امیر کهتری کیست؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، امیر سرتیپ منوچهر کهتری از فرماندهان دلیر و مبتکر ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در دوران دفاع مقدس که با استفاده از نبوغ نظامی و ابتکار عمل خود حماسههایی ماندگار آفرید و باعث پیروزی نیروهای نظامی کشورمان در بسیاری از عملیاتها شد.
او در بهمن ماه ۱۳۱۴ در روستای زرند از توابع شهرستان سومار استان کرمانشاه متولد و پس از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده افسری ارتش شد.
کهتری در سال ۱۳۳۵، از دانشکده افسری فارغ التحصیل و در گردان ۲ لشکر ۷ مشغول به خدمت شد. وی پس از گذراندن دوره عالی نظامی در سال ۱۳۵۰ به لشکر ۷۷ خراسان رفت و با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیریهای متعدد توسط عناصر ضد انقلاب در منطقه کردستان از اولین فرماندهانی بود که همراه با گردان ۱۵۳ در منطقه مهاباد حضور پیدا کرد. به هنگام آماده شدن نیروهای تحت امر کهتری برای اعزام به منطقه مهاباد، حوادثی روی میدهد که هوشیاری و نبوغ نظامی این فرمانده دلیر مشخص میشود. در همان زمان اخبار ناگوار کردستان و قساوت نیروهای ضدانقلاب در برخورد با نیروهای نظامی کشورمان دهان به دهان بین سربازان و درجه داران گردان ۱۵۳ تحت امر کهتری نقل شده باعث میشود آن نیروها تا حدودی روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. سرهنگ کهتری که از ماجرا باخبر میشود روز قبل از حرکت به سمت مهاباد همه نیروها را جمع میکند و با بیان سخنانی روحیه بخش و غرور آفرین دوباره آنان را آماده رزم و شجاعت در مقابل دشمن میکند. او میگوید: «به یاری خدا ما با همین تعداد و با همین وضعیت که میرویم باز خواهیم گشت و اجازه نخواهیم داد که دشمن کوچکترین ضربهای به ما بزند. به شما قول میدهم که نگذارم حتی یک قطره خون از بینی شما بریزد. " این گفتههای سرهنگ کهتری چنان روحیه و قوتی به آن نیروها میدهد که همگی یک صدا فریاد میزنند:" زنده باد سرگرد کهتری! نابود باد ضد انقلاب!».
چند ساعت قبل ازحرکت کهتری و نیروهایش به طرف مهاباد از طریق تلفن به او خبر میدهند که پدرش در حال عزیمت از کرمانشاه به طرف تهران در حادثه تصادف فوت کرده است او با شنیدن این خبر به معاون گردان خود که در نزدیکیاش بود میگوید: «دلم نمیخواهد افرادم بدانند پدرم فوت کرده؛ چون ممکن است این خبرباعث تضعیف روحیه آنان شود میرویم به مهاباد و وقتی برگشتیم درقوچان ختمی برایش میگیرم».
در مورد حوادث مذکور میتوان گفت که نحوه رفتار سرهنگ کهتری در آن موقعیتها و چگونگی برخورد او با شرایط پیش آمده ناشی از نبوغ نظامی اوست؛ چنان که حوادث بعد هم نشان میدهند کهتری داشتن روحیه و اعتماد به نفس در نیروها را مهمترین عامل پیروزی آنان میدانسته و با اینکه پیش از ورود نیروها به پادگان مهاباد، همه تجهیزات نظامی – حتی توپهای ۱۰۵ میلی متری، توپهای پدافند هوایی و ... پادگان – غارت شده بود نیروها با روحیه و اعتماد به نفس بالا، به جنگ با ضد انقلاب میپردازند ودر مدت زمان حضورشان در مهاباد همگی سالم و با روحیه بودهاند و به گفته خود ایشان، فقط یک دستگاه وانت بار حمل غذای گردان با مین برخورد میکند که دراین حادثه هم به کسی آسیبی نمیرسد. روان شناسان تأکید میکنند که یکی از مهمترین نشانههای افراد خلاق و دارای نبوغ نظامی، مثبت نگری آنان و القا روحیه مثبت به دیگران است. مثبت نگری به معنای امید داشتن به موقعیت و قابل دسترس دانستن آن است که انگیزه تلاش و فعالیت را در انسان بیشتر میکند و تا انسان ثمره موفقیت را در ذهن خود تجسم نکند دست به تلاش و کار نمیزند.
در زمانی دیگر و به هنگام حرکت کهتری و نیروهایش از مشهد به طرف مهاباد چند قبضه توپ ضد هوایی و یک فروند بالگرد ۲۰۴ شناسایی برای پشتیبانی در اختیار گردان قرار داده میشود؛ اما کهتری که فرمانده با تجربهای بود بالگرد را همراه خود نمیبرد؛ چون میدانست که استفاده از بالگرد در آن شرایط باعث خواهد شد که ضد انقلاب هوشیارتر شود و مشکلاتی را برای گردانش فراهم کند. بررسی و پیگیری مراحل بعدی در زمان ورود سرگرد کهتری و نیروهایش به مهاباد و نحوه درگیری آنان با نیروهای ضد انقلاب نیز نشان میدهد که آنان بدون سر و صدا و به طور غافلگیرانه به دشمن حمله کرده و پیروز میشوند. در اینجا سرگرد کهتری که به عنوان یک فرمانده نظامی تمام لوازم تاکتیکی، تکنیکی، مطالعاتی، آموزشی و. را در اختیار داشته با استفاده از نبوغ نظامی خود از این ابزار و لوازم در موقعیتهای مقتضی و مناسب بهره میگیرد تا درنهایت از فرایند کنش نظامی خود، نتیجه مطلوب و موفق را بگیرد.
با شروع جنگ تحمیلی وقتی که نامه محرمانهای از سوی مقامات نظامی کشور به دست فرمانده تیپ قوچان برای اعلام وضعیت جنگی کشور ودرخواست اعزام یک گردان آماده برای پشتیبانی لشکر ۹۲ زرهی به خوزستان میرسد او میگوید: «از آنجایی که گردان ۱۵۳ از لحاظ تجهیزات و نیروهای آموزش دیده امتحانش را بارها پس داده و نسبت به سایر گردانها آمادهتر است، میخواهم که این مأموریت را به عهده بگیرد.» سپس کهتری و نیروهایش بر اساس مأموریتی که در روز اول مهرماه ۱۳۵۹ با امضای امیر سرلشکر فلاحی به او ابلاغ شده بود برای دفاع از خرمشهر حرکت میکنند. قبل از حرکت کهتری به نیروهایش چنین میگوید: «عزیزان من! ما به یک مأموریت ویژه اعزام میشویم. مأموریت دفاع از حریم مقدس کشور اسلامیمان ایران عزیز و ناموسمان؛ پس در این مأموریت چنان عمل کنید که وقتی به دامن خانوادههایتان بر میگردید، همگی سرافراز و سربلند باشید. بدانید که جنگ هر چه قدر طول بکشد سرانجام به پایان خواهد رسید. سعی کنید وقتی بر میگردید کاری نکرده باشید که شرمنده از انجام و یا بیان آن باشید. خیلی ساده بگویم مرگ مانند سگی است که هر لحظه برای دریدن شما هجوم میآورد و در تعقیبتان است. اگر از او فرار کنید برای از بین بردن شما حریصتر و درندهتر خواهد شد؛ اما اگر در مقابلش بایستید و آغوش برایش بگشایید، در مقابل شما رام و مطیع خواهد بود».
پس از ورود سرهنگ کهتری و نیروهایش به خوزستان در روز نهم آبان ۱۳۵۹ به او خبر میرسد که نیروهای عراقی از پلی که روی رودخانه بهمنشیر زدهاند، وارد ذوالفقار شدهاند و سقوط آبادان نزدیک است. در آن شرایط یا نیروهای منسجم و هماهنگی برای جلوگیری از پیشروی دشمن در آن منطقه وجود نداشته و یا اینکه فرمانده دلیر و مبتکری مانند سرهنگ کهتری در آنجا نبوده است. سرهنگ کهتری وسایل نقلیه نظامی برای انتقال نیروهایش به منطقه ذوالفقاریه را در اختیار نداشت؛ اما با توجه به تعهد، ایمان و نبوغ نظامی، بلافاصله با قرارگاه اروند تماس میگیرد و ضمن اعلام تجاوز دشمن درخواست چند دستگاه اتوبوس یا وسیله نقلیه دیگری میکند تا بتواند نیروهایش را به منطقه عملیاتی منتقل کند. پس از مدتی کوتاه چند دستگاه اتوبوس از راه میرسند و سرهنگ کهتری و نیروهایش را به نزدیکی دشمن منتقل میکنند. او در آنجا از نیروهایش میخواهد که به صورت ستون و با آرایش جنگی به سمت رودخانه بهمنشیر حرکت کنند و به فرماندهی آتشبار ۱۰۵ م م هم میگوید:«زودتر در موقعیت شناسایی شده مستقر شوید؛ گویا زودتر از آنچه پیش بینی کردیم، باید با دشمن دست و پنجه نرم کنیم».
در ادامه با اینکه سرهنگ کهتری از ناحیه کمر و بازو زخمی میشود، با درایت و شجاعت، تمام نیروهایش را فرماندهی کرده موفق میشود نیروهای دشمن را با تلفات سنگین و به جای گذاشتن ادوات وتجهیزات به آن سوی بهمنشیر عقب براند. چند شب بعد، دوباره نیروهای عراقی با همراهی و راهنمایی منافقین قصد عبور از بهمنشیر و وارد کردن تانکهای خود به دشت باز آبادان و ذوالفقاریه را دارند. نیروهای تحت امر سرهنگ کهتری به دلیل چندین شبانه روز درگیری با دشمن و نداشتن آذوقه و آب بسیار خسته و ناتوان بودند. در این هنگام که کهتری میدانست دشمن در میان نیروهایش نفوذ کرده و هر حرکت حساب شدهای ممکن است کار پیشروی را مشکل کند با پرتاب نارنجک دستی و تفنگی به سوی دشمن تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به هلاکت میرساند.
نیروهای دشمن که از این حملات غافلگیر شده بودند شروع به عقب نشینی میکنند. وقتی سرهنگ کهتری وضعیت دشمن را مشاهده کرده با اینکه نیرویی دراختیار نداشت به نشانه تظاهر و فریب دشمن بی سیم را به دست گرفته و بالای خاکریز این طرف و آن طرف میرود و فریاد میزند: «گردان دوم از سمت راست حرکت کنید و راه خروج دشمن را ببندید. گردان ۱۰۵ اجازه فرار به دشمن نده! پل را منهدم کن!» این اقدام باعث عقب نشینی نیروهای دشمن میشود و اقدامات و شجاعت و مردانگی کهتری و نیروهایش درمنطقه ذوالفقاریه، باعث میشود که نیروهای عراقی نتوانند آبادان را تصرف کنند و یکی از مهمترین و موفقیت آمیزترین حوادث و عملیات نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در طول دوران دفاع مقدس به وقوع میپیوندد؛ زیرا اگر آبادان در آن شرایط سقوط میکرد، شهرهای دیگری مانند خرمشهر، ماهشهر وبه دنبال آن شاید استان خوزستان نیز از دست میرفت.
همان گونه که بیان شد در روز نهم آبان ماه ۱۳۵۹ وقتی خبر عبور نیروهای عراقی از رودخانه بهمنشیر و وارد شدن آنها به منطقه ذوالفقاریه ونزدیک بودن سقوط آبادان به کهتری میرسد او بی درنگ نیروهای تحت امر خود را به آن سمت حرکت داده و با اجرای اقدامات ابتکاری و موثر، موفق میشود نیروهای عراقی را وادار به عقب نشینی کرده و سپس نیروهای خود را در حاشیه رودخانه بهمنشیر مستقر کند، اما در ادامه نبردهای حماسی کهتری ونیروهای تحت امرش او بی درنگ یک گروه شناسایی مرکب از یک افسر و هفت سرباز را با یک فروند قایق به آن سوی بهمنشیر اعزام میکند تا از وضعیت استقرار نیروهای عراقی در جنوب غربی رودخانه اطلاعات لازم را جمع آوری کنند. این گروه با استفاده از تاریکی شب، به طرف مواضع دشمن رفته و پس از انجام بررسیها و شناساییهای لازم با اندکی تأخیر که باعث نگرانی بسیار زیاد امیر کهتری میشود باز میگردند. آنان میگویند که عراقیها از ترس اینکه نیروهای ایرانی از رودخانه عبور کرده و آنها را نابود کنند سنگرهایی را که در آن سوی رودخانه ایجاد کرده بودند تخلیه کرده و در فاصله زیادی از رودخانه مستقر شده اند. امیر کهتری با شنیدن گزارش این گروه بی درنگ فرماندهان گروهانها و دستهها را برای مشورت فرا میخواند و به آنان میگوید:" با اطلاعاتی که به من رسیده میخواهم به سرعت ازرودخانه عبور کنیم و با استفاده از استحکامات دشمن هم امنیت آبادان را تامین کنیم و هم دشمن را از فکر حمله باز داریم".
در این جلسه مشورت و نظرخواهی افسری که به عنوان بازرس از سوی قرارگاه ماهشهر برای بازدید از موقعیت گردان ۱۵۳ به منطقه آمده بوده تصمیم امیر کهتری را خطرناک ارزیابی میکند؛ اما بقیه فرماندهان موافق بودند و امیر کهتری را خطرناک ارزیابی میکند؛ اما بقیه فرماندهان موافق بودند و امیر کهتری با استفاده از نبوغ نظامی و تجربههای خود موقعیت زمانی و مکانی را برای ضربه زدن به دشمن بسیار مناسب میبینند؛ سپس امیر کهتری تعدادی قایق فراهم کرده و از شامگاه همان روز نیروهای گردان ۱۵۳ به سرعت از رودخانه بهمنشیر عبور کرده و در نزدیکی مواضع دشمن مستقر میشوند. در این اقدام امیر کهتری بخشی از مشخصههای نبوغ نظامی و ابتکار عمل یک فرمانده را که در سختترین شرایط باعث موفقیت او و نیروهای تحت امرش میشود میتوان مشاهده کرد. ابتدا امیر کهتری با رعایت دقیق یکی از اصول مهم فرماندهی یعنی کسب اطلاعات دقیق و موثق در خصوص وضعیت و موقعیت نیروهای دشمن به این اقدام دست میزند. درواقع او واقف بود که داشتن شناخت و آگاهی لازم از موقعیت و وضعیت دشمن پایه و پیش نیاز هر عملی در جنگ محسوب میشود و بدون این شناخت و آگاهی یک فرمانده حماسه آفرین نمیتواند تصمیم گیری، ابتکار عمل و اقدام مناسبی داشته باشد.
امیر کهتری و گردان ۱۵۳، با تمام توان انسانی و امکانات و تجهیزات ناچیز خود، تا زمان انجام عملیات ثامن الائمه – مهرماه ۱۳۶۰- در منطقه آبادان به نبرد با دشمن میپردازند و سپس با صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر شکسته شدن حصر آبادان وارد این عملیات میشوند.
امیر کهتری با درجه سرهنگی، فرماندهی قرارگاه عملیاتی آبادان و خرمشهر را بر عهده داشت و با حضور سایر فرماندهان لشکرها برای طرح ریزی و اجرای عملیات، جلسهای تشکیل میشود. در این جلسه مشکلترین بخش منطقه عملیاتی یعنی منطقه فیاضیه به تیپ قوچان که امیر کهتری فرماندهی آن را بر عهده داشت سپرده میشود؛ زیرا سابقه حضور این نیروها در منطقه بیشتر از سایر نیروها بوده است. امیر کهتری برای اجرای عملیات با درایت خاصی پنج گردان تانک تحت امرش را بدون اینکه دشمن متوجه شود و با ظرافت خاصی در خط مقدم مستقر میکند به هنگام شروع عملیات امیر کهتری بار دیگر با استفاده از نبوغ نظامی و ابتکار عمل خود طرح جالبی را برای فریب و غافلگیری نیروهای دشمن اجرا میکند. او برای اینکه تانکها در شب شناسایی نشوند و دشمن نتواند آسیبی به آنها برساند دستور میدهد که جلوی هر تانک یک موتورسیکلت حرکت کند؛ به گونهای که چراغ جلو آن خاموش باشد و فقط چراغ عقب آن برای هدایت تانکها روشن باشد. به این ترتیب موتورسیکلتها تانکها را به معبرهایی که در شبهای قبل به وسیله گروههای شناسایی بازگشایی شده بودند هدایت میکنند. با شلیک اولین گلولههای تانک به دستور کهتری شمار زیادی از نیروهای عراقی تانکها و سایر تجهیزات خود را بر جای گذاشته و فرار میکنند. در این عملیات پیروزمندانه که باعث شکست حصر آبادان شد از ۲۰۰ دستگاه تانکی که درقالب پنج گردان تحت فرمان امیر کهتری بودند فقط یک تانک با مین برخورد میکند و خدمه آن به اسارت دشمن در میآیند و بقیه بدون هیچ مشکلی بر دشمن پیروز میشوند.
با پایان یافتن عملیات ثامن الائمه امیر کهتری در سخنانی خطاب به نیروهای تحت امرش چنین میگوید:" عزیزان من! اگر این عملیات موفق نمیشد و عراقیها میتوانستند آبادان عزیز را از پیکر ایران اسلامی جدا کنند مردم مجسمههای فرماندهان نظامی را میساختند و در ورودی آبادان میگذاشتند تا هر کسی که به آبادان وارد میشود سنگ بر ما بزند و بگوید: شما لیاقت پاسداری از حریم مقدس ایران را نداشتید. خوشحالم که این موفقیت به دست آمد و از این به بعد مردم از ما به عنوان قهرمان یاد خواهند کرد.
به طور کلی بررسی اقداماتی که از امیر کهتری ذکر شد بیانگر وجود شاخصههایی از نبوغ نظامی و ابتکار عمل در اعمال و رفتار این فرمانده دلیر ارتش است که از جمله آنها میتوان جرأت، جسارت و شهامت او را بیان کرد. در واقع وجود این مشخصهها دریک فرمانده باعث میشود که او با اتکال به خداوند و بهره گیری از شرایط جنگ به نیروی دشمن هجوم برده و این جرأت و جسارت فرمانده در بیشتر مواقع به عنوان پلی برای دستیابی نیروهای نظامی به پیروزی عمل میکند. به راستی شجاع، جرأت و جسارت امیر کهتری در آن شرایط سخت روزهای اولیه جنگ و با توجه به شرایط حاکم بر اوضاع کشور که رسیدن نیروهای کمکی و یا سایر حمایتهای پشتیبانی، بسیار دشوار و در حد غیر ممکن بوده امری ستودنی است؛ به خصوص اینکه نیروهای ارتش بعث عراق با تمام امکانات و تجهیزات نظامی خود به آن منطقه یورش برده بودند و هدفی جز تصرف کامل شهرهای آبادان و خرمشهر نداشتند. از دیگر مشخصههای نبوغ نظامی امیر کهتری در اقدام مذکور باید به سرعت کنش و واکنش ایشان اشاره کرد. در میدن نبرد و مبارزه – که دشمن هر آن منتظر غفلت و اشتباه ماست- اگر بی جهت درنگ کرده و سستی کنیم دشمن از فرصت استفاده کرده و با اقدامی پیشدستانه، موجب بر هم زدن سازمان رزم نیروهای خودی و به دنبال آن ناکامی در کسب اهداف از پیش تعیین شده میگردد؛ از این رو امیر کهتری بدون اتلاف وقت و با سرعت عمل هر چه بیشتر به تعقیب نیروهای دشمن پرداخته ابتکار عمل را از دشمن میگیرد.
داشتن روحیه مثبت نگری وارتقاء روحیه نیروهای تحت امر که از دیگر مشخصههای یک فرمانده دارای نبوغ نظامی و ابتکار عمل است را نیز میتوان در اقدامات امیر کهتری به وضوح مشاهده کرد. " امرسون" میگوید:" انسانهای بزرگ آنهایی هستند که روان را قویتر از هر نیرویی مادی میدانند و معتقدند که افکار بر جهان حکومت میکنند".
از خود گذشتگی و ایثار امیر کهتری در نبردهایش را نیز – که در واقع اصل واساس همه اقدامات یک فرمانده است – به عنوان یک شاخصه مهم نبوغ نظامی نباید فراموش کرد. بدون داشتن روحیه از خود گذشتگی و ایثار انجام طرحهای ابتکاری و بروز و ظهور نبوغ نظامی امکان پذیر نیست و افرادی که دچار هوای نفس و دنیا پرستی هستند هرگز جرأت ورود به خطوط مقدم و سنجیدن اوضاع وارائه طرح وایده را ندارند. از خود گذشتگی، ایثار، شجاعت و دلاوری امیر کهتری در نبرد با نیروهای عراقی و زمینگیر کردن آنها در آن لحظات حساس جنگ به حدی بود که باعث شد صدام برای سر او جایزه تعیین کرده به منافقین بگوید که با آوردن سر امیر کهتری جایزه سنگینی خواهند گرفت.
انتهای پیام/
او در بهمن ماه ۱۳۱۴ در روستای زرند از توابع شهرستان سومار استان کرمانشاه متولد و پس از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده افسری ارتش شد.
کهتری در سال ۱۳۳۵، از دانشکده افسری فارغ التحصیل و در گردان ۲ لشکر ۷ مشغول به خدمت شد. وی پس از گذراندن دوره عالی نظامی در سال ۱۳۵۰ به لشکر ۷۷ خراسان رفت و با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیریهای متعدد توسط عناصر ضد انقلاب در منطقه کردستان از اولین فرماندهانی بود که همراه با گردان ۱۵۳ در منطقه مهاباد حضور پیدا کرد. به هنگام آماده شدن نیروهای تحت امر کهتری برای اعزام به منطقه مهاباد، حوادثی روی میدهد که هوشیاری و نبوغ نظامی این فرمانده دلیر مشخص میشود. در همان زمان اخبار ناگوار کردستان و قساوت نیروهای ضدانقلاب در برخورد با نیروهای نظامی کشورمان دهان به دهان بین سربازان و درجه داران گردان ۱۵۳ تحت امر کهتری نقل شده باعث میشود آن نیروها تا حدودی روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. سرهنگ کهتری که از ماجرا باخبر میشود روز قبل از حرکت به سمت مهاباد همه نیروها را جمع میکند و با بیان سخنانی روحیه بخش و غرور آفرین دوباره آنان را آماده رزم و شجاعت در مقابل دشمن میکند. او میگوید: «به یاری خدا ما با همین تعداد و با همین وضعیت که میرویم باز خواهیم گشت و اجازه نخواهیم داد که دشمن کوچکترین ضربهای به ما بزند. به شما قول میدهم که نگذارم حتی یک قطره خون از بینی شما بریزد. " این گفتههای سرهنگ کهتری چنان روحیه و قوتی به آن نیروها میدهد که همگی یک صدا فریاد میزنند:" زنده باد سرگرد کهتری! نابود باد ضد انقلاب!».
- بیشتر بخوانید:
شهید منفرد نیاکی که بود و چه کرد؟
چند ساعت قبل ازحرکت کهتری و نیروهایش به طرف مهاباد از طریق تلفن به او خبر میدهند که پدرش در حال عزیمت از کرمانشاه به طرف تهران در حادثه تصادف فوت کرده است او با شنیدن این خبر به معاون گردان خود که در نزدیکیاش بود میگوید: «دلم نمیخواهد افرادم بدانند پدرم فوت کرده؛ چون ممکن است این خبرباعث تضعیف روحیه آنان شود میرویم به مهاباد و وقتی برگشتیم درقوچان ختمی برایش میگیرم».
در مورد حوادث مذکور میتوان گفت که نحوه رفتار سرهنگ کهتری در آن موقعیتها و چگونگی برخورد او با شرایط پیش آمده ناشی از نبوغ نظامی اوست؛ چنان که حوادث بعد هم نشان میدهند کهتری داشتن روحیه و اعتماد به نفس در نیروها را مهمترین عامل پیروزی آنان میدانسته و با اینکه پیش از ورود نیروها به پادگان مهاباد، همه تجهیزات نظامی – حتی توپهای ۱۰۵ میلی متری، توپهای پدافند هوایی و ... پادگان – غارت شده بود نیروها با روحیه و اعتماد به نفس بالا، به جنگ با ضد انقلاب میپردازند ودر مدت زمان حضورشان در مهاباد همگی سالم و با روحیه بودهاند و به گفته خود ایشان، فقط یک دستگاه وانت بار حمل غذای گردان با مین برخورد میکند که دراین حادثه هم به کسی آسیبی نمیرسد. روان شناسان تأکید میکنند که یکی از مهمترین نشانههای افراد خلاق و دارای نبوغ نظامی، مثبت نگری آنان و القا روحیه مثبت به دیگران است. مثبت نگری به معنای امید داشتن به موقعیت و قابل دسترس دانستن آن است که انگیزه تلاش و فعالیت را در انسان بیشتر میکند و تا انسان ثمره موفقیت را در ذهن خود تجسم نکند دست به تلاش و کار نمیزند.
در زمانی دیگر و به هنگام حرکت کهتری و نیروهایش از مشهد به طرف مهاباد چند قبضه توپ ضد هوایی و یک فروند بالگرد ۲۰۴ شناسایی برای پشتیبانی در اختیار گردان قرار داده میشود؛ اما کهتری که فرمانده با تجربهای بود بالگرد را همراه خود نمیبرد؛ چون میدانست که استفاده از بالگرد در آن شرایط باعث خواهد شد که ضد انقلاب هوشیارتر شود و مشکلاتی را برای گردانش فراهم کند. بررسی و پیگیری مراحل بعدی در زمان ورود سرگرد کهتری و نیروهایش به مهاباد و نحوه درگیری آنان با نیروهای ضد انقلاب نیز نشان میدهد که آنان بدون سر و صدا و به طور غافلگیرانه به دشمن حمله کرده و پیروز میشوند. در اینجا سرگرد کهتری که به عنوان یک فرمانده نظامی تمام لوازم تاکتیکی، تکنیکی، مطالعاتی، آموزشی و. را در اختیار داشته با استفاده از نبوغ نظامی خود از این ابزار و لوازم در موقعیتهای مقتضی و مناسب بهره میگیرد تا درنهایت از فرایند کنش نظامی خود، نتیجه مطلوب و موفق را بگیرد.
با شروع جنگ تحمیلی وقتی که نامه محرمانهای از سوی مقامات نظامی کشور به دست فرمانده تیپ قوچان برای اعلام وضعیت جنگی کشور ودرخواست اعزام یک گردان آماده برای پشتیبانی لشکر ۹۲ زرهی به خوزستان میرسد او میگوید: «از آنجایی که گردان ۱۵۳ از لحاظ تجهیزات و نیروهای آموزش دیده امتحانش را بارها پس داده و نسبت به سایر گردانها آمادهتر است، میخواهم که این مأموریت را به عهده بگیرد.» سپس کهتری و نیروهایش بر اساس مأموریتی که در روز اول مهرماه ۱۳۵۹ با امضای امیر سرلشکر فلاحی به او ابلاغ شده بود برای دفاع از خرمشهر حرکت میکنند. قبل از حرکت کهتری به نیروهایش چنین میگوید: «عزیزان من! ما به یک مأموریت ویژه اعزام میشویم. مأموریت دفاع از حریم مقدس کشور اسلامیمان ایران عزیز و ناموسمان؛ پس در این مأموریت چنان عمل کنید که وقتی به دامن خانوادههایتان بر میگردید، همگی سرافراز و سربلند باشید. بدانید که جنگ هر چه قدر طول بکشد سرانجام به پایان خواهد رسید. سعی کنید وقتی بر میگردید کاری نکرده باشید که شرمنده از انجام و یا بیان آن باشید. خیلی ساده بگویم مرگ مانند سگی است که هر لحظه برای دریدن شما هجوم میآورد و در تعقیبتان است. اگر از او فرار کنید برای از بین بردن شما حریصتر و درندهتر خواهد شد؛ اما اگر در مقابلش بایستید و آغوش برایش بگشایید، در مقابل شما رام و مطیع خواهد بود».
پس از ورود سرهنگ کهتری و نیروهایش به خوزستان در روز نهم آبان ۱۳۵۹ به او خبر میرسد که نیروهای عراقی از پلی که روی رودخانه بهمنشیر زدهاند، وارد ذوالفقار شدهاند و سقوط آبادان نزدیک است. در آن شرایط یا نیروهای منسجم و هماهنگی برای جلوگیری از پیشروی دشمن در آن منطقه وجود نداشته و یا اینکه فرمانده دلیر و مبتکری مانند سرهنگ کهتری در آنجا نبوده است. سرهنگ کهتری وسایل نقلیه نظامی برای انتقال نیروهایش به منطقه ذوالفقاریه را در اختیار نداشت؛ اما با توجه به تعهد، ایمان و نبوغ نظامی، بلافاصله با قرارگاه اروند تماس میگیرد و ضمن اعلام تجاوز دشمن درخواست چند دستگاه اتوبوس یا وسیله نقلیه دیگری میکند تا بتواند نیروهایش را به منطقه عملیاتی منتقل کند. پس از مدتی کوتاه چند دستگاه اتوبوس از راه میرسند و سرهنگ کهتری و نیروهایش را به نزدیکی دشمن منتقل میکنند. او در آنجا از نیروهایش میخواهد که به صورت ستون و با آرایش جنگی به سمت رودخانه بهمنشیر حرکت کنند و به فرماندهی آتشبار ۱۰۵ م م هم میگوید:«زودتر در موقعیت شناسایی شده مستقر شوید؛ گویا زودتر از آنچه پیش بینی کردیم، باید با دشمن دست و پنجه نرم کنیم».
در ادامه با اینکه سرهنگ کهتری از ناحیه کمر و بازو زخمی میشود، با درایت و شجاعت، تمام نیروهایش را فرماندهی کرده موفق میشود نیروهای دشمن را با تلفات سنگین و به جای گذاشتن ادوات وتجهیزات به آن سوی بهمنشیر عقب براند. چند شب بعد، دوباره نیروهای عراقی با همراهی و راهنمایی منافقین قصد عبور از بهمنشیر و وارد کردن تانکهای خود به دشت باز آبادان و ذوالفقاریه را دارند. نیروهای تحت امر سرهنگ کهتری به دلیل چندین شبانه روز درگیری با دشمن و نداشتن آذوقه و آب بسیار خسته و ناتوان بودند. در این هنگام که کهتری میدانست دشمن در میان نیروهایش نفوذ کرده و هر حرکت حساب شدهای ممکن است کار پیشروی را مشکل کند با پرتاب نارنجک دستی و تفنگی به سوی دشمن تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به هلاکت میرساند.
نیروهای دشمن که از این حملات غافلگیر شده بودند شروع به عقب نشینی میکنند. وقتی سرهنگ کهتری وضعیت دشمن را مشاهده کرده با اینکه نیرویی دراختیار نداشت به نشانه تظاهر و فریب دشمن بی سیم را به دست گرفته و بالای خاکریز این طرف و آن طرف میرود و فریاد میزند: «گردان دوم از سمت راست حرکت کنید و راه خروج دشمن را ببندید. گردان ۱۰۵ اجازه فرار به دشمن نده! پل را منهدم کن!» این اقدام باعث عقب نشینی نیروهای دشمن میشود و اقدامات و شجاعت و مردانگی کهتری و نیروهایش درمنطقه ذوالفقاریه، باعث میشود که نیروهای عراقی نتوانند آبادان را تصرف کنند و یکی از مهمترین و موفقیت آمیزترین حوادث و عملیات نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در طول دوران دفاع مقدس به وقوع میپیوندد؛ زیرا اگر آبادان در آن شرایط سقوط میکرد، شهرهای دیگری مانند خرمشهر، ماهشهر وبه دنبال آن شاید استان خوزستان نیز از دست میرفت.
همان گونه که بیان شد در روز نهم آبان ماه ۱۳۵۹ وقتی خبر عبور نیروهای عراقی از رودخانه بهمنشیر و وارد شدن آنها به منطقه ذوالفقاریه ونزدیک بودن سقوط آبادان به کهتری میرسد او بی درنگ نیروهای تحت امر خود را به آن سمت حرکت داده و با اجرای اقدامات ابتکاری و موثر، موفق میشود نیروهای عراقی را وادار به عقب نشینی کرده و سپس نیروهای خود را در حاشیه رودخانه بهمنشیر مستقر کند، اما در ادامه نبردهای حماسی کهتری ونیروهای تحت امرش او بی درنگ یک گروه شناسایی مرکب از یک افسر و هفت سرباز را با یک فروند قایق به آن سوی بهمنشیر اعزام میکند تا از وضعیت استقرار نیروهای عراقی در جنوب غربی رودخانه اطلاعات لازم را جمع آوری کنند. این گروه با استفاده از تاریکی شب، به طرف مواضع دشمن رفته و پس از انجام بررسیها و شناساییهای لازم با اندکی تأخیر که باعث نگرانی بسیار زیاد امیر کهتری میشود باز میگردند. آنان میگویند که عراقیها از ترس اینکه نیروهای ایرانی از رودخانه عبور کرده و آنها را نابود کنند سنگرهایی را که در آن سوی رودخانه ایجاد کرده بودند تخلیه کرده و در فاصله زیادی از رودخانه مستقر شده اند. امیر کهتری با شنیدن گزارش این گروه بی درنگ فرماندهان گروهانها و دستهها را برای مشورت فرا میخواند و به آنان میگوید:" با اطلاعاتی که به من رسیده میخواهم به سرعت ازرودخانه عبور کنیم و با استفاده از استحکامات دشمن هم امنیت آبادان را تامین کنیم و هم دشمن را از فکر حمله باز داریم".
در این جلسه مشورت و نظرخواهی افسری که به عنوان بازرس از سوی قرارگاه ماهشهر برای بازدید از موقعیت گردان ۱۵۳ به منطقه آمده بوده تصمیم امیر کهتری را خطرناک ارزیابی میکند؛ اما بقیه فرماندهان موافق بودند و امیر کهتری را خطرناک ارزیابی میکند؛ اما بقیه فرماندهان موافق بودند و امیر کهتری با استفاده از نبوغ نظامی و تجربههای خود موقعیت زمانی و مکانی را برای ضربه زدن به دشمن بسیار مناسب میبینند؛ سپس امیر کهتری تعدادی قایق فراهم کرده و از شامگاه همان روز نیروهای گردان ۱۵۳ به سرعت از رودخانه بهمنشیر عبور کرده و در نزدیکی مواضع دشمن مستقر میشوند. در این اقدام امیر کهتری بخشی از مشخصههای نبوغ نظامی و ابتکار عمل یک فرمانده را که در سختترین شرایط باعث موفقیت او و نیروهای تحت امرش میشود میتوان مشاهده کرد. ابتدا امیر کهتری با رعایت دقیق یکی از اصول مهم فرماندهی یعنی کسب اطلاعات دقیق و موثق در خصوص وضعیت و موقعیت نیروهای دشمن به این اقدام دست میزند. درواقع او واقف بود که داشتن شناخت و آگاهی لازم از موقعیت و وضعیت دشمن پایه و پیش نیاز هر عملی در جنگ محسوب میشود و بدون این شناخت و آگاهی یک فرمانده حماسه آفرین نمیتواند تصمیم گیری، ابتکار عمل و اقدام مناسبی داشته باشد.
امیر کهتری و گردان ۱۵۳، با تمام توان انسانی و امکانات و تجهیزات ناچیز خود، تا زمان انجام عملیات ثامن الائمه – مهرماه ۱۳۶۰- در منطقه آبادان به نبرد با دشمن میپردازند و سپس با صدور فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر شکسته شدن حصر آبادان وارد این عملیات میشوند.
امیر کهتری با درجه سرهنگی، فرماندهی قرارگاه عملیاتی آبادان و خرمشهر را بر عهده داشت و با حضور سایر فرماندهان لشکرها برای طرح ریزی و اجرای عملیات، جلسهای تشکیل میشود. در این جلسه مشکلترین بخش منطقه عملیاتی یعنی منطقه فیاضیه به تیپ قوچان که امیر کهتری فرماندهی آن را بر عهده داشت سپرده میشود؛ زیرا سابقه حضور این نیروها در منطقه بیشتر از سایر نیروها بوده است. امیر کهتری برای اجرای عملیات با درایت خاصی پنج گردان تانک تحت امرش را بدون اینکه دشمن متوجه شود و با ظرافت خاصی در خط مقدم مستقر میکند به هنگام شروع عملیات امیر کهتری بار دیگر با استفاده از نبوغ نظامی و ابتکار عمل خود طرح جالبی را برای فریب و غافلگیری نیروهای دشمن اجرا میکند. او برای اینکه تانکها در شب شناسایی نشوند و دشمن نتواند آسیبی به آنها برساند دستور میدهد که جلوی هر تانک یک موتورسیکلت حرکت کند؛ به گونهای که چراغ جلو آن خاموش باشد و فقط چراغ عقب آن برای هدایت تانکها روشن باشد. به این ترتیب موتورسیکلتها تانکها را به معبرهایی که در شبهای قبل به وسیله گروههای شناسایی بازگشایی شده بودند هدایت میکنند. با شلیک اولین گلولههای تانک به دستور کهتری شمار زیادی از نیروهای عراقی تانکها و سایر تجهیزات خود را بر جای گذاشته و فرار میکنند. در این عملیات پیروزمندانه که باعث شکست حصر آبادان شد از ۲۰۰ دستگاه تانکی که درقالب پنج گردان تحت فرمان امیر کهتری بودند فقط یک تانک با مین برخورد میکند و خدمه آن به اسارت دشمن در میآیند و بقیه بدون هیچ مشکلی بر دشمن پیروز میشوند.
با پایان یافتن عملیات ثامن الائمه امیر کهتری در سخنانی خطاب به نیروهای تحت امرش چنین میگوید:" عزیزان من! اگر این عملیات موفق نمیشد و عراقیها میتوانستند آبادان عزیز را از پیکر ایران اسلامی جدا کنند مردم مجسمههای فرماندهان نظامی را میساختند و در ورودی آبادان میگذاشتند تا هر کسی که به آبادان وارد میشود سنگ بر ما بزند و بگوید: شما لیاقت پاسداری از حریم مقدس ایران را نداشتید. خوشحالم که این موفقیت به دست آمد و از این به بعد مردم از ما به عنوان قهرمان یاد خواهند کرد.
به طور کلی بررسی اقداماتی که از امیر کهتری ذکر شد بیانگر وجود شاخصههایی از نبوغ نظامی و ابتکار عمل در اعمال و رفتار این فرمانده دلیر ارتش است که از جمله آنها میتوان جرأت، جسارت و شهامت او را بیان کرد. در واقع وجود این مشخصهها دریک فرمانده باعث میشود که او با اتکال به خداوند و بهره گیری از شرایط جنگ به نیروی دشمن هجوم برده و این جرأت و جسارت فرمانده در بیشتر مواقع به عنوان پلی برای دستیابی نیروهای نظامی به پیروزی عمل میکند. به راستی شجاع، جرأت و جسارت امیر کهتری در آن شرایط سخت روزهای اولیه جنگ و با توجه به شرایط حاکم بر اوضاع کشور که رسیدن نیروهای کمکی و یا سایر حمایتهای پشتیبانی، بسیار دشوار و در حد غیر ممکن بوده امری ستودنی است؛ به خصوص اینکه نیروهای ارتش بعث عراق با تمام امکانات و تجهیزات نظامی خود به آن منطقه یورش برده بودند و هدفی جز تصرف کامل شهرهای آبادان و خرمشهر نداشتند. از دیگر مشخصههای نبوغ نظامی امیر کهتری در اقدام مذکور باید به سرعت کنش و واکنش ایشان اشاره کرد. در میدن نبرد و مبارزه – که دشمن هر آن منتظر غفلت و اشتباه ماست- اگر بی جهت درنگ کرده و سستی کنیم دشمن از فرصت استفاده کرده و با اقدامی پیشدستانه، موجب بر هم زدن سازمان رزم نیروهای خودی و به دنبال آن ناکامی در کسب اهداف از پیش تعیین شده میگردد؛ از این رو امیر کهتری بدون اتلاف وقت و با سرعت عمل هر چه بیشتر به تعقیب نیروهای دشمن پرداخته ابتکار عمل را از دشمن میگیرد.
داشتن روحیه مثبت نگری وارتقاء روحیه نیروهای تحت امر که از دیگر مشخصههای یک فرمانده دارای نبوغ نظامی و ابتکار عمل است را نیز میتوان در اقدامات امیر کهتری به وضوح مشاهده کرد. " امرسون" میگوید:" انسانهای بزرگ آنهایی هستند که روان را قویتر از هر نیرویی مادی میدانند و معتقدند که افکار بر جهان حکومت میکنند".
از خود گذشتگی و ایثار امیر کهتری در نبردهایش را نیز – که در واقع اصل واساس همه اقدامات یک فرمانده است – به عنوان یک شاخصه مهم نبوغ نظامی نباید فراموش کرد. بدون داشتن روحیه از خود گذشتگی و ایثار انجام طرحهای ابتکاری و بروز و ظهور نبوغ نظامی امکان پذیر نیست و افرادی که دچار هوای نفس و دنیا پرستی هستند هرگز جرأت ورود به خطوط مقدم و سنجیدن اوضاع وارائه طرح وایده را ندارند. از خود گذشتگی، ایثار، شجاعت و دلاوری امیر کهتری در نبرد با نیروهای عراقی و زمینگیر کردن آنها در آن لحظات حساس جنگ به حدی بود که باعث شد صدام برای سر او جایزه تعیین کرده به منافقین بگوید که با آوردن سر امیر کهتری جایزه سنگینی خواهند گرفت.
انتهای پیام/
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: امیر کهتری کیست؟
موضوعات مرتبط: ارتش جمهوری اسلامی ایران پیروزی انقلاب اسلامی دانشکده افسری ارتش عملیات ثامن الائمه شکست حصر آبادان دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه امام خمینی (ره) آن سوی رودخانه تجهیزات نظامی منطقه کردستان استان خوزستان اعتماد به نفس فارغ التحصیل پدافند هوایی ایران اسلامی توپ ضد هوایی شناسایی شده وسایل نقلیه وسیله نقلیه
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران