زندهیاد ستوده ثابت کرد «مرده آنست که نامش به نکویی نبرند»
به گزارش خبرنگار مهر، امروز چهارشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۹ برابر است با چهارمین سالگرد درگذشت زندهیاد منوچهر ستوده، ایرانشناس برجسته و پژوهشگر نامدار حوزه جغرافیایی تاریخی و گویش شناسی. زندهیاد ستوده و آثار، تصحیحات و پژوهشهایش و تأثیری که بر فرهنگ ایران گذاشت، بینیاز از معرفی است.
زندهیاد ستوده سالهای منتهی به پایان عمر را در غرب مازندران زندگی کرد و همیشه پذیرای اهالی فرهنگ این منطقه و دانشجویان و علاقهمندان به تاریخ و ادبیات بود. میترا متاجی امیررود، پژوهشگر ادبیات و مدیر انتشارات ناسنگ در نوشهر یکی از کسانی است که با زندهیاد ستوده ارتباط داشت و این استاد برجسته مقدمه کتاب «سیر تاریخی فرهنگنامهنویسی در زبان و ادب فارسی: از ابتدا تا معاصر» او را نوشت. این کتاب به معرفی مهمترین فرهنگها و لغتنامههای فارسی به فارسی از آغاز جریان فرهنگنامه نویسی در ایران یعنی در ابتدای قرن چهارم تا دوران معاصر، و فرهنگ نویسی و لغتنامه نویسی در هند_ در ابتدای قرن هفتم_ تا دوران معاصر، میپردازد.
متاجی امیررود به مناسب سالروز درگذشت زندهیاد ستوده یادداشتی را برای مهر ارسال کرده است که آن را در ادامه خواهید خواند:
«کتابها و مقالات زندهیاد ستوده نشانه دلبستگی ژرف و عمیق او به تاریخ و دامنه و پیشینه فرهنگ ایرانی است. او میخواست که همه جهان با این پیشینه آشنا شوند. به همین دلیل نیز سخنرانیهای شورانگیزش در مجامع علمی و فرهنگی در سطح جهان اثرگذار بود.
بزرگ مردانی چون استاد ستوده را همیشه وطن به وجودشان افتخار میکند. آنها نشان دادند که در قالب زمان و مکان نگنجیده و فراتر از این تعلقات سیر میکنند.
اتفاق روز بیستم فروردین ۹۵ نشان داد جسم میرود، اما روح بزرگ ماندگار میماند. ستوده با روح بلند و بزرگ خود ماند، در جاودانههایش، در مقالاتش، کتابهایش و در وجود شاگردان و همنشینهایش.
هرچند افرادی که سعادت همنشینی و هم صحبتی با این مرد بزرگ را نداشتند نیز هیچگاه او را فراموش نخواهند کرد. نه تنها جای جای منطقه شمال نام ستوده را با خود دارد بلکه هر نقطه از ایران که بخواهد تاریخ عنوان شود نام و یاد ستوده برجسته است.
ستوده نه خالق تاریخ بود و نه کاشف در جغرافیا. با مطالعه و گردآوری اسناد قابل استناد، جدا از غرض ورزی و تعصب با نگارش بسیار سلیس و شیوا، هر خواننده و جویای تاریخ را در زمان به گذشته میبُرد که شاید تصورش هم دور از انتظار بود. او در جغرافیا شما را در مکان به فرسنگها دورتر ولی باحس دیدار، منتقل میکرد. گویی در زمانی سرمدی میزیست و سیر میکرد که این چنین زمان و مکان دهری را به هیچ میشمرد.
و این امکان نداشت مگر در سایه سالها مطالعه و تلاش این مرد بزرگ و خستگی ناپذیر. افتخار و مباهات برای ما مردم منطقه و شاید ایران و جهان به جای گذاشت، که به هر حال میراث فرهنگی ایران میراثی جهانی است. آثارش چراغ راهی است برای تمامی ادامه دهندگان راهش. جاودانههای او حدود ٣٠٠ مقاله، ٦٠ کتاب و… هستند و البته روش پژوهش و نگاهش به گذشته.
فراموش نمیکنم که زمانی به دیدنش رفتم. بسیار خسته بود. برایش غذای محلی «بیشتواش» طبخ کردم. نگران بودم خوشش نیاید، اما میل کرد و بسیار پسندید و گفت که این عجب معجونی است.
باری دیگر که به محضرش رفتم کتاب «سیر تاریخی فرهنگنامهنویسی در زبان و ادب فارسی: از ابتدا تا معاصر» را به پایان رسانده بودم. درخواست کردم تا کتاب را به مقدمه خود سرافراز کند. خندید و گفت که نوشتههایم را به امانت نزدش بگذارم و منتظر تماسش باشم.
پس از ۴۲ روز خود تماس گرفتم و ایشان تاریخ هفته بعد را داد. با ترس و لرز رفتم و برای این واهمه حق هم داشتم. آدمی جدی بود. یک ساعتی گذشت و گفت مجموعه کاملی از فرهنگ هست و برخی از فرهنگها را من ندیده بودم که نام آنها را در این فرهنگ تحقیقی شما دیدم. از آقای … که خدمتگزارش بود خواست که کمکش کند و او را از اتاقش تا وسط «حال» که میز کارش بود ببرد. و با دستان لرزانش شروع کرد نوشتن. کوتاه و شیرین نوشت و این برای من و کتابم همیشه به یادگار ماند.»
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: زندهیاد ستوده ثابت کرد «مرده آنست که نامش به نکویی نبرند»
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران