و جدید دیگری گردید. او در تاریخ ۱۳۶۴.۵.۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگی اجرا شد شرکت نمود و تقدیر الهی بر آن شد که پس از سی و سه سال خدمت پرافتخار سربازی، در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل آید. بیشتر بخوانید: سرلشکر باقری عروج آسمانی سردار سلگی را تسلیت گفت
به هنگام شروع جنگ تحمیلی منفرد نیاکی فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی زاهدان را بر عهده داشت که داوطلبانه با نیروهایش به جبهههای جنوب عزیمت کرد و در بیستم فروردین ۱۳۶۰، فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز به او واگذار گردید. با این مسئولیت، او در عملیاتهای مختلف از جمله "طراح"، "طریق القدس"، "تنگه چزابه"، "فتح المبین"، "بیت المقدس"، "رمضان" و "والفجر ۱" شرکت کرد و با مشارکت سایر فرماندهان ارتش، پیروزیهای ارزشمندی نصیب نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران شد.
سرهنگ" علی اکبر اصلانی" میگوید: وقتی شهید نیاکی فرمانده لشکر ۹۲ شد به همه یکانها سرکشی میکرد و به یکان ما هم آمد. در آن زمان من فرمانده آتشبار یکم گردان ۳۸۸ توپخانه لشکر ۹۲ بودم. اولین جملهای که ایشان گفت این بود که میخواهم تک تک شما را از نزدیک زیارت کنم و این وعده را از شما بگیرم که این دشمن متجاوز را از خاک کشورمان بیرون کنیم. من سرباز پیری هستم و به این سربازی افتخار میکنم. چهره من سوخته است؛ چون تمام خدمتم را در یکانهای صف گذراندهام. الان هم دست به سوی شما دراز میکنم و از شما میخواهم در این امر مقدس کمک کنید و این قول را به من بدهید که این دشمن را که در ارتفاعات الله اکبر مستقر شده، از کشورمان بیرون کنیم. سپس شهید نیاکی با همه سربازان روبوسی کرد و رفت.
در اینجا شهید نیاکی اولین قدم اساسی در انجام عملیاتهای جنگی را که همانا برقراری ارتباط مناسب با نیروهای تحت امر است بر میدارد؛ زیرا نوع و شکل رابطهای که فرمانده با تک تک افراد برقرار میکند مهمترین عامل موثر در پیروزی یا شکست او در جنگ است. یکی از معاونان شهید نیاکی میگوید:" یک روز به همراه شهید نیاکی یک راننده و یک محافظ به خط مقدم رفته بودیم. وقتی پیاده شدیم جناب نیاکی به طرف مواضع دشمن حرکت کرد و همین طور به جلو میرفت. بر اساس وظیفه ما هم باید پشت سرش میرفتیم. من عرض کردم: جناب سرهنگ خطرناک است! صلاح نیست شما به عنوان فرمانده لشکر جلو بروید. اگر خدای ناکرده اسیر شوید، خیلی مشکل ساز میشوید. ایشان نگاهی به من کرد و گفت: ما کارت شناسایی و درجه نداریم که ما را بشناسند. من باید بروم جلو و منطقه عملیاتی را شناسایی کنم تا بتوانم با خیال راحت و وجدان آسوده، سربازان و درجه داران را برای انجام عملیات به اینجا بکشانم.
در اینجا هم شهید نیاکی به یکی دیگر از اصول فرماندهی که کسب اطلاع دقیق از وضعیت دشمن، موانع، نقاط ضعف و قوت، طرح ریزی دقیق عملیات و ... است توجه داشتهاند. دانش و میزان شناخت و آگاهی فرمانده از موقعیت و وضعیت خودی و دشمن، از عوامل موثر در ابتکار عمل و نبوغ نظامی اوست و اساس، پایه و پیش نیاز هر عملی محسوب میشود. یک فرمانده، بدون شناخت و آگاهی لازم، نمیتواند تصمیم گیری، ابتکار عمل و اقدام مناسبی داشته باشد.
در موردی دیگر، سرتیپ راعی دهقی که همراه سرلشکر منفرد نیاکی در عملیات الله اکبر – خیبر- حضور داشت و از نزدیک شاهد اقدامات این فرمانده دلیر ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است میگوید:" در منطقه حمدان در نزدیکی ارتفاعات الله اکبر نیروهای ما کپ کرده بودند و جلو نمیرفتند. شهید نیاکی که در منطقه حضور داشت کلت خود را به دست گرفته، جلو افتاد و به تانکها اشاره کرد که به دنبال او بروند؛ خودش هم جلوتر از تانکها حرکت کرد. تانکها پشت سر او به راه افتادند و شجاعت و از خود گذشتگی این فرمانده لایق باعث شد عملیاتی که در آن منطقه گره خورده بود به موفقیت برسد. چه بسا که اگر این مرد حرکت نمیکرد، نه تنها نمیتوانستیم پیشروی کنیم بلکه امکان این خطر نیز وجود داشت که همگی در زیر فشار حملات دشمن نابود شویم. در اینجا هم شهید نیاکی ابتکار عمل و نبوغ نظامی خود را به نمایش میگذارد او که فردی شجاع و دلیر در همه صحنههای جنگ بود، در لحظه حساس عملیات، با اتکا به پروردگار و بهره گیری از تجربه و مهارتش، به صف دشمن هجوم میبرد و آثار بسیار مطلوب و مناسبی را که همان شهامت، شجاعت، ایثار و اتکا به خداوند متعال است در بین نیروهای تحت امر خود بر جای میگذارد. همین جرأت و جسارت فردی، قدرت درونی و ایمان فرماندهانی مانند شهید نیاکی بود که در کنار عوامل دیگر موجب افتخار آفرینیها و حماسههای دوران دفاع مقدس شد. آنجا که در عمل کار به جایی میرسید که همه افراد مأیوس میشدند و یکان رزم در حال فروپاشی بود این خصیصه فرماندهان به همراه نبوغ نظامی و ابتکار عمل آنان، روحیه نبرد را در افراد زنده میکرد و پلی برای دستیابی آنان به پیروزی میشد.
سپهبد شهید علی صیاد شیرازی هم در خاطراتش میگوید:" در یکی از ساختمانهای سوسنگرد نشسته بودیم. برادر ردانی پور گفت: اگر موافقید چراغها را خاموش کنیم ودعای توسل بخوانیم. این سخن به دل همه چسبید و دعای توسل شروع شد. واقعا اشک ریخته میشد؛ ناگهان متوجه هق هق یکی از حضار شدم؛ طوری که گریه او همه را تحت الشعاع قرار داده بود. نگاه کردم دیدم سرهنگ نیاکی است. پیرترین مرد نه تنها جمع ما بلکه کل ارتش و ما از او پیرتر نداشتیم. او دستمال سفیدی را جلو صورتش گرفته بود و گریه میکرد. ما با دیدن گریه او در خود احساس حقارت کردیم و گفتم: ما میگوییم تعهدمان بیشتر است و انقلابیتر هستیم و مدعی هم هستیم؛ ولی به حال این پیرمرد نرسیدیم. این خاطره را بعد از عملیات طریق القدس برای حضرت امام بیان کردم. حضرت امام (ره) فرمودند: این اصل رجعت انسان به فطرت خود است. اینها دلشان نور الهی دیده و قلبشان روشن شده است بروید از این فضای نورانی بهره برداری کنید.
این خاطره شهید صیاد در خصوص شهید نیاکی و سایر خاطرات بیان شده بیانگر ایمان واعتقاد قوی شهید نیاکی به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی فرماندهی است. ایمان و اعتقاد الهی با دید، نگرش و جهان بینی خاصی که به انسان میدهد او را از انحصار تنگ و تاریک مادیات رها کرده متوجه ابعاد دیگر شخصیت انسانی میکند. این نگرش باعث میشود که فرمانده در هیچ حال مأیوس و افسرده نشده و با نفس قوی و اراده و توان کافی دست به ابتکار عمل و خلاقیت زده و بدین ترتیب نبوغ نظامی خود را آشکار کند.
یکی دیگر از خصوصیات شهید منفرد نیاکی که میتوان آن را ناشی از نبوغ نظامی و فرماندهی بسیار موثر او دانست توجه به همه مسائل و حوادث اطراف خود و از جمله وضعیت خانوادگی و روحی نیروهای تحت امرش است. او درگرماگرم جنگ و در حالی که مسئولیت فرماندهی عملیات را بر عهده داشت، رفع مشکلات نیروها را یکی از وظایف اصلی هر فرمانده میدانست. امیر سرتیپ دوم بازنشسته "سید مجتبی تهامی" یکی از همرزمان شهید نیاکی با نقل خاطرهای از ایشان میگوید:" وقتی شهید نیاکی متوجه شد که نگران امتحانات پسرم هستم نامه و هدیهای برای او فرستاد که متن نامه ایشان چنین بود: پسرم! تو افتخار کن که پدرت یک فرمانده ارتشی است و در جبههها افتخار میآفریند. آنچه فکر پدر تو را مشغول کرده مسئله درس و آینده توست. من این هدیه ناقابل را برای تو میفرستم که یادآوری کنم وقتی پدرت با آن همه خستگی از عملیات و شناساییهای خطرناک بر میگردد باید از طرف تو آرامش فکری داشته باشد و نگران تو و خانوادهاش نباشد.
در این واقعه اگر شهید نیاکی در آن جلسه به افسر زیردست خود پرخاش میکرد که چرا خود در میان جمع و دلش جای دیگر است، به طور قطع اثر چندان مطلوبی بر جای نمیگذاشت؛ ولی شهید نیاکی با درایت و فهم مدیریتی خود یک حرکت ماندگار انجام داد. او به این موضوع اساسی توجه داشته که پرورش انسانهای خلاق، مستلزم عدم بروز رفتارهای سازمانی نابهنجار با افراد تحت امر خود است. بنا به نظر "کانفیلد"، خلاقیت را نمیتوان از دیگران انتظار داشت؛ مگر اینکه فضای حمایتی ایجاد شود تا انسانها در چنین فضایی قادر به بروز استعدادهای خلاق خود باشند. از بین رفتارهای مخربی که مانعی جدی بر سر راه پرورش تفکر خلاق محسوب میشود جریمه کردن اشتباهات و مجازات کردن شکستهای افراد تحت امر است. اگر احساس مفید واقع شدن و حتی ارزشمندی را جزو اساسیترین انگیزههای افراد در کار کردن بدانیم، این احساس فقط در فضایی قابلیت رشد دارد که با اشتباهات مدارا شود.
از دیگر خصوصیات بارز شهید منفرد نیاکی توجه داشتن به موضوع تشویق نیروهای تحت امر خود و قدرشناسی از آنان به خاطر فعالیتهای دلیرانه و شجاعانه است. امیر سرتیپ دوم بازنشسته "غلامحسین دربندی" میگوید: وقتی عملیات شهید رجایی و با هنر در منطقه "الشهطیه" در تاریخ یازدهم شهریور ۱۳۶۰ انجام شد و تپه سبز به تصرف نیروهای ما درآمد، شهید منفرد نیاکی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی به همراه سرلشکر ظهیر نژاد، فرمانده وقت نیروی زمینی به آنجا آمدند و میخواستند از تپه سبز بازدید کنند. آنجا منطقه خطرناکی بود و هر روز چندین نفر از نیروهای ما شهید میشدند. من از آنها خواستم که به دلیل خطرناک بودن منطقه در آن منطقه نمانند و به منطقه امنی بروند. شهید منفرد نیاکی لبخندی زد و با همان لبخند از من خواست که دیگر این بحث را ادامه ندهم. در این حال ناگهان یک فروند بالگرد نفربر عراقی درمنطقه ظاهر شد و اقدام به پیاده کردن نیرو کرد. استوار اژدری که موشک انداز ناو بود بالگرد را نشانه گرفت و آن را منهدم کرد. سرهنگ منفرد نیاکی با دیدن این مهارت و هنر استوار اژدری، بلافاصله به او درجه ستوان یار سومی داد و همان جا درجه ایشان را ابلاغ کرد. در اینجا نیز شهید منفرد نیاکی یکی دیگر از خصوصیات فرماندهان دارای ابتکار عمل و نبوغ نظامی را از خود بروز میدهد و آن قدر شناسی و تشویق به موقع و سریع نیروهای تحت امر و فراهم کردن شرایط مناسب برای ظهور خلاقیت و ابتکار عمل آنان است.
در جریان عملیات بیت المقدس نیز با اینکه به هنگام شروع عملیات در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۶۱، خبر فوت دختر شهید منفرد نیاکی را به او میدهند، این فرمانده شجاع و متعهد ارتش جمهوری اسلامی ایران حاضر به ترک جبهههای جنگ نمیشود وبا استفاده از طرحهای ابتکاری و نبوغ نظامی خود نیروهای جمهوری اسلامی ایران را در آزادسازی خرمشهر یار میکند. نمونهای از طرحهای ابتکاری و نبوغ نظامی شهید منفرد نیاکی از زبان همرزمش سرهنگ جانباز هوشنگ کریم پور چنین است:" در عملیات بیت المقدس ما یکان احتیاط بودیم. روز دهم به ما دستور دادند که وارد عمل شویم. ما هم بی درنگ از پل عبور کرده و در حالی که یک تک ور را پشتیبانی میکردیم، به پیشروی ادامه دادیم و حدود هفت کیلومتر جلو رفتیم. ناگهان شنی یکی از تانکهای ما پاره و معلوم شد که در میدان مین گرفتار شدهایم. خیلی سریع شروع به گشودن معبر کردیم که در این حال شهید منفرد نیاکی خود را به یکان ما رساند و پس از سلام وا حوالپرسی به ما دستور داد که مسیر خود را کمی منحرف و با چراغ روشن به جلو حرکت کنیم. ما بی درنگ سرچ لایتها و چراغ خودروها را روشن و با نهایت سرعت به طرف جلو حرکت کردیم. این کار با آنکه خطرناک بود، ولی فواید زیادی داشت، از جمله اینکه تمام منطقه روشن شد میادین مین و موانع مشخص شدند و غرش تانکها، توان رزمی نیروهای خودی را بالا برد و باعث ترس و وحشت دشمن شد. این ابتکار شهید نیاکی به کار ما سرعت بخشید وتوانستیم ابتکار عمل را در آن منطقه به دست بگیریم. این حرکت و نبوغ نظامی از افرادی مانند شهید منفرد نیاکی بارها و بارها سر زد که توانستیم عملیاتهای بزرگی مثل فتح المبین، بیت المقدس و ... را با موفقیت به پایان ببریم.
در اینجا نیز شهید منفرد نیاکی پس از برخورد نیروهای تحت امر خود با مانع مهمی مثل میدان مین در حین عملیات، با بررسی وضعیت خاص نیروهای خودی ودشمن و سپس اتخاذ تصمیم مناسب، ضمن حفظ نیروها، طرح یک حمله اساسی علیه دشمن را پی ریزی میکند که این امر ناشی از تفکر خلاق و نبوغ نظامی آن فرمانده دلیر است.
انتهای پیام/
وی در انقلاب شکوهمند اسلامی همچون بدنه مومن و خدمتگزار ارتش به دریای بیکران ملت پیوست و پس ازپیروزی انقلاب به شکرانه استقرار نظام اسلامی خود را وقف دفاع از انقلاب نوپای اسلامی کرد. او به پاس فداکاری و خدمات ارزشمندش، در سال ۱۳۵۹ به سمت فرمانده لشکر ۸۸ زرهی زاهدان و در سال ۱۳۶۰ به سمت فرمانده لشکر قدرتمند ۹۲ زرهی اهواز منصوب شد و در این مسئولیتها و در همه میدانهای دفاع از مهین اسلامی در برابر دشمنان به انجام وظیفه پرداخت. حضور مداوم در خط مقدم جبهه و مسئولیت شناسی عمیق از ویژگیهای بارزش بود. او با حضور پدرانهاش در کنار افسران، درجه داران و سربازان، به آنان روحیه دلاوری و صبر واستقامت میبخشید.
کارنامه او در دوران دفاع مقدس انباشته از افتخارات و قهرمانیها است. وی در مسئولیتهای فرماندهی در عملیاتهای بزرگ طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر ورمضان خدمت کرد و در سمت فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی خوزستان و فرمانده قرارگاه فتح، بارها به قلب دشمن تاخت و شکستهای سنگینی بر پیکر دشمن وارد آورد. او به واسطه لیاقت و شجاعت وافر خود، طی حکمی از سوی امیر صیاد شیرازی، به جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب شد و در طراحی عملیاتهای بزرگ رزمی در جنوب نقش موثری ایفا کرد. منفرد نیاکی سپس در سال ۱۳۶۳ با کوله باری از تجربیات گران بها، در سمت جانشین اداره سوم ستاد مشترک ارتش منصوب و آماده ایفای مسئولیتهای سنگین و جدید دیگری گردید. او در تاریخ ۱۳۶۴.۵.۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگی اجرا شد شرکت نمود و تقدیر الهی بر آن شد که پس از سی و سه سال خدمت پرافتخار سربازی، در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل آید. بیشتر بخوانید: سرلشکر باقری عروج آسمانی سردار سلگی را تسلیت گفت
به هنگام شروع جنگ تحمیلی منفرد نیاکی فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی زاهدان را بر عهده داشت که داوطلبانه با نیروهایش به جبهههای جنوب عزیمت کرد و در بیستم فروردین ۱۳۶۰، فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز به او واگذار گردید. با این مسئولیت، او در عملیاتهای مختلف از جمله "طراح"، "طریق القدس"، "تنگه چزابه"، "فتح المبین"، "بیت المقدس"، "رمضان" و "والفجر ۱" شرکت کرد و با مشارکت سایر فرماندهان ارتش، پیروزیهای ارزشمندی نصیب نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران شد.
سرهنگ" علی اکبر اصلانی" میگوید: وقتی شهید نیاکی فرمانده لشکر ۹۲ شد به همه یکانها سرکشی میکرد و به یکان ما هم آمد. در آن زمان من فرمانده آتشبار یکم گردان ۳۸۸ توپخانه لشکر ۹۲ بودم. اولین جملهای که ایشان گفت این بود که میخواهم تک تک شما را از نزدیک زیارت کنم و این وعده را از شما بگیرم که این دشمن متجاوز را از خاک کشورمان بیرون کنیم. من سرباز پیری هستم و به این سربازی افتخار میکنم. چهره من سوخته است؛ چون تمام خدمتم را در یکانهای صف گذراندهام. الان هم دست به سوی شما دراز میکنم و از شما میخواهم در این امر مقدس کمک کنید و این قول را به من بدهید که این دشمن را که در ارتفاعات الله اکبر مستقر شده، از کشورمان بیرون کنیم. سپس شهید نیاکی با همه سربازان روبوسی کرد و رفت.
در اینجا شهید نیاکی اولین قدم اساسی در انجام عملیاتهای جنگی را که همانا برقراری ارتباط مناسب با نیروهای تحت امر است بر میدارد؛ زیرا نوع و شکل رابطهای که فرمانده با تک تک افراد برقرار میکند مهمترین عامل موثر در پیروزی یا شکست او در جنگ است. یکی از معاونان شهید نیاکی میگوید:" یک روز به همراه شهید نیاکی یک راننده و یک محافظ به خط مقدم رفته بودیم. وقتی پیاده شدیم جناب نیاکی به طرف مواضع دشمن حرکت کرد و همین طور به جلو میرفت. بر اساس وظیفه ما هم باید پشت سرش میرفتیم. من عرض کردم: جناب سرهنگ خطرناک است! صلاح نیست شما به عنوان فرمانده لشکر جلو بروید. اگر خدای ناکرده اسیر شوید، خیلی مشکل ساز میشوید. ایشان نگاهی به من کرد و گفت: ما کارت شناسایی و درجه نداریم که ما را بشناسند. من باید بروم جلو و منطقه عملیاتی را شناسایی کنم تا بتوانم با خیال راحت و وجدان آسوده، سربازان و درجه داران را برای انجام عملیات به اینجا بکشانم.
در اینجا هم شهید نیاکی به یکی دیگر از اصول فرماندهی که کسب اطلاع دقیق از وضعیت دشمن، موانع، نقاط ضعف و قوت، طرح ریزی دقیق عملیات و ... است توجه داشتهاند. دانش و میزان شناخت و آگاهی فرمانده از موقعیت و وضعیت خودی و دشمن، از عوامل موثر در ابتکار عمل و نبوغ نظامی اوست و اساس، پایه و پیش نیاز هر عملی محسوب میشود. یک فرمانده، بدون شناخت و آگاهی لازم، نمیتواند تصمیم گیری، ابتکار عمل و اقدام مناسبی داشته باشد.
در موردی دیگر، سرتیپ راعی دهقی که همراه سرلشکر منفرد نیاکی در عملیات الله اکبر – خیبر- حضور داشت و از نزدیک شاهد اقدامات این فرمانده دلیر ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است میگوید:" در منطقه حمدان در نزدیکی ارتفاعات الله اکبر نیروهای ما کپ کرده بودند و جلو نمیرفتند. شهید نیاکی که در منطقه حضور داشت کلت خود را به دست گرفته، جلو افتاد و به تانکها اشاره کرد که به دنبال او بروند؛ خودش هم جلوتر از تانکها حرکت کرد. تانکها پشت سر او به راه افتادند و شجاعت و از خود گذشتگی این فرمانده لایق باعث شد عملیاتی که در آن منطقه گره خورده بود به موفقیت برسد. چه بسا که اگر این مرد حرکت نمیکرد، نه تنها نمیتوانستیم پیشروی کنیم بلکه امکان این خطر نیز وجود داشت که همگی در زیر فشار حملات دشمن نابود شویم. در اینجا هم شهید نیاکی ابتکار عمل و نبوغ نظامی خود را به نمایش میگذارد او که فردی شجاع و دلیر در همه صحنههای جنگ بود، در لحظه حساس عملیات، با اتکا به پروردگار و بهره گیری از تجربه و مهارتش، به صف دشمن هجوم میبرد و آثار بسیار مطلوب و مناسبی را که همان شهامت، شجاعت، ایثار و اتکا به خداوند متعال است در بین نیروهای تحت امر خود بر جای میگذارد. همین جرأت و جسارت فردی، قدرت درونی و ایمان فرماندهانی مانند شهید نیاکی بود که در کنار عوامل دیگر موجب افتخار آفرینیها و حماسههای دوران دفاع مقدس شد. آنجا که در عمل کار به جایی میرسید که همه افراد مأیوس میشدند و یکان رزم در حال فروپاشی بود این خصیصه فرماندهان به همراه نبوغ نظامی و ابتکار عمل آنان، روحیه نبرد را در افراد زنده میکرد و پلی برای دستیابی آنان به پیروزی میشد.
سپهبد شهید علی صیاد شیرازی هم در خاطراتش میگوید:" در یکی از ساختمانهای سوسنگرد نشسته بودیم. برادر ردانی پور گفت: اگر موافقید چراغها را خاموش کنیم ودعای توسل بخوانیم. این سخن به دل همه چسبید و دعای توسل شروع شد. واقعا اشک ریخته میشد؛ ناگهان متوجه هق هق یکی از حضار شدم؛ طوری که گریه او همه را تحت الشعاع قرار داده بود. نگاه کردم دیدم سرهنگ نیاکی است. پیرترین مرد نه تنها جمع ما بلکه کل ارتش و ما از او پیرتر نداشتیم. او دستمال سفیدی را جلو صورتش گرفته بود و گریه میکرد. ما با دیدن گریه او در خود احساس حقارت کردیم و گفتم: ما میگوییم تعهدمان بیشتر است و انقلابیتر هستیم و مدعی هم هستیم؛ ولی به حال این پیرمرد نرسیدیم. این خاطره را بعد از عملیات طریق القدس برای حضرت امام بیان کردم. حضرت امام (ره) فرمودند: این اصل رجعت انسان به فطرت خود است. اینها دلشان نور الهی دیده و قلبشان روشن شده است بروید از این فضای نورانی بهره برداری کنید.
این خاطره شهید صیاد در خصوص شهید نیاکی و سایر خاطرات بیان شده بیانگر ایمان واعتقاد قوی شهید نیاکی به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی فرماندهی است. ایمان و اعتقاد الهی با دید، نگرش و جهان بینی خاصی که به انسان میدهد او را از انحصار تنگ و تاریک مادیات رها کرده متوجه ابعاد دیگر شخصیت انسانی میکند. این نگرش باعث میشود که فرمانده در هیچ حال مأیوس و افسرده نشده و با نفس قوی و اراده و توان کافی دست به ابتکار عمل و خلاقیت زده و بدین ترتیب نبوغ نظامی خود را آشکار کند.
یکی دیگر از خصوصیات شهید منفرد نیاکی که میتوان آن را ناشی از نبوغ نظامی و فرماندهی بسیار موثر او دانست توجه به همه مسائل و حوادث اطراف خود و از جمله وضعیت خانوادگی و روحی نیروهای تحت امرش است. او درگرماگرم جنگ و در حالی که مسئولیت فرماندهی عملیات را بر عهده داشت، رفع مشکلات نیروها را یکی از وظایف اصلی هر فرمانده میدانست. امیر سرتیپ دوم بازنشسته "سید مجتبی تهامی" یکی از همرزمان شهید نیاکی با نقل خاطرهای از ایشان میگوید:" وقتی شهید نیاکی متوجه شد که نگران امتحانات پسرم هستم نامه و هدیهای برای او فرستاد که متن نامه ایشان چنین بود: پسرم! تو افتخار کن که پدرت یک فرمانده ارتشی است و در جبههها افتخار میآفریند. آنچه فکر پدر تو را مشغول کرده مسئله درس و آینده توست. من این هدیه ناقابل را برای تو میفرستم که یادآوری کنم وقتی پدرت با آن همه خستگی از عملیات و شناساییهای خطرناک بر میگردد باید از طرف تو آرامش فکری داشته باشد و نگران تو و خانوادهاش نباشد.
در این واقعه اگر شهید نیاکی در آن جلسه به افسر زیردست خود پرخاش میکرد که چرا خود در میان جمع و دلش جای دیگر است، به طور قطع اثر چندان مطلوبی بر جای نمیگذاشت؛ ولی شهید نیاکی با درایت و فهم مدیریتی خود یک حرکت ماندگار انجام داد. او به این موضوع اساسی توجه داشته که پرورش انسانهای خلاق، مستلزم عدم بروز رفتارهای سازمانی نابهنجار با افراد تحت امر خود است. بنا به نظر "کانفیلد"، خلاقیت را نمیتوان از دیگران انتظار داشت؛ مگر اینکه فضای حمایتی ایجاد شود تا انسانها در چنین فضایی قادر به بروز استعدادهای خلاق خود باشند. از بین رفتارهای مخربی که مانعی جدی بر سر راه پرورش تفکر خلاق محسوب میشود جریمه کردن اشتباهات و مجازات کردن شکستهای افراد تحت امر است. اگر احساس مفید واقع شدن و حتی ارزشمندی را جزو اساسیترین انگیزههای افراد در کار کردن بدانیم، این احساس فقط در فضایی قابلیت رشد دارد که با اشتباهات مدارا شود.
از دیگر خصوصیات بارز شهید منفرد نیاکی توجه داشتن به موضوع تشویق نیروهای تحت امر خود و قدرشناسی از آنان به خاطر فعالیتهای دلیرانه و شجاعانه است. امیر سرتیپ دوم بازنشسته "غلامحسین دربندی" میگوید: وقتی عملیات شهید رجایی و با هنر در منطقه "الشهطیه" در تاریخ یازدهم شهریور ۱۳۶۰ انجام شد و تپه سبز به تصرف نیروهای ما درآمد، شهید منفرد نیاکی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی به همراه سرلشکر ظهیر نژاد، فرمانده وقت نیروی زمینی به آنجا آمدند و میخواستند از تپه سبز بازدید کنند. آنجا منطقه خطرناکی بود و هر روز چندین نفر از نیروهای ما شهید میشدند. من از آنها خواستم که به دلیل خطرناک بودن منطقه در آن منطقه نمانند و به منطقه امنی بروند. شهید منفرد نیاکی لبخندی زد و با همان لبخند از من خواست که دیگر این بحث را ادامه ندهم. در این حال ناگهان یک فروند بالگرد نفربر عراقی درمنطقه ظاهر شد و اقدام به پیاده کردن نیرو کرد. استوار اژدری که موشک انداز ناو بود بالگرد را نشانه گرفت و آن را منهدم کرد. سرهنگ منفرد نیاکی با دیدن این مهارت و هنر استوار اژدری، بلافاصله به او درجه ستوان یار سومی داد و همان جا درجه ایشان را ابلاغ کرد. در اینجا نیز شهید منفرد نیاکی یکی دیگر از خصوصیات فرماندهان دارای ابتکار عمل و نبوغ نظامی را از خود بروز میدهد و آن قدر شناسی و تشویق به موقع و سریع نیروهای تحت امر و فراهم کردن شرایط مناسب برای ظهور خلاقیت و ابتکار عمل آنان است.
در جریان عملیات بیت المقدس نیز با اینکه به هنگام شروع عملیات در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۶۱، خبر فوت دختر شهید منفرد نیاکی را به او میدهند، این فرمانده شجاع و متعهد ارتش جمهوری اسلامی ایران حاضر به ترک جبهههای جنگ نمیشود وبا استفاده از طرحهای ابتکاری و نبوغ نظامی خود نیروهای جمهوری اسلامی ایران را در آزادسازی خرمشهر یار میکند. نمونهای از طرحهای ابتکاری و نبوغ نظامی شهید منفرد نیاکی از زبان همرزمش سرهنگ جانباز هوشنگ کریم پور چنین است:" در عملیات بیت المقدس ما یکان احتیاط بودیم. روز دهم به ما دستور دادند که وارد عمل شویم. ما هم بی درنگ از پل عبور کرده و در حالی که یک تک ور را پشتیبانی میکردیم، به پیشروی ادامه دادیم و حدود هفت کیلومتر جلو رفتیم. ناگهان شنی یکی از تانکهای ما پاره و معلوم شد که در میدان مین گرفتار شدهایم. خیلی سریع شروع به گشودن معبر کردیم که در این حال شهید منفرد نیاکی خود را به یکان ما رساند و پس از سلام وا حوالپرسی به ما دستور داد که مسیر خود را کمی منحرف و با چراغ روشن به جلو حرکت کنیم. ما بی درنگ سرچ لایتها و چراغ خودروها را روشن و با نهایت سرعت به طرف جلو حرکت کردیم. این کار با آنکه خطرناک بود، ولی فواید زیادی داشت، از جمله اینکه تمام منطقه روشن شد میادین مین و موانع مشخص شدند و غرش تانکها، توان رزمی نیروهای خودی را بالا برد و باعث ترس و وحشت دشمن شد. این ابتکار شهید نیاکی به کار ما سرعت بخشید وتوانستیم ابتکار عمل را در آن منطقه به دست بگیریم. این حرکت و نبوغ نظامی از افرادی مانند شهید منفرد نیاکی بارها و بارها سر زد که توانستیم عملیاتهای بزرگی مثل فتح المبین، بیت المقدس و ... را با موفقیت به پایان ببریم.
در اینجا نیز شهید منفرد نیاکی پس از برخورد نیروهای تحت امر خود با مانع مهمی مثل میدان مین در حین عملیات، با بررسی وضعیت خاص نیروهای خودی ودشمن و سپس اتخاذ تصمیم مناسب، ضمن حفظ نیروها، طرح یک حمله اساسی علیه دشمن را پی ریزی میکند که این امر ناشی از تفکر خلاق و نبوغ نظامی آن فرمانده دلیر است.
انتهای پیام/
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: شهید منفرد نیاکی که بود و چه کرد؟
موضوعات مرتبط: ارتش جمهوری اسلامی ایران دانشکده افسری ارتش مسعود منفرد نیاکی عملیات طریق القدس عملیات بیت المقدس نیروی زمینی ارتش آزادسازی خرمشهر ستاد مشترک ارتش دوران دفاع مقدس علی صیاد شیرازی انقلاب شکوهمند کارت شناسایی مهین اسلامی شهرستان آمل انجام وظیفه نظام اسلامی به دنبال او نهایت سرعت ستوان دومی جنگ تحمیلی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران